شما در حال خواندن تبدیل نتایج اولیه به طرحهای کاربردی هستید. این درس مربوط به مجموعه طرحریزی است.
تمام جداول و ابزارهایی که در مجموعه طرحریزی توضیح دادیم، برای نظم بخشیدن به اطلاعات طرحریزی هستند. بعضی از این ابزارها مثل فهرست بخشها یا جدول ارتباط جنبهی مقدماتی دارند و اطلاعات را برای پردازش آماده میکنند. اما بعضی ابزارها مثل دیاگرام ارتباط فضا یا دیاگرام بلوکی تصویر شفافتری از نتایج کار را به تصویر میکشند. با این وجود، آن چه در دیاگرام ارتباط و دیاگرام بلوکی عرضه میشود به اندازهای پخته نیست که قابل اجرا باشد؛ بلکه برای تبدیل آنها به یک طرح کاربردی باید ملاحظات دیگری نیز لحاظ شوند.
در این درس قصد داریم با الگوبرداری از موتر در کتاب SLP، ملاحظاتی برای تبدیل اطلاعات تهیه شده به طرحهای کاربردی ارائه کنیم. اما پیش از آن، پاسخ به این سؤال مفید است که: چرا ملاحظات را زودتر طرح نکردیم تا نیازی به اصلاح تصمیمهای قبلی و دوبارهکاری نباشد؟ علت این است که خیلی وقتها طرحریزی را وقتی انجام میدهیم که هنوز مکان کارخانه انتخاب نشده است. اما بعداً که مکان کارخانه انتخاب شد بنا به دلایلی مثل کم بودن مساحت یا شکل خاص زمین، مجبوریم طرح اولیهمان را تغییر دهیم. همچنین بعضی ایدهها و راهکارها وقتی به ذهن میرسند که تصوریر کاملتری از بخشهای کارخانه در کنار هم شکل گرفته باشد. ضمن این که مدیران و سرمایهگذاران -که در اصل صاحبان پروژه هستند- معمولاً با دیدن طرحهای اولیه، پیشنهادات و نظراتی دارند که باید اعمال شود. علاوه بر این موارد، دلایل متعدد دیگری نیز میتوان عنوان کرد که باعث میشوند از همان ابتدا نتوانیم همهی ملاحظات و محدودیتها را لحاظ کنیم.
رویکردی برای تهیه طرح نهایی
طرحریزی یک مسألهی بدساختار است که جواب مشخص و دقیقی ندارد. در درس فرایند حل مسأله گفتیم که در مورد این مسائل، رویهی عمومی این است که هدفمان را تعیین میکنیم، راهکارهای مختلف را توسعه میدهیم، آنها را میسنجیم، یکی از آنها را انتخاب کرده و پیادهسازی میکنیم. به همین شکل در طرحریزی نیز نباید از ابتدا فقط روی یک طرح خاص متمرکز باشیم، بلکه باید چند طرح مختلف را توسعه دهیم و یکی از آنها را انتخاب کنیم. چرا که در فرایند طرحریزی از فرضیات متعدد استفاده میکنیم و به مسائلی پاسخ میدهیم که جوابهای متفاوتی برایشان وچود دارد. اما درست یا غلط بودن فرضها، و خوب یا بد بودن بسیاری از راهکارها زمانی معلوم میشود که مسیر طرحریزی را بر اساس آنها ادامه داده و تأثیرشان را دیده باشیم. از این رو، فرضیات و ایدههای خود را در قالب طرحهای مختلف جلو میبریم تا نهایتاً به چند طرح مختلف برسیم و از طریق ارزیابی، بهترین آنها را انتخاب کنیم.
ملاحظات عمومی برای تنظیم طرح نهایی
با توجه به این که ملاحظات زیادی در مورد طرحریزی واحد صنعتی وجود دارد، مناسب است آنها را به گروههای کوچکتر تقسیم کنیم. البته هر کسی ممکن است متناسب با تجربیات و نظراتش، ملاحظات متفاوتی را پیشنهاد کند. اما آن چه در این درس ارائه میکنیم، تعداد از مهمترین و ابتداییترین ملاحظاتی هستند که عموماً باید مورد توجه قرار بگیرند.
نکته: منظور از «ملاحظات عمومی»، مواردی است که به طور کلی در همهی پروژههای طرحریزی باید به آنها توجه شود. در نقطه مقابل، در هر پروژهای ممکن است بعضی ملاحظات خاص وجود داشته باشد که «ملاحظات اختصاصی» نامیده میشوند. به عنوان مثال در طرحریزی واحدهای تولیدکننده مواد غذایی و دارویی، ملاحظات ویژهای در مورد طرحریزی وجود دارد که لزوماً باید رعایت شوند. بدیهی است که در این بخش نمیتوانیم به چنین ملاحظاتی بپردازیم.
ملاحظات مربوط به شرایط پیرامونی مکان استقرار کارخانه
۱- منطقهای که کارخانه در آن مستقر میشود، در انتخاب تأمینکنندگان و بازارهای مورد نظر مؤثر است. در هر منطقه، کانالهای حملونقل متفاوتی اعم از هوایی، زمینی، ریلی و دریایی در دسترس هستند. متناسب با امکانات موجود، باید برنامهریزی شود که مواد در چه مقداری سفارش داده شوند. مثلاً اگر دسترسی به کانالها دشوار یا پرهزینه باشد، ترجیح میدهیم که مواد را در مقادیر بیشتری سفارش دهیم. همچنین متناسب با امکانات موجود، ممکن است از حاملهای متفاوتی مثل پالت، کانتیز، کارتن، جعبههای چوبی یا کیسههای پلاستیکی استفاده کنیم. بدیهی است این متغیرها روی طرحریزی اثر میگذارند. مثلاً اگر قرار باشد مواد در مقدار بیشتری سفارش داده شوند، به انبارها و راهروهای بزرگتری نیاز داریم و شاید لازم باشد کارگاه را به تجهیزاتی مثل جرثقیل سقفی مجهز کنیم. بنابراین یکی از ملاحظات ما در طرح نهایی، توجه به کانالهای حملونقل، حجم سفارشات و حاملهای مواد است.
۲- یکی دیگر از ملاحظات در ارتباط با مکان کارخانه، تأثیر آن بر محل قرارگیری بعضی از المانهای واحد تولیدی است. مثلاً بخشهای ارسال و تحویل مجاور جادهی اصلی مستقر میشوند، پس نحوهی دسترسی به جادهها میتواند باعث شود که طرحمان را تغییر دهیم. یا بعضی قسمتها مثل بخشهای اداری بهتر است به نور طبیعی دسترسی داشته باشند، پس موقعیت قرارگیری زمین و نوع دسترسی آن به نور میتواند باعث شود که طرح را عوض کنیم. بعضی قسمتها ممکن است به آب یا گاز با فشار بالا نیاز داشته باشند، پس متناسب با محل قرارگیری انشعابات آب و گاز شاید بهتر باشد که طرح قبلی را اصلاح کنیم.
۳- شاید در مکان تعیین شده برای کارخانه، از قبل سولهها و ساختمانهایی وجود داشته باشند. پس میتوانیم طرح را تغییر دهیم تا با شرایط جدید سازگار شود.
موقعیت، پهنا و نوع قرارگیری راهروهای اصلی
در فاز اول طرحریزی برای راهروهای اصلی برنامهریزی میکنیم و در فاز دوم تمرکزمان روی راهروهای داخل هر بخش (مثل انبارها یا بخشهای اداری یا واحدهای ارسال و تحویل) است، با این حال تا زمانی که بخشها در کنار هم قرار نگرفته باشند، تصویری از آنها نداشته باشیم و نوع تجهیزات انتقال مواد مشخص نباشد عملاً طرحریزی دقیق راهروها ممکن نیست. با کلیک روی این قسمت میتوانید به اطلاعات بیشتری در مورد راهروها دسترسی داشته باشید.
ملاحظات مربوط به حملونقل مواد
کمی بالاتر از ضرورت هماهنگی سیستم حملونقل داخلی کارخانه با بیرون گفتیم اما ملاحظات دیگری هم وجود دارد که باید در نظر بگیریم. در مراحل ابتدایی طرحریزی که تجسمی از ارتباط بخشها نداریم، تصمیمگیری دقیق در مورد سیستم انتقال مواد دشوار است. اما پس از تهیه دیاگرام ارتباط فضا راحتتر میتوانیم ارتباط بخشها را بررسی کنیم. مثلاً میتوانیم مواد را مستقیماً بین آنها منتقل کنیم، محلی داشته باشیم که مواد ابتدا به آن منتقل شوند و از آن مکان به سایر بخشها منتقل شوند، یا مسیرهای خاصی برای انتقال مواد بین بخشها در نظر بگیریم. بدیهی است که هر کدام از این انتخابها روی طرح اثر میگذارند.
در مجموعهی جریان مواد گقتیم باید برآورد مناسبی از شدت جریان مواد بین بخشهای مختلف داشته باشیم، زیرا مبنای ما برای تعیین وابستگی بخشها است. اما در ابتدای طرحریزی هنوز فضای مورد نیاز بخشها و فواصلشان مشخص نیست و نمیتوانیم هزینههای حملونقل را محاسبه کنیم. وقتی دیاگرام ارتباط فضا آماده میشود، با مشخص شدن فاصلهی واقعی بخشها میتوانیم هزینههای حملونقل را محاسبه کنیم و برآورد دقیقتری داشته باشیم. پس شاید متوجه شویم که تخمینهای قبلی درست نبوده و طرحمان را با مقادیر جدید اصلاح کنیم.
ملاحظات مربوط به سیستمهای متمرکز و غیرمتمرکز
در درس الگوهای جریان مواد گفتیم که سیستمهای انتقال مواد بین طبقات میتواند از نوع متمرکز یا غیرمتمرکز باشد، همچنین مشابه همین موضوع را در درس طرحریزی واحدهای اداری گفتیم که میتوانیم واحدهای اداری را در یک ناحیهی مشخص متمرکز کنیم یا آنها را بهصورت پراکنده در میان بخشهای عملیاتی مستقر کنیم. به همین شکل میتوانیم چند سلف سرویس یا بایگانی یا پارکینگ یا انبار مختلف برای بخشهای مختلف در نظر بگیریم (غیرمتمرکز) یا همهی آنها را در ناحیهی مشخصی کنار هم موقعیتدهی کنیم. تصمیمگیری در مورد متمرکز بودن یا نبودن سیستمهای موجود در کارخانه، علیالخصوص سیستمهای مربوط به انتقال مواد، ممکن است موجب شکلگیری چند طرح مختلف شود تا بعداً آنها را ارزیابی و بهترین حالت را انتخاب کنیم.
ملاحظات تأسیساتی و ساختمانی و اعمال نظر مدیران و کارشناسان
تصمیمگیری در مورد بسیاری از موضوعات ارتباطی با تخصص مهندسان حوزهی طرحریزی ندارد و برای تصمیمگیری در مورد آنها باید از نظرات متخصصین و مدیران مجموعه استفاده شود. اما این افراد معمولاً با ابزارهای طرحریزی آشنا نیستند و زمانی میتوانند مشارکت کنند که تصویری از ارتباط بخشها در قالب دیاگرام ارتباط فضا یا دیاگرام بلوکی به آنها ارائه شود. بنابراین بسیاری از نظرات تخصصی زمانی ارائه میشوند که طرحریزی جلو رفته و یک طرح اولیه ارائه شده است. اما بنا به نظرات سایر کارشناسان و مدیران، معمولاً لازم است طرح اولیه تغییر کند. مثلاً شاید معماران توضیح دهند که طرحمان با نظامنامهها سازگار نیست و از آن ایراد میگیرند، یا شاید محل ستونها باعث شود که طرح راهروها را عوض کنیم. همچنین شاید مدیران ترجیح دهند که فضای بزرگتری برای انبارها تعبیه شود، یا بخش کنترل کیفیت از سایر بخشهای اداری منفک باشد.
محدودیتهای طرح
با بررسی ملاحظاتی که گفتیم میتوانیم به طرح مطلوبتری دست پیدا کنیم. در بررسی هر کدام از ملاحظات، احتمالاً ایدهها و راهکارهای مختلفی به ذهنمان میرسد. اما محدودیتهایی برای اجرای ایدهها وجود دارد که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
۱- اجرای هر ایدهای به سرمایهگذاری نیاز دارد. حال آن که منابع مالی کارفرما محدود است. پس باید متناسب با منابع موجود، بهترین تصمیمها را بگیریم و گاه بعضی ایدههای خوب صرفاً به این علت قابل اجرا نخواهند بود.
۲- قوانین و استانداردهای موجود در خصوص ساختمانها، تأسیسات، حقوق کار، ایمنی و دفع ضایعات باعث میشوند خیلی از ایدهها قابل اجرا نباشند.
۳- سیاستهای مدیران کارخانه میتواند با بسیاری از ایدهها تعارض داشته باشند. مثلاً شاید محدودیتها یا استانداردهایی برای انبار کردن یا ورود و خروج مواد وجود داشته باشد یا کارفرما روی استفاده از بعضی تجهیزات تأکید کند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.