شما در حال خواندن نوزدهمین یادداشت (به جای تخریب عمارت دیگران، خانه بسازیم) از مجموعهی نبض تولید هستید.
در روزهای اخیر، انتشار تصویر قبض برق عمارت ستاره سابق فوتبال ایران، بحثهای گستردهای را در فضای مجازی و رسانهها برانگیخت. این قبض که مصرف برقی بسیار بالاتر از میانگین را نشان میداد، در کنار اظهارنظر ایشان درباره وضعیت برق کشور، واکنشهای متفاوت و گاه متضادی را در پی داشت. به نظر من، این رویداد فرصتی است تا از زوایای مختلف به موضوع نگاه کنیم و درباره برخی چالشهای اجتماعی و اقتصادی جامعهمان تأمل کنیم.
نخست، مسئله ثروت و نابرابری اقتصادی را در نظر بگیریم. برخی منتقدان، این فوتبالیست را به دلیل داشتن چنین عمارتی مورد انتقاد قرار دادند. اما آیا این رویکرد منطقی است؟ به نظر من، اگر فردی از راه قانونی و با تلاش خود به موفقیت مالی دست یافته، نباید مورد سرزنش قرار گیرد. این ورزشکار سالها در سطح بالای فوتبال فعالیت کرده و درآمد قابل توجهی کسب کرده است. البته، این به معنای نادیده گرفتن مسئله نابرابری اقتصادی در جامعه نیست. ما باید به دنبال راهکارهایی برای کاهش شکاف طبقاتی باشیم، اما این امر نباید از طریق حمله به افراد موفق صورت گیرد.
دوم، موضوع حق اظهارنظر و انتقاد اجتماعی مطرح است. برخی معتقد بودند که فردی با مصرف برق بالا حق انتقاد از وضعیت برق کشور را ندارد. من با این دیدگاه مخالفم. مشکلات زیرساختی مانند قطعی برق، همه اقشار جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد و هر شهروندی، فارغ از میزان مصرفش، حق دارد نسبت به آن اظهارنظر کند. حتی میتوان استدلال کرد که افراد با مصرف بالاتر، به دلیل تجربه مستقیمتر مشکلات، میتوانند دیدگاههای ارزشمندی ارائه دهند.
سوم، مسئله مصرف انرژی و مسئولیتپذیری فردی و اجتماعی را باید مورد توجه قرار داد. بدون شک، مصرف بالای انرژی در خانههای بزرگ چالشی جدی است. اما به جای متهم کردن افراد، بهتر است به دنبال راهکارهای سیستمی باشیم. مثلاً، تشویق به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، اعمال سیاستهای قیمتگذاری هوشمند، و ارتقای استانداردهای ساختمانسازی میتواند مؤثرتر باشد. همچنین، افراد ثروتمند میتوانند با سرمایهگذاری در فناوریهای سبز، الگویی برای دیگران باشند.
چهارم، نحوه واکنش جامعه به این موضوع، نشاندهنده برخی چالشهای فرهنگی و اجتماعی ماست. تلاش برای تخریب افراد موفق، نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه میتواند به روحیه جمعی و انگیزه پیشرفت در جامعه آسیب برساند. ما باید یاد بگیریم که به جای تمرکز بر زندگی شخصی دیگران، بر بهبود شرایط خود و جامعه تمرکز کنیم.
پنجم، این ماجرا نشان داد که چگونه یک موضوع به ظاهر ساده میتواند به بحثی گسترده درباره ارزشهای اجتماعی، اخلاق، و سیاستهای اقتصادی تبدیل شود. این نشاندهنده پیچیدگی جامعه ما و نیاز به گفتگوهای عمیقتر درباره مسائل اساسی است.
در نهایت، من معتقدم که این رویداد، فرصتی برای بازاندیشی در نحوه برخورد ما با مسائل اجتماعی است. به جای قضاوتهای عجولانه و حملههای شخصی، بهتر است به دنبال راهحلهای سیستمی و سازنده باشیم. ما نیاز به گفتگوی منطقی، همدلی بیشتر، و تلاش جمعی برای حل مشکلات داریم. تنها از این طریق میتوانیم به سمت جامعهای عادلانهتر و پیشرفتهتر حرکت کنیم.
در گذر زمان، تلاش میکنم روایتگر تولید باشم؛ قلمم را با ناگفتهها آشنا کردهام تا شاید بتوانم از دل صنعت، داستانهای کمتر شنیده شده را بازگو کنم. اینجا میلاد اسمعیلی، در تلاش برای روایت لحظههای پیوند صنعت و انسان.