شما در حال خواندن سیوپنجمین یادداشت (نقش بانوان در صنعت و مهندسی) از مجموعهی نبض تولید هستید.
در یک روز بارانی پاییزی، در کارگاه ماشینکاری دانشکده مهندسی، درسی آموختم که هیچ کتاب درسی نمیتوانست به من بیاموزد. در آن روزها، مانند بسیاری از همدورهایهایم، با پیشداوری، دنیای مهندسی و صنعت را قلمرویی مردانه میپنداشتم. حضور اندک دختران در رشتههای فنی برایمان عادی بود و حتی گاهی در جمعهای دوستانه، با لحنی متکبرانه میگفتیم “خانمها که ساخت و تولید نمیخوانند”.
در ترم اول کارشناسی، سرنوشت مرا در گروهی قرار داد که اکثر اعضایش را دختران تشکیل میدادند. آن روز، وقتی با غرور وارد کارگاه شدم، تصور میکردم که تکرار توضیحات استاد صرفاً برای رعایت حال دخترهاست. باور داشتم که ما پسرها ذاتاً با فن و مهندسی به دنیا آمدهایم و نیازی به این همه توضیح نداریم.
صدای باران روی سقف شیروانی کارگاه طنینانداز بود. یکی پس از دیگری، دختران کلاس با مهارت و دقتی تحسینبرانگیز، قطعات ماشینکاری شدهشان را تحویل میدادند و تشویق استاد را دریافت میکردند. اما من، با تمام ادعاهایم، در ساخت یک قطعه ساده درمانده بودم. قطعه را چند بار اشتباه بستم و پرتاب شد، ابزار شکستم و در تنظیم سرعت دستگاه ناتوان بودم.
این تجربه، نقطه آغازی شد برای تغییر نگاهم به توانمندیهای فنی و جنسیت. امروز، پس از سالها فعالیت در صنعت، میبینم که آن درس ساده چقدر عمیق بوده است. در مقام موسس ویکیتولید، با آماری روبرو شدهام که روایتگر واقعیتی انکارناپذیر است: چهل درصد کاربران و بیش از نیمی از حامیان مالی سایت را زنان تشکیل میدهند.
این ارقام تنها عدد نیستند و مرا به تأمل عمیقی واداشتهاند. چرا زنان با وجود استعداد و علاقهشان، کمتر به سمت رشتههای فنی میروند؟ شاید پاسخ در همان پیشداوریهای اجتماعی نهفته باشد؛ همان باورهایی که روزی مرا در کارگاه دانشکده به اشتباه انداخت. اما استعداد و علاقه به صنعت، مرزبندی جنسیتی نمیشناسد. در دنیای امروز، موفقیتهای چشمگیر زنان در عرصههای مهندسی و تولید، دیگر استثنا نیست. از طراحی پیچیدهترین قطعات هواپیما تا مدیریت خطوط تولید خودروسازیهای بزرگ، زنان مهندس نقشی کلیدی ایفا میکنند.
با این حال، راه درازی در پیش است. کلیشههای جنسیتی، گرچه کمرنگتر شدهاند، اما همچنان مانعی بر سر راه پیشرفت هستند. مشاهدات ما نشان میدهد که به ندرت بانوان به عنوان مدیران ارشد سازمانهای بزرگ انتخاب میشوند. یا در جلسات سرمایهگذاری، وقتی یک خانم مهندس طرح تولیدی خود را ارائه میدهد، با تردیدهای بیشتری روبرو میشود. حتی در مصاحبههای استخدامی، گاه شاهد این پیشفرض نادرست هستیم که مردان در موقعیتهای فنی و مدیریتی عملکرد بهتری خواهند داشت. این نوع تصورات در لایههای مختلف صنعت دیده میشود. از کارخانههای کوچک که ترجیح میدهند سرپرست خط تولید مرد باشد، تا شرکتهای بزرگی که در ارتقای شغلی، ناخودآگاه مردان را در اولویت قرار میدهند.
اما در دنیای امروز، موفقیتهای چشمگیر زنان در عرصههای مهندسی و تولید، دیگر استثنا نیست. از طراحی پیچیدهترین قطعات هواپیما تا مدیریت خطوط تولید خودروسازیهای بزرگ، زنان مهندس نقشی کلیدی ایفا میکنند. حضور خانمها در محیط صنعتی، فراتر از یک مساله اخلاقی، یک ضرورت مدیریتی است. در دنیای پیچیده امروز، موفقیت سازمانها در گرو بهرهگیری از دیدگاههای متنوع و راهحلهای خلاقانه است. تفاوتهای ذاتی در نگرش و رویکرد زنان و مردان میتواند به غنای تصمیمگیریها بیفزاید.
آینده صنعت متعلق به همه کسانی است که با شایستگی و تخصص خود، مرزهای نوآوری را جابجا میکنند، فارغ از جنسیتشان. در عصری که فناوری با سرعتی سرسامآور پیش میرود، موفقیت از آنِ سازمانهایی خواهد بود که از تمام ظرفیتهای انسانی خود بهره میبرند. شاید زمان آن رسیده که به جای تمرکز بر جنسیت، بر توانمندیها تمرکز کنیم و به جای پرسیدن «زن یا مرد؟»، بپرسیم «چقدر خلاق و کارآمد؟». این تغییر نگرش، کلید ورود به عصر جدیدی از نوآوری و پیشرفت در صنعت خواهد بود.
در گذر زمان، تلاش میکنم روایتگر تولید باشم؛ قلمم را با ناگفتهها آشنا کردهام تا شاید بتوانم از دل صنعت، داستانهای کمتر شنیده شده را بازگو کنم. اینجا میلاد اسمعیلی، در تلاش برای روایت لحظههای پیوند صنعت و انسان.