شما در حال خواندن درس مقایسهی طرحها از نظر هزینه هستید.
این درس مربوط به فاز اول دورهی طرحریزی است.
مقایسهی هزینهها و تحلیلهای اقتصادی یکی از معمولترین و مهمترین مبانی انتخاب طرح نهایی است و مثل هر پروژهی دیگری، طرحهایی در اولویت قرار میگیرند که پیادهسازی آنها بهصرفهتر و پرسودتر باشد، با این حال چنین مطالعاتی به دانش حسابداری و مدیریت مالی نیاز دارد که در چهارچوب طرحریزی نیست و به همین علت در این درس فقط مروری بر فهرست هزینهها و مقایسهی مقدماتی آنها داریم که نوعی مطالعهی تکمیلی برای مخاطبان دورهی طرحریزی به حساب میاید.
البته نباید از این نکته غافل شد که همین آشنایی ساده میتواند در بسیاری از موارد نتیجهبخش باشد چون اغلب هدفمان محاسبهی دقیق هزینههای یک طرح نیست و فقط میخواهیم اختلاف هزینهها را برآورد کنیم، در حالی که کاربرد عمومیتر تحلیلهای مالی برای سنجش انطابق طرح با بودجه یا محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه و سودآوری طرح است؛ همچنین معمولاً برای مقایسهی طرحها نیازی به بررسی همهی هزینهها نیست و فقط آنهایی را بررسی میکنیم که اصلیترین وجه تمایز طرحها هستند.
در ارزیابی مالی طرحها باید هزینههای مختلفی مثل خرید زمین و دیوارکشی و احداث ساختمانها و دستمزد کارگران و خرید مواد اولیه را در نظر بگیریم که در حالت عادی تجمیع آنها در کنار هم ممکن نیست، مثلاً زمین کارخانه را یکبار میخریم و احتمالاً برای سالهای طولانی از آن بهرهبرداری میکنیم اما دستمزد کارگران باید مستمر پرداخت شود و مقدار آن در یک بازهی شش ماهه با دو ساله یکسان نیست، به همین علت تفکیک انواع هزینهها ضرورت دارد.
در این راستا اولین طبقهبندی، جدا کردن هزینههای سرمایهگذاری و عملیاتی (یا اجرایی) است که گروه اول برای شکلگیری زیرساخت کارخانه با هدف برخورداری از منافع آینده و گروه دوم برای استفادهی مستمر از این زیرساخت برای درآمدزایی هستند و به عبارتی دیگر، هزینههای سرمایهگذاری برای اهداف بلندمدت پرداخت میشوند اما هزینههای عملیاتی مستمر و روزانه هستند تا از زیرساختی که تهیه میشود برای کسب درآمد و تحقق اهداف سرمایهگذاری استفاده کنیم.
در مقایسهی طرحها باید هر دوی این گروهها را بررسی کنیم چون شاید هزینههای سرمایهگذاری یک طرح کم اما هزینههای عملیاتی آن زیاد باشد و سود مورد انتظارمان را تامین نکند یا شاید هزینههای عملیاتی مناسب باشد اما امکانات مالی برای سرمایهگذاری نداشته باشیم.
بر خلاف آنچه به نظر میرسد، هزینههای سرمایهگذاری فقط شامل خرید زمین و ماشینآلات نیست بلکه باید سرمایهای هم برای به جریان انداختن تولید و استمرار فعالیتهای آن در نظر گرفته شود تا اصطلاحاً کارخانه پا بگیرد و به این ترتیب هزینههای سرمایهگذاری را میتوانیم به دو بخش هزینههای ثابت برای تهیهی زیرساختها و سرمایهی در گردش مورد نیاز تقسیم کنیم.
در ادامه میخواهیم کاربرگی که موتر برای فهرست کردن هزینههای سرمایهگذاری پیشنهاد کرده است را بررسی کنیم، اما توجه داشته باشید که که شکل آن احتمالاً با بسیاری از نمونههایی که قبلاً در طرحهای توجیهی یا تحلیلهای مالی مشاهده کردهاید یکی نیست چون در خیلی از تحلیلها، سرمایهی در گردش فقط برای یکسال منظور میشود و همچنین فرض میکنند که هزینههای ثابت سرمایهگذاری (مثل خرید زمین و احداث سولهها و تهیهی ماشینآلات) یکجا پرداخت شده است، در حالی که شاید نیاز باشد سرمایهی در گردش برای بیشتر از یک سال در نظر گرفته شود یا هزینههای ثابت در دورههای زمانی متفاوتی پرداخت شود، مثلاً زمین در سال اول و ماشینآلات در سال دوم خریداری شده باشند ، و طبیعتاً در این حالت بهتر است ارزش زمانی پول را هم در نظر بگیریم (با توجه به پارامترهایی مثل نرخ تورم و بهرهی بانکی). به همین علت در کاربرگ آقای موتر، ستونهایی برای بازههای زمانی مختلف در نظر گرفته شده است تا چنین محدودیتهایی نداشته باشیم و این ستونها به دو قسمت تقسیم شدهاند که یکی مربوط به قبل از بهرهبرداری و دیگری برای بعد از آن است.
فهرست هزینههایی که در کاربرگها نوشتیم به عنوان مثال هستند و الزاماً پاسخگوی نیاز شما نخواهند بود، ضمنا این فهرست با کاربرگ کتاب SLP یکسان نیست و سعی کردیم به موارد بیشتری اشاره کنیم تا با نمونههای بیشتری از هزینهها آشنا شوید.
ممکن است بعضی از موارد این فهرست خودشان شامل هزینههای جزئیتری باشند، مثلاً هزینهی آمادهسازی زمین شامل جزئیاتی مثل تسطیح و خاکبردای و جدولکشی و ایجاد فضای سبز و دیوارکشی و خیابانکشی است یا در مورد تأسیسات میتوانیم به هزینههایی مثل نصب تابلوهای برق و سیستمهای تهویه و شبکهی برقرسانی و سیستم فاضلاب و کابلکشی و امتیاز برق و تجهیزات آتشنشانی اشاره کنیم.
برای ارزیابی هزینههای عملیاتی هر طرح به کاربرگ دیگری نیاز داریم که نمونهی آن را مشاهده میکنید.
پس از تکمیل شدن کاربرگها با مقایسهی مجموع هزینههای سرمایهگذاری و عملیاتی امکان مقایسهی طرحها وجود دارد اما برای ارزیابی دقیقتر بهتر است از بعضی شاخصهای مالی استفاده کنیم، مثلا با تقسیم مجموع هزینههای سرمایهگذاری در سود سالیانه، شاخصی به نام دورهی برگشت سرمایه (PBP) محاسبه میشود که مدت زمان جبران هزینههای سرمایهگذاری را تخمین میزند (به فرض ثابت ماندن سود سالیانه) یا با تقسیم سود (مثلا در یک بازهی ۵ ساله) در مبلغ سرمایهگذاری نرخ بازگشت سرمایه (ROI) محاسبه میشود و همچنین شاخصهای دیگری مثل DCF یا ROR میتوانند به مقایسهی دقیقتر کمک کنند که بررسی آنها در چهارچوب موضوعات طرحریزی نیست.
دسترسی سریع به سایر موضوعات:
ورود به راهنمای طرحریزی
ورود به فاز اول طرحریزی
فهرست تمام درسهای مربوط به فاز اول طرحریزی:
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.