شما در حال خواندن درس استقرار ثابت هستید.

این درس مربوط به فاز اول دوره‌ی طرح‌ریزی است.

استقرار ثابت یا محل ثابت یا مکان ثابت (Fixed Position)

استقرار ثابت یعنی محصول به‌‌جای این‌که در میان بخش‌ها و ایستگاه‌ها و تجهیزات مختلف جابه‌جا شود، در محل معین و ثابتی بماند و کارگران و تجهیزات به آن‌ جا مراجعه کنند.

برای درک استقرار ثابت کافیست مراحل ساختمان‌سازی را تجسم کنید. هیچ‌وقت برای نصب پنجره‌ها، ساختمان را به کارخانه‌ی درب و پنجره‌سازی نمی‌برند چون جابجایی آن ممکن نیست، پس ساختمان در محل ثابتی می‌ماند و پنجره‌ساز و برق‌کار و تأسیساتی و نقاش به همراه وسایل مورد نیازشان به آن‌جا مراجعه می‌کنند.

البته ساختمان در فضای کارخانه ایجاد نمی‌شود و صرفاً مثالی برای درک بهتر این استقرار بود، اما محصولاتی مثل بازوی جرثقیل‌های بزرگ (با جوشکاری خرپاها ایجاد می‌شود) یا کشتی‌ها به اندازه‌ای بزرگ و سنگین هستند که جابجایی آن‌ها میان بخش‌های مختلف کارخانه منطقی نیست و معمولاً از استقرار ثابت برای آن‌ها استفاده می‌شود.

# یادآوری مهم

همان‌طور که در تعیین وضعیت کلّی استقرار گفتیم، ممکن است محصولات کارخانه به گروه‌های مختلفی تقسیم شود و هر گروه به استقرار خاصی نیاز داشته باشد؛ پس شاید مونتاژ یک کشتی در واحدی با استقرار ثابت انجام شود اما قطعات آن در ساختار کارگاهی یا محصولی یا گروهی تولید شده باشند.

حدأقل ضروریات طرح‌ریزی با استقرار ثابت

برای استفاده از این استقرار، باید حدأقل شرایط زیر فراهم باشد:

– تنوع محصولات کم باشد

– میزان تولید کم باشد

– تجهیزات ضروری را بتوانیم به محل تولید منتقل کنیم

چه زمانی از استقرار مکان ثابت استفاده می‌شود؟

استفاده از استقرار مکان ثابت در شرایط زیر معمول‌تر است:


در مواردی که جابجایی محصول به علت وزن زیاد یا ابعاد بزرگ یا شکنندگی یا خطرناک بودن، دشوار یا پرهزینه است.


در مواردی که جابجایی محصول تا قبل از تکمیل کار باعث خسارت یا کاهش دقت آن می‌شود، مثلاً یک سازه‌ی فلزی ممکن است تا پیش از اتصال خرپاها و قطعات کمکی از استحکام لازم برخوردار نباشد و در زمان جابجایی، بعضی المان‌های آن جابجا شوند یا بعضی اتصالات آن‌ بشکند.


در مواردی که تولید جنبه‌ی پژوهشی و پروژه‌ای دارد،  مثلاً گروهی از دانشجویان روی یک دستگاه آزمایشگاهی کار می‌کنند و مدار الکترونیکی را دائماً تغییر می‌دهند و قطعات مختلفی را مونتاژ و دمونتاژ می‌کنند و استفاده از استقرار ثابت کمک می‌کند که گروه‌های مختلف به‌طور هم‌زمان روی محصول کار کنند و فرصت هم‌فکری بیشتری داشته باشند. در این حالت اگر از استقرار فرایندی استفاده کنیم، اولاً پژوهشی بودن کار باعث می‌شود که مسیر مشخصی برای تولید نداشته باشیم و دوماً خیلی از دستگاه‌ها و بخش‌ها بیکار می‌مانند و سوماً ممکن است پروژه‌ی بعدی به تجهیزات یا دپارتمان‌های دیگری نیاز داشته باشد.

ساخت نمونه‌های آزمایشی محصول هم نوعی کار پروژه‌ای و گاهاً پژوهشی به حساب می‌آید.


ممکن است گاهی با وجود این‌که جابجایی محصولات دشوار نیست، اما ظرفیت تولید و ابزارهای مورد نیاز طوری باشند که استفاده از استقرار مکان ثابت منطقی‌تر به‌نظر برسد. مثلاً تولید قفس‌های بزرگ پرندگان در تیراژ کم (با ارتفاع حدوداً دو متر و ۲۰ کیلو وزن و پایه‌ی چرخ‌دار) به چند ابزار ساده مثل کاترِ مفتول و دستگاه جوش و خم‌کن دستی نیاز دارد و می‌تواند با استقرار ثابت تولید شود.


در مواردی که تولید محصول به شرایط محیطی بسیار خاصی نیاز دارد، مثلاً مواد سازنده باید حتماً در دمای زیر صفر درجه‌ی سلسیوس نگه‌داری شوند یا محیط باید کاملاً ایزوله باشد و در صورتی که شرایط استفاده از استقرار ثابت وجود داشته باشد (مثلاً تنوع و تیراژ پایین) جای بررسی خواهد داشت.

فرصت‌ها و مزایای استقرار ثابت

با وجود این‌که گاهی مجبوریم از استقرار ثابت استفاده کنیم و راه منطقی‌تری نیست اما فرصت‌ها و مزایایی هم وجود دارد که در ادامه با بعضی از آن‌ها آشنا می‌شوید.


کاهش هزینه‌های شروع طرح

معمولاً تولید در استقرار ثابت به‌صورت مرحله‌ای انجام می‌شود، مثلاً در مرحله‌ی اول اجزای اصلی را جوشکاری می‌کنیم و در مرحله‌ی دوم، بعضی قطعات فرعی با اتصالاتی مثل پیچ و پرچ به آن‌ها متصل می‌شوند.

این شرایط فرصت مناسبی فراهم می‌کند تا به‌جای خرید ماشین‌آلات و ابزارها، آن‌ها را برای دوره‌های زمانی مشخص اجاره کنیم یا قرض بگیریم، مثلاً برای مرحله‌ی اول یک یا چند دستگاه جوش و جرثقیل و برای مرحله‌ی دوم ابزارهای پرچ‌کاری تهیه می‌کنیم یا حتی می‌توانیم نفراتی را به‌صورت پاره‌وقت برای امور محوله استخدام کنیم. (البته روشن است که باید بخشی از نفرات عضو ثابت تیم باشند)

در نهایت با توجه به حذف دپارتمان‌های مختلف و خرید بخشی از ماشین‌آلات، هزینه‌های اولیه برای پیاده‌سازی زیرساخت‌ها کم می‌شود و از طرفی در صورت موفق‌ نبودن طرح، ضرر کمتری متوجه سرمایه‌گذاران خواهد بود.


کار تیمی مؤثرتر و چابک‌

در سایر روش‌های استقرار، با توجه به تقسیم کارها و نظام ساختاریافته، ممکن است افراد گروه‌ها درک مناسبی از مشکلات و محدودیت‌های گروه‌های دیگر نداشته باشند، مثلاً گروه کنترل کیفیت یا طراحی یا مدیران، محدودیت‌های ساخت را نمی‌پذیرند یا گروه فنّی به طراحی ایراد می‌گیرند و همدیگر را به کم‌کاری یا ضعف دانش محکوم می‌کنند.

در چنین شرایطی حل اختلاف‌نظرها و متقاعد کردن سایرین برای درک محدودیت‌ها به صرف زمان و انرژی بیشتری نیاز دارد و به‌خصوص در کارهای پروژه‌ای که با مسائل جدید دست و پنجه نرم می‌کنند از چابکی مجموعه می‌کاهد.

در استقرار ثابت، از آن‌جایی که اعضا در کنار هم با مشکلات روبه‌رو می‌شوند، درک بیشتری نسبت به محدودیت‌ها وجود دارد و سریع‌تر در موردشان تصمیم‌گیری می‌کنند و احتمال رسیدن به راهکارهای خلاقانه بیشتر است.

از طرفی حضور افراد با تخصص‌های مختلف کمک می‌کند تا مسائل از جنبه‌های مختلف بررسی شود، خطاهای فردی یا تصمیم‌های غلط به حدأقل برسد و همه روی کار هم نظارت داشته باشند.


انعطاف‌پذیری بالا در مورد طرح محصول یا روش‌های ساخت

در استقرار مکان ثابت از آن‌جایی که وابستگی کمتری به ماشین‌آلات وجود دارد و روی دپارتمان‌های مختلف سرمایه‌گذاری نشده است، اگر تصمیمی برای تغییر طرح محصول یا روش ساخت و توالی مونتاژ اتخاذ شود با هزینه‌ی کمتری قابل اجراست.

از طرفی معمولاً ایراداتی که در نمونه‌های قبلی محصول وجود داشته است به سادگی در نمونه‌های بعدی اصلاح می‌شود، در حالی‌که اگر از خط تولید استفاده کنیم یا ماشین‌آلات خاصی خریداری کرده باشیم با محدودیت‌های زیادی روبه‌رو می‌شویم.

معایب و تهدیدها

با این‌که گاهی مجبوریم از استقرار ثابت استفاده کنیم اما آگاهی از ضعف‌ها و تهدیدهای آن به مدیریت بهتر مجموعه کمک می‌کند، در ادامه رایج‌ترین و مهم‌ترین موارد را بررسی می‌کنیم.


محدودیت در تنوع و مقدار تولید محصولات

پیش‌نیازهای استقرار ثابت باعث می‌شود که برای تولید بسیاری از محصولات مناسب نباشد؛ همچنین پتانسیل کمی برای تقسیم‌کار و برنامه‌ریزی دقیق دارد و مدیریت چند پروژه‌ی هم‌زمان با مشکلات زیادی همراه می‌شود.

در این چیدمان، سرعت تولید آهسته و هزینه‌ی آن زیاد است، پس راهکار مناسبی برای تولید در مقدار زیاد یا حتی متوسط نیست و زمانی توجیه اقتصادی دارد که محصولی با حاشیه‌ی سود بالا (و در تیراژ پایین) تولید شود.


تکرارپذیری پایین

در استقرار ثابت، برای ساخت محصولات بعدی ممکن است بعضی کارها توسط نفرات یا تجهیزات یا روش‌های دیگری انجام شود و نتیجه‌ی آن محصولاتی است که کیفیت و طول عمر متفاوتی دارند. مثلاً شاید برای محصولات بعدی از مته‌ای با دقت پایین‌تر استفاده شود یا جوشکار جدید به اندازه‌ی قبلی ماهر نباشد یا توالی مونتاژ تغییر کند یا از مبانی و مراجع دیگری برای اندازه‌گیری استفاده شود.

البته چنین عیبی در چیدمان کارگاهی هم مشاهده می‌شود اما به دلیل نوع تقسیم کار و به‌کارگیری از تجهیزات، در استقرار مکان ثابت شدیدتر است.


توقع بالاتر اعضای گروه و مدیریت دشوارتر آن‌ها

از آنجایی که در استقرار ثابت، رابطه‌ی گروهی قوی‌تری میان افراد حاکم می‌شود، دائماً درمجاورت هم هستند، مستقیماً با محصول نهایی سر و کار دارند و در عبور از مشکلات همکاری می‌کنند، به تدریج نقش‌های سازمانی و فاصله‌ی رئیس و مرئوس کم‌رنگ می‌شود. (یک قاعده‌ی همیشگی نیست اما عمومیت دارد)

از طرفی مواردی پیش می‌آید که خلاقیت افراد به تسریع کار و حل سریع‌تر مشکلات یا بهبود محصولات کمک می‌کند و هر کدام به طریقی در پیشبرد پروژه سهیم هستند و احساس مالکیت بیشتری می‌کنند و خود را در نتیجه سهیم می‌دانند.

البته این انتظارات معمولاً بی‌جا نیست اما مدیریت چنین گروهی با تقسیم عادلانه‌ی منافع و رعایت عدالت و برقراری نظم، دشوارتر است و ضعف‌های مدیریتی، به تدریج و علی‌الخصوص در کارهای بعدی تأثیرات خود را با شدت بیشتری نشان خواهد داد؛ هر چند که همین شرایط برای مدیران توانمند فرصتی برای بهره‌وری بیشتر فراهم می‌کند.


نیاز به نفرات چندمهارتی

مرحله‌ای و متفاوت بودن کارها باعث می‌شود که استقرار ثابت به نفراتی با چند مهارت‌ مختلف نیاز داشته باشد که هزینه‌ی جذب و نگهداری آن‌ها بیشتر است.

از سوی دیگر ارزیابی مهارت‌های‌ این افراد و اعتماد به کارشان در حوزه‌های مختلف آسان نیست، مثلاً شاید یک نفر جوشکار ماهری باشد اما در خواندن و اجرای نقشه‌های فنی توانمند نباشد و گاهی این ضعف‌ها باعث وقفه یا بی‌برنامگی در پروژه می‌شود.


مدیریت مالی دشوارتر

بسیار رایج است که مراحل تولید مطابق انتظارات پیش‌ نرود و هزینه‌های اضافی در پی داشته باشد، مثلاً مبلغ بیشتری برای اضافه‌کار کارمندان یا جریمه‌های دیرکرد پرداخت شود یا قیمت‌ تأمین ماشین‌آلات یا نفرات جدید یا برون‌سپاری تغییر کند و به تبع این عوامل، برنامه‌ریزی و مدیریت مالی دشوارتر است.

البته فراموش نکنیم که یکی از مزایای این چیدمان، هزینه‌ی کمتر برای پیاده‌سازی طرح بود اما هزینه‌های غیرقابل پیش‌بینی آن یک ضعف است.

درسی که خواندید یکی از مباحث مربوط به فاز اول دوره‌ی طرح‌ریزی بود.

توصیه می‌کنیم که قبل از مطالعه‌ی درس‌های بعدی، ابتدا توضیحات درج شده در راهنمای فاز اول را بخوانید:


اگر می‌خواهید به فازهای دیگر دسترسی داشته باشید یا اطلاعات بیشتری در مورد طرح‌ریزی داشته باشید به برگه‌ی راهنمای طرح‌ریزی مراجعه کنید:


در ادامه فهرست کامل درس‌های فاز اول طرح‌ریزی را مشاهده می‌کنید و می‌توانید روی عنوان مورد نظرتان کلیک کنید اما عناوین قرمز فقط برای دوستانی فعال است که اشتراک ویژه‌ دارند.


مقدمهمقدمه‌ی طرح‌ریزی و چیدمان کارخانه
درس اولتعیین شیوه‌ی کلی استقرار
درس دوماستقرار محصولی
درس سوماستقرار فرایندی
درس چهارماستقرار ثابت
درس پنجماستقرار با تکنولوژی گروهی
درس ششممعیارهایی برای بخش‌بندی کارخانه
درس‌های هفتم تا شانزدهممجموعه درس‌های جریان مواد
درس‌های هفدهم و هجدهمتعیین وابستگی بخش‌ها
درس نوزدهمروش‌های تعیین فضای بخش‌ها
درس بیستمدیاگرام‌های ارتباط فضا و بلوکی
درس بیست و یکمملاحظاتی برای تنظیم طرح‌های کاربردی
درس بیست و دومخروجی گرفتن از پروژه‌ی طرح‌ریزی
درس بیست و سومارزیابی طرح‌ها بر اساس حمل‌ونقل مواد
درس بیست و چهارممقایسه‌ی هزینه‌ی طرح‌ها
درس بیست و پنجممقایسه‌ی طرح‌ها با روش امتیازدهی وزن‌دار

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *