شما در حال خواندن پنجاه و هفتمین نوشته (مطالعات توجیه‌پذیری، فرمالیته یا ضروری؟) از مجموعه‌ی نبض تولید هستید.

مطالعات توجیه‌پذیری،‌فرمالیته یا ضروری؟
در فاصله‌ی میان شهرهای بابلسر و فریدون‌کنار، فروشگاه‌های زیادی به چشم می‌خورند. هر از چند گاهی که به این منطقه مسافرت می‌کنم، متوجه می‌شوم که تعدادی از فروشگاه‌های قبلی برچیده و فروشگاه‌های جدید جایگزین شده‌اند. به نظر می‌رسد که عملکرد موفق تعدادی از فروشگاه‌های این منطقه، دیگران را به الگوبرداری ترغیب کرده است. اما چرا موفقیت آن‌ها برای خیلی‌های دیگر تکرار نمی‌شود؟
در پاسخ به این سوال، موضوعات مختلفی قابل طرح است؛ اما یکی از مهم‌ترین آن‌ها بی‌توجهی به مطالعات توجیه‌پذیری است. این بی‌توجهی در تمامی حوزه‌های سرمایه‌گذاری دیده می‌شود، اما کوتاه بودن دیوار ورود به صنعت خرده‌فروشی و حضور نمونه‌های موفق در آن، سرمایه‌گذاران بیشتری را به دام می‌اندازد.
سرمایه‌گذاران قبل از تاسیس بنگاه اقتصادی، در مورد بازار و جوانب فنی و اقتصادی طرح تحقیق می‌کنند تا اگر اجرای آن توجیه‌پذیر نیست، سرمایه‌شان را در کار دیگری هزینه کنند و اگر توجیه‌پذیر است، به نقشه‌ راه شفاف‌تری دسترسی داشته باشند. یکی از دلایلی که سرمایه‌گذاران را به چنین مطالعاتی سوق می‌دهد، نگرانی از خطرات سرمایه‌گذاری است. اما در شرایطی که تعدادی از بنگاه‌های مشابه، عملکرد موفقی را به نمایش گذاشته‌اند، از نگرانی سرمایه‌گذاران کاسته می‌شود و نیاز کمتری به مطالعات مقدماتی احساس می‌کنند. به تعبیری، در این شرایط بخشی از سرمایه‌گذاران «نشانه‌گیری دقیق» را کنار می‌گذارند و تیری در تاریکی پرتاب می‌کنند.
در مورد منطقه‌ی موضوع یادداشت، همین شرایط گول‌زننده بر صنعت خرده‌فروشی آن حاکم شده است. در توصیف این شرایط، اولاً حضور چند فروشگاه موفق بر طبل سودآوری و جذابیت این صنعت می‌کوبد و دوماً، کوتاه بودن دیوار ورود و پیچیده نبودن تاسیس فروشگاه، سرمایه‌گذاران کم‌تجربه‌ی زیادی را روانه‌ی این صنعت می‌کند. افراد کم‌تجربه، خطرات سرمایه‌گذاری را به چشم ندیده‌اند و تمایل کمتری به اصول و مقدمات کار نشان می‌دهند‌. در نتیجه «ورود بی‌مطالعه» به این صنعت زیاد اتفاق می‌افتد و یکی از آثار آن، افزایش نرخ تعطیلی فروشگاه‌ها و ناکامی سرمایه‌گذاران است.
جاذبه‌ی توریستی این منطقه در حال رشد است و پیش‌بینی سرمایه‌گذاران در مورد ظرفیت‌های صنعت خرده‌فروشی آن درست است؛ اما بی‌توجهی به مقدمات سرمایه‌گذاری باعث می‌شود که توفیق کمتری در بهره‌برداری از آن داشته باشند. مطالعات توجیه‌پذیری، چراغ راه سرمایه‌گذاران هستند و با بی‌توجهی به آن‌ها نکات زیادی نادیده گرفته می‌شوند که در ادامه به چند نمونه اشاره می‌کنم.
معمولاً در مناطق توریستی، تقاضای زیادی برای پوشاک زنانه و رستوران و کافی‌شاپ وجود دارد، اما این یک اظهار نظر کلی است و باید دید که مشتریان دقیقا چه کالاها و خدماتی را ارزشمند می‌دانند‌. منظور از «مشتریان» افرادی هستند که منافع‌شان با خرید کالا یا خدمات از فروشگاه‌های این منطقه تامین می‌شود. در این منطقه، شاید مشتریان «لوکس بودن» کالا را مهم‌تر از «ارزان بودن» بدانند، یا از برندهایی استقبال کنند که در بازارهای دیگر از آن‌ها استقبال نمی‌شود. زمانی می‌توانیم در مورد نوع کالا و خدمات و شیوه‌ی ارائه‌ی آن‌ها تصمیم‌ بگیریم که بازار این منطقه را بشناسیم. این شناخت می‌تواند از تجربیات کاری موثر در فروشگاه‌های این منطقه حاصل شود و در نبود آن، مطالعات بازار به کمک‌مان می‌آیند.
رشد و توسعه‌ی بنگاه‌های اقتصادی، وابسته به صرف زمان و هزینه است. بدون بررسی اقتصادی، تخمین درستی در مورد هزینه‌ها و مدت انتظار برای تحقق اهداف مالی وجود ندارد. از میان آن‌هایی که بی‌مطالعه سرمایه‌گذاری می‌کنند، گروهی در میانه‌ی راه می‌فهمند که هزینه‌ها بیشتر از آن چیزی است که تصور می‌کردند و منابع‌شان برای ادامه دادن کافی نیست.‌ همچنین بعضی‌ها با این که به منابع مالی دسترسی دارند، با بی‌اطلاعی از زمان منطقی انتظار و محقق نشدن اهداف‌شان در کوتاه مدت به کارشان زودتر از موعد خاتمه می‌دهند. این در حالی است که محاسبه‌ی هزینه‌های تاسیس یک فروشگاه موفق، یا کسب اطلاع از هماهنگی انتظارات‌ سرمایه‌گذاران با واقعیت‌های موجود، به حضور واقعی در صنعت نیاز ندارد و با روش‌های آماری قابل پیش‌بینی است.
فروشگاهی که با تقلید از شکل «کنونی» یک فروشگاه‌ موفق به وجود می‌آید، بعید است با شرایط «آینده» هماهنگ باشد. آن چه امروز در کسب‌وکارها می‌بینیم، حاصل پیش‌بینی‌ها و تصمیم‌های صاحبان‌شان در گذشته است و هماهنگی لازم با شرایط آینده را ندارد. این در حالی است که سلایق مشتریان، وضعیت رقیبان، نرخ تورم، شرایط تامین مواد اولیه، مقررات مالیاتی و بسیاری از موضوعات دیگر همواره تغییر می‌کنند و بنگاه‌های اقتصادی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. الگوبرداری به معنای نادیده گرفتن این تغییرات نیست و لازمه‌ی پیش‌بینی، مطالعه‌ی صنعت و محیط کلان است.‌ به عنوان مثال، قبل از دوران کرونا، مردم حساسیت کمتری نسبت به تراکم جمعیت در رستوران‌ها نشان می‌دادند و اگر کسی از «فضای دوستانه و شلوغ» رستوران‌های موفق الگوبرداری می‌کرد، با سلیقه‌ی جدید مشتریان هماهنگ نبود. همچنین قبلاً که سخت‌گیری زیادی در مورد واردات پوشاک خارجی وجود نداشت، خیلی از فروشگاه‌های منطقه با تمرکز روی یک برند خاص به سود زیادی می‌رسیدند. اما حالا که تامین محصولات دشوار است، شاید تاسیس فروشگاه‌های مولتی‌برند منطقی‌تر باشد.
هدفم از ارائه‌ی این نمونه‌ها، تاکید بر این واقعیت است که با وجود عدم قطعیت حاکم بر تصمیم‌گیری، جمع‌آوری اطلاعات و تحقیقات اولیه می‌توانند واقعیت‌های زیادی را آشکار کنند. احتمالاً شنیده‌اید که کارآفرین نباید هراسی از شکست داشته باشد، اما این توصیه به معنای انجام اشتباهات آشکار نیست. خطر کردن زمانی توجیه‌پذیر است که بر پایه‌ی منطق باشد و منطق حکم می‌کند که تا حد امکان جوانب را بسنجیم.

چند سالی است که بیشتر ساعات عمرم با روایت از تولید می‌گذرد و زمان کم‌تری برای حرف‌های دیگر می‌ماند. نبض تولید را بهانه کرده‌ام برای نوشتن از حرف‌هایی که معمولاً ناگفته می‌مانند. ارادتمندتان، میلاد اسمعیلی.

شمارهعنوان
نوشته‌ی هفتاد و دومهنر زنبور شدن
نوشته‌ی هفتاد و یکممشغله‌های بیهوده و حل مساله
نوشته‌ی هفتادمفرض‌های من افکارم را می‌سازند
نوشته‌ی شصت‌ونهمامروز می‌گذرد، اما هدف اصلی پابرجاست
نوشته‌ی شصت‌وهشتممی‌توانیم پازل را خودمان تکمیل کنیم
نوشته‌ی شصت‌وهفتمچرا مطالب حقوقی را سخت می‌نویسند؟
نوشته‌ی شصت‌وششمببخشید! ایده شما جواب نمی‌دهد
نوشته‌ی شصت‌وپنجممقاومت می‌کنیم، صبر ایوب داریم
نوشته‌ی شصت‌وچهارمبوی کتاب یا کیفیت دیجیتال؟
نوشته‌ی شصت‌وسومدر مشاوره تولید چه خدماتی ارائه می‌شود؟
نوشته‌ی شصت‌ودومچرا از اشتباهات خود درس نمی‌گیریم؟
نوشته‌ی شصت‌ویکمگاهی پیشگیری از مسأله مهم‌تر از حل مساله است
نوشته‌ی شصتمچند ساعت کار مناسب است؟
نوشته‌ی پنجاه‌ونهمتبریک عید و برنامه‌های سال 1402
نوشته‌ی پنجاه‌وهشتمدستاوردهای کوچک، ساختمان موفقیت را می‌سازند
نوشته‌ی پنجاه‌وهفتممطالعات توجیه‌پذیری، فرمالیته یا ضروری؟
نوشته‌ی پنجاه‌وششمنگران و کارآفرین، هیچ کاره و همه کاره
نوشته‌ی پنجاه‌وپنجمملاحظاتی برای تعریف مساله و بنا نهادن خِشت اول
نوشته‌ی پنجاه‌وچهارمآیا خودروسازان داخلی می‌توانند با خارجی‌ها رقابت کنند؟
نوشته‌ی پنجاه‌وسومویکی‌تولید رایگان شد تا به فکر اختراع چرخ نباشند
نوشته‌ی پنجاه‌ودومآیا همه چیز به هم ربط دارد؟
نوشته‌ی پنجاه‌ویکمکارمان هر چه باشد، از آن خرده می‌گیرند
نوشته‌ی پنجاهمآیا بدون دیگران هم می‌توانیم؟
نوشته‌ی چهل‌ونهمرشدمان قشنگ اما دردناک است
نوشته‌ی چهل‌وهشتمحل مسائل پیچیده با ساده‌ترین راهکارها
نوشته‌ی چهل‌وهفتمباید صبور بمانیم تا بهار برسد
نوشته‌ی چهل‌وششمجایگاه اجتماعی و اصل برابری
نوشته‌ی چهل‌وپنجمامروز نبض تولید یک ساله شد
نوشته‌ی چهل‌وچهارمشهرزادی می‌خواهیم برای هزار و یک شب تولید
نوشته‌ی چهل‌وسومنیازها و انگیزه‌های کارآفرینی بر اساس مدل مازلو
نوشته‌ی چهل‌ودومآمده بودند شکارچی باشند
نوشته‌ی چهل‌ویکمخودت را دوست داشته باش
نوشته‌ی چهلمدوست دارند شبیه آن کسب و کار موفق باشند
نوشته‌ی سی‌ و نهمبهترین زمان کارآفرینی، چند سالگی است؟
نوشته‌ی سی‌ و هشتمبا علاقه شروع کن، منطق باشد برای بعد
نوشته‌ی سی‌ و هفتماز کافه‌هایشان یاد بگیریم
نوشته‌ی سی‌ و ششمبا چند قطره باران سیل نمی‌آید؟
نوشته‌ی سی‌ و چهارماز نو شروع می‌شود، مگر از نو شروع کنی
نوشته‌ی سی‌ و سومقهرمان کدام داستان ماندگار اهل سازش بوده است؟
نوشته‌ی سی‌ و دومهمه چیز با هم نمی‌شود
نوشته‌ی سی‌ و یکمتندی می‌کنم، آرام می‌گیری
نوشته‌ی سی‌اممدت‌ها استراحت نکرده بود
نوشته‌ی بیست و نهمققنوس در راه است
نوشته‌ی بیست و هشتمآشغال‌ها را دور بریزید و دور بزنید
نوشته‌ی بیست و هفتمساختن، زمین خالی می‌خواهد
نوشته‌ی بیست و ششمپنج ایده برای ارائه خدمات مهندسی در اینترنت
نوشته‌ی بیست و پنجمیادگار امروز برای کافه‌نشینی آینده
نوشته‌ی بیست و چهارممشاوره‌ی مصلحتی
نوشته‌ی بیست و سومقهرمانان غیرخاکی
نوشته‌ی بیست و دومموفقیت با آموزش موفقیت
نوشته‌ی بیست و یکممهندسان واقعی را بشناسیم
نوشته‌ی بیستماسیر جزئیات نشویم تا به اصل برسیم
نوشته‌ی هجدهمایستاده تشویق کنید
نوشته‌ی هفدهمنکاتی در مورد تولید (3)
نوشته‌ی شانزدهمنکاتی در مورد تولید (2)
نوشته‌ی پانزدهمنکاتی در مورد تولید (1)
نوشته‌ی چهاردهمکمی آن‌طرف‌تر از دغدغه‌هایمان
نوشته‌ی سیزدهمنبوغ دیوانگان
نوشته‌ی دوازدهماز غروب نترس تا طلوع کنی
نوشته‌ی یازدهمچرا نمی‌گذارند پرواز کنم؟
نوشته‌ی دهمخوب باشید، ممنونم.
نوشته‌ی نهمپس با آسانی دشواری است
نوشته‌ی هشتمهمین لحظات را زندگی کنیم
نوشته‌ی هفتممسیر دیگران ما را به مقصد نمی‌رساند
نوشته‌ی ششمارزشمندیم و تمام
نوشته‌ی پنجمگاهی پایین آمدن سخت‌تر است
نوشته‌ی چهارمکدام عاشقی انقدر چشم‌پوشی می‌کند؟
نوشته‌ی سومرام نمی‌شود که نمی‌شود
نوشته‌ی دومپیاده‌ای؟ من هم مثل تو
نوشته‌ی اولبهانه نگیر، تولید کن

 بازگشت به صفحه نخست