شما در حال خواندن ملاحظات و محدودیتها برای تنظیم طرحهای کاربردی هستید.
این درس مربوط به فاز اول دورهی طرحریزی است.
دیاگرام ارتباط فضا، تصویری تئوریک و ایدهآل از آرایش نواحی کلّی (فاز اول) یا جزئیاتشان (فاز دوم) است اما معمولاً برای اجرا مناسب نیست و برای تبدیل آن به طرحهای کاربردی باید ملاحظات بیشتری را در نظر بگیریم و احتمالاً در مورد بعضی تصمیمهای قبلی تجدید نظر کنیم، مثلاً هنوز طرح دقیق راهروها یا نحوهی توزیع جریانهای آب و برق و گاز را بررسی نکردیم و ممکن است در فرایند ارزیابی آنها تصمیم بگیریم که بخشهایی از دیاگرام ارتباط فضا را عوض کنیم.
احتمالاً با خواندن پاراگراف بالا کمی دچار ابهام شدید و برای رفع آن و آمادگی برای شروع درس باید در همین مقدمه به دو سؤال مهم پاسخ دهیم که اهمیتشان کمتر از درس اصلی نیست.
سؤال اول این است که پس از تصمیمگیری در مورد راهروها و سایر موضوعات، چگونه آنها را به تصویر بکشیم؟
در پاسخ به این سوال باید بدانیم که تمام دیاگرامها و ابزارهایی که تا این لحظه استفاده کردیم برای نظم بخشیدن به اطلاعات طرحریزی هستند که بعضی از آنها مثل فهرست بخشها (Activity Areas List) یا جدول ارتباط (Relationship Chart) بنیادیتر هستند اما دیاگرام ارتباط فضا (Space Relationship Diagram) یا دیاگرام بلوکی (Block Diagram) تصویر شفافتری از نتایج تجزیه و تحلیلهای اخیر را به تصویر میکشند و با این حال هیچکدامشان یک طرح نهایی و جامع و قابل ارائه نیستند، بلکه یک لیاوت یا طرح باید نتایج تمام اقدامات طرحریزی و جزئیات مهم آن را به تصویر بکشد و در درسهای بعدی با طریقهی رسم آن آشنا میشوید.
خروجی گرفتن از فازهای طرحریزی کار خاص و عجیب و غریبی نیست بلکه شامل روشهایی برای ارائهی طرح با دیگران است و حالا که آنها را بلد نیستید میتوانید جزئیات مورد نظرتان (مثلاً راهروها یا محدودهی کارخانه یا مسیرهای حرکت مواد) را به دیاگرام ارتباط فضا یا دیاگرام بلوکی اضافه کنید تا مراحل یادگیری فازهای اول تا سوم را به پایان برسانید.
سؤال دوم این است که چرا ملاحظات و محدودیتها را زودتر طرح نکردیم تا نیازی به اصلاح تصمیمهای قبلی و دوبارهکاری نباشد؟ آیا این هم بر اساس ترتیب درسها و فرایند آموزش است یا منطق کاربردی و اجرایی دارد؟
بر خلاف پاسخمان برای سوال قبل حالا باید تأکید کنیم که روند اصلاح و بازبینی تصمیمهای طرحریزی برای تنظیم طرحهای نهایی کاملاً مبنای کاربردی دارد و اگر شرایط پروژههای طرحریزی را تجسم کنیم دلیل حرفمان روشن میشود.
مطابق SLP موتر (Systematic Layout Planning) فاز اول طرحریزی به انتخاب مکان کارخانه اختصاص دارد (که ما آن را به دلایل آموزشی در فاز سوم بررسی میکنیم) و بر این اساس میتوانیم تصمیمهای طرحریزی را متناسب با شرایط و ویژگیهای مکان کارخانه اتخاذ کنیم، اما آیا میتوانیم بدون اطلاع از فضای مورد نیاز و فهرست بخشها و شرایط موردنیازشان در مورد مکان کارخانه تصمیم بگیریم؟
همانطور که میدانید بعضی وقتها پروژههای طرحریزی برای اعمال تغییراتی در یک کارخانهی فعال کلید میخورد (که بخشها و فضای مشخصی دارد) یا شاید فضای ساختمانها و سولهها از قبل انتخاب شده باشند و در این حالت (چه خوب، چه بد) شرایط به ما تحمیل میشود و باید تا جایی که میشود از آن تبعیت کنیم، اما اگر فضایی از قبل وجود نداشته باشد این شانس را داریم که انتخاب منطقیتر و مقرون بهصرفهتری داشته باشیم و طبیعتاً برای چنین انتخاب مطلوبی باید در مورد نیازهایمان (مثلاً فهرست بخشها و نیازهایشان) اطلاعات کافی داشته باشیم که با اقدامات فاز اول به دست میآوریم.
پس تا این لحظه ما بر مبنای بعضی فرضیات و اقدامات توانستیم به اطلاعات اولیه برای انتخاب مکان کارخانه دسترسی داشته باشیم، اما نکته اینجاست که وقتی مکان کارخانه انتخاب میشود به احتمال قریب به یقین بسیاری از ویژگیهای آن با انتظارات و فرضهای اولیهی ما همخوانی ندارد و مجبوریم در مورد بعضی تصمیمهای قبلی تجدید نظر کنیم تا به طرح منطقیتر و کاربردیتری برسیم. مثلاً شاید قبلاً یک زمین مربعی را برای طرحریزی در نظر داشتیم (در ترسیم دیاگرام ارتباط فضا) اما حالا یک زمین مستطیلی با نسبت طول به عرض ۲:۱ در اختیارمان باشد یا شاید نحوهی دسترسی به جادههای با فرضیات قبلی ما متعارض باشد و مجبور شویم موقعیت تعیین شده برای بخشهای ارسال و تحویل را عوض کنیم.
حتی اگر ملاحظات مربوط به مکان کارخانه وجود نداشته باشد، بسیاری از ایدهها و راهکارها زمانی جرقه میخورند که تصویر مشخصی از کلیّت طرح داشته باشیم و پس از شکلگیری دیاگرام ارتباط فضا یا دیاگرام بلوکی چنین تصویری به دست میاید و دور از انتظار نیست که به نکات و جزئیات جدیدی پی ببریم.
آخرین و مهمترین توضیحی که در پاسخ سؤال دوم طرح میکنیم این است که هم در فاز اول و هم در فاز دوم، برای نهایی شدن طرح باید حتماً از نظرات تخصصی مهندسان تأسیسات و معماری و مدیران مربوطه استفاده کنیم، مثلاً با کمک مهندسان معمار از تناسب خواستههای طرح با اصول معماری اطمینان حاصل کنیم یا نظرات مدیران بخشهای مختلف را جویا شویم اما از آنجایی که اکثر این افراد قدرت تحلیل دادههای اولیهی طرحریزی را ندارند باید تصویر واقعیتری در اختیارشان قرار بگیرد که دیاگرامهای بلوکی (BD) و ارتباط فضا (SRC) این امکان را فراهم میکنند و چون مشارکت واقعی این افراد از این مرحله شروع میشود احتمالاً بخشی از تصمیمهای قبلی بدون مشارکت آنها اتخاذ شده است و حالا شاید با نظرات و خواستههایشان مطابقت نداشته باشد.
خلاصهی تمام توضیحات طولانی که در جواب سؤال دوم دادیم را میتوانیم به این شکل خلاصه کنیم که برای تهیهی طرح نهایی باید ملاحظاتی را رعایت کنیم که شاید بعضی فرضیات و تصمیمهای قبلی را تحت تأثیر خود قرار دهد و دلایل زیر را طرح کردیم:
مکان کارخانه میتواند شرایط جدیدی رقم بزند و محدودیتهای خاصی به همراه داشته باشد.
بعضی ایدهها و راهکارها فقط زمانی به ذهن میرسند که بخشهای کارخانه در کنار هم قرار گرفته باشند.
برای تهیهی طرحهای کارخانه به مشارکت افراد نیاز داریم اما احتمالاً توانایی تجزیهوتحلیل دادههای اولیه طرحریزی را ندارند و بخش مهمی از نظراتشان بعد از شکلگیری دیاگرامهای ارتباط یا بلوکی طرح میشود که شاید باعث تغییراتی در فرضیات قبلی شود.
در ادامهی این درس با بخشی از مهمترین ملاحظات و محدودیتها برای اصلاح تصمیمهای قبلی و تهیهی طرح نهایی آشنا میشوید که اگر در فاز اول باشید شامل محدودهی کلّی و نواحی اصلی خواهد بود و اگر در فاز دوم باشید باید تمام جزئیات و ماشینآلات و ایستگاههای کاری و نقاط ورود و خروج هم به آن اضافه کنید.
رویکرد پیشنهادی در اعمال تغییرات و تهیهی طرح نهایی
با اینکه در راهنمای فاز اول از ضرورت به کارگیری چند طرح جایگزین (یا آلترناتیو) صحبت کردیم اما در این درس هم یادآوری و تأکید روی آن ضرورت دارد.
در طرحریزی بارها از فرضیات استفاده میکنیم یا با مسائلی سر و کار داریم که راهکارها و ایدههای متفاوتی برای آنها وجود دارد اما خوب بودن یا بد بودن بسیاری از آنها زمانی معلوم میشود که مسیر طرحریزی را بر اساس آنها ادامه داده باشیم و آثارشان آشکار شده باشد. به همین علت در پروژههای طرحریزی معمولاً به یک طرح کفایت نمیکنیم و فرضیات و ایدهها و مسیرهای مختلفی را جلو میبریم تا طرحهای مختلفی آماده شود و نهایتا با ارزیابی آنها طرح برتر انتخاب میشود.
پس در مواجهه با ملاحظات این درس رویکردمان این نیست که همهی اصلاحات و تغییرات روی یک طرح انجام شود ، بلکه باید بر اساس ایدهها و راهکارهای مختلفی که مناسب به نظر میرسند روی شکلگیری چند طرح مختلف تمرکز کنیم تا هیچ ایدهی خوبی را از دست نداده باشیم.
در این مورد توضیحات بیشتری در راهنمای فاز اول قرار میگیرد و به همین علت از توضیحات بیشتر در این درس خودداری میکنیم.
ملاحظاتی برای تنظیم طرح نهایی
مواردی که در ادامه میخوانید مهمترین ملاحظاتی هستند که باید قبل از تهیهی طرح نهایی به آنها توجه داشته باشیم، اما هر پروژهای ملاحظات ویژهتری هم دارد که شاید در این فهرست اشاره نکرده باشیم.
شناسایی ملاحظات تا حد زیادی به نکتهسنجی طراحان کارخانه بستگی دارد که باعث میشود به بعضی موضوعات توجه بیشتری داشته باشند و طرح مناسبتری آماده کنند.
ملاحظات مربوط به شرایط پیرامونی مکان استقرار کارخانه
همانطور که در مقدمه گفتیم مکان کارخانه روی تصمیمهای طرحریزی اثر میگذارد و در ادامه بخشی از آثار آن را مرور میکنیم که احتمالاً باعث تغییراتی در فرضهای اولیه میشوند.
۱- بخشی از تأمینکنندگان و مشتریان بر اساس مکان کارخانه تعیین میشوند که ممکن است بهترین کانال دسترسی به آنها (هوایی، زمینی، ریلی، دریایی) متفاوت باشد یا متناسب با شرایطشان سیاستهای مختلفی در مورد حجم ارسال یا دریافت پیش بگیریم یا مجبور باشیم از حاملهای متفاوتی برای مبادلهی مواد و محصولات استفاده کنیم (پالت، کارتُن، جعبههای چوبی، کیسههای پلاستیکی) که با فرضهای اولیهمان در تحلیل جریان مواد هماهنگ نباشد؛ در نتیجه زمانی که مکان قطعی کارخانه مشخص میشود اولین ملاحظهای که باید در نظر بگیریم هماهنگ کردن سیستم حملونقل داخل کارخانه با خارج است، مثلاً اگر مواد اولیه روی پالت دریافت میشوند طبیعتاً بهتر است برای داخل کارخانه از تجهیزاتی مثل لیفتراک یا پالتتراک استفاده کنیم یا باید امکانات موجود را با وزن محمولههای دریافتی و ارسالی هماهنگ کنیم که روی آرایش بخشها اثر میگذارند، پس اگر تصمیم داشته باشیم از جرثقیل استفاده کنیم باید فضای مربوط به پایههای آن لحاظ شده باشد یا برای عبور و مرور لیفتراکها باید راهروهای مناسبی طراحی کنیم.
۲- شرایط مکان کارخانه روی موقعیت مناسب قرارگیری بخشها اثر میگذارد، مثلاً طبیعت بخشهای ارسال و تحویل اقتضا میکند که در مجاورت جادهی اصلی باشند و نحوهی دسترسی کارخانه به جادهها میتواند دلیلی برای اصلاح تعداد یا موقعیتشان باشد، یا شاید برای بعضی قسمتها (مثلاً قسمتهای اداری) به نور طبیعی نیاز داشته باشیم که در این حالت موقعیت آنها باید با جهت قرارگیری زمین کارخانه هماهنگ باشد، یا اگر برای بعضی قسمتها به فشار بالای آب یا گاز نیاز داشته باشیم ممکن است بعد از تعیین مکان کارخانه چیدمان را عوض کنیم تا در نزدیکی انشعابات اصلی قرار بگیرند یا شاید همسایگانی وجود دارد که کارشان پر سر و صداست و حالا تصمیم بگیریم که جای بخشهای اداری را عوض کنیم تا در مجاورت آنها نباشند.
۳- ممکن است در مکان تعیین شده برای کارخانه بعضی سولهها و ساختمانها وجود داشته باشند که قبلا در نظر نگرفته بودیم و حالا باید جای بعضی بخشها را عوض کنیم یا در مورد بخشهای اصلی تجدید نظر کنیم و بعضی از آنها را ترکیب یا تفکیک کنیم تا با شرایط جدید سازگار شوند و اگر چنین امکانی وجود ندارد برای تخریب یا تغییر سازهها تصمیمگیری کنیم.
موقعیت، پهنا و نوع قرارگیری راهروهای اصلی
در فاز اول طرحریزی برای راهروهای اصلی که راه ارتباطی نواحی کلّی هستند برنامهریزی میکنیم و در فاز دوم تمرکزمان روی راهروهای داخل هر بخش (مثل انبارها یا بخشهای اداری یا واحدهای ارسال و تحویل) است، با این حال تا زمانی که بخشها در کنار هم قرار نگرفته باشند و تصویری از آنها نداشته باشیم و نوع تجهیزات انتقال مواد مشخص نباشد عملاً طرحریزی دقیق راهروها ممکن نیست.
در یکی از درسهای مجموعهی آشنایی با بخشهای کارخانه در مورد راهروها صحبت کردیم که با کلیک روی این قسمت به آن هدایت میشوید و به اطلاعات مورد نیازتان دسترسی خواهید داشت.
ملاحظات مربوط به حملونقل مواد
کمی بالاتر از ضرورت هماهنگی سیستم حملونقل داخلی کارخانه با بیرون گفتیم اما ملاحظات دیگری هم وجود دارد که باید در نظر بگیریم.
در مراحل ابتدایی طرحریزی که تجسمی از ارتباط بخشها نداریم، تصمیمگیری دقیق در مورد سیستم انتقال مواد دشوار است اما پس از شکل گرفتن دیاگرام ارتباط فضا راحتتر میتوانیم بررسی کنیم که ارتباط هر دو بخش چگونه باشد، مثلاً میتوانیم مواد را مستقیماً بین آنها منتقل کنیم یا ناحیهای داشته باشیم که مواد ابتدا به آنجا بروند و از آنجا به سایر بخشها منتقل شوند یا میتوانیم مسیرهای خاصی برای انتقال مواد در میان بخشها طراحی کنیم و بدیهی است که در هر کدام از این حالتها باید نوع خاصی از تجهیزات انتقال (نوار نقالهها، جرثقیلها، لیفتراکها و …) به کار گرفته شود که ملاحظات و فضای خاص خود را نیاز دارند.
همچنین اگر خاطرتان باشد در مجموعهی جریان مواد تلاش کردیم که برآورد مناسبی از شدت جریان مواد بین بخشهای مختلف داشته باشیم و این موضوع مبنای مهمی برای تعیین وابستگی بخشها بود اما از آنجایی که هنوز فضای مورد نیاز بخشها و فواصلشان مشخص نبود نمیتوانستیم هزینههای حملونقل را محاسبه کنیم و از طرفی میدانیم که فاصلهی مستقیم بخشها الزاماً مبنای درستی نیست بلکه با وجود دیوارها و پارتیشنها و محل قرارگیری ورودیها و خروجیها احتمالاً مسیر طولانیتری پیموده میشود.
وقتی دیاگرام ارتباط فضا آماده میشود و در مورد راهروها و روش دقیق حملونقل مواد تصمیم میگیریم با مشخص شدن فاصلهی واقعی بخشها میتوانیم هزینههای حملونقل را دقیقتر محاسبه کنیم یا شاید بعضی فرضیات قبلی در مورد شدت جریان مواد میان بخشها تغییر کند که بر اساس آنها میتوانیم تغییراتی در چیدمان داشته باشیم.
ملاحظات مربوط به انبارها
فضا و موقعیت قرارگیری انبارها نقش بهسزایی در اجرای برنامههای کارخانه و تحقق اهداف آن دارند و با وجود اینکه تصمیمگیری در مورد جزئیاتشان به فاز دوم طرحریزی مربوط میشود اما توصیه میکنیم که مطالب درس انبارها را در همین فاز اول بخوانید تا ذهنیت دقیقتری از ارتباط آن با بخشهای دیگر و ملاحظات آن داشته باشید. (برای مطالعهی درس انبارها کلیک کنید)
نکتهای که باعث میشود موضوع انبارها را به ملاحظات این درس اضافه کنیم ارتباط آن با سیستمهای حملونقل کارخانه است، در حقیقت همانطور که گفتیم وضعیت حملونقل در این مرحله از طرحریزی دستخوش تغییرات زیادی میشود و همانطور که حملونقل داخل کارخانه باید با بیرون آن هماهنگ باشد، سیستم انتقالی که در انبارها استفاده میشود هم باید با کارخانه هماهنگ شود.
ملاحظات مربوط به سیستمهای متمرکز و غیرمتمرکز
در درس الگوهای جریان مواد گفتیم که سیستمهای انتقال مواد بین طبقات میتواند از نوع متمرکز یا غیرمتمرکز باشد، همچنین مشابه همین موضوع را در درس طرحریزی واحدهای اداری (مجموعهی آشنایی با بخشهای کارخانه) گفتیم که میتوانیم واحدهای اداری را در یک ناحیهی مشخص متمرکز کنیم یا آنها را بهصورت پراکنده در میان بخشهای عملیاتی مستقر کنیم و به همین ترتیب میتوانیم چند سلف سرویس یا بایگانی یا پارکینگ یا انبار مختلف برای بخشهای مختلف در نظر بگیریم (غیرمتمرکز) یا همهی آنها را در ناحیهی مشخصی کنار هم موقعیتدهی کنیم.
تصمیمگیری در مورد متمرکز بودن یا نبودن سیستمهای موجود در کارخانه، علیالخصوص سیستمهای مربوط به انتقال مواد، ممکن است موجب شکلگیری چند طرح مختلف شود تا بعداً آنها را ارزیابی و بهترین حالت را انتخاب کنیم.
ملاحظات تأسیساتی و ساختمانی و اعمال نظر مدیران و کارشناسان
تصمیمگیری در مورد بسیاری از موضوعات فراتر از حوزهی طرحریزی است و برای تصمیمگیری در مورد آنها باید از نظرات متخصصین و مدیران استفاده کنیم اما از آنجایی که احتمالاً با ابزارهای طرحریزی و تحلیل دادهها آشنا نیستند، زمانی مشارکت موثرترشان مقدور میشود که تصویری از ارتباط بخشها در قالب دیاگرام ارتباط فضا یا دیاگرام بلوکی ایجاد شده باشد. (یا از آنها خروجی گرفته باشیم)
در تکمیل مثالی که در مقدمه گفتیم برای تهیهی طرح نهایی (چه در فاز اول و چه در فاز دوم) باید از مهندسان معمار در موضوعاتی مثل ظرفیت بار طبقات یا محل قرارگیری ستونها و ارتفاع سقف و ابعاد دربها و پنجرهها یا موضوعاتی مثل مقاوم کردن بعضی نواحی یا فراهم کردن شرایط استفاده از جرثقیلهای سقفی یا نحوهی قرارگیری آسانسورها مشورت بگیریم، یا برای توزیع مناسب انرژی و موضوعاتی مثل سیمکشیها و لوله کشیها و فضای مورد نیاز موتورخانه به مشارکت مهندسان تأسیسات نیاز داریم یا بهتر است طرح اولیه از نظر ایمنی در برابر آتشسوزی یا حوادث طبیعی مورد ارزیابی کارشناسان ایمنی قرار بگیرد.
از طرفی کارخانه بستری برای اجرای فرایندهای تولید در چهارچوب برنامههای مدیران است و طرحی که ارائه میشود باید با موضوعاتی مثل نحوهی برنامهریزی و سیستم کنترل تولید، برنامهریزی موجودیها، زمانبندیها، روشهای کنترل کیفیت، بازیافت یا دفع ضایعات سازگار باشد و به این منظور باید با مشارکت کارفرمایان و مدیران و کارشناسان مجموعه از انطباق طرحها با برنامههایشان مطمئن شویم.
محدودیتهای طرح
در نظر داشتن ملاحظاتی که در بخش قبل گفتیم باعث عملکرد مطلوبتر طرح کارخانه میشود و در ارزیابی هر کدام احتمالا ایدهها و راهکارهای مختلفی پیش روی طراحان قرار میگیرد که زمینهی شکلگیری طرحهای مختلف را فراهم میکنند اما در این میان محدودیتهایی هم وجود دارد که در برابر ایدهها قرار میگیرند و مجبوریم آنها را رعایت کنیم؛ مهمترین و معمولترین این محدودیتها را در زیر فهرست کردیم.
۱- محدودیت بودجه که باعث میشود نتوانیم بسیاری از ایدهها را اجرا کنیم.
۲- قوانین و استانداردهای موجود در خصوص ساختمانها، تأسیسات، حقوق کار و ایمنی و دفع ضایعات که باعث میشوند بعضی طرحها قابلیت اجرایی نداشته باشند.
۳- قوانین و سیاستهای کاری کارخانه، مثلاً ممکن است محدودیتها یا استانداردهای خاصی برای نحوهی انبار کردن یا ورود و خروج مواد وجود داشته باشد یا کارفرمایان به دلایلی روی استفاده از بعضی انواع خاص تجهیزات تأکید کنند.
۴- وجود بخشها و المانهایی که امکان تغییرشان نیست و مخصوصا زمانی که پروژههای طرحریزی مجدد یک واحد تولیدی را قبول میکنیم، چنین محدودیتهایی پررنگتر هستند.
دسترسی سریع به سایر موضوعات:
ورود به راهنمای طرحریزی
ورود به فاز اول طرحریزی
فهرست تمام درسهای مربوط به فاز اول طرحریزی:
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.