شما در حال خواندن راهنمای طرحریزی انبار ها هستید.
این درس متعلق به مجموعهی آشنایی با مهمترین اجزای کارخانه است که هم در فاز اول و هم در فاز دوم دورهی طرحریزی کارایی دارد.
انبارها محلی برای نگهداری اقلام مختلف مثل محصولات و مواد اولیه و قطعات نیمساخته و منابع انرژی و قطعات مصرفی ماشینآلات و لوازم اداری و مواد بهداشتی هستند که اهمیت ویژهای در طرحریزی دارند، چون موقعیت قرارگیری آنها روی میزان حملنقل اثر میگذارد و چیدمان اجزای داخلی آنها میتواند به استفادهی بهینه از فضا و کاهش هزینههای انبارداری و دسترسی سریعتر به منابع کمک کند.
البته بحث انبارها مفصل است و شامل حوزههای مختلفی میشود، مثلا برای انبارداری موفق باید از یک سیستم کدگذاری دقیق برای قطعات و ردیابی محل قرارگیری آنها استفاده کنیم یا بحث ایمنی انبارها را در نظر داشته باشیم، همچنین برنامهریزی تولید و سیاستهای کنترل موجودی روی نحوهی طرحبندی انبارها تاثیر میگذارد و طبیعتا بررسی دقیق چنین موضوعاتی فراتر از چهارچوبهای طرحریزی است.
برای تدوین این درس تمرکزمان را روی طرحریزی گذاشتیم و موضوعاتی را بررسی میکنیم که آشنایی با آنها ضرورت بیشتری در تعیین چیدمان و فضای انبارها دارد.
بر این اساس مسیر آموزش مبحث انبارها را بر پایهی چند سوال مهم طراحی کردیم:
چه انبارهایی ممکن است در یک کارخانه وجود داشته باشد؟ (انواع انبارها)
چه موادی و با چه مقداری در انبارها ذخیره میشوند؟ (موجودیها و کنترل موجودی)
اصلیترین اجزای تشکیل دهندهی انبارها شامل چه مواردی است؟
چگونه چیدمان اجزای داخلی انبارها و فضای مورد نیازشان را تعیین کنیم؟
انواع انبار
ملاکهای متفاوتی برای طبقهبندی انبارها وجود دارد که هر کدام در جای خود مهم است.
مثلاً ذخیرهی بعضی مواد به ملاحظات ویژهای نیاز دارد و بر اساس آن میتوانیم انبارها را به شکل زیر طبقهبندی کنیم:
انبار مواد محترقه
نبار مواد فاسدشدنی
انبار مواد سمی
انبار محصولات کشاورزی
انبارهای مواد فلهای
انبار سوخت مایع
انبارمواد خورنده
انبار کالاهای قیمتی
البته مواردی که گفتیم در حد مثال هستند و استانداردهای دقیقتری وجود دارد که تمام مواد را به چند گروه مشخص تقسیم میکنند اما نیازی به بررسی آنها نداریم چون در راستای اهداف این درس نیست.
معیار دیگری که بررسی آن مفید است، محصور بودن انبارهاست که بر اساس آن میتوانیم گروههای زیر را داشته باشیم:
انبارهای سرباز
انبارهایی که در فضای باز هستند اما دورشان با دیوار محصور نیست (هانگارد)
انبارهای محصور و سرپوشیده
پس باید این نکته را در نظر بگیریم که فضاهای باز کارخانه هم میتوانند گزینهای برای انبار باشند، به شرطیکه مواد آن به عواملی مثل رطوبت و نور حساس نباشند.
همچنین سطح اتوماسیون انبارها میتواند ملاک دیگری برای طبقهبندی باشد چون بعضی از آنها کاملاً اتوماتیک هستند و بارگیری و ورود و خروج مواد بهصورت سیستمی انجام میشود اما بعضیهای دیگر به شیوهی سنتی و توسط افراد اداره میشوند، پس میتوانیم از طبقهبندی زیر استفاده کنیم:
انبارهای تمام اتوماتیک
انبارهای اتوماتیک
انبارهای نیمهاتوماتیک
انبارهای سنتی
به همین ترتیب معیارهای دیگری هم میتواند وجود داشته باشد که یکی از مهمترین آنها طبقهبندی بر اساس انواع موجودی کارخانه است و جایگاه مهمتری برای این درس دارد:
انبارهای مواد اولیّه (مثل مواد خام و قطعات آمادهی خریداری شده)
انبار محصولات نهایی
انبار قطعات نیمساخته
سایر انبارها مثل منابع اداری (شامل اقلامی مثل میز و کارتریجهای پرینتر و خودکار و بایگانیها) و منابع پشتیبانی (مثلاً انبار قطعات مصرفی ماشینآلات یا تجهیزات اندازهگیری و ابزارآلات) و منابع آبدارخانه (مثلاً مواد شوینده و چای و مایع دستشویی و دستمال)
هر کدام از انبارهایی که گفتیم (در همهی روشهای طبقهبندی) به ملاحظات خاصی نیاز دارند اما آنچه در این درس یاد میگیرید برای همهی آنها کارایی دارد، از طرفی معمولاً انبارهای مواد اولیه و نیمساخته و نهایی از اهمیت ویژهتری در یک واحد تولیدی برخوردارند چون شامل هزینههای بیشتری میشوند و تأثیر بیشتری در تحقق اهداف کارخانه دارند.
هزینههای انبارداری
در ظاهر آگاهی از هزینههای انبارداری تأثیر زیادی در طرحریزی ندارد، با این حال شاخص مهمی برای تعیین سیاستهای کنترل موجودی است که روی طرحریزی اثر میگذارد، لذا مطالعهی این بخش کوتاه خالی از لطف نخواهد بود.
مهمترین هزینههای انبارداری شامل موارد زیر است:
هزینهی مربوط به فضا و اجزای انبار
کاملاً روشن است که بزرگتر شدن فضای انبار و افزایش تجهیزات و ابزارهایی که در آن استفاده میشود منجر به افزایش هزینههای سرمایهگذاری و نگهداری میشود، از طرفی روی هزینههای متغیر هم اثر میگذارد چون یک انبار بزرگ به نفرات بیشتری نیاز دارد و انرژی بیشتری مصرف میکند که در قالب پارامترهای جداگانه بررسی میکنیم.
هزینههای مربوط به مصرف انرژی
بهصورت کلّی در تمام انبارها برای روشنایی و جابهجایی مواد به انرژی نیاز است و مخصوصاً در مواردی که نگهداری مواد به شرایط ویژهای نیاز داشته باشد، مثل کنترل دما یا رطوبت یا گرد و غبار، مصرف انرژی بسیار بیشتر میشود و به تبع آن هزینههای انبارداری افزایش میابد.
سرمایهی راکد
اقلامی که در انبار ذخیره میشوند نوعی سرمایهی راکد هستند که با آنها کاری انجام نمیشود و سودی ندارند، لذا بهعنوان یک مقدار حدأقلی میتوانیم ارزش مالی موجودیها را محاسبه کنیم و بهرهی بانکی آنها را به عنوان یکی از هزینههای انبارداری در نظر بگیریم.
نیروی انسانی
هر چقدر حجم موجودی انبارها افزایش یابد به نفرات بیشتری برای حراست و نگهداری و ادارهی ورود و خروجها و کنترل موجودیها و حفظ شرایط مناسب نیاز است که موجب افزایش هزینههای انبارداری میشود.
بیمه
گاهی بعضی اقلام موجود در انبارها بیمه میشوند یا ممکن است خود انبار برای موضوعات مثل آتشسوزی و سرقت بیمه شود که بخشی از هزینههای انبارداری هستند.
مالیات
مطابق قوانین مالیاتی بسیاری از کشورها به موجودی انبارها مالیات تعلق میگیرد که در اینصورت باید به هزینههای انبارداری اضافه کنیم.
آسیب مواد
هر چقدر هم که شرایط انبارداری ایدهآل باشد کماکان بعضی مواد آسیب میبینند یا فاسد میشوند یا ضربه میخورند یا مفقود میشوند که باید در هزینههای انبارداری منظور شود.
موجودیها
سیاستهای کنترل موجودی روی چیدمان و فضای انبار اثر میگذارند و با اینکه معمولاً طراح کارخانه درگیر برنامهریزی و کنترل تولید نمیشود، باید درک درستی از مفاهیم آن داشته باشد تا خواستههای مدیران تولید را به درستی بفهمد و در طرحریزی اعمال کند.
موجودی چیست؟
معنای موجودی (Inventory یا Stock) در کاربردها و صنایع مختلف فرق میکند اما عموماً به تمام اقلام و محصولات و کالا و موادی گفته میشود که یک کسبوکار نگهداری میکند تا آنها را بفروشد یا برای تولید استفاده کند یا به هر طریق دیگری به مصرف برساند.
با تعریف بالا مشخص میشود که اقلام مصرفی ذخیره شده در انبار همان موجودیها هستند اما باید توجه کنیم که مصرفی بودن ضروری است و اقلامی مثل ماشینآلات و ابزارها حتی اگر در انبار باشند در گروه موجودیها قرار نمیگیرند. (بلکه بخشی از دارایی کارخانه هستند)
انواع موجودیهای کارخانه شامل چه مواردی است؟
موجودیهای کارخانه به روشهای مختلفی طبقهبندی میشوند که در این درس همهی آنها را به دو گروه مستقیم و غیرمستقیم تقسیم میکنیم.
موجودیهای مستقیم همانهایی هستند که به محصول نهایی تبدیل میشوند و آثارشان را در آن میبینیم و تمام موجودیهای دیگر از نوع غیرمستقیم هستند؛ مثلاً فولادی که از آن سیلندر ساخته میشود یک موجودی مستقیم است اما تیغهی تراشکاری و محلول آبصابون با وجود اهمیتی که در پروسهی تولید دارند در گروه موجودیهای غیرمستقیم هستند.
بهصورت کلّی موجودیهای مستقیم را میتوانیم به مواد اولیه (Raw Material) و مواد در جریان کار (Work in Process) و محصولات نهایی (Finished Products) طبقهبندی کنیم.
مواد اولیه اقلامی هستند که بهصورت آماده تأمین میکنیم و فرقی ندارد که خام یا پردازششده باشند، مثلاً میتوانیم آبلیمو و شکر را بهعنوان مواد اولیه بخریم و لیموناد تولید کنیم یا خیلی از سازندگان تلفن همراه، قطعاتی مثل السیدی یا سوکت شارژر را بهعنوان مادهی اولیه میخرند و روی محصول خودشان مونتاژ میکنند.
مواد در جریان کار یا WIP اقلامی هستند که بخشی از عملیات روی آنها انجام شده اما بخش دیگری مانده است، مثل قطعهای که ماشینکاری کردیم اما هنوز پرداخت نشده است.
گاهی مواد در جریان کار را از قطعات آمادهی مونتاژ جدا میکنند، یعنی موادی را در جریان کار میدانند که یک یا چند عملیات غیرمونتاژی آنها باقی مانده باشد و اگر تمام عملیات بعدی به مونتاژ مربوط شود آن را آمادهی مونتاژ نامگذاری میکنند.
محصولات نهایی به موجودیهایی گفته میشود که آمادهی تحویل به مشتری باشند.
سه گروهی که گفتیم همگی از نوع مستقیم بودند، اما در سوی دیگر موجودیهای غیرمستقیم را داریم که آنها هم به گروههای مختلف تقسیم میشوند و یکی مهمترین آنها اقلامی هستند که در فرایندهای تولید مصرف میشوند، مثلاً محلول آب و صابون یا روغنها و گریس و چسب و منابع انرژی و قطعات مصرفی ماشینآلات و ابزارهای مصرفی همگی در این گروه قرار میگیرند.
همچنین کالاهای اداری مثل کارتریج و پوشهها و خودکار و کاغذ یا اقلام بهداشتی مثل مایع دستشویی و مواد ضدعفونیکننده یا مواد خوراکی مثل چای و قند یا اقلامی مثل لامپ و فیلترهای سیستم تهویه از موجودیهای غیرمستقیم هستند که میتوانیم برای آنها از عناوینی مثل موجودیهای مربوط به منابع اداری و بهداشتی و خوراکی و … استفاده کنیم.
این گروه از موجودیها با وجود ضرورتشان از اهمیت و حساسیت کمتری برخوردارند چون اولاً هزینهی انبارداری آنها زیاد نیست و دوماً تأمین آنها چالش برانگیز نیست.
مروری کلی بر چالشها و مفاهیم کنترل موجودی
برای یادگیری چالشها و مفاهیم مهم کنترل موجودی از یک مثال استفاده میکنیم.
فرض کنید که سه قطعهی A و B و C را بهصورت آماده میخریم و با مونتاژشان روزانه حدود ۱۰۰ واحد محصول تولید میکنیم، پس طبیعتاً در هر روز به صد قطعهی A و B و C نیاز داریم و به مقداری از آنها که در کارخانه وجود داشته باشد موجودی در دسترس گفته میشود.
اگر موجودی در دسترس به صفر برسد، تولید متوقف میشود و ماشینآلات و نفرات بیکار میمانند، لذا وقتی موجودیها از حدی کمتر میشود باید برای سفارش مجدد اقدام کنیم (نقطهی سفارش مجدد) تا هیچوقت با کسری مواجه نشویم و ضمناً باید در نظر داشته باشیم که از لحظهی سفارش تا دریافت آن باید زمانی سپری شود که روی محاسباتمان اثر میگذارد. (زمان تحویل سفارش).
علاوه بر این، حجم تولیدمان همیشه ۱۰۰ قطعه نمیماند و شاید در بعضی دورهها تصمیم بگیریم که بیشتر یا کمتر تولید کنیم و به چنین موضوعاتی در برنامهریزی تولید رسیدگی میشود اما معمولاً بازهی حدأقلی و حدأکثری مشخصی دارد. اگر حدأقل تولید روزانه ۸۰ واحد باشد یعنی حدأقل نرخ مصرف قطعات A و B و C برابر با ۸۰ قطعه در روز است و اگر حدأکثر تولید ۱۲۰ قطعه باشد یعنی حدأکثر نرخ مصرف این قطعات برابر ۱۲۰ قطعه است.
البته منطقی است که همیشه مقداری موجودی ذخیره داشته باشیم تا اگر نرخ تولید بیشتر شد یا تحویل سفارش طول کشید با کسری روبهرو نشویم و انعطافپذیر باشیم.
با توضیحاتی که دادیم با تمام مفاهیم زیر آشنا شدید:
موجودی در دسترس
نقطهی سفارش مجدد
زمان تحویل سفارش
حدأقل نرخ مصرف (۸۰)
حدأکثر نرخ مصرف (۱۲۰)
نرخ مصرف معمولی (۱۰۰)
موجودی ذخیره
کارشناسان کنترل موجودی تلاش میکنند تا بهترین نقطهی سفارش مجدد و حجم سفارش و موجودی ذخیره را بر اساس نرخ مصرف و زمان تحویل و مسائل دیگر مثل هزینههای انبارداری و نرخ تورم و دشواری تأمین، برنامهریزی کنند و نهایتاً سیاستی که برای موجودیها انتخاب میشود روی طرحریزی اثرگذار است چون فضای انبار و اجزای آن باید متناسب با حجم ذخیرهی مواد تنظیم شود.
مهمترین اجزای تشکیلدهندهی انبارها
انبارها ممکن است اجزای متفاوتی داشته باشند که بعضی از آنها مثل نقاط ورود و خروج یا دفتر بایگانی، جنبهی عمومی دارند و بهصورت جداگانه بررسی میکنیم اما جزئیاتی هم وجود دارد که مختص انبارها و بخشهای مشابه هستند و شامل موارد زیر میشوند:
بستههای مواد
تجهیزات قرارگیری مواد
تجهیزات جابهجایی مواد
بستهبندی مواد
بستهبندی مواد میتواند شامل اقلامی مثل کارتنها و ظرفها و سبدها و جعبههای چوبی و پلاستیکی و پالتها و کیسههای پلاستیکی و … باشد که در مجموعهی انتقال مواد دقیقتر آنها را بررسی خواهیم کرد.
محل قرارگیری مواد
گاهی بستهها و اقلام روی زمین قرار میگیرند اما بهصورت کلّی باید محلهایی برای قرارگیری مواد در نظر بگیریم تا از فضای انبار به درستی استفاده شود و نظم بیشتری حاکم باشد.
در ادامه با چند نمونه از پرکاربردترین تجهیزات قرارگیری مواد آشنا میشوید.
قفسهها (Shelves)
قفسهها معمولاً برای نگهداری از اقلام کوچک و سبک استفاده میشوند و طراحیشان به نحوی است که هر جایگاه آنها معمولاً طول زیاد اما عمق و ارتفاع کمتری دارد.
قفسههای چرخدار (Rolling Shelves)
این قفسهها روی چرخ قرار میگیرند تا جابهجایی آنها سادهتر باشد و مخصوصاً در انبارهایی که با محدودیت فضا روبهرو هستند کارایی زیادی دارد.
رَک (Rack)
رَک را میتوانیم قفسهی بزرگ یا طبقه ترجمه کنیم اما چون استفاده از عنوان انگلیسی آن رایجتر است از همان استفاده میکنیم.
رکها فضای بزرگتر و استحکام بیشتری به نسبت قفسهها دارند و معمولاً برای قرارگیری چند ردیف پالت در طبقات مختلف به کار گرفته میشوند.
در تصویر زیر کارتنها حاوی مواد روی پالتها چیده شده و در رکها قرار گرفتهاند.
رک با عمق دو برابر (Double Deep Pallet Racks)
این رکها دوبرابر از نسخهی معمولی خود عمیقتر هستند تا میزبان تعداد پالتهای بیشتری باشند.
اگر سمت طولی رک در کنار دیوار باشد از رکهای معمولی استفاده میکنیم چون به سمت دیگر رک دسترسی نداریم اما در ردیفهای میانی میتوانیم از رکهای دوبل استفاده کنیم چون به هر دو سمت آنها دسترسی داریم.
رکهای متحرک (Portable Racks)
معمولاً رکها ثابت هستند اما برای انواع متحرک آن از چرخهای فلزی یا مکانیزمهای دیگری مثل ریل استفاده میشود که باید متناسب با ابعاد و وزن آنها طراحی شده باشد.
دراورها (Drawer Storage Units)
مجموعهای از چند کشو در ستونها و ردیفهای مختلف هستند که برای نگهداری اقلام کوچک مثل پیچها و مهرهها و پین و واشر کارایی دارند.
نیمطبقهها (Mezzanines)
نیمطبقهها کمک میکنند تا فضای بیشتری در انبارها ایجاد کنیم، مثلاً بالای قفسهها یک نیمطبقه قرار میدهیم و بخشی از اقلام را در آنجا انبار کنیم یا حتی قفسهها و ادوات دیگر را روی آن قرار میدهیم.
تجهیزات جابهجایی مواد
شاید در یک انبار بسیار کوچک با اقلام سبک از نیروی دست انسان برای جابهجایی مواد استفاده شود اما معمولاً شرایط اقتضا میکند که بعضی تجهیزات و ماشینآلات مختص انبارداری را تهیه کنیم تا مشکلی در انتقال محمولههای سنگینتر یا دسترسی به طبقات بالاتر رکها وجود نداشته باشد.
بخش زیادی از تجهیزاتی که معرفی میکنیم در بخشهای دریافت و ارسال کارخانه هم کارایی دارند و لذا محتویات آنها را بهصورت بازشو قرار دادیم تا اگر قبلاً مطالعه کردهاید از آنها عبور کنید.
چیدمان و فضای مورد نیاز انبار
برای محاسبهی فضای مورد نیاز انبارها به ترتیب کارهای زیر را انجام میدهیم:
۱- بررسی میکنیم که چه اقلامی با چه ابعادی در انبار ذخیره میشوند.
۲- بر اساس برنامههای کنترل موجودی مشخص میکنیم که چه مقداری از آنها در انبار ذخیره میشوند.
۳- مشخص میکنیم که هر کدام از این اقلام در چه بستهبندی (مثلاً کارتن، جعبه و …) قرار میگیرند و البته شاید بعضی از آنها نیازی به بستهبندی نداشته باشد. (مثل تیر آهن یا ورق آهن)
۴- مشخص میکنیم که اقلام مختلف یا بستهی حاوی آنها روی چه تجهیزاتی و به چه ترتیبی در کنار هم قرار میگیرد.
۵- چیدمان اجزای مختلف انبار را تعیین میکنیم.
۶- مشخص میکنیم که عرض راهروها چقدر باشد.
۷- نهایتاً فضای مورد نیاز انبار را محاسبه میکنیم.
برای مراحل اول تا سوم میتوانیم از کاربرگی شبیه زیر استفاده کنیم:
ما برای موقعیتدهی این اقلام از قفسه و رک دوبل و رک معمولی استفاده کردیم اما میتوانستیم چند فضای خالی در کف انبار داشته باشیم تا بعضی اقلام مثل ورقهای آهنی یا جعبهها در آنجا مستقر شود یا میتوانستیم از دراورها یا قفسههای چرخدار استفاده کنیم، همچنین بدیهی است که ابعاد نوشته شده برای جایگاه قفسهها و رکها بر اساس مدل خاصی از آنها نوشته شده است و میتوانستیم از قفسهها یا رکهایی استفاده کنیم که فضای بزرگتر یا کوچکتری داشته باشند.
همانطور که در جدول میبینید برای هر ماده مشخص کردیم که اولاً در قفسه قرار بگیرد یا رکها و دوماً مشخص کردیم که به چه تعداد جایگاه در قفسه یا رکها نیاز دارند.
توجه کنید که برای محاسبهی تعداد جایگاهی که به یک موجودی اختصاص داده میشود از تقسیم فضای مورد نیاز آن در فضای جایگاهها استفاده نکردیم بلکه فرض کردیم هر جایگاه فقط به یک قلم کالا اختصاص داشته باشد و نحوهی واقعی چیدمان هم در نظر گرفتیم، مثلاً مجموع فضای مورد نیاز A1 معادل ۷٫۲ است که اگر آن را در فضای هر جایگاه در رک (۳٫۶ متر مکعب) تقسیم کنیم به عدد ۲ میرسیم، یعنی هر جایگاه بهاندازهی سه جعبهی A1 فضا دارد اما در عمل هر جایگاه فقط میتواند برای دو جعبه استفاده شود که در تصویر زیر نشان دادیم:
برای درک بهتر این موضوع همهچیز را با ابعاد دقیق شبیه سازی کردیم و خانهی سبزرنگ همان جایگاه رَک است و جعبههای آبی حاوی اقلام A1 هستند. اگر فضای خالی بین جعبهها و جایگاه رَک را محاسبه کنیم برابر با حجم یک جعبهی آبی است اما در عمل نمیتوانیم از این فضا استفاده کنیم.
البته اینکه هر قفسه یا جایگاه فقط به یک ماده اختصاص داشته باشد یا اقلام مختلفی در آن قرار بگیرد موضوعی است که باید در مورد آن تصمیمگیری شود و در تکمیل جدول مهم است یا حتی میتوانیم جایگاههای بزرگتر را به جایگاههای کوچکتر تقسیم کنیم تا کارمان سادهتر شود، مثلاً هر جایگاه موجود در رک تقریبا برای قرار گیری دو پالت ۱٫۲ متر مناسب است و به همین ترتیب میتوانیم هر جایگاه ۲٫۵ متری در رک را دو جایگاه ۱٫۲ متری در نظر بگیریم و به این ترتیب جدول را پر کنیم؛ در این حالت فضای هر جایگاه رک بهجای (طول ۲٫۵ و عمق ۱٫۲ و ارتفاع ۱٫۲ متر) به (طول ۱٫۲ و عمق ۱٫۲ و ارتفاع ۱٫۲ متر) تبدیل میشود.
نهایتا در جدول بالا نحوهی قرارگیری مواد در قفسهها و رکها را بررسی کردیم تا جدول کامل شود.
برای تعیین چیدمان اجزای انبار میتوانیم از همان روشهایی که در درسهای طرحریزی گفتیم استفاده کنیم، یعنی مثلاً جریان مواد میان بخشهای مختلف و درب ورود و خروج را محاسبه کنیم تا وابستگی آنها مشخص شود یا عوامل دیگر را بررسی کنیم که به تفصیل از آنها سخن گفتیم و برای یادگیری میتوانید به فازهای اول و دوم طرحریزی مراجعه کنید.
آخرین نکتهای که برای تعیین چیدمان اجزای انبار وجود دارد تعیین عرض راهروهاست که در تصویر زیر همه را ۲٫۵ متر در نظر گرفتیم چون از ریچتراکی استفاده میکنیم که سازندگان آن همین فضا را پیشنهاد کردهاند اما بهصورت کلّی باید عرض راهرو به نحوی انتخاب شود که بتوانیم بزرگترین محمولهها و بستههایمان را جابهجا کنیم و با تجهیزات حملونقلمان همخوانی داشته باشد.
مثلاً ماشینهای VNA نیازی به چرخیدن در فضای راهروها ندارند و لازم نیست که اپراتور در کنار آن بایستد، لذا میتوانیم پهنای راهروها را کمی بیشتر از عرض ماشین انتخاب کنیم اما اگر از ابزار یا ماشین دیگری استفاده میکنیم که باید در آن فضا بچرخد قاعدتاً فضای مانور هم باید در نظر بگیریم یا اگر اپراتور برای بارگیری در سمت دیگر ابزار یا ماشین قرار میگیرد (مثل استرادلتراکها یا تراکهای دوچرخ) باید حدود ۵۰ تا ۶۰ سانتیمتر به عرض دستگاه اضافه کنیم تا پهنای راهرو مشخص شود.
در ادامه چیدمان انبار را مشاهده میکنید که بر اساس جدول تنظیم کردیم، ضمناً نمای جانبی رکها و قفسهها رسم شده است تا تجسم بهتری داشته باشید.
درسی که خواندید برای مجموعهی آشنایی با مهمترین اجزای کارخانه بود، در ادامه میتوانید یکی از مسیرهای زیر را انتخاب کنید:
بازگشت به مجموعهی آشنایی با اجزای کارخانه
ورود به فاز اول طرحریزی (طرحبندی کلیّات)
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.