شما در حال خواندن معرفی چند شاخص پرکاربرد در ارزیابی طرحهستید.
این درس مربوط به فاز دوم دورهی طرحریزی است.
در فاز اول طرحریزی با بعضی روشهای ارزیابی مثل مطالعهی انتقال مواد و مقایسهی هزینهها آشنا شدید اما نکتهای که کمتر به آن پرداختیم، استفاده از شاخصها است.
شاخصها وضعیت یک یا چند پارامتر مشخص را نشان میدهند که معمولاً به تنهایی برای ارزیابی کافی نیستند اما میتوانند مفید باشند، شبیه حدأکثر مصرف سوخت یک خودرو یا متراژ یک خانه که الزاماً خوب یا بد بودن خودرو یا خانه را تعیین نمیکنند اما باعث میشوند سادهتر گزینهی مورد نظرمان را پیدا کنیم.
البته قبلاً هم با بعضی شاخصها آشنا شدید، مثلاً در درس ارزیابی حملونقل از مدل مسافت صحبت کردیم که خروجی آن نوعی شاخص است یا در درس مقایسهی هزینهها با شاخصی به نام نرخ بازگشت سرمایه آشنا شدید، اما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که هیچ محدودیتی برای استفاده از شاخصها وجود ندارد و یک تحلیلگر باید بتواند متناسب با نیازش بعضی شاخصها را تعریف کند.
به این منظور در این درس با بعضی شاخصهای مهم و پرکاربرد آشنا میشوید که همگی جنبهی مثال دارند، چون بیشمار شاخص مختلف میتواند وجود داشته باشد، اما مرور همین مثالها کمک میکند تا بتوانید شاخصهای مشابهی را تعریف کنید و به این مهارت ضروری مسلط شوید.
قبل از آغاز درس و مرور شاخصها، ذکر دو نکتهی مهم ضروری است:
شاخصها را میتوانستیم در فاز اول بررسی کنیم اما چون بسیاری از آنها در برای جزئیاتی مثل ماشینآلات و راهروها به کار گرفته میشوند، مناسبتر دیدیم که در فاز دوم با آنها آشنا شوید تا کاربردیتر باشند.
شاخصهای این درس را از کتاب طرحریزی Stephen و Meyers انتخاب کردیم و نمونههای دیگری از آنها را میتوانید در کتاب آقای جیمز اپل پیدا کنید.
شاخصهایی بر اساس مسافت
بسیاری از شاخصها میتوانند بر اساس مسافت تعریف شوند، مثلاً بررسی کنیم که چقدر از مسافت توسط نوارنقالهها یا لیفتراک پیموده میشوند یا چند درصد از مسیرها مربوط به جابهجایی عمودی مواد (مثلاً انتقال از طبقهای به طبقهی دیگر) است، اما علاوه این مثالهای ساده، حالتهای دیگری هم میتواند وجود داشته باشد که در ادامه با دو نمونهی دیگر آشنا میشوید.
نسبت جابهجایی خودکار (Automatic Travel Ratio)
با کمک این شاخص میخواهیم بفهمیم که چقدر از مسیرها بهصورت اتوماتیک پیموده میشوند؟ مثلاً اگر جعبهای با کمک یک نوار نقاله از بخشی به بخش دیگر منتقل شود یعنی این مسافت را بهصورت اتوماتیک طی کرده است.
توجه داشته باشید که این معیار به تنهایی نمیتواند وضعیت اتوماسیون تجهیزات انتقال در یک طرح را مشخص کند اما به مقایسهی سادهتر طرحهای مشابه کمک میکند.

نسبت استفاده از جاذبه (Gravity Ratio) در جابهجاییها
استفاده از نیروی جاذبه در جابهجاییها باعث کاهش مصرف انرژی میشود و به همین علت ترجیح میدهیم که سهم بیشتری در انتقال مواد داشته باشند و شاخص زیر میتواند یکی از ملاکهای ارزیابی آن باشد.
شاخصهایی در مورد استفادهی بهینه از فضا
برای استفادهی بهتر از فضا راهکارهای مختلفی وجود دارد، مثلاً میتوانیم راهروهای باریکتری داشته باشیم یا فاصلهی ماشینآلات را کم کنیم و برای هر کدام از آنها شاخصی در نظر بگیریم تا ببینیم کدام طرح از نظر فضای مورد نیاز بهینهتر است.
در ادامه با چند نمونه از شاخصهای ارزیابی فضای مورد نیاز آشنا میشوید اما ذکر این نکته هم ضرورت دارد که میتوانیم شاخصی تعریف کنیم که همزمان چند پارامتر مختلف را اندازهگیری کند، با این حال شاخصهایی که انتخاب کردیم فقط روی یک پارامتر خاص تمرکز دارند و کمک میکنند هر کدام را دقیقتر و بهصورت جداگانه بررسی کنیم.
درصد راهروها (Percent of aisle space)
این شاخص نشان میدهد که چند درصد از فضای کل به راهروها اختصاص داده میشود و طبیعتاً به تنهایی ملاک خوبی نیست، چون گاهی بزرگتر بودن راهروها باعث کاهش هزینههای حملونقل میشود یا در راستای این است که بعدا از فضای اضافی آنها برای توسعهی دپارتمانها استفاده کنیم.
درصد استفاده از فضای انبار
موضوع انباشت مواد فقط به انبارها مربوط نمیشود بلکه در ایستگاههای کاری و واحدهای ارسال و تحویل و بسیاری از بخشهای دیگر ممکن است ضرورت داشته باشد و شاخصی که معرفی میکنیم برای تمام آنها کارایی دارد.
توجه کنید که در این شاخص باید حتماً حجم را مبنا قرار دهیم و اگر هنوز تجسم درستی از این مساله ندارید احتمالا درس راهنمای انبارها را مطالعه نکردهاید.
درصد استفادهی ماشینآلات از فضا (Machine Space Utilization)
با کمک این شاخص بررسی میکنیم که چه درصدی از فضای موجود توسط ماشینآلات اشغال میشود اما بر خلاف فضای مورد نیاز انبارها، معمولا برای محاسبهی آن از مساحت استفاده میکنیم مگر در بعضی موارد خاص که از نیمطبقات و جرثقیلها استفاده شده است و ترجیح میدهیم که استفاده از تمام فضای موجود مبنا قرار بگیرد.
نرخ به کارگیری ماشین
منظورمان از نرخ به کارگیری ماشینآلات این است که چقدر از توان و ظرفیت آنها استفاده میشود، مثلاً میتوانیم زمان بیکاری هر ماشین را به نسبت کل زمان کاری محاسبه کنیم یا بررسی کنیم که بهصورت کلّی چند درصد از ظرفیت تولید ماشینآلات مورد استفاده قرار میگیرد که در ادامه با دو مورد از چنین شاخصهایی آشنا میشوید.
درصد استفاده از ماشین (Percent of machine utilization)
این شاخص نشان میدهد که چقدر از ظرفیت تئوریک ماشین استفاده میشود، مثلاً شاید یک ماشین بتواند در شرایط ایدهآل ۲۰ قطعه در هر ساعت تولید کند اما با توجه به زمانی که برای ورود و خروج قطعهکار و تنظیم ماشین و بازرسی آن صرف میشود، شاید در عمل فقط ۱۲ قطعه تولید شود و نسبت این دو عدد نشان میدهد که چقدر از ظرفیت آن استفاده میکنیم.
البته این شاخص الزاماً برای یک ماشین تعریف نمیشود، بلکه میتوانیم بررسی کنیم که در یک دپارتمان یا حتی کل کارخانه، مجموعاً چقدر از ظرفیت تئوریک تمام ماشینآلات یا گروه خاصی از آنها (مثلا ماشینآلات بستهبندی) استفاده میشود.
درصد ماشینهایی با بارگذاری اتوماتیک (Percent of automatic loading machine)
قراردادن قطعه کار در دستگاه میتواند زمان زیادی را صرف کند و گاهی با اتوماتیک کردن ورود قطعات میتوانیم ظرفیت واقعی تولید را تا چهار برابر افزایش دهیم، به همین علت میتوانیم با کمک شاخص زیر بررسی کنیم که چند درصد ماشینآلات از ورود اتوماتیک مواد پشتیبانی میکنند.
کنترل هزینههای مربوط به انتقال مواد
قبلاً در درس ارزیابی طرحها بر اساس انتقال مواد با مدلهای مختلفی آشنا شدید که بعضی از آنها مثل مجموع مسافتی که مواد در یک طرح جابهجا میشوند یا شاخص جریان یا کار حملونقل نوعی شاخص بودند، اما میتوانیم متناسب با اهدافی که دنبال میکنیم از شاخصهای دیگری هم استفاده کنیم که در ادامه با یکی از آنها آشنا میشوید.
این شاخص نشان میدهد که چند درصد از زمان کار به انتقال مواد اختصاص داده میشود و طبیعتا هر چقدر کمتر باشد بهتر است.
نسبت زمان حضور در کارخانه
برای پیادهسازی سیستم تولید بههنگام (Just in time) ترجیح میدهیم که مواد اولیه و قطعات و محصولات زمان کمتری در کارخانه حضور داشته باشند و موجودیهای کمتری داشته باشیم و در این حالت به شاخصی مثل زیر نیاز داریم که میتواند برای یک موجودی خاص یا گروهی از موجودیها یا حتی تمام آنها محاسبه شود.
مفهوم موجودی را در درس انبارها توضیح دادیم و میتوانید برای توضیحات تکمیلی روی این نوشته کلیک کنید.
ضمنا برای استفاده از شاخص زیر باید با مفهوم زمان چرخه آشنا باشید که در درس خط تولید بررسی کردیم و همان مجموع زمان مورد نیاز برای تولید است، برای مشاهدهی درس خط تولید کلیک کنید.
درسی که خواندید یکی از مباحث مربوط به فاز دوم دورهی طرحریزی بود.
برای بازگشت به فاز دوم طرحریزی کلیک کنید:
اگر میخواهید به فازهای دیگر دسترسی داشته باشید یا اطلاعات بیشتری در مورد طرحریزی داشته باشید به برگهی راهنمای طرحریزی مراجعه کنید:
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.