شما در حال خواندن پانزدهمین نوشته (نکات تجربی در مورد تولید (۱ تا ۷)) از مجموعهی نبض تولید هستید.
بسیار خوشحالم که روزبهروز افراد بیشتری به تولید علاقمند میشوند و کمی هم نگرانم چون بعضی از دوستان باورهای اشتباهی دارند و ممکن است وقت و سرمایهشان را در مسیر اشتباهی صرف کنند، به همین علت تصمیم گرفتم که ۲۱ نکتهی مهم را به صورت خلاصه و کوتاه و ساده با شما عزیزان به اشتراک بگذارم کهدر قالب سه نوشتهی هفتگی (نبض تولید) در اختیارتان قرار میگیرد.
نکتهی اول
نکتهی دوم
مراحل اخذ مجوز شاید دشوار به نظر برسد اما دشوارتر از تولید بدون مجوز نیست، لذا اگر در کارتان جدی هستید و میخواهید به نتیجه برسید حتما مجوز بگیرید.
نکتهی سوم
هرگز قبل از انتخاب نوع محصولات و ظرفیت تولید برای تهیهی زمین و سوله اقدام نکنید، چون اولاً ممکن است با نیازتان هماهنگ نباشد و دوماً شاید امکان اخذ مجوز برای کار مورد نظرتان را نداشته باشد.
نکتهی چهارم
منطق اقتضا میکند که مراقب داشتههای فعلیتان باشید و منابع درآمدی خود را قطع نکنید، اما به هر حال تولید یک کار پارهوقت نیست و نمیتواند شغل دوم باشد؛ در نتیجه اگر خودتان فرصت ندارید به دنبال شریکان و همکارانی باشید که این فرصت را داشته باشند و مدیریت کار را به عهده بگیرند.
نکتهی پنجم
بسیار تأکید میکنم که برای موفقیت در تولید باید بازارهای مورد نظرتان را بشناسید اما خوب است بدانید که اکثراً به این نکته بیتوجهی میکنند و سناریوی پرتکرار این است که وقتی با آنها در مورد شناخت بازار صحبت میکنم به نتایج جستوجوهای اینترنتی و نظرات چند فروشنده و دوست و آشنا استناد میکنند و معمولاً هم فرضیاتشان اشتباه از آب در میآید.
نکتهی ششم
اگر ایدههای سادهای به گوشتان میرسد که سرمایهی چندانی نمیخواهند و در سایتها و صفحات اجتماعی مطلب زیادی در موردشان نوشته شده است احتمالاً سودآور نیستند، وگرنه افراد زیادی در مقیاس کلان روی آنها سرمایهگذاری میکردند و نوبت به کارخانجات و کارگاههای کوچک نمیرسید؛ دنبال نیازهای واقعی مشتریان باشید.
نکتهی هفتم
خیلیها فکر میکنند که تولید یعنی داشتن خط تولید، در حالی که این مسأله کاملاً به ماهیت محصولات و ظرفیت تولیدتان بستگی دارد. خط تولید زمانی استفاده میشود که بخواهید تعداد محدودی محصول مشخص را در تیراژ بالا تولید کنید و اتفاقاً در این حالت استفاده از تجهیزات و ماشینآلات عمومی (مثل دستگاه تراش و فرز و تجهیزات CNC) صرفهی اقتصادی ندارد و امکان رقابت را از شما میگیرد، اما اگر میخواهید محصولات متنوعی را در تیراژ پایین تولید کنید عملاً استفاده از خط تولید توجیه مهندسی ندارد.
انشالله در هفتهی آینده نکات هشتم تا چهاردهم را با شما عزیزان به اشتراک میگذارم.
چند سالی است که بیشتر ساعات عمرم با روایت از تولید میگذرد و زمان کمتری برای حرفهای دیگر میماند. نبض تولید را بهانه کردهام برای نوشتن از حرفهایی که معمولاً ناگفته میمانند. ارادتمندتان، میلاد اسمعیلی.