شما در حال خواندن شانزدهمین نوشته (نکات تجربی در مورد تولید (۸ تا ۱۴)) از مجموعهی نبض تولید هستید.
قرار بود که ۲۱ نکتهی مهم در حوزهی تولید را خلاصهوار خدمتتان ارائه کنم که در هفتهی گذشته نکات اول تا هفتم را بررسی کردم و در این نوشته به هفت نکتهی تجربی دیگر اشاره میکنم. این نکات مواردی هستند که به نظرم برای عموم علاقمندان تولید ضروری هستند و در این سالها بخش زیادی از سوالات مخاطبان در محور همین نکات بوده است. در آخر پبشنهاد میکنم که اگر نکات اول تا هفتم را نخواندهاید، ابتدا مروری بر آنها داشته باشید و بعداً این نوشته را بخوانید.
نکتهی هشتم
برای فعالیت در حوزهی تولید الزاماً نیازی به ثبت شرکت نیست بلکه میتوانید بهصورت انفرادی و با شخصیت حقیقی خودتان برای تاسیس و بهرهبرداری از یک واحد تولیدی مجوز بگیرید. شرکت همانطور که از عنوانش مشخص است زمانی به کار میآید که کارتان شریکی باشد چون در این حالت لازم است که منافع و مسئولیتها به درستی میان شرکا تقسیم شود و شخصیت واحدی در ارتباط با تامینکنندگان و مشتریان و متولیان داشته باشید، پس اگر قرار به شراکت است ابتدا شخصیت حقوقی خود را در قالب شرکت (هر نوع شرکتی که با نیازهایتان هماهنگ باشد) ایجاد کنید و در مرحلهی بعدی برای آن مجوزهای لازم (مثل جواز و پروانه) را اخذ کنید.
نکتهی نهم
حسب تجربه توصیه میکنم که هیچ وقت تمام سرمایهی واحدهای متوسط یا بزرگ تولیدی را شخصاً تامین نکنید مگر اینکه سود آن کاملا قطعیت داشته باشد (که این فرض بسیار نادر است) چون معمولا تا زمانی که یک واحد تولیدی به مرحلهی رشد برسد، سهم هزینهها بسیار بیشتر از سود احتمالی است و اگر سرمایه به صورت مشارکتی باشد، مقاومت بیشتری برای عبور از موانع خواهید داشت و سطح ریسک کاهش میابد.
هر چند اختلاف شرکا و کنار کشیدن آنها یا واگذاری سهام (در شرکتهایی که سهامی عام نیستند) خود یکی از عوامل مهم در شکست کسبوکارهاست اما این مساله را تا حدی میتوانید با انتخاب یک شرکت مناسب (مسئولیت محدود و سهامی خاص و امثالهم) و تدوین یک اساسنامهی حساب شده کنترل کنید.
نکتهی دهم
از خرید ماشینآلات گرانقیمتی که قطعات مصرفی آنها به سختی تامین میشود خودداری کنید مگر اینکه دانش فنی ساختشان را بدانید و بتوانید در صورت نیاز آنها را با هزینهی منطقی تولید کنید یا تا حد امکان تامین آنها از کشورهای دیگر آسان باشد و تحت تاثیر عوامل سیاسی و اقتصادی قرار نگیرد.
البته انتخاب ماشینآلات ملاحظات زیادی دارد که در درسهای ویکیتولید مفصل بررسی کردیم اما از آنجایی که این روزها علاقه به تولید و بازار خرید و فروش ماشینآلات دست دوم رونق قرار گرفته است، این نکته بیش از سایر موارد موضوعیت دارد.
نکتهی یازدهم
به ضوابط ایمنی توجه داشته باشید چون اگر خدایی ناکرده حادثهای رخ دهد و قصور از شما باشد، مسئولیت مدنی و جبران خسارات با کارفرما است و علاوه بر این اگر بازرسان کار احتمال بروز حادثه را پیشبینی کنند ممکن است باعث تعطیلی موقت تمام یا بخشی از واحد تولیدی شود (تا زمانی که مشکل را برطرف کنید) که در این حالت تمام هزینههای توقف تولید و پرداخت دستمزد کارگران (با اینکه کارگاه تعطیل است) با کارفرمای محترم (شما) خواهد بود؛ لذا از همان ابتدا آییننامههای حفاظت فنی و بهداشت و سایر استانداردها را در نظر داشته باشید تا نیازی به دوبارهکاری نباشد.
نکتهی دوازدهم
قبل از شروع کار به ارزیابی اقتصادی نیاز است تا اطمینان حاصل کنید که برنامههایتان برای تامین سرمایهی مورد نیاز در مراحل مختلف کارایی دارد (مثلا از طریق سرمایهی شرکا یا وام یا پذیرهنویسی سهام یا اوراق مشارکت یا پیشفروش محصولات یا سایر منابع) اما نکتهای که بسیاری از آن غافل میشوند، سرمایهی در گردش مورد نیاز (خرید مواد اولیه و دستمزد کارگران و امثالهم) است که معمولاً برای یک سال در نظر گرفته میشود اما تجربه نشان میدهد که معمولا کافی نیست؛ پرداختن به این موضوع فراتر از چهارچوب این نوشته است اما روی این نکته تاکید میکنم که ارزیابی اقتصادی را جدی بگیرید و آن را به یک تحلیلگیر کاربلد بسپارید وگرنه شاید به مرحلهی بهرهبرداری نرسید و سرمایهتان و منابعی که در نظر گرفتهاید پاسخگوی نبازهای واقعی کسبوکارتان نباشد.
نکتهی سیزدهم
اگر یک متخصص با اطمینان میگوید که طرحتان توجیهپذیر نیست الزاما نظراتش درست نیست و شاید با همان طرح به خواستههایتان برسید اما شانس چنین رویدادی اندک است، پس اگر خوششانس هستید و مشاوران با تجریه و دلسوزی دارید، تلاش کنید که هیجانات شروع کار بر شما غالب نشود و نظراتشان را به گوش جان بسپارید تا ایدهتان به یک طرح کاربردی تبدیل شود نه اینکه آنقدر به مشاوران مختلف مراجعه کنید تا بالاخره ایدهتان را تایید کنند. به یاد داشته باشید که در دنیای واقعی، منطق و دانش و تجربه سادهترین راههای موفقیت هستند و ریسک بسیار کمتری دارند.
نکتهی چهاردهم
حتماً و حتماً و حتماً فرایند تولید محصولتان را به خوبی بشناسید چون ماشینآلات و طرح کارگاه بر اساس آن تعیین میشود و اگر مناسب نباشد، هزینهی تولیدتان آنقدر زیاد میشود که به سود مناسب نمیرسید. به عبارت دیگر هر محصول میتواند با بینهایت روش مختلف تولید شود و اگر یک روش تولید را یاد گرفتید به این معنا نیست که برای شما کارایی دارد و با همان به سود میرسید بلکه منطق حکم میکند تا قبل از هرگونه سرمایهگذاری ابتدا فرایند را با کمک مهندسان با تجربه ارزیابی کنید؛ به صورت تجربی بهتر است که طراحی محصول و فرایند تولید آن به موازات همدیگر انجام شود (با در نظر گرفتن اطلاعات بازاریابی) و نهایتاً همهی آنها مورد تایید مهندسان صنایع قرار بگیرد تا از اجرایی بودن طرح اطمینان حاصل کنید.
چند سالی است که بیشتر ساعات عمرم با روایت از تولید میگذرد و زمان کمتری برای حرفهای دیگر میماند. نبض تولید را بهانه کردهام برای نوشتن از حرفهایی که معمولاً ناگفته میمانند. ارادتمندتان، میلاد اسمعیلی.