شما در حال خواندن راهنمای انتخاب ماشینآلات هستید.
این درس مربوط به مجموعهی ماشینآلات است.
فرایند ساخت مشخص میکند که چه کارهایی برای تولید هر محصول نیاز است و بر اساس آن مشخص میکنیم که هر کدام از کارها توسط چه ماشینآلاتی انجام شود، مثلاً برای ایجاد رزوههای یک پیچ ممکن است از ماشینکاری یا نورد یا فرایندهای دیگری مثل ریختهگری (برای کل پیچ) استفاده شود و اگر انتخابمان ماشینکاری باشد باید از یک یا چند دستگاه تراش استفاده کنیم اما در اینجا کارمان به پایان نمیرسد چون دهها و صدها دستگاه تراش با قیمتها و ویژگیها و ابعاد مختلف در بازار موجود است که نهایتاً باید یکی را انتخاب کنیم.
در این میان برای انتخاب ماشینآلات معیارهای مختلفی وجود دارد که گروهی از آنها فقط برای بعضی ماشینآلات خاص هستتد و گروه دیگر برای تمام انواع ماشینآلات کارایی دارند، مثلاً برای تراش CNC باید به نوع کنترلر و اسپیندل و محورها و ابعاد دهانهی ورودی توجه کنیم که معیارهای اختصاصی هستند اما بعضی پارامترهای عمومیتر مثل دقت و وزن و قیمت برای انتخاب همهی ماشینآلات کارایی دارند و بررسی میشوند.
برای اینکه ساختار ذهنی دقیقتری داشته باشید میتوانیم از این تمثیل استفاده کنیم که انتخاب ماشینآلات شبیه خرید ملک است که مثلاً برای خریدن ویلا در شمال باید فاصله تا جنگل و دریا یا امکانات تفریحی آن را در نظر بگیریم اما برای خریدن مغازه باید به موضوعات دیگری مثل نوع سرقفلی و نزدیکی به خیابان اصلی و حوزهی کاری مغازههای دیگر توجه کنیم و در هر دو حالت معیارهایی مثل نقشه و متراژ و نوع سند و وضعیت انباری و پارکینگ و آسانسورها و خطوط تلفن مهم است.
با توضیحاتی که دادیم مشخص است که چرا در عنوان درس از عبارت معیارهای عمومی استفاده کردیم، چون هزاران دستگاه مختلف وجود دارد و نمیتوانیم با یک دستورالعمل عمومی تمام جزئیات و ملاحظات آنها را در نظر بگیریم بلکه فقط مواردی را بررسی میکنیم که بهصورت عمومی برای تمامی ماشینآلات کارایی دارند.
از طرفی گاهی به ماشینآلات خاص یا سفارشی نیاز است که بهصورت آماده در دسترس نیستند و باید متناسب با نیازمان طراحی و ساخته شوند (توسط شرکتهای ماشینسازی) و در این موارد هم جزئیات زیادی وجود دارد که موضوع این درس نیست، اما معیارهای که یاد میگیرید برای آنها هم کارایی دارد و کمک میکنند که انتظارات دقیقتری از سازندگان داشته باشید.
۱- شرایط محیط کسبوکار
عوامل محیطی روی انتخاب ماشینآلات اثر میگذارند و عواملی که در تحلیل PESTEL برای کسبوکار بررسی کردیم برای انتخاب ماشینآلات هم کارایی دارند؛ به مثالهای زیر توجه کنید:
ممکن است تحولات سیاسی و تنشهایی که با بعضی کشورها وجود دارد، شرایطی ایجاد کند که در تأمین قطعات مصرفی از کشورهای دیگر با محدودیت روبهرو شویم، پس ترجیحاً ماشینآلات را از سازندگان داخلی یا کشورهایی تأمین میکنیم که روابط پایدارتری با کشورمان داشته باشند. (P)
ممکن است اقتصاد کشور در شرایط تورم باشد، پس اگر تأمین فوری ماشینآلات ممکن نیست (مثلاً باید ساخته شوند یا از کشورهای دیگر خریداری شوند) از تأمینکنندگانی خرید میکنیم که قیمت کنونی را مبنا قرار دهند (نه قیمت زمان تحویل) و در نتیجه انتخابهایمان محدودتر میشود. (E)
ممکن است تقاضا برای محصولاتمان ارتباط زیادی با شرایط اجتماعی داشته باشد (مثل پوشاک یا تلفن همراه) و اگر سلایق مشتریان دائماً در حال تغییر است باید از تجهیزاتی با انعطافپذیری بالاتر استفاده کنیم تا امکان تولید محصولات متنوع وجود داشته باشد. (S)
ممکن است برای انجام یک عملیات، مثلاً خم کردن لوله، تکنولوژی جدیدی در کشورهای صنعتی ظهور کرده باشد و تصمیم بگیریم که بهجای ماشینآلات موجود در بازارهای داخلی از تجهیزاتی با تکنولوژی نوین استفاده کنیم. (T)
ممکن است قوانین زیستمحیطی در حال تصویب باشد که به موجب آن استفاده از بعضی ماشینآلات ممنوع شود و با آگاهی از این مسأله میتوانیم ماشینآلات دیگری را انتخاب کنیم. (E)
استانداردهای تشویقی در حال اجباری شدن باشند و بعضی ماشینآلات موجود با آنها سازگار نباشند، پس آنها را از گزینههای خریدمان حذف کنیم. (L)
ممکن است بعضیبرای کسب اطلاعات بیشتر و تحلیل عمیقتر این پارامترها میتوانید به درس تحلیل محیط کسبوکار مراجعه کنید، اما بهصورت کلّی در نظر داشته باشید که عوامل زیر میتوانند در انتخاب ماشینآلات مؤثر باشند:
عوامل سیاسی
وضعیت اقتصادی مردم
وضعیت فرهنگی جامعه
تکنولوژی
مسائل مربوط به محیط زیست
مسائل قانونی
همچنین میتوانیم از تحلیل نیروهای پورتر (که اساساً برای تحلیل صنعت است) ایده بگیریم و به سؤالاتی شبیه زیر برسیم:
رقیبان ما از چه ماشینآلاتی استفاده میکنند؟
قدرت چانهزنی تأمینکنندگان (برای تأمین قطعات مصرفی و ارائهی سرویسهای مختلف) چقدر است؟
اگر قصد فروش این ماشینآلات را داشته باشیم، قدرت چانهزنی مشتریان چقدر است؟
چه ماشینآلات دیگری میتواند جایگزین شود؟
آیا تجهیزاتی وجود دارد که دسترسی به آنها برای اکثریت ممکن نباشد و مزیت رقابتی ایجاد کند؟
علاوه بر این تحلیل SWAT هم میتواند نتایج ارزشمندی برای انتخاب ماشینآلات داشته باشد که همهی این روشها را در دورهی مدل کسبوکار توضیح دادیم و میتوانید در فرصت مناسب مطالعه کنید.
۲- انعطافپذیری ماشینآلات
در درسهای مقدماتی طرحریزی به این نکته اشاره کردیم که انعطافپذیری با ظرفیت تولید رابطهی عکس دارد، یعنی هر چقدر یک ماشین عمومیتر باشد از ظرفیت تولید آن کاسته میشود و ماشینآلاتی که ظرفیت بالایی دارند برای تولید یک یا چند قطعهی خاص بهینهسازی شدهاند، در نتیجه بهصورت کلّی انعطافپذیر نبودن ماشینآلات یک ضعف نیست بلکه در نقطهی مقابل ظرفیت تولید قرار میگیرد.
بیشتر ماشینآلاتی که در چیدمان کارگاهی (فرایندی) و ثابت استفاده میشوند و بعضی ماشینها در چیدمان گروهی باید قابلیت تولید گروههای مختلفی از قطعات را داشته باشند، پس در این حالت روی انعطافپذیری دستگاه تمرکز میکنیم تا برای همهی قطعات مورد نظرمان کارایی داشته باشد و در کنار آن ظرفیت تولید هم بررسی میکنیم.
از سوی دیگر در چیدمان محصولی (خطوط تولید) معمولاً از ماشینآلاتی استفاده میکنیم که فقط برای تولید نوع خاصی از قطعات در حجم انبوه هستند، پس برای انتخابمان روی ظرفیت تولید و امکان سفارشی سازی آنها تمرکز میکنیم.
۳- ظرفیت تولید
ماشینآلات باید با ظرفیت تولید کارخانه هماهنگ باشند، مثلاً اگر روزانه ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ قطعه را بستهبندی میکنیم باید ماشینی برای آن انتخاب کنیم که قابلیت بستهبندی حدأقل ۱۲۰۰ قطعه را داشته باشد. (با صرفنظر از خرابیهای احتمالی)
البته حجم تولید کارخانه ثابت نمیماند و در برهههایی زیاد و کم میشود، مثلا مدیران یک کارخانه در مرحلهی رشد دائما برای افزایش تولید برنامهریزی میکنند و در انتخاب ماشینآلات باید حداکثر ظرفیت را پیشبینی کنیم تا با محدودیت روبهرو نشویم.
برای پیشبینی حدأکثر ظرفیت ماشینآلات میتوانید از مطالب ارائه شده در دورهی پیشبینی تقاضا استفاده کنید.
ظاهراً اینطور به نظر میرسد که هر چقدر ظرفیت تولید یک ماشین بیشتر باشد بهتر است اما حتی اگر قیمت خرید و هزینهها را در نظر نگیریم، با افزایش ظرفیت تولید یک ماشین از انعطافپذیری آن کم میشود و بعداً برای تغییر محصولات یا توسعهی محصولات جدید با محدودیت بیشتری روبهرو خواهیم شد، لذا مجبوریم قبل از انتخاب ماشینآلات در مورد حجم تولید به جمعبندی رسیده باشیم.
۴- مقدار ضایعات و محصولات خراب
میزان ضایعات ماشینآلات یکسان نیست، مثلاً هر چقدر ضخامت سیم در وایرکات یا قطر جریان آب در واترجت افزایش میابد، دورریز بیشتری داریم.
در تصویر زیر خط برش یک ارهی دیسکی به ضخامت یک میلیمتر را نشان دادیم که ناحیهی قرمز به دورریز تبدیل میشود.
شاید در ماشینآلاتی که مقدار تولیدشان کم است این ضایعات مهم نباشد اما وقتی حجم تولید زیاد است یا از مواد اولیهی گرانقیمتی مثل طلا استفاده میکنیم باید ترجیحاً از تجهیزاتی با ضایعات کمتر استفاده کنیم.
برای اینکه تجسم بهتری از ارتباط ضایعات و هزینهها داشته باشید فرض کنید که از تیغه ارهای با ضخامت یک میلیمتر برای برشکاری قطعات آهنی با پهنای ۴۰ سانتی متر و ضخامت ۸ میلیمتر استفاده میکنیم (مطابق تصویر بالا) و لذا در هر برش ۳۲۰۰ میلیمتر مکعب ضایعات ایجاد میشود که معادل ۳۲ گرم آهن است و اگر روزانه ۶۰۰ برش انجام شود و ۳۶۵ روز کاری داشته باشیم، سالیانه حدود هفت تن ضایعات ایجاد میشود که مقدار قابل توجهی است. (کافیست این مقدار را در قیمت آهن ضرب کنید تا هزینهی زیادش را بهتر درک کنید)
علاوه بر این بخشی از قطعات در حین کار خراب میشوند یا باید دوباره روی آنها کار شود و لذا برای اغلب ماشینهای تولیدی، مقداری به عنوان درصد خرابی اعلام میشود که تعداد قطعات معیوب را پیشبینی میکند و بسیار مهم است، چون نه تنها روی هزینههای تولید اثر میگذارد که شاید باعث شود به ظرفیت تولید مورد انتظارمان نرسیم؛ مثلاً فرض کنید باید روزانه ۱۰۰ قطعه تولید شود و دستگاهی داریم که حدأکثر ظرفیت آن ۱۲۰ قطعه است و حدود ۲۰ درصد خرابی دارد، پس مجموعاً ۹۶ قطعهی سالم در هر روز تولید میکند که مطابق انتظارمان (۱۰۰ قطعه) نیست.
۵- ضروریات خاص ساختمانی
گاهی در میان ماشینآلات مشابه، بعضی از آنها به ضروریات ساختمانی بیشتری نیاز دارند، مثلاً برای پرسهای ضربهای سنگین باید نشمینگاه آنها مقاومسازی شود اما برای پرسهای هیدرولیکی (با همان ظرفیت) ممکن است نیازی به این کار نباشد، یا برای استفاده از جرثقیل سقفی باید سازهی سوله از استحکام کافی برخوردار باشد اما جرثقیلهای ستونی به چنین زیرساختی نیاز دارند و در عوض ستونهایی دارند که بخشی از فضا را اشغال میکنند، لذا باید انتخاب ماشینآلاتی در اولویت قرار بگیرد که سازگاری بیشتری با امکانات کارخانه و سایر ماشینآلات داشته باشند.
۶- وزن تجهیزات
عموماً به وزن تجهیزات حساسیت نشان نمیدهیم مگر در موارد زیر:
۱- وزن ماشینآلاتی که دائماً جابهجا میشوند اما از تمهیدات خاصی مثل ریل یا چرخ برخوردار نیستند.
۲- تجهیزات سنگینی که سطح زیرین آنها به مقاومسازی نیاز دارد.
۳- ماشینآلاتی که در طبقات غیرهمکف مستقر میشوند.
۴- ماشینآلاتی که وزن زیادشان تأثیر مشهودی در هزینههای حملونقل دارد.
برای موارد دوم و سوم ممکن است ماشینآلات دیگری هم موجود باشد که به مقاومسازی نیازی نداشته باشند، مخصوصاً که مقاومسازی طبقات فوقانی معمولاً پرهزینه و دشوار است.
۷- هزینهی تامین ماشینآلات
بودجهای که برای تأمین ماشینآلات در نظر میگیریم محدود است و ناگزیر باید بعضی تجهیزات گران قیمت را کنار بگذاریم و اگر گزینهی مناسب دیگری در دسترس نیست، مجبوریم فرایند تولید را عوض کنیم یا ساخت بعضی قطعات را به کارگاهها و کارخانجات دیگر بسپاریم (برونسپاری).
توجه داشته باشید که معمولاً فهرست خریدمان به یک ماشین خاص محدود نمیشود و منابع مالی را باید طوری تنظیم کنیم که پاسخگوی تأمینِ تمامی ماشینآلات مورد نیازمان باشد، اما معمولاً این کار با چالش زیادی روبهرو میشود چون هزینهها شفاف نیستند و فرصت برنامهریزی دقیق را از ما میگیرند.
برای درک بهتر این موضوع در نظر داشته باشید که هزینهی تأمین ماشینآلات علاوه بر قیمت خرید شامل باربری و بیمه و راهاندازی و آموزش کارکنان و فراهم کردن ضروریات آن (مثلاً لولهکشیها یا بعضی امکانات دیگر) است و علیالخصوص برای ماشینآلات وارداتی باید تغییرات نرخ ارز و تعرفههای گمرکی و کارمزد بانک و تهیهی پروفرما هم لحاظ کنیم که فهرست دقیقتر این هزینهها را در راهنمای واردات نوشتیم.
۸- فضای مورد نیاز
اگر هنوز در حال طرحریزی باشیم و مکان مشخصی تعیین نشده باشد، برنامهریزی برای فضای مورد نیاز ماشینآلات به سادگی امکانپذیر خواهد بود اما همیشه چنین شرایط ایدهآلی وجود ندارد، مثلاً گاهی باید دستگاهی را تعویض کنیم و دستگاه دیگری را در همان محل قبلی بگنجانیم یا باید دستگاه جدیدی را به ماشینآلات موجود در یک دپارتمان اضافه کنیم یا شاید سوله و ساختمانی از قبل وجود دارد و به همان محدودیم و در چنین مواردی فضای مورد نیاز به یک عنصر کلیدی و مؤثر در انتخاب ماشینآلات تبدیل میشود.
ضمناً همانطور که در درس روشهای تعیین فضا میخوانید، علاوه بر حدأکثر طول و عرض و ارتفاع ماشین (با در نظر گرفتن اجزای متحرک) باید فضای کافی برای کار یا تعمیر یا سرویس دستگاه و قرار گرفتن تجهیزات جانبی و انباشت مواد در نظر گرفته شود.
۹- انرژی مصرفی
انرژی مصرفی را میتوانیم از نظر نوع حامل انرژی (مثلاً برق و آب و گاز و گازوئیل و نفت سفید و نفت کوره) و میزان مصرف ماشینآلات بررسی کنیم که در ادامه به بعضی ملاحظات مهم اشاره کردیم:
اگر انتخابهایی داریم که از حاملهای انرژی متفاوتی استفاده میکنند باید بررسی کنیم که کدامشان با منابع در دسترس کارخانه سازگارتر هستند، چون منابع انرژی که در اختیار کارخانجات قرار دارد محدود است.
باید هزینهی انرژی را بر اساس نوع حامل انرژی و میزان مصرف ماشینآلات محاسبه کنیم چون ممکن است تأثیر قابل توجهی روی هزینههای تولید داشته باشند و استفاده از بعضی ماشینآلات توجیهپذیر نباشد.
گاهی قوانین حمایتی تصویب میشود و برای بعضی حاملهای انرژی یارانه در نظر میگیرند که برای انتخاب دقیقتر باید از آنها آگاه باشیم.
برای مدیریت سادهتر منابع باید ترجیحاً از تجهیزاتی استفاده کنیم که منابع انرژی مورد نیازشان مشابه باشد.
۱۰- نفرات مورد نیاز
باید بررسی کنیم که هر کدام از ماشینآلات برای عملکرد مطلوب به چند اپراتور و چه مهارتهایی نیاز دارند و اولویت با آنهایی خواهد بود که به نفرات و تخصص کمتری نیاز داشته باشند، چون باعث کاهش هزینههای تولید و جذب سریعتر نیروی کار میشود.
باید تا حد امکان تلاش کنیم که اکثر ماشینآلات بهکار رفته در یک دپارتمان (مثلاً واحد ماشینکاری دقیق) به مهارتها و نفرات مشابهی نیاز داشته باشند و به این ترتیب بهرهوری منابع انسانی افزایش میابد، بهعنوان مثال اگر دو یا چند دستگاه تراش و فرز CNC تهیه میکنیم بهتر است که کنترلرهای مشابهی داشته باشند، مثلاً همگی از نوع فانوک باشند.
۱۱- عمر مفید
عمر مفید ماشینآلات تخمینی است که نشان میدهد یک ماشین تا چند سال میتواند کار کند و سودآور باشد، چون به مرور ممکن است خرابیها و توقفهای آن به حدی برسد که ادامهی استفاده از آن توجیه اقتصادی نداشته باشد.
عمر ماشینآلات امروزی معمولاً از ۳ تا ۲۰ سال انتخاب میشود که با توجه به تحولات سریع تکنولوژی کافی به نظر میرسد اما در گذشته از ضرایب اطمینان بالاتری برای بعضی ماشینآلات استفاده میکردند و عمر طولانیتری داشتند، طوری که همین حالا هم بعضی ماشینآلات فعال بیش از ۵۰ سال قدمت دارند و دقت و کاراییشان را حفظ کردهاند.
البته بهصورت کلّی باید به این قاعده توجه داشته باشیم که معمولاً عمر ماشینآلات عمومی بیشتر است و در میان تجهیزات مکانیکی مشابه، هر چقدر دقت بیشتر باشد از طول عمرشان کاسته میشود.
از سوی دیگر لازم نیست که همیشه روی عمر طولانی ماشینآلات سرمایهگذاری کنیم چون گاهی نیازمان موقتی و کوتاهمدت است، مثلاً میدانیم که تکنولوژی جدیدی در راه است یا منتظر فرصت مناسبی برای تامین ماشینآلات اصلی هستیم.
۱۲- موعد تحویل و راهاندازی
زمان تحویل و آمادهسازی تجهیزات به نسبت طول عمرشان قابل توجه نیست و همین موضوع باعث میشود که حساسیت کمتری روی آن داشته باشیم اما گاهی هم شرایط خاصی حاکم است، مثلاً یکی از ماشینآلات کلیدی خراب میشود و باید فوراً آن را جایگزین کنیم یا فرصتی فراهم میشود و باید هر چه زودتر از آن بهرهبرداری کنیم. در این شرایط زمانی که سازندگان برای موعد تحویل اعلام میکنند میتواند به نسبت بسیاری از پارامترهای دیگر در اولویت بالاتری قرار بگیرد.
۱۳- پشتیبانی از ماشینآلات
در مورد پشتیبانی از ماشینآلات معیارهای متفاوتی وجود دارد که بخشی از آنها را جداگانه بررسی میکنیم اما بهصورت کلّی شامل موارد زیر است:
ارائهی مشاوره در خصوص انتخاب ماشینآلات و اطلاعاتی مثل ویژگیها و نوع قطعات کلیدی و عمر ماشین و شرایط کاری
در دسترس بودن قطعات مصرفی دستگاه با قیمت و کیفیت مناسب
ارائهی مستندات و اطلاعات و دستورالعملها برای استفاده از دستگاهها، سرویسهای دورهای، تعمیرات، تعویض قطعات، رعایت اصولی ایمنی و سایر موارد
ارائهی بهروزرسانیهای نرمافزاری (برای تجهیزات پیشرفتهتری که عملکردشان مبتنی بر نرمافزار است)
ارائهی دورههای آموزشی برای کارگران
نصب و راهاندازی دستگاه در کارخانه
ارائهی راهکارهای حملونقل ماشینآلات سنگین به محل مورد نظر
ارائهی خدمات مربوط به سرویسهای دورهای در زمان مقرر و با قیمت مناسب
ارائهی خدمات مربوط به تعمیر فوری ماشینآلات یا پاسخگویی از راه دور برای حل مشکلات جزئی
بهینهسازی یا سفارشیسازی تجهیزات متناسب با نیازهای مشتریان
البته خیلی از ماشینآلات ممکن است در کشورمان پشتیبانی نشوند یا سازندگان آنها چنین خدماتی را ارائه نکنند و ناگزیر باید آنها را انتخاب کنیم که دسترسی به قطعات مصرفی و تعمیرکارانشان سادهتر و بهصرفهتر است.
به علت اهمیت موضوع قطعات مصرفی و سرویسهای دورهای هر دوی آنها را جداگانه به فهرست این درس اضافه کردیم که در ادامه میخوانید.
۱۴- قطعات و مواد مصرفی ماشینآلات
در سالهای اخیر نمونهی زیادی از ماشینآلات ارائه شده است که قیمت خرید پایینی دارند اما قطعات مصرفی آنها کمیاب و گرانقیمت است یا باید در برهههای زمانی بسیار کوتاه تعویض شود.
در انتخاب ماشینآلات باید توجه کنیم که اولاً قطعات مصرفی آنها با قیمت مناسبی در دسترس باشد و دوماً عمر منطقی و مناسبی داشته باشند، به خصوص که معمولاً این موارد در زمان خرید ماشینآلات معلوم نیست و و در مراحل اجرایی مشخص میشود، لذا دقت و تحقیق بیشتری را اقتضا میکند.
۱۵- هزینهی سرویسهای دورهای
تقریباً همهی ماشینآلات به سرویسهای دورهای نیاز دارند و این موضوع برای بعضی از آنها مخصوصاً تجهیزات دقیق یا تجهیزات آزمایشگاهی مهمتر است.
یکی از مواردی که معمولاً به آن توجه نمیشود و مشکلساز میشود آن است که بعضی سازندگان مبالغ بالایی را برای سرویسهای دورهای دریافت میکنند (شبیه کاری که برای قطعات مصرفی میکنند) تا با الگوی طعمه و شکار به سود اصلی خود برسند، لذا قبل از خرید نهایی حتماً تناوب سرویسها و هزینههای آن را بررسی بفرمائید.
۱۶- ارگونومیک بودن ماشینآلات
گاهی ابعاد ماشینآلات یا محل قرارگیری بعضی اجزای آنها باعث میشود که بدن اپراتور در وضعیت نامناسبی قرار میگیرد و به تبع آن زودتر خسته شود و بهرهوری کمتری داشته باشد یا حتی آسیب ببیند.
۱۷- دقت ساخت
قیمت ماشینآلات با دقتشان رابطهی مستقیم دارد، چون برای ماشینآلات دقیق به تکنولوژیهای گرانتر و طراحی پیچیدهتر و مواد با کیفیت بالاتر نیاز است که دانش آن در اختیار بسیاری از سازندگان نیست و طبیعتاً قیمت آنها بیشتر میشود. از طرفی در تجهیزات مکانیکی معمولاً برای افزایش دقت باید از تلورانسهای بستهتری استفاده شود که باعث افزایش سایشها و برخوردهای میان اجزای ماشین میشود و از عمر مفیدشان میکاهد.
با این اوصاف در انتخاب ماشینآلات باید آنهایی را انتخاب کنیم که دقتشان متناسب با نیازمان باشد وگرنه دقت بیش از اندازه نه تنها کارایی ندارد که موجبات افزایش قیمت خرید و کاهش عمر دستگاه و نیاز بیشتر به سرویسهای دورهای را فراهم میکند. مثلاً یک ماشین گران قیمت سیانسی با دقت ۰٫۰۱ میلیمتر هیچ مزیتی برای کارگاه مبلسازی ندارد، چون فرقی نمیکند که طول دستهی موبایل مثلاً ۹۹ یا ۱۰۰ یا ۱۰۱ میلیمتر باشد و نهایتاً دستگاهی بسیار ارزانتری با دقت ۰٫۲ تا ۰٫۵ پاسخگوی نیازشان خواهد بود.
۱۸- ایمنی ماشینآلات
ضوابط و استانداردهای متفاوتی برای ایمنی ارائه شده است که بعضی از آنها اجباری و بعضیهای دیگر تشویقی هستند و با مرور شناسنامهی ماشینآلات میتوانید بررسی کنید که کدامشان استانداردهای بیشتری را رعایت کردهاند و در سطح بالاتری از ایمنی قرار دارند.
اگر به چنین اطلاعاتی دسترسی ندارید و باید خودتان وضعیت ایمنی را بسنجید معمولاً مواردی مثل خطر احتراق و نشت گاز و برقگرفتگی و نبود محافظ برای اجزای متحرک برای بسیاری از ماشینآلات قابل بررسی هستند.
گاهی تصور میشود که موضوع ایمنی یک رویکرد غیرالزامی است اما مطابق مادهی ۸۹ قانون کار: “کارفرمایان مکلفند پیش از بهرهبرداری از ماشینها، دستگاهها، ابزار و لوازمی که آزمایش آنها مطابق آئیننامههای مضوب شورای عالی حفاظت فنی ضروری شناخته شده است آزمایشهای لازم را توسط آزمایشگاهها و مراکز مورد تأیید شورای عالی حفاظت انجام داده و مدارک مربوط را حفظ و یک نسخه از آنها را برای اطلاع به وزارت کار و امور اجتماعی ارسال نماید.”
پس مشخص است که آییننامهای در خصوص حفاظت فنی و ایمنی وجود دارد که کارفرمایان مکلّف به رعایت آن هستند و استفاده از ماشینآلات غیرایمن آثار و مسئولیتهای حقوقی دارد که برای اطلاعات بیشتر میتوانید به مواد ۸۵ تا ۹۵ قانون کار مراجعه فرمائید.
۱۹- آلایندگی ماشینآلات
میزان و نواع آلایندگی ماشینآلات باید در چهارچوب قوانین محیط زیست و استاندارد باشد و همانطور که در راهنمای اخذ مجوز تولید گفتیم روی ردهبندی زیست محیطی و محل قرارگیری کارخانه (نزدیکی به مناطق شهری و منابع طبیعی یا شهرکهای صنعتی مجاز) تأثیر میگذارد.
همچنین برای مهار یا کنترل آلایندگی ماشینآلات ممکن است به ملاحظات یا امکانات خاصی نیاز باشد که روی هزینهها اثر میگذارند، مثلاً شاید لازم باشد که فضای یک بخش را کاملاً ایزوله کنیم تا صدا یا غبار یا بخارات سمی به بخشهای دیگر منتقل نشود یا لازم باشد که کارگران به پوشش یا تجهیزات خاصی مجهز شوند.
بررسی آلایندگی میتواند معیاری برای انتخاب ماشینآلات باشد تا اولاً محدودیتی در استفاده از آنها نباشد و دوماً به ملاحظات و امکانات کمتری نیاز داشته باشیم.
۲۰- امکان فروش ماشینآلات بهصورت دست دوم
ماشینآلات به مرور دچار استهلاک میشوند و از ارزش اولیهی آنها کاسته میشود که این مقدار برای بعضی ماشینآلات بیشتر و برای بعضیهای دیگر کمتر است، مثلاً افتِ قیمت تجهیزات عمومی مثل تراش و مته و فرز به نسبت تجهیزات اختصاصی و سفارشی کمتر است چون متقاضیان بسیار بیشتری دارند. لذا در انتخاب ماشینآلات باید بررسی کنیم که کدامشان بعداً میتوانند سادهتر و گرانتر فروخته شوند و آنها را در اولویت قرار دهیم.
گاهی برای همین توضیحات از اصطلاحات حسابداری استفاده میشود که تفاوتهای جزئی با توضیحاتمان دارند اما آشنایی با آنها خالی از لطف نیست.
ارزش اسقاط یا ارزش باقیمانده یا ارزش قراضه نشان میدهد که ارزش تقریبی یک ماشین پس از پایان عمر مفیدش چقدر است و استهلاک تخمین میزند که سالیانه چقدر از ارزش اولیهی آن کاسته شود و بر اساس این مفاهیم، بهتر است انتخاب تجهیزاتی در اولویت قرار بگیرد که ارزش اسقاطی بیشتر و استهلاک کمتری دارند.
۲۱- هماهنگی با سایر ماشینآلات
علاوه بر بررسی مستقل ماشینآلات باید توجه ویژهای به هماهنگی آنها داشته باشیم که به بخشی از آنها در توضیحات پارامترهای قبلی اشاره کردیم و حالا مهمترین موارد آن را مرور میکنیم:
برای تسهیل مدیریت منابع و برنامهریزی کارها باید تا حد امکان از ماشینآلاتی با نیازهای مشابه استفاده کنیم که مثلاً به مهارتها و قطعات مصرفی و سرویسهای دورهای و ملاحظات ایمنی و ضروریات ساختمانی و منابع انرژی مشابهی نیاز داشته باشند.
باید ماشینآلات متوالی با سیستم انتقال مورد نظرمان هماهنگ باشند، مثلاً بتوانیم مواد را با نوار نقاله یا بازوهای روباتیک در میان آنها منتقل کنیم.
مجموع انرژی مصرفی ماشینآلات نباید از حدأکثر ظرفیت موجود بیشتر شود، چون شدت جریان برق یا فشار گاز و آب محدود است.
همانطور که در درس بخشبندی گفتیم، مجاورت بعضی ماشینها مطلوب نیست، مثلاً بعضی تجهیزات الکترونیکی ممکن است تداخل جریان داشته باشند یا ارتعاش یک دستگاه عامل مزاحمی برای ماشینآلات دیگر باشد که باید چنین مواردی را در انتخاب ماشینآلات لحاظ کنیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.