شما در حال خواندن روش امتیازدهی وزندار برای تعیین مکان کارخانه هستید.
این درس مربوط به فاز سوم دورهی طرحریزی است.
روش امتیازدهی یعنی چند گزینه را بر مبنای پارامترهای مورد نظرمان ارزیابی کنیم و امتیاز دهیم تا بهترینشان مشخص شود.
اما منظور از ارزیابی یا امتیازدهی وزندار (Weighted Factor Rating) چیست؟ معمولاً در بررسیهایی که میکنیم بعضی پارامترها از اهمیت بیشتری برخوردارند و برای اینکه تأثیرشان در نمرهی نهایی بیشتر باشد، برای آنها وزن بیشتری قائل میشویم و به همین علت امتیاز وزندار نام دارد.
این روش با وجود سادگی معمولاً به نتایج دقیق و قابل اعتمادی میرسد چون محدودیتی برای تعداد پارامترها یا کمّی و کیفی بودنشان ندارد و فرصتی در اختیارمان قرار میدهد تا همهی آنها را در کنار هم بررسی کنیم.
برای استفاده از روش امتیازدهی وزندار به چه اطلاعاتی نیاز داریم؟
دو یا چند گزینهی مختلف برای مکان کارخانه تا بهترین آنها را با روش امتیازدهی وزنی انتخاب کنیم.
فهرستی از معیارهای مهمی که میخواهیم مبنای ارزیابی گزینهها باشند.
اطلاعاتی که به ارزیابی گزینهها بر اساس معیارهای انتخاب شده کمک کند.
مراحل استفاده از روش امتیاز وزندار
برای استفاده از روش امتیازدهی وزنی در تعیین مکان کارخانه باید اقدامات زیر را به ترتیب انجام دهید.
گام اول. تعیین گزینههای مکانی
همانطور که گفتیم برای ارزیابی به چند گزینهی مختلف (چند نقطهی مکانی مختلف) نیاز داریم تا در آخر بهترین مکان کارخانه را از میان آنها انتخاب کنیم.
تعیین گزینهها، دشوار نیست چون معمولاً مناطق خاصی را در نظر داریم که بسیاری از آنها امکان دریافت جواز تأسیس ندارند یا با بودجهمان هماهنگ نیستند یا فضای آنها بیش از اندازه کوچک یا بزرگ است و به این ترتیب بسیاری از گزینهها حذف میشوند و به تعداد محدودتری میرسیم.
گام دوم. تعیین پارامترهای ارزیابی
در درس قبل با تعدادی از معیارهای مهم مکانیابی کارخانه آشنا شدید که میتوانید متناسب با نیازتان تعدادی از آنها را بهعنوان مبنای ارزیابی انتخاب کنید؛ البته شاید بعضی از معیارها را کلّی نوشته باشیم و شما آنها را دقیقتر بنویسید یا بعضیها را ترکیب کنید یا به معیاری اشاره نکرده باشیم اما برای شما مهم باشد و به فهرست گزینههایتان اضافه کنید.
برای انتخاب دقیقتر پارامترها به نکات زیر توجه داشته باشید:
اکثر پارامترها کیفی نیستند و امتیازدهی به آنها بر اساس نظرات و سلایق افراد متفاوت خواهد بود، پس باید تا حد امکان پارامترها را دقیقتر و شفافتر انتخاب کنیم تا تمام کسانی که در تصمیمگیری مشارکت میکنند از آنها برداشت مشابهی داشته باشند؛ نحوهی اعمال این نکته را کمی پایینتر مثال زدیم.
بعضی پارامترها کاملاً ضروری هستند و تا زمانی که محقق نشوند به کلّی امکان احداث واحد تولیدی نیست، مثلاً کاربری منطقهی در نظر گرفته شده باید صنعتی باشد وگرنه اجازهی فعالیت نداریم و طبیعتاً چنین مواردی را لازم نیست بهعنوان پارامتر ارزیابی انتخاب کنیم، چون فقط گزینههایی را بررسی میکنیم که حدأقل ضروریات را داشته باشند.
بهتر است که پارامترها همپوشانی نداشته باشند اما اغلب چنین انتخاب ایدهآلی ممکن نیست و در جبران باید تلاش کنیم که با وزندهی دقیقتر از تأثیر بیش از اندازهی چنین پارامترهایی جلوگیری کنیم؛ مثلاً پارامترهای آبوهوای منطقه و هزینههای حملونقل همپوشانی دارند چون شرایط بد آبوهوایی باعث افزایش هزینهها میشود و برای حذف تأثیر همپوشانی آنها باید وزن پارامتر آب و هوای منطقه را بر این فرض انتخاب کنیم که تأثیری روی هزینهها نداشته باشد چون هزینهها را جداگانه ارزیابی میکنیم؛ البته رعایت چنین ملاحظهای الزامی نیست اما کمک میکند به نتایج دقیقتری برسیم.
در ادامه میخواهیم از یک مثال استفاده کنیم و مراحل را با کمک آن جلو ببریم، پس فرض کنید که معیارهای زیر را انتخاب کرده باشیم:
با اینکه جدول بالا میتوانست برای ارزیابی استفاده شود، اما چون دسترسی به مشتریان و تأمینکنندگان و نیروی کار مناسب و صنایع مرتبط معیارهای کلّی هستند آنها را به شکل زیر تغییر دادیم (پیرو نکتهی اول):
گام سوم. وزندهی به پارامترها
در این مرحله باید با اختصاص دادن وزن به پارامترها مشخص کنیم که هر کدامشان چقدر روی نمرهی نهایی اثرگذار باشند، مثلاً اهمیت نزدیک بودن مکان کارخانه به صنابع فولاد را ۵ و دسترسی به نیروی کار ارزان را ۱ انتخاب کردیم و این نشان میدهد که در نمرهی نهایی، نزدیکی به صنابع فولاد، پنج برابر بیشتر از نیروی کار ارزان تأثیرگذار خواهد بود.
گام چهارم. امتیازدهی
در این بخش پارامترهای انتخاب شده را برای هر موقعیت مکانی بررسی میکنیم و به آنها امتیاز میدهیم. این فرآیند میتواند بهصورت انفرادی یا جمعی باشد مثلاً یک کارشناس برای این کار انتخاب شود یا چند نفر مشارکت کنند و به صورت گروهی در مورد امتیازها تصمیم بگیرند یا کارشناسان مختلف بهصورت جداگانه ارزیابی کنند و از نتیجهی کارشان میانگین گرفته شود یا از روش دلفی استفاده کنیم تا نهایتاً همهی صاحبنظران به جمعبندی مشابهی برسند. (روش دلفی را در مقالهای با عنوان روشهای کیفی پیش بینی بررسی کردیم)
برای دقیقتر شدن نتایج بهتر است چهارچوب مشخصی برای امتیازدهی تعریف کنیم، مثلاً محدودهی امتیازها را از ۰ تا ۱۰ در نظر بگیریم و برای شرایط ایدهآل از اعداد ۸ الی ۱۰، برای شرایط خوب از اعداد ۶ و ۷، برای شرایط متوسط از ۴ و ۵ و برای شرایط نامساعد از امتیازهای ۱ تا ۳ استفاده کنیم.
قبلاً در فازهای اول و دوم دورهی طرحریزی شبیه این کار را برای تعیین روابط میان بخشهای کارخانه انجام دادیم که در آنجا پارامترهای انتخاب شده همان دلایل وابستگی بودند و از شاخصهای کیفی A و E و I و O و U برای توصیفشان استفاده میکردیم و البته در این درس هم میتوانستیم از همین شاخصهای کیفی (بهجای اعداد ۱ تا ۱۰) برای توصیف پارامترها استفاده کنیم.
برای مثالمان فرض کردیم که سه گزینه وجود داشته باشد و امتیازاتشان را در جدول زیر نوشتیم اما به خاطر داشته باشید که معمولاً امتیازها ابتدا به صورت جداگانه برای هر طرح ارزیابی میشوند و بعداً به شکل زیر در کنار هم قرار میگیرند:
همانطور که در جدول بالا مشاهده میکنید، بهترین گزینه موقعیت شمارهی یک با ۱۳۰ امتیاز است و بعد از آن مکانهای شمارهی دو و سه با ۱۱۶ و ۱۰۶ امتیاز در اولویتهای دوم و سوم قرار میگیرند.
درسی که خواندید برای فاز سوم طرحریزی (انتخاب مکان کارخانه) بود، در ادامه میتوانید یکی از مسیرهای زیر را انتخاب کنید:
بازگشت به فاز سوم طرحریزی (انتخاب مکان کارخانه)
ورود به فاز اول طرحریزی (طرحبندی کلیّات)
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.