شما در حال خواندن درس واحدهای ارسال و تحویل کارخانه هستید.
این درس متعلق به مجموعهی آشنایی با مهمترین اجزای کارخانه است که هم در فاز اول و هم در فاز دوم دورهی طرحریزی کارایی دارد.
اگر درسهای طرحریزی را خوانده باشید، برای تعیین وابستگی بخشها از مثالی استفاده کردیم که در آن بخشهای دریافت و ارسال را جدا در نظر گرفتیم، با این حال نوع کار و نفرات و تجهیزات آنها کاملاً مشابه است و فقط یکی برای ارسال و دیگری برای تحویل مواد (محصولات و قطعات و هر چیزی) استفاده میشود، لذا در این درس هر دوی آنها را در کنار هم بررسی میکنیم تا نیازی به تکرار مطالب مشترک نباشد.
چه کارهایی در بخش دریافت انجام میشود؟
بخش دریافت یا Receiving شرایطی را فراهم میکند تا تجهیزات حملونقل مثل کامیونها و وانتها بتوانند در موقعیت مناسبی برای تخلیهی بار قرار بگیرند و محمولههای دریافتی وارد کارخانه شود.
وقتی محموله تخلیه میشود باید نوع آنها و مشخصات و مقدارشان ثبت شود تا اگر مطابق شاخصهای تعریف شده نیست مطابق ضوابط عمل شود یا گاهی انجام بعضی رویههای بازرسی به بخش تحویل سپرده میشود و باید اطلاعات مربوطه را ثبت و بایگانی کنند یا در قالب گزارش در اختیار بخشهای دیگر قرار دهند.
در آخر وقتی مواد تحویل داده میشود، دستهبندی و تفکیک آنها و ارسالشان به انبارها یا سایر بخشهای کارخانه به عهدهی بخش تحویل است و در خلال این اقدامات ممکن است لازم باشد که بعضی محمولههای دریافتی از بستهبندی خود خارج شوند و در این حالت تفکیک و جدایش مواد هم به وظایف بخش تحویل اضافه میشود.
چه کارهایی در بخش ارسال انجام میشود؟
بخش ارسال محصولات را از بخشهای دیگر کارخانه دریافت میکند تا به مقاصد تعیین شده ارسال نماید.
معمولاً تمام یا بخشی از عملیات بستهبندی در همین ناحیه انجام میشود یا گاهی ممکن است بخش جداگانهای برای آمادهسازی محمولهها در نظر گرفته شود. مثلاً شاید محصولات نهایی دستگاههای آزمایشگاهی باشند که در واحد ارسال بستهبندی میشوند تا حین حملونقل آسیب نبینند، یا شاید جعبههای آبمعدنی باشند که قبلاً بستهبندی شدهاند و در واحد ارسال هر ۱۰ یا ۲۰ جعبه بهصورت جداگانه بستهبندی میشود؛ پس بهصورت کلّی میتوان گفت که مسئولیت آمادهسازی و تهیهی بستههای ارسالی بهعهدهی بخش ارسال است. ضمناً ممکن است که در یک نوبت حملونقل، محمولههای مختلفی به مقاصد مختلف ارسال شود که در این حالت واحد ارسال باید آدرس و مشخصات هر کدام را روی بستهها درج کند.
یکی دیگر از وظایف مهم واحد ارسال، دستهبندی و مرتب کردن بستههای ارسالی است تا سریعتر و سادهتر بارگیری شوند.
همانطور که در مقدمه گفتیم، رویههای بازرسی مشابهی در بخشهای تحویل و ارسال استفاده میشود، مثلاً شمارش اقلام ارسالی یا وزن کردن آنها یکی از ضروریات ارسال است تا از مطابقت آن با برنامهها اطمینان حاصل شود یا گاهی حملونقل بهواسطهی شرکتهای پیمانکار انجام میشود که بر مبنای وزن محموله پول میگیرند و از همه مهمتر باید وزن محموله با ظرفیت و توان ماشین همخوانی داشته باشد و بیش از اندازه بارگیری نشود.
از آنجایی که خیلی اوقات حملونقل به افراد و شرکتهای دیگر واگذار میشود باید با رانندگان و شرکتها تسویه حساب شود که گاهی برای کاهش رفتوآمدهای غیرضروری و تسریع فرایند، این مسئولیت به بخش ارسال محوّل میشود.
از طرفی ثبت وقایع ارسال، پرداختیها، تهیهی بارنامه و بایگانی این اطلاعات یا ارائهی گزارش به بخشهای دیگر از وظایف واحد ارسال است که مشابه آنها در واحد دریافت هم انجام میشود.
بخشهای تحویل و ارسال معمولاً شامل چه المانهایی هستند؟
دردرس طرحبندی جزئیات از این موضوع بدیهی صحبت میکنیم که بسیاری از اجزای کارخانه شامل اجزای کوچکتری هستند و بخشهای دریافت و ارسال هم از این قاعده پیروی میکنند.
روشن است که با تصمیمگیری در مورد این المانها و تعیین فضای مورد نیازشان میتوانید در مورد کلّ فضای مورد نیاز برای بخشهای دریافت و ارسال تصمیم بگیریم.
۱٫ راهروها
معمولاً در نقاط ورود و خروج راهروهایی تعبیه میشود که معمولاً پهنای آنها بهاندازهی بزرگترین دهانهی خروجی وسایل حملونقل است.
همچنین برای اینکه مواد از واحد تحویل به بخشهای دیگر (مثل انبارها) و از بخشهای دیگر به واحد ارسال منتقل شوند باید راهروهایی تعبیه شده باشد که پهنای آنها متناسب با نوع و شدت جریان مواد و تجهیزات انتقال تعیین میشود.
۲٫ بخش بستهبندی و علامتگذاری
این بخش برای واحد ارسال است تا محصولات را آمادهسازی و بستهبندی کند.
۳٫ بخش باز کردن بستهها و مرتبسازی
این بخش برای واحد دریافت است که محمولههای دریافتی را از بستههای خود خارج میکنند یا مواد را دستهبندی و تفکیک میکنند تا به واحد مربوطه تحویل داده شود.
۴٫ دفتر اداری
برای ثبت وقایع و بایگانی و استقرار نفرات مربوط به تحویل و ارسال به یک فضای اداری کوچک نیاز است که معمولا شامل چند میز کار و قفسههای بایگانی میشود و بهعنوان یک برآورد غیردقیق معمولاً ۹ متر بهازای هر نفر کافی است.
۵٫ انبارهای موقت و سالنها
گاهی برای بخشهای دریافت و ارسال انبارهای موقتی یا سالنهایی در نظر گرفته میشود تا مواد یا محصولات موقتاً در آنجا مستقر شوند.
۶٫ سرویسهای بهداشتی
گاهی برای رانندگان یا کارکنان واحدهای ارسال و تحویل سرویسهای بهداشتی در نظر گرفته میشود.
۷٫ روشنایی
از آنجایی که هر دو فعالیت ارسال و تحویل شامل رویههای بازرسی هستند، بخشهای مربوطه باید از نور مناسبی برخوردار باشند.
۸٫ پارکینگ
پارکینگها به محلهایی گفته میشود که برای استقرار وسایل نقلیه در کنار سکوها در نظر گرفته میشوند و طول و عرض آنها باید کمی بیشتر از طول و عرض وسیلهی نقلیه باشد و در منابع طرحریزی گاهی طول و عرض آنها را حدود ۲۰ متر و ۴٫۳ متر اعلام میکنند که متناسب با تریلرها و کشندههای اروپایی و آمریکایی تنظیم شده است.
۹٫ فضای مانور
به فضای موجود بین پارکینگ تا مرز جاده گفته میشود تا وسایل نقلیه بتوانند در محل خود مستقر یا از آن خارج شوند که معمولاً طول این فضا را حدأقل ۷۰% تا ۸۰% طول بزرگترین وسیلهی نقلیه در نظر میگیرند.
۱۰٫ داکهای ورودی و خروج
کلمهی داک (Dock) به معنای اسکله است و در اصل مربوط به بنادر میشود که کشتیها در کنار آن پهلو میگیرند تا بارگیری یا تخلیه شوند و قاعدتاً در بخشهای ارسال و دریافت هم به شبیه آنها نیاز داریم تا کامیونها و یدککشها در کنار آن قرار بگیرند و عملیات بارگیری یا تخلیه انجام شود.
واحدهای ارسال و دریافت میتوانند یک یا چند داک ورود و خروج داشته باشند که تعدادشان بر اساس حدأکثر تعداد ورود وسایل نقلیه و زمان بارگیری یا تخلیه تعیین میشود؛ مثلاً اگر بدانیم که در هر ساعت حدأکثر ۸ کامیون به بخش دریافت مراجعه میکنند و حدأکثر زمان تخلیهی بارشان ۱۵ دقیقه است، به سادگی محاسبه میشود که هر ورودی فقط برای ۴ کامیون قابل استفاده است (با توجه به محدودهی زمانی ۶۰ دقیقه) و برای ۸ کامیون باید دو داک ورودی داشته باشیم.
باید توجه کنیم که معمولاً وسیلهی نقلیه از عقب به سکوهای دریافت و تحویل نزدیک میشود اما گاهی هم بارگیری از ناحیهی کناری است (مثلاً بارگیری یا تخلیهی یک واگن) و در این حالت باید طول داک ورودی متناسب با درب کناری وسیلهی نقلیه تنظیم شود که نمونهای از آن را کمی پایینتر مشاهده میکنید.
در ادامه چند مثال از طرحهای مختلف داکهای ورود و خروج را بررسی میکنیم و معمولاً از همین طرحها برای عموم کارخانجات استفاده میشود.
فلاشداک (Flush Dock)
فلاشداکها دربهای ورود و خروجی هستند که بیرون ساختمان قرار میگیرند و کامیون از سمت عقب یا کنار در مجاورت آنها قرار میگیرد تا بارگیری یا تخلیه انجام شود.
ناحیهی قرمز یک سپر کوچک است (بامپر یا Bumper) که مانع از برخورد وسیلهی نقلیه با ساختمان میشود و ناحیهی آبی یک درب کشویی است که در راستای عمودی باز و بسته میشود اما ممکن است از طرحهای دیگری هم برای آن استفاده شود.
ارتفاع مناسب داک بسته به ماشینآلات مختلف فرق میکند، مثلاً برای تریلیها حدود ۴۶ اینچ یا ۱۱۷ سانتیمتر در نظر گرفته میشود اما ترازکنندههای داک کمک میکنند که اختلافهای جزئی جبران شود و مشکلی در ورود و خروج مواد وجود نداشته باشد.
در تصویر زیر نمونههای مختلفی از فلاشداکها را مشاهده میکنید که شبیه آنها در بسیاری از کارخانجات استفاده میشود:
داکهای باز (Open Docks)
این داکها کمترین حفاظت را در برابر شرایط محیطی دارند و برای محمولههای حساس مناسب نیستند.
داکهایی با مسیر شیبدار (Depressed Docks)
گاهی شرایط ساختمانی اقتضا میکند که وسیلهی نقلیه در یک مسیر شیبدار به سمت پایین هدایت شود تا به محل بارگیری یا تخلیه برسد.
داکهای داخلرو (Drive-In Docks)
در این طرح، وسیلهی نقلیه وارد یک فضای محصور میشود تا تأثیر شرایط آبوهوایی حذف شود اما برای پیادهسازی آن به فضا و هزینهی بیشتری نیاز است.
داکهای دندانه ارّهای (Saw Tooth)
این داکها کمک میکند تا به فضای مانور کمتری برای ماشینآلات نیاز باشد.
داکهای انگشتی (Finger Docks)
با کمک این طرح میتوانیم از هر دو سمت داک برای بارگیری یا تخلیه استفاده کنیم.
۱۱٫ تجهیزات انتقال
برای قراردادن مواد در وسیلهی نقلیه (Loading) یا تخلیهی آنها (Unloading) یا جابهجایی مواد از واحد دریافت به بخشهای دیگر یا از بخشهای دیگر به واحد ارسال از تجهیزات مختلفی میتواند استفاده شود که همهی آنها با عنوان تجهیزات انتقال شناخته میشوند.
این تجهیزات میتوانند شامل لیفتراکها، جرثقیلها، نوارنقالهها و … باشند یا صفحات رابط که بین وسیلهی نقلیه و سکوها قرار میگیرند یا تجهیزاتی که ارتفاع وسیلهی نقلیه را با سکو همتراز میکنند یا سطوح شیبدار که همگی جزو تجهیزات انتقال هستند.
در ادامه مهمترین تجهیزات انتقال بخشهای دریافت و ارسال را مرور میکنیم:
۱۱٫۱- تجهیزات مربوط به داکها
از تجهیزاتی شروع میکنیم که در نواحی مربوط به داکهای ورود و خروج استفاده میشوند.
داکبوردها و داکپلیتها
داکپلیتها و داکبوردها کمک میکنند تا فاصلهی میان سطح وسیلهی نقلیه و کف داک پر شود و تفاوت اصلی آنها در این است که داکپلیتها برای محمولههای سبکتر و کوچکتر و داکبوردها برای محمولههای سنگینتر و عبور وسایلی مثل لیفتراک استفاده میشوند.
همسطحکنندهی داک (Dock Leveler)
این ابزار هم مثل داکبوردها یا داکپلیتها کمک میکند تا بین سطح خروج وسیلهی نقلیه و کف داک یک پل ارتباطی ایجاد شود و در انواع بادی و هیدرولیکی و مکانیکی هستند که نمونههای مختلف آن را در تصویر زیر مشاهده میکنید.
نگهدارندهی چرخ (Wheel Chock)
وقتی وسیلهی نقلیه در نزدیکی داک مستقر میشود باید در موقعیت خود ثابت بمانند و به همین علت گاهی از نگهدارندهی چرخ (Wheel Chock) استفاده میشود که نمونههایی از آن را در تصویر زیر میبینید:
۱۱٫۲- تجهیزات مربوط به جابهجایی مواد
عموماً موادی که در بخشهای ارسال و تحویل جابهجا میشوند همان موجودیهایی هستند که در انبارها قرار میگیرند، لذا برای جابهجایی آن ها از تجهیزات مشابهی استفاده میشود که در درس انبارها هم بررسی میکنیم.
از آنجایی که ممکن است بعضی توضیحات این بخش را قبلاً در درس انبارها خوانده باشد، آنها را بهصورت بازشو قرار دادیم تا از موارد تکراری عبور کنید.
کانوایرهای تلسکوپی (Telescopic Conveyors)
کانوایرهای تلسکوپی کمک میکنند تا به بخشهای عمیقتری از وسایل حملونقل دسترسی داشته باشیم و حملونقل مواد سادهتر انجام شود.
جرثقیلها (Cranes)
معمولاً در بخشهای ارسال و تحویل از جرثقیلهای پلی (Bridge Cranes) استفاده میکنند که در تصویر زیر نمونهای از تخلیهی بار از ناحیهی فوقانی تریلی با کمک این جرثقیل را مشاهده میکنید.
در ادامه تصاویر دیگری را مشاهده میکنید که مربوط به بارگیری یا تخلیهی بار توسط جرثقیلهای مختلف هستند.
ترازوها
معمولاً در بخشهای ارسال و تحویل برای بررسی مقدار ورودی و خروجیها یا تسویه حساب با رانندگان یا کنترل ظرفیت وسیلهی نقلیه باید وزن محمولهها اندازهگیری شود و برای آن از ترازوهای صنعتی استفاده میکنند.
گاریهای سرویس و نگهداری (Maintenance Cart)
گاریها معمولاً به پرسنل خدماتی کارخانه خدمترسانی میکنند تا بتوانند مجموعهای از ابزارها را از نقطهای به نقطهی دیگر منتقل کنند و هیچ ابزار مهمی جا نماند.
گاریهای دستی چهار چرخ
گاریهای چهارچرخ دستی ابزار ارزان قیمتی برای حملونقل اقلام سبک هستند که بیشتر در بخشهای دریافت و تحویل و انبارها استفاده میشوند.
تراکهای دستی دو چرخ (Two Wheels Hand Truck)
این تراکها علاوه بر انبارها و بخشهای ارسال و دریافت ممکن است در بخشهای دیگر هم مورد استفاده قرار بگیرند و دو چرخ بودن آنها باعث میشود که قابلیت بیشتری برای چرخش و بارگیری داشته باشند.
پالت تراکها (Pallet Trucks)
این ماشینها ممکن است از نوع دستی یا برقی باشند و برای جابجایی کالاهای مختلف علیالخصوص پالتها کارایی دارند که در انواع مختلف معمولی و شیبدار و ترازودار و قیچی و … عرضه میشوند.
در تصاویر زیر نمونههایی از پالتتراکتهای دستی را مشاهده میکنید:
در تصاویر زیر نمونههایی از پالتتراکهای الکتریکی را مشاهده میکنید:
ریچ تراکها (Reach Trucks)
این ماشینها برای دسترسی به طبقات فوقانی رکها هستند چون چنگالهای آن قابلیت حرکت در راستای ارتفاع را دارند و ضمناً بعضی از آنها بازویی با قابلیت در راستای طولی را دارند تا کنترل بیشتری روی پالتها و محمولهها وجود داشته باشد.
تراک برای راهروهای باریک (Very Narrow Aisle Truck)
این ماشینآلات بهطور ویژه برای راهروهای باریک طراحی شدهاند تا بدون نیاز به چرخش بتوانند از ناحیهی کناری بارگیری کنند و نیازی به چرخیدن نداشته باشند، از طرفی این ماشینآلات طرحها و کارکردهای مختلفی دارند، مثلاً بعضی از آنها برای ارتفاع زیاد در حد چند متر و بعضیهای دیگر برای ارتفاع پایینتر طراحی شدهاند.
نمونههایی از این تجهیزات را در تصاویر زیر مشاهده کنید:
استرادل تراک (Straddle Truck)
این تجهیزات برای بارهای سبکتر و ارتفاع کمتر مورد استفاده قرار میگیرند و در دو نوع دستی و برقی عرضه میشوند.
قیمت پایین این تجهیزات به نسبت سایر تراکها و کارایی زیادشان باعث شده است که کاربرد زیادی در اغلب انبارها داشته باشند و در ادامه نمونههای مختلفی از آنها را مشاهده میکنید:
تاثیر موقعیت قرارگیری بخشهای دریافت و ارسال روی جریان مواد
در مجموعهی جریان مواد درسی برای بررسی تأثیر نقاط ورود و خروج روی جریان مواد داشتیم که برای بخشهای دریافت و تحویل کارایی دارد، چون بخش دریافت را میتوانیم نقطهی آغاز و بخش ارسال را نقطهی پایانی جریان در نظر بگیریم.
براین اساس چیدمان نقاط تحویل و ارسال هم میتواند متمرکز یا نامتمرکز باشد که در حالت متمرکز هر دوی آنها در یک ناحیهی مشخص قرار میگیرند (Centralized) اما در حالت نامتمرکز از هم جدا میشوند.
در چیدمان متمرکز این امکان وجود دارد که از نفرات و تجهیزات مشترکی استفاده شود چون اصولا فرایندهای تخلیه و بارگیری و نظارت بر آنها مشابه است و به تبع آن هزینهها کاهش میابد اما در صورتی که حجم کار زیاد باشد میتواند باعث ایجاد ترافیک کاری شود یا احتمال آسیب دیدن یا مفقود شدن مواد را افزایش دهد و ضمنا فرایند نظارت و بازرسی دشوارتری داشته باشد.
از سوی دیگر همانطور که در درس نقاط ورود و خروج جریان گفتیم، ممکن است دریافت یا ارسال از چند بخش مستقل انجام شود که به کاهش حرکات مواد و بهینه شدن جریان کمک میکند، اما به دلایلی مشابه آنچه گفتیم باعث افزایش هزینههای مربوط به تجهیزات و نفرات میشود و فضای بیشتری نیاز دارد.
در نتیجه برای تعیین متمرکز بودن یا نبودن سیستم و تعداد نقاط دریافت و ارسال باید حجم کار و هزینهها را در نظر بگیریم تا نهایتا انتخابمان بهصرفهترین و منطقیترین حالت ممکن باشد و به این نکته هم توجه کنید که گاهی تاثیر سیستمهای غیرمتمرکز روی جریان مواد به حدی است که با وجود افزایش هزینههای مربوط به نفرات و تجهیزات، هزینهی کلی با کاهش جابجاییهای مواد و حذف گلوگاهها کاهش میابد.
بهصورت کلی در شرایطی که حجم ورود و خروج مواد زیاد نیست، احتمالا یک بخش دریافت و ارسال متمرکز گزینهی مناسبی خواهد بود اما وقتی حجم کار زیاد میشود باید در مورد غیرمتمرکز شدن سیستم یا استفاده از بخشهای جداگانهی تحویل و ارسال تصمیمگیری کنیم.
درسی که خواندید برای مجموعهی آشنایی با مهمترین اجزای کارخانه بود، در ادامه میتوانید یکی از مسیرهای زیر را انتخاب کنید:
بازگشت به مجموعهی آشنایی با اجزای کارخانه
ورود به فاز اول طرحریزی (طرحبندی کلیّات)
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.