شما در حال خواندن درس توصیف وابستگی بر اساس شدت جریان و سایر عوامل هستید. این درس مربوط به مجموعه طرحریزی است.
در این درس توضیح میدهیم که چگونه میتوانیم میزان وابستگی را بر اساس عوامل مختلف توصیف کنیم. گفتنی است که در درس قبل، روشی را معرفی کردیم که برای توصیف وابستگی فقط بر اساس شدت جریان بود. اما برای تعیین وابستگی المانها بر اساس سایر عوامل، یا برای توصیف وابستگی آنها بر اساس شدت جریان و سایر عوامل، از روش این درس استفاده میکنیم. روشی که ارائه خواهیم کرد، توسط ریچارد موتر در کتاب SLP پیشنهاد شده است.
انتخاب پارامتر یا پارامترهای تعیین وابستگی بخشها
منظور از وابستگی بخشها، همان نزدیکی یا ارتباط المانهای مختلف است که میتواند با معیارها و دلایل متفاوتی سنجیده شود. موتر همهی این معیارها را به دو گروه کلی تقسیم میکند:
جریان مواد
عوامل دیگر به جز جریان مواد
دلیل این طبقهبندی، اهمیت بسیار زیاد جریان مواد در فعالیتهای تولیدی است. چه بسا گاهی این پارامتر به اندازهای مهم است که سایر عوامل را نادیده میگیریم، مثلاً اگر بخواهیم چیدمان ماشینآلات را انتخاب کنیم، به سختی میتوانیم پارامتری بیابیم که به اندازهی جریان مواد مهم باشد. با این وجود گاهی هم باید پارامترهای دیگر را لحاظ کنیم. مثلاً واحد کنترل کیفیت معمولاً نزدیک خط تولید مستقر میشود، در حالی که شاید جریان مواد میان این دو دپارتمان بسیار ناچیز باشد. در هر حال با توجه به این تقسیمبندی میتوانیم برای تعیین وابستگی بخشها یکی از سه مسیر زیر را انتخاب کنیم:
۱- وابستگی بخشها را بر اساس جریان موادی که میان آنها وجود دارد تعیین کنیم.
۲- وابستگی بخشها را بر اساس عواملی به غیر از جریان مواد ارزیابی کنیم.
۳- وابستگی بخشها را بر اساس جریان مواد و عوامل دیگر تعیین کنیم (هم جریان مواد و هم عوامل دیگر).
برای هر کدام از این مسیرها یک سؤال اختصاصی وجود دارد که باید جواب آن را پیدا کنیم:
سوال مسیر اول: وابستگی هر دو بخش (دپارتمان، ماشین یا هر ناحیهای) از نظر جریان مواد چقدر است؟
سوال مسیر دوم: هر دو بخش از نظر سایر عوامل (غیر از جریان مواد) چقدر وابسته هستند؟
سوال مسیر سوم: هر دو بخش با در نظر گرفتن جریان مواد و عوامل دیگر چقدر وابسته هستند؟
در این درس به سؤالات بالا پاسخ خواهیم داد.
نکات مقدماتی برای تعیین وابستگی بخشها
هر یک از سه مسیر بالا به ملاحظات خاصی نیاز دارند که جداگانه بررسی خواهیم کرد، اما قبل از آن به نکات زیر توجه کنید:
در SLP وابستگی بخشها بهصورت توصیفی مشخص میشود و اگر جایی با مقادیر عددی سر و کار داریم، مثلاً برای جریان مواد، نهایتاً باید آنها را به مقادیر غیرعددی تبدیل کنیم. در مجموعه طرحریزی با روش این کار آشنا میشوید.
استفاده از توصیفهای کیفی باعث میشود که یکسان نبودن واحدهای اندازهگیری مشکلی ایجاد نکند. وگرنه بدیهی است که نمیتوان «انتقال ۱۰۰ کیلوگرم آهن در ساعت» را با «امکان نظارت مستمر» مقایسه کرد. اما میتوانیم به صورت توصیفی بگوییم که «انتقال ۱۰۰ کیلوگرم آهن در ساعت» برای ما مهم و «امکان نظارت مستمر» برای ما خیلی مهم است، بنابراین دپارتمانی که مسئول نظارت بر دیگری است را در فاصلهی نزدیکتر مستقر میکنیم.
برای توصیف وابستگی بخشها مناسبتر است که سلیقهای عمل نکنیم. ساختاری توسط موتر معرفی شده است که ارتباط بخشها را بهصورت نمودار و با کدهای توصیفی مثل A و E و I نشان میدهد. ما نیز روش استانداردسازی موتر را میپذیریم و مطابق آن عمل میکنیم.
نهایتاً وقتی وابستگی بخشها تعیین شد، از نتایج آن برای تعیین موقعیت مکانی بخشهای مختلف کارخانه مثل دپارتمانها یا ایستگاههای کاری استفاده خواهیم کرد.
پاسخ به سؤال اول:
ارتباط و وابستگی بخشها از نظر شدت جریان
گاهی جریان مواد به حدی شدید و تأثیرگذار است که از عوامل دیگر چشمپوشی میکنیم و ارتباط بخشها را فقط بر اساس جریان مواد میسنجیم، مثلاً دپارتمانی را تجسم کنید که برای تولید انبوه است و به شرایط محیطی خاصی نیاز ندارد. معمولاً در این حالت بیشتر هزینهها به جابهجایی و انتقال مواد مربوط میشود پس فقط جریان مواد را برای تعیین ارتباط اجزای آن (مثلا ایستگاههای کاری) بررسی میکنیم. در این حالت اگر روزانه ۲۰۰۰ کیلوگرم ماده بین دو ایستگاه جابهجا شود، وابستگی آنها را بیشتر از زوجهایی با شدت جریان ۲۰۰ یا ۱۲۰۰ یا ۱۹۰۰ کیلوگرم در ساعت ارزیابی میکنیم.
در مسیر اول برای تعیین وابستگی بخشها باید مجموعه درسهای جریان مواد را بخوانید و در درس پایانی این مجموعه به نموداری شبیه زیر میرسید که وابستگی بخشها را نشان میدهد:
اگر نخواهیم عوامل دیگر را بررسی کنیم، با همین نمودار ارتباط بخشها مشخص میشود و نیازی به مسیرهای دوم و سوم نداریم. با توجه به این که قبلاً روش دستیابی به این نمودار بالا را مفصل توضیح دادهایم، در این درس از تکرار توضیحات خودداری میکنیم.
پاسخ به سؤال دوم:
وابستگی بخشها از نظر سایر عوامل (به جز جریان مواد) چقدر است؟
گاهی جریان مواد به حدی ناچیز است که در برابر سایر عوامل کماهمیت بهنظر میرسد و میتوانیم به کلی آن را نادیده بگیریم؛ مثلاً موادی که برای تولید مدارهای الکتریکی استفاده میشوند ممکن است در حد تراشههای سبک یا چند مقاومت و خازن کوچک باشند، پس معیارهای دیگر -به غیر از جریان مواد- را مبنا قرار میدهیم.
این عوامل میتوانند مواردی باشد که در درس معیارهای بخشبندی کارخانه گفتیم. مثلاً نیاز به تجهیزات، خدمات یا نفرات مشترک میتواند یک معیار باشد. بهصورت کلّی قانون مشخصی برای انتخاب معیارهای وابستگی وجود ندارد؛ لذا گاه تحلیلگر از تجربیاتش برای تعیین وابستگی بخشها استفاده میکند، از کارشناسان و مدیران مشورت میگیرد، کار را شبیهسازی میکند یا از بعضی پارامترهای ریاضی برای سنجش وابستگی بخشها استفاده میکند. نهایتاً نتیجهی نهایی و میزان نزدیکی بخشها به صورت شاخصهای توصیفی در جدول ارتباط (Relationship Chart) درج میشوند.
جدول ارتباط (Relationship Chart)
در جدول ارتباط (RC) تمام بخشهایی که بررسی میکنیم فهرست میشوند و ارتباطشان را به صورت دوبهدو نمایش میدهیم، پس جدول ارتباط شامل اطلاعات زیر خواهد بود:
میزان ارتباط هر دو بخش که با یک حرف انگلیسی توصیف میشود.
دلایل وابستگی آن دو بخش که بهصورت یک عدد نشان داده میشود.
در تصویر زیر نشان دادیم که رابطهی متناظر هر دو بخش چگونه و در کدام خانه توصیف میشود:
هر خانه به دو قسمت تقسیم میشود. در بخش بالایی میزان ارتباط یا وابستگی بخشها و در بخش پایینی دلیل آن درج میشود.
در تصویر زیر ارتباط بخشهای اول و دوم از نوع E است چون باید کارکنان آنها در ارتباط باشند و این موضوع را بهعنوان یک دلیل (Reason) در جدول درج کردیم و شمارهی آن را در نیمهی پایینی نوشتیم.
معمولاً شمارههایی که دلایل وابستگی را نشان میدهند به ترتیب اهمیت از چپ به راست نوشته میشوند، مثلاً در تصویر زیر برای حالت اول به ترتیب موارد ۱ و ۲ و ۴ و برای حالت دوم، موارد ۲ و ۴ و ۱ اولویت دارند.
کدهایی که برای نمایش وابستگی بخشها استفاده میکنیم، شباهت زیادی با علائم به کار گرفته شده برای جریان مواد دارند، با این تفاوت که جریان مواد نمیتواند معیاری برای دور کردن بخشها باشد، اما دراین جا با مواردی مثل آلودگی صوتی یا مجاورت نامطلوب مواد و فعالیتها روبهرو هستیم. در این موارد برای نمایش مجاورت نامطلوب دپارتمانها از حرف X استفاده میکنیم. بنابراین اگر بهتر است دو دپارتمان کنار هم قرار نگیرند، حرف X را در جدول درج میکنیم.
پس در جدول ارتباط حروفی که قبلاً در بحث جریان مواد گفتیم، همان بار معنایی را دارند اما ترجمهشان کمی تغییر میکند:
A: Absolutely necessary
E: Especially Important
I: Important
U: Unimportant
X: Undesirable
توضیح فارسی حروف بالا عبارتند از:
A: ارتباط میان دو بخش مطلقاً ضروری است.
E: ارتباط میان دو بخش بهطور ویژهای مهم است.
I: ارتباط میان دو بخش مهم است.
U: ارتباط میان دو بخش مهم نیست (قابل توجه نیست).
X: شبیه علامت ممنوع است. یعنی ارتباط این دو بخش مطلوب نیست و باید از هم دور باشند.
برای دقیقتر شدن توصیفها میتوانیم از علائم + و – برای حروف استفاده کنیم و به این ترتیب وابستگی بخشها از زیاد به کم عبارت است از A+ و A- و E+ و E- و I+ و I- و O+ و O- و U.
از آنجایی که U به معنای بیاهمیت بودن رابطه است، استفاده از + و – برای آن کارایی ندارد، همچنین برای X به جای این علامتها میتوانیم از XX به معنای مجاورت بسیار نامطلوب استفاده کنیم.
در توصیف ارتباط بخشها، محدودیتی برای استفاده از شاخصهای توصیفی وجود ندارد، اما موتر پیشنهاد میکند که حدود دو تا پنج درصد روابط با حرف A، سه تا ده درصد با حرف E، پنج تا پانزده درصد با حرف I و ۱۰ تا ۲۵ درصد با حرف O نمایش داده شوند. سایر ارتباطات هم که احتمالاً از نوع U و X خواهند بود.
گاهی تصور میشود که برای استفاده از U نباید هیچ ارتباطی میان بخشها وجود داشته باشد، در حالی که تمام وابستگیهای ضعیف یا قابل چشمپوشی را میتوانیم با آن توصیف کنیم. همچنین حرف X به معنای بیاهمیت بودن ارتباط نیست، بلکه تأکید میکند دو بخش در مجاورت هم نباشند و دور بمانند.
در ادامه یک نمودار ارتباط را مشاهده میکنید که پاسخ نهایی سوال دوم است:
در جدول دلایل، اولین دلیل را جریان مواد انتخاب کردیم که علت را در بخش پایانی درس توضیح میدهیم، اما شما آن را در نظر نگیرید.
استفاده از رنگها در نمودار ارتباط اجباری نیست اما در نمودارهای شلوغ به تشخیص سادهتر و سریعتر ارتباطات کمک میکند، ضمن اینکه انتخاب رنگها سلیقهای نیست و ساختار مشخصی وجود دارد که مطابق آن A را با قرمز، E را با نارنجی یا زرد، I را با رنگ سبز، O را با آبی، U را بدون رنگ و X را با قهوهای نشان میدهیم. البته روشهای دیگری هم برای رنگ کردن خانهها وجود دارد تا بتوانیم آن را در فرمتهای مختلف دیجیتال یا برگههای سیاه و سفید (با کمک خطوط هاشور) و نمودارهای دستنویس نشان دهیم اما چون ضروری نیست به آنها اشاره نمیکنیم.
در مورد ترتیب فهرست کردن بخشها در جدول (سمت چپ) دقت کنید که ابتدا بخشهای عملیاتی و تولیدی فهرست میشوند (مثلاً واحد ماشینکاری، واحد جوشکاری، واحد مونتاژ یا دستگاه تراش و فرز و مته)، بعد خدمات پشتیبانی (مثلاً واحد ساخت فیکسچر، واحد برنامهریزی روباتها یا اتاق ابزار) و نهایتاً بخشهای مربوط به ساختمان (مثل موتورخانه و سرویسهای بهداشتی) و سایر موارد. ناگفته نماند مثالهایی که زدیم در مورد «طرحبندی کلیات» بود. اما میتوانیم مثالهای مشابهی را در مورد «طرحبندی جزئیات» و المانهایی مثل ایستگاههای کاری، ماشینآلات، انبارهای موقت، تجهیزات انتقال مواد، دربهای ورود و خروج، پنجرهها و اجزای ساختمانی ارائه کنیم. چون همانطور که گفتیم، روش کار در مورد «طرحبندی کلیات» و «طرحبندی جزئیات» یکسان است.
در آخر اگر نیازی به بررسی جریان مواد نباشد، جدول ارتباطی که رسم کردیم خروجی این درس است و میتوانیم با کمک آن سایر مراحل طرحریزی را در درسهای دیگر دنبال کنیم.
در ادامه میتوانید فرمت تصویری نمودار ارتباط (Relationship Chart) را دانلود کنید:
دانلود جدول ارتباط برای ۱۲ بخش
دانلود جدول ارتباط برای ۲۰ بخش
پاسخ به سؤال سوم:
وابستگی بخشها با در نظر گرفتن جریان مواد و عوامل دیگر چقدر است؟
در این حالت، جریان مواد و سایر عوامل را در کنار هم لحاظ میکنیم، لذا ابتدا به سؤالات اول و دوم پاسخ میدهیم (مثل کاری که کردیم) و سپس پاسخها را ادغام میکنیم تا به جواب سؤال سوم برسیم. البته این مسیر ملاحظاتی دارد که باید لحاظ کنیم، از این رو تمام اقدامات را مرحلهبهمرحله توضیح میدهیم.
مرحلهی اول- به سؤال اول پاسخ دهید و به خروجی آن برسید؛ نموداری که بالاتر قرار داده بودیم را تکرار میکنیم:
مرحلهی دوم- به سؤال دوم پاسخ دهید تا به خروجی آن برسید؛ خروجی این مرحله جدول ارتباط است که بالاتر دیدید اما آن را دوباره قرار ندادیم تا شلوغکاری نشود.
مرحلهی سوم- در این مرحله کاری نمیکنید، بلکه با نحوهی ارزشگذاری کدهای توصیفی آشنا میشوید. در نمودار مربوط به سؤال اول (جریان مواد) ارزش عددی مقادیر A و E و I و O و U به ترتیب چهار، سه، دو، یک و صفر است. در نمودار مربوط به سؤال دوم (سایر عوامل) ارزش مقادیر A تا U مانند نمودار قبل است اما برای X از ۱- و برای XX از ۲- استفاده میکنیم، هر چند مقادیری مثل ۳- یا ۴- نیز میتوانیم برای آن در نظر بگیریم.
مرحلهی چهارم- در این مرحله باید مشخص کنیم که اهمیت جریان مواد و سایر عوامل نسبت به هم چقدر است تا میان آنها توازن ایجاد کنیم؛ مثلاً در پروژهای که از مواد حجیم یا سنگین استفاده میشود یا مبتنی بر تولید انبوه است شاید اهمیت جریان مواد ۱٫۵ تا ۲ برابر بیشتر از سایر عوامل در نظر گرفته شود اما در پروژهای با مواد کوچک و سبک، ۰٫۵ یا ۰٫۶ باشد.
مرحلهی پنجم- در این مرحله از جدولی شبیه زیر استفاده میکنیم که ارتباط میان هر دو بخش را از نظر شدت جریان مواد و سایر عوامل نمایش میدهد، ضمناً ارزش عددی هر شاخص توصیفی را کنار آن درج کردهایم. برای تکمیل ستون سوم (مجموع مقادیر عددی) باید نسبتی که در مرحلهی چهارم انتخاب کردیم روی مقادیر اعمال شود و بعدا مجموعشان را محاسبه کنیم و در ستون سوم بنویسیم. مثلاً در جدول زیر فرض کردیم که جریان مواد و سایر عوامل به یک اندازه مؤثر باشند (نسبت ۱ به ۱). پس برای ارتباط بخشهای اول و دوم، وابستگی آنها از نظر جریان مواد (۴) و سایر عوامل (۲) را جمع کردیم و عدد ۶ را در ستون سوم نوشتیم؛ اما اگر جریان مواد را دو برابر مهمتر در نظر میگرفتیم (۲:۱) باید عدد ۴ را در دو ضرب میکردیم و مجموع مقادیر ۱۰ میشد.
مرحلهی ششم- جدول قبلی را بر اساس مجموع مقادیر مرتب و برای هر کدام یک نمودار میلهای رسم میکنیم، سپس مطابق روشی که در درس (تعیین وابستگی بر اساس جریان) یاد گرفتیم این مقادیر را دوباره به کدهای توصیفی تبدیل میکنیم. مثلاً در جدول زیر انتخاب کردیم که مقادیر بیشتر از ۵ با کد A و مقادیر بیشتر از ۴ و کمتر از ۶ (همان ۵) با کد E توصیف شود.
مرحلهی هفتم- در این مرحله کدها را اصلاح میکنیم چون شاید در میان بعضی بخشها، اهمیت شدت جریان یا عوامل دیگر مطابق نسبتی که در مرحلهی چهارم انتخاب کردیم نباشد یا احساس کنیم که وابستگی بعضی بخشها به خوبی توصیف نشده است.
مرحلهی هشتم- مقادیر را در یک جدول ارتباط (Relationship Chart) قرار میدهیم. تفاوت این نمودار با نمودار ارائه شده در بخش دوم درسمان -پاسخ به سؤال دوم- این است که همهی عوامل از جمله جریان مواد لحاظ شده است. برای فهرست کردن المانها، مواردی که در نمودار مرحلهی اول وجود داشت عیناً به همان ترتیب وارد میکنیم. با این وجود شاید ارتباط بعضی بخشها در آن وجود نداشته باشد، مثل بخشهایی که فاقد جریان مواد هستند؛ این موارد را به ترتیبی که در جدول مرحلهی دوم (سایر عوامل) قرار گرفته بودند به جدول جدید اضافه میکنیم.
نکته: در نمودار قبلی (پاسخ به سؤال دوم) اولین دلیل را برای جریان مواد رزرو کردیم، چون اولاً کمک میکرد که شماره دلایل در هر دو نمودار یکسان باشند و ثانیاً میخواستیم شدت جریان به عنوان مهمترین دلیل در بالای فهرست قرار بگیرد.
نمودار بالا خروجی پرسش سوم است و میتوانیم از آن برای ادامهی مسیر طرحریزی استفاده کنیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.