شما در حال خواندن درس معیارهایی برای انتخاب مکان واحد صنعتی هستید. این درس مربوط به مجموعه طرحریزی است.
آیا میتوانیم در بیابانهای بیآب و علف و خالی از سکنه، کارخانه احداث کنیم؟ جایی که قیمت زمین کم باشد و بتوانیم با خیال آسوده دیوار بکشیم، سوله بسازیم و با کمترین هزینه صاحب یک کارخانه بزرگ شویم. احتمالاً کسی مخالف آبادانی بیابانها نیست. اما بعید است بتوانیم با کارخانهای که فاصلهی زیادی تا راهآهن، بندر و آزادراهها دارد و به منابع انسانی، تأمینکنندگان و بازارها دسترسی ندارد، کسبوکارمان را به جایگاه مطلوب برسانیم. در واقع مکان کارخانه را نمیتوانیم فقط بر اساس قیمت زمین انتخاب کنیم، بلکه پارامترهای مهم دیگری نیز وجود دارد. در این درس، با تعدادی از مهمترین پارامترها برای انتخاب مکان واحد صنعتی آشنا خواهید شد.
۱- فضای در دسترس
اگر زمین یا سولهای که انتخاب میکنیم بیش از حد کوچک باشد، نمیتوانیم لیاوت مناسبی در آن پیاده کنیم. در این حالت، تسهیلات باید به شکلی متراکم کنار هم قرار بگیرند و از سطح ایمنی و راندمان کارخانه کاسته میشود. همچنین شاید در آینده برای توسعهی کارخانه و افزایش ظرفیت تولید با محدودیت روبهرو شویم؛ زیرا فضای کافی برای استقرار تسهیلات جدید و افزایش ظرفیت انبارها در دسترس نخواهد بود. گذشته از مسائل فنی، گاه صدور مجوز یا اجرای ضوابط استاندارد مستلزم این است که متراژ واحد تولیدی بیش از حداقل مشخصی باشد.
از سوی دیگر هر چه مکان واحد صنعتی بزرگتر باشد، باید مبلغ بیشتری برای تهیه و آمادهسازی زمین -مثلاً برای تسطیح و دیوارکشی- بپردازیم. حال آن که منابع مالی در هر پروژه محدودند و باید به بهترین شکل از آنها استفاده کنیم. اگر مکان واحد صنعتی بیش از حد بزرگ باشد، منابعمان صرف فضایی میشود که مفید نیست و به کار نمیآید.
پس باید تلاش کنیم که فضای تهیه شده با نیاز واقعیمان تناسب داشته باشد. بدین منظور، بهتر است ابتدا لیاوت واحد تولیدی را به صورت حدودی تعیین کنیم تا حدأقل فضای مورد نیاز مشخص شود. سپس میزان افزایش تولید در سالهای آینده و مسیر توسعهی کارخانه را با پیشبینی تقاضا تخمین بزنیم و متناسب با آن، حدأقل متراژ به دست آمده را بزرگتر در نظر بگیریم. مثلاً شاید به این نتیجه برسیم که فعلاً به ۸۰۰ متر فضا نیاز داریم، اما طی ده سال آینده به ۴۰۰۰ متر فضا نیاز خواهیم داشت. بدیهی است اگر عمر کسبوکارمان بیش از ده سال به درازا بکشد، مجبوریم برای افزایش ظرفیت، مکان کارخانه را عوض کنیم یا بخشی از تولید را در نقاط دیگر انجام دهیم. با پذیرش این شرایط، کمی احتیاط کرده و زمینی با حدود ۴۵۰۰ متر مساحت جستجو میکنیم. البته معمولاً لازم است که زمین بخریم و خودمان سولهها و ساختمانها را بنا کنیم.
۲- قوانین ساختوساز
در هر کشوری، نظامنامههایی در مورد احداث بنا وجود دارد که باید رعایت شوند. بنا به این آییننامهها ممکن است نتوانیم از تمام فضایی که به عنوان مکان واحد صنعتی تهیه کردهایم، استفاده کنیم. ضمن این که در مورد تعداد طبقات ساختمانها، ارتفاع بنا، نحوهی دفع ضایعات و بسیاری از جزئیات دیگر قواعد محدودکننده وجود دارد. از این رو لازم است قبل از تهیهی زمین، با کارشناسان نظام مهندسی مشورت کنیم. برای آشنایی بیشتر با ضوابط ساختمانی، پیشنهاد میکنیم فایل زیر را ببینید.
ضوابط ساخت و ساز واحدهای صنعتی در شهرکها و نواحی صنعتی و مناطق آزاد اقتصادی
۳- شکل و جهت قرارگیری زمین
هر چه زمین متقارنتر و شکل آن به مستطیل نزدیکتر باشد، بهتر میتوانیم از فضای آن استفاده کنیم. در غیر این صورت شاید با این که متراژ زمین بزرگ است، نتوانیم طرح مورد نظر را در آن پیادهسازی کنیم. همچنین در زمین شیبدار باید از سازهها و استحکامات قویتر استفاده کنیم که هزینهی بیشتری تحمیل میکنند.
جهت قرارگیری زمین روی نحوهی تابش نور خورشید و وزش باد تأثیر دارد. پس اگر برای ساخت یا فرآوری محصول به نور طبیعی نیاز داریم یا میخواهیم از سلولهای خورشیدی یا توربینهای بادی استفاده کنیم، باید برای انتخاب مکان واحد صنعتی به این پارامترها توجه کنیم. ضمن این که به طور کلی دسترسی به نور طبیعی میتواند هزینههای گرمایش یا تامین روشنایی را کاهش دهد، یا گاهی به دلیل وجود وزش باد شدید مجبوریم که سازهها را محکمتر بسازیم تا باعث تغییر شکل یا واژگون شدن آنها نشود. همچنین شیب زمین میتواند شرایط نامساعدی در هنگام بارندگی یا بارش برق به وجود آورد. لذا از ابتدا باید همهی این ملاحظات را در انتخاب مکان کارخانه لحاظ کنیم.
۴- هزینه و شرایط تهیهی زمین و بنا
یکی از مهمترین محدودیتها در انتخاب مکان کارخانه، قیمت یا شرایط خرید و اجارهی زمین و سوله است. در بعضی مناطق برای خرید زمینهای صنعتی، تسهیلات و امتیازاتی مثل وام و خرید اقساطی در نظر گرفته شده که آگاهی از آنها به انتخاب دقیقتر کمک میکند. علاوه بر قیمت زمین، هزینههای خرید مصالح، حملونقل مواد و نیروی کار در مناطق مختلف فرق میکند. یعنی شاید زمین در منطقهای ارزان باشد، اما هزینهی زیادی بابت موضوعات دیگر به همراه داشته باشد.
۵- محدودیتهای حقوقی
واحدهای تولیدی معمولاً آلاینده هستند، برای همین محدودیتهای قانونی زیادی در مورد محل استقرارشان وجود دارد. از حیث کاربری، اصولاً کارخانه باید در شهرکها، نواحی و پهنههای صنعتی مستقر شود. سازمان محیط زیست، فعالیتهای صنعتی را به هفت رده تقسیم کرده است. هر چه رده زیست محیطی واحد تولیدی بیشتر باشد، مکانهای محدودتری برای استقرار آن وجود دارد. در راهنمای اخذ مجوز توضیح دادیم که چگونه میتوانیم رده زیست محیطی واحد تولیدی را تشخیص دهیم. مطابق دستورالعمل مقررات و ضوابط استقرار واحدهای تولیدی، صنعتی و معدنی مصوب ۱۳۹۷ وضعیت استقرار ردههای مختلف به شکل زیر است.
رده یک: فقط واحدهای این رده میتوانند در داخل محدوده شهرها و روستاها مستقر شوند، به شرطی که کاربری آن مکان از نوع تجاری، کارگاهی یا صنعتی باشد. همچنین محدودیتی برای استقرار این واحدها در خارج از محدودهی شهرها وجود ندارد، به شرطی که فاصلهشان از مراکز حساس حفظ شود. این فاصله ۱۵۰ متر از رودخانهها است و نیازی به رعایت سایر فواصل -مثلاً از مراکز درمانی و آموزشی و پناهگاه حیات وحش- نیست، مگر واحد مربوطه از فعالیتهایی باشد که ملزم به رعایت حریم بهداشتی است.
رده دو: واحدهای این رده باید خارج از محدوده مصوب شهرها و در شهرکهای صنعتی یا نواحی صنعتی یا پهنههای صنعتی مستقر شوند و فواصل را متناسب با ردهی خود رعایت کنند. همچنین اگر ملزم به رعایت حریم بهداشتی باشند، بایستی فواصل مربوطه در تعیین مکان استقرار لحاظ شود. واحدهای رده دو میتوانند مثل واحدهای رده یک، در زون کارگاهی روستاها مستقر شوند، به شرطی که مربوط به صنایع شیمیایی و واحدهای پرورشی در گروه صنایع کشاورزی نباشند.
رده سوم: مشابه رده دوم هستند، با این تفاوت که نمیتوانند در روستاها مستقر شوند.
ردههای چهار و پنج و شش: این واحدها باید در خارج از حریم مصوب شهرها و در خارج از محدوده روستاها مستقر شوند. در صورت وجود شهرکها و نواحی صنعتی در محدودهی مورد نظر، این واحدها الزاماً درآنها مستقر میشوند. اما در صورت نبود این مناطق، میتوانند با رعایت فواصل متناسب با ردهی زیستمحیطی خود -چهار، پنج یا شش- در سایر مناطق مستقر شوند. بدیهی است در صورت لزوم رعایت حریم بهداشتی، فواصل مربوط به آن نیز باید در مورد این واحدها رعایت شده باشد.
رده هفت: برای تعیین محل استقرار این واحدها باید ارزیابی اثرات زیست محیطی انجام شود و در هر حال تمام محدودیتهایی که برای رده شش وجود دارد، برای آنها نیز وجود خواهد داشت.
علاوه بر ردهبندی زیست محیطی، مصوبات دیگری را نیز باید در انتخاب مکان واحد صنعتی لحاظ کنیم. به عنوان مثال اصولاً استقرار صنایع در شعاع ۱۲۰ کیلومتری تهران ممنوع است، مگر صنایعی با رده زیست محیطی یک تا سه است یا صنایعی که به موجب مصوبات دیگر از این قاعده مستثنی هستند. ضمن این که در مورد صنایع غذایی و دامی، واحدها باید متناسب با فعالیتشان در اماکنی مستقر شوند که کمتر در معرض آلودگی قرار بگیرند. ناگفته نماند که رده زیستمحیطی فعالیتهای دانشبنیان و صنایع پیشرفته به طرق دیگری تعیین میشود و سختگیری کمتری در مورد محل استقرارشان وجود دارد.
۶- دسترسی به بازارها
کارخانه را باید در مکانی مستقر کنیم که حتیالمقدور دسترسی مناسبی به به بازارهای مورد نظرمان داشته باشد. با این کار، هزینههای حملونقل کاهش مییابد و سود بیشتری به دست میآید. ضمن این که سادهتر میتوانیم به افزایش ناگهانی تقاضا پاسخ دهیم و محصولات را به بازار ارسال کنیم. موضوع فاصله از بازارها برای تولیدکنندگان محصولاتی مثل شیر و گوشت، اهمیت دو چندان دارد.
ناگفته نماند که شاید بازارهای مورد نظرمان به مرور زمان تغییر کنند. زمانی که کسبوکارمان رشد میکند، به تدریج تقاضا برای محصولات بیشتر میشود و بازارهای جدیدی شکل میگیرد که شاید در نقاط جغرافیایی دیگر باشند. تغییر عوامل محیطی، مثل رشد اقتصادی یک منطقه یا تعیین جایی به عنوان منطقهی آزاد نیز میتواند باعث شود که روی بازارهای دیگری تمرکز کنیم. بنابراین برای انتخاب مکان کارخانه باید حتیالمقدور بازارهای آینده را نیز لحاظ کنیم.
۷- دسترسی به تأمینکنندگان
یک کارخانه به منابعی مثل مواد اولیه و حاملهای انرژی (مثل ذغال سنگ، بنزین، گازوئیل و گاز طبیعی) نیاز دارد. بنابراین کارخانه باید به کانالهای حملونقل برای دریافت مواد اولیه یا منابع انرژی از تأمینکنندگان دسترسی داشته باشد. فاصلهی جغرافیایی تا تأمینکنندگان و دسترسی به شبکههای حملونقل، اهمیت زیادی در دریافت به موقع مواد اولیه و کاهش هزینهها دارند.
ضمناً به مرور زمان تأمینکنندگان تغییر میکنند. مثلاً شاید با تامینکنندگان قبلی دچار اختلاف شویم، یا تأمینکنندگان مناسبتری پیدا کنیم. بدین جهت برای انتخاب مکان واحد صنعتی باید تغییرات احتمالی را پیشبینی کنیم، یعنی بدانیم که علاوه بر تأمینکنندگان کنونی، گزینههای بعدی شامل کدام تأمینکنندگان خواهد بود و مکان انتخاب شده تا چه اندازه به آنها نزدیک است.
برای درک عمیقتر ارتباط کارخانه با مشتریان و تأمینکنندگان، توصیه میکنیم به درس تحلیل محیط کسبوکار مراجعه کنید.
۸- دسترسی به شبکههای حملونقل
دسترسی مناسب به راههای ارتباطی باعث: کاهش هزینههای حملونقل و انرژی، ارسال و دریافت سریعتر سفارشات و تامین سادهتر مواد اولیه میشود. البته لزوماً دسترسی به هر کانالی مزیت نیست، زیرا هر واحد تولیدی به کانالهای ارتباطی متفاوتی نیاز دارد. مثلاً شاید مواد اولیهی مورد نظرمان از راه دریا به ایران میرسند و دسترسی به بنادر اولویتمان باشد. یا شاید محصولمان باید از طریق خطوط هوایی به کشورهای دیگر ارسال شود. لذا برای انتخاب مکان کارخانه، پیش از آن که بخواهیم دسترسی به کانالها را ارزیابی کنیم باید نوع مواد اولیه، محصولات کارخانه و تامینکنندگان مورد نظر را بشناسیم و بدانیم کدام کانالها اولویتمان هستند.
۹- دسترسی به منابع طبیعی
بعضی کارخانجات برای انجام کارشان به منابع طبیعی مثل رودخانهها، معادن، جنگلها، دریا، کویر، نور خورشید، آب باران یا جریان باد نیاز دارند. در این موارد برای انتخاب مکان واحد صنعتی اولاً باید بررسی کنیم که محل انتخاب شده چقدر به منابع طبیعی دسترسی دارد. ثانیاً باید ببینیم که آیا امکان بهرهبرداری از این منابع مهیاست یا محدودیت قانونی دارد. به عنوان مثال برای استفاده از معادن یا رودخانهها باید مجوز بگیریم، اما این مجوز در بعضی مناطق صادر نمیشود.
۱۰- دسترسی به منابع انرژی و خطوط انتقال
در مورد منابع انرژی مثل برق یا گاز یا گازوئیل، برای انتخاب مکان کارخانه باید به تناسب منابع در دسترس با نیازهای کنونی و آیندهی کارخانه اطمینان حاصل کنیم، مثلاً شاید جریان برق یا فشار گاز منطقه پاسخگوی نیازهای کارخانه نباشد و به یک چالش جدی تبدیل شود. همچنین باید وجود خطوط انتقال آب و گاز و برق و شرایط اتصال به آنها را در نظر داشته باشیم و در صورتی که موجود نیستند بررسی کنیم که جبرانشان چگونه ممکن است و چقدر هزینه خواهد داشت.
۱۱- دسترسی به نیروی کار
همانطور که در مقدمه گفتیم، شاید به نظر برسد که تأسیس کارخانه در مناطق دوردست به صرفه است، اما معایبی هم دارد که یکی از آنها عدم دسترسی به نیروی کار مناسب است. هر چه از مناطق مسکونی دورتر شویم، قاعدتاً نیروی کار کمتری در دسترس خواهد بود. از طرفی اگر بخواهیم کارگران را از شهرهای دیگر به محل کارخانه بیاوریم، مستلزم این است که امکانات مناسبی برای رفاه آنها فراهم کنیم. ضمن این که میانگین دستمزد نیروی کار در هر منطقه متفاوت است. علیالخصوص اگر قصد راهاندازی واحد تولیدی در سایر کشورها را داشته باشیم، باید حتماً حدأقل حقوق کارگران و ملاحظاتی مثل بیمه و مالیات را لحاظ کنیم.
۱۲- دسترسی به امکانات مخابراتی
کارخانجات باید با محیط اطرافشان ارتباط داشته باشند. بسیاری از این ارتباطات به صورت تلفنی یا در بستر وب هستند. مثلاً مشتری میتواند سؤالات خود را با تلفن بپرسد و پیشفاکتور به ایمیل او ارسال میشود. یا مثلاً مسئول بازرسی میتواند دوربینها را به کمک اینترنت و از راه دور بازرسی کند. ضمن این که بعضی تجهیزات پیشرفته را میتوان از راه دور و با اینترنت بروزرسانی کرد. از این رو در بسیاری از شهرکهای صنعتی، تمهیدات ضروری برای ارتباطات تلفنی و اینترنتی پیشبینی شده است. با این حال، قبل از انتخاب مکان کارخانه بهتر است وضعیت دسترسی به امکانات مخابراتی را بررسی کنیم.
۱۳- پذیرش ساکنان منطقه
گاهی مردم یک منطقه به علت نگرانیهای زیستمحیطی یا دغدغههای اجتماعی، از استقرار واحد تولیدی ابراز نارضایتی میکنند. این نارضایتی میتواند مسائل حقوقی و حتی هجمههای رسانهای زیادی را به همراه داشته باشد. بنابراین اگر میخواهیم در نزدیکی مناطق مسکونی مستقر شویم، که البته برای بسیاری از فعالیتها مقدور نیست، لازم است به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی منطقه نیز توجه داشته باشیم.
۱۴- واحدهای مجاور
وجود واحدهای آلاینده یا پرتردد در مجاورت مکان کارخانه میتواند باعث کاهش تمرکز کارکنان، ایجاد تراکم در جادهها و کاهش دسترسی به منابع شود. مثلاً فرض کنید در مجاورت کارخانه، واحد بزرگی مستقر باشد که همه روزه کارکنان آن با سرویس سر کار میآیند و با سرویس بر میگردند. اگر مکان مورد نظر در یک خیابان باریک قرار گرفته باشد، ازدحام اتوبوسها و کارکنان باعث محدودیت در حملونقل میشود. یا شاید کارخانهای در مجاورتمان باشد که برق زیادی مصرف میکند و ظرفیت برق منطقه پاسخگوی نیازهای آیندهمان نباشد. یا به عنوانی مثالی دیگر، شاید کارخانهای در مجاورتمان باشد که فرایند تولید محصولاتش، بوی نامطبوع یا آلایندههای خطرناک به وجود میآورد و سلامت کارگران را به خطر میاندازد. بنابراین لازم است برای انتخاب مکان واحد صنعتی، همسایگان را در نظر داشته باشیم و حتیالمقدور در شهرکهایی مستقر شویم که استقرار این صنایع در آنها مقدور نباشد.
۱۵- وضعیت آب و هوایی مکان کارخانه
وضعیت اقلیمی منطقه روی زمانبندی، سرعت، کیفیت و هزینههای حملونقل اثر میگذارد. مثلاً اگر کارخانه در مناطق سردسیر باشد، شاید یخبندان و بسته شدن جادهها باعث تأخیر در دریافت و ارسال مواد شود. علاوه بر این، متعادل نگاه داشتن دما در مناطق گرمسیر و سردسیر، هزینهها را افزایش میدهد. همچنین گاه تولید محصول به شرایط خاص نیاز دارد و بعضی مناطق با آن شرایط سازگارند. مثل برنج که باید در مناطق مرطوب به عمل آید، یا ذغال صنعتی که بهتر است در مناطق خشک تولید شود. اگر این شرایط به طور طبیعی وجود نداشته باشند، باید از تجهیزات کمکی استفاده کنیم و هزینه بیشتری بپردازیم.
بسیار مفید بود، متشکرم.
با سلام و خدا قوت
مطالب مفیدی در اختیار همگان قرار دادید.
ممنون
به امید موفقیت های شما
آزمایشگاه ماد
سلام. مطالبتون عالیه. من هیچ جا ندیدم به این شکل اساسی و ریز به مسله بپردازه. همیشه موفق باشین. من میخوام کارخانه سس و ادویه مایع چاشنی مرینیت راه اندازی کنم. نیاز به مشاوره دارم . در صورت پذیرش لطفا بنده را راهنمایی کنی.
با سلام و عرض ادب
بسیار عالی و با جزییات توضیح داده شده ..موفق و موید باشید?️??