شما در حال خواندن شصت و چهارمین نوشته (بوی کتاب یا کیفیت دیجیتال؟) از مجموعهی نبض تولید هستید.
فقط «بعضی افراد» میدانند که صدای ورق زدن برگههای کتاب و مدادی که زیر جملات مهم خط میکشد، بوی کاغذ، حاشیهنویسی و نازک شدن تدریجی برگهها تا چه اندازه لذتبخش است. اگر چنین لذتهایی را تجربه کرده باشیم، شاید حس خوبی به محتوای دیجیتال نداشته باشیم. اما در حال حاضر، بخش مهمی از اطلاعات در قالبهای دیجیتال عرضه میشوند و امکانات ویژهای برای مطالعه و پردازش آنها پیشبینی شده است که نمیتوانیم به سادگی از آنها چشمپوشی کنیم.
علیرغم این که شخصاً در گذشته، تعصب زیادی روی آثار چاپی داشتهام، در سالهای اخیر به این باور رسیدهام که ابزارهای دیجیتال بستر بهتری برای انتقال اطلاعات هستند. تأسیس ویکیتولید نیز مؤید همبن باور است، چرا که محتویات آن فقط در بستر دیجیتال عرضه شده و عموماً با کمک منابع دیجیتال تألیف میشوند. اما سوای سلایق شخصی، در ادامه برخی از مهمترین نقاط قوت و ضعف محتویات الکترونیکی و چاپی را مقایسه میکنم تا موضعگیری دقیقتری نسبت به آنها داشته باشیم.
۱- محتوای ضعیف همه جا هست، اما در فضای دیجیتال بیشتر است
بخشی از تالیفات چاپی، علیالخصوص مقالات و کتابها به صورت دیجیتال نیز عرضه میشوند؛ اما در مورد محتویاتی که فقط در یک بستر ارائه میشوند، کیفیت تالیفات چاپی به طور میانگین بالاتر از آثار دیجیتال است. در فضای دیجیتال، بسیاری از سختگیریها و تشریفات رایج وجود ندارند و هزینههای انتشار پایینتر است، بنابراین غیرمتخصصان نیز میتوانند نوشتههای خود را در یک وبسایت، وبلاگ یا صفحهی اجتماعی به اشتراک بگذارند. این سهولت باعث میشود که بسیاری از اطلاعات ارائه شده در فضای مجازی فاقد اعتبار و کیفیت کافی باشند.
از طرفی، بخش زیادی از محتویات ارائه شده در بستر دیجیتال جنبهی تبلیغاتی دارند و شناسایی آنها -از مطالب غیرتبلیغاتی- دشوار است. مثلاً شاید دیده باشید که بعضی شرکتهای دارویی با بزرگنمایی کردن در مورد خطرات یک بیماری یا اثربخشی داروهای خود، تلاش میکنند تا میزان فروش خود را افزایش دهند. همچنین بسیاری از مصاحبهها، گزارشها و مقالات ظاهراً بیطرفانه با اهداف تبلیغاتی و در ازای دریافت پول عرضه میشوند. چنین مطالبی در رسانههای چاپی نیز به چشم میخورند، اما نظارت بیشتر نهادهای ذیصلاح – مثل وزارت فرهنگ و ارشاد- موجب میشود که سختگیری بیشتری نسبت به انتشار مطالب غیرواقعی در آنها وجود داشته باشند.
موضوع دیگر، ضرورت بهینهسازی محتوای ارائه شده در فضای دیجیتال با موتورهای جستجوگر است. برای این که مطلبی بتواند در صفحات اول گوگل با در چتهای هوش مصنوعی نمایش داده شود، باید ملاحظاتی رعایت شود که روی کیفیت تاثیر میگذارند. بخشی از این ملاحظات همچون استفادهی منظم و نسبتاً زیاد از بعضی کلمات یا اصرار بر زیاد شدن حجم مطالب باعث میشوند که نوشتهها از حالت طبیعی خود خارج شوند و منافع کاربران در اولویت پایینتری قرار بگیرند.
۲. کتاب دیجیتال را هم میتوان مثل آثار چاپی دستکاری کرد
امروزه در نرمافزارهای کتابخوان، قابلیتهایی مثل هایلات کردن کلمات و عبارات، نکتهنویسی، خطکشی، نشانهگذاری عناوین و صفحات دلخواه (بوکمارک) و ترسیم نمادهای مختلف پیشبینی شده است. بنابراین اگر در گذشته امکان استفاده از مارکر و مداد را از نقاط قوت کتابهای چاپی قلمداد میکردیم، حالا شرایط به نفع کتابهای دیجیتال تغییر کرده است. البته هنوز بسیاری از این قابلیتها در وبسایتها و شبکههای اجتماعی ارائه نشدهاند و نمیتوانیم مطالب نوشتاری آنها را دستکاری کنیم. بنابراین تا زمان توسعه بیشتر این قابلیتها و تعمیم آنها به وبسایتها و سایر پلتفورمهای دیجیتال، تألیفات چاپی تعاملیتر از آنها به نظر میرسند.
۳. تغییر، تکمیل و بروزرسانی محتویات دیجیتال ارزانتر و سریعتر از تالیفات چاپی است
میدانیم که محتویات کتابهای چاپی هر از چند گاهی بروزرسانی میشوند، اما این رویه پرهزینه و زمانبر است و معمولاً انگیزه کافی برای انتشار نسخه جدید کتابهای کمفروش وجود ندارد. از طرفی، عموم خوانندگان رغبتی به خرید مجدد کتابها نشان نمیدهند و اعمال اصلاحات کوچک و جزئی برای ناشران توجیهپذیر نیست. یکی از مزایای مهم تولید محتوا در فضای دیجیتال این است که اصلاح و بروزرسانی محتویات نیازی به تشریفات اداری و صرف هزینههای چاپ و توزیع ندارد؛ بنابراین مؤلفان دیجیتال میتوانند مطالب را با صرف کمترین زمان و هزینه توسعه دهند.
به عنوان مثال، در ویکیتولید مجموعهای مفصل برای آموزش «حقوق کار» ارائه کردهایم. مقررات این حوزه دائماً تغییر میکنند و ما نیز به سادگی تغییرات قانونی را در درسها اعمال میکنیم. اگر این مجموعه یک کتاب چاپی بود، با هر تغییر در مقررات باید نسخههای قبلی را از بازار جمعآوری و نسخههای جدید را توزیع میکردیم. مخاطبان نیز باید همواره با دیدهی تردید به محتویات نگاه میکردند و نسخههای جدید را میخریدند. ضمن این که در فضای دیجیتال، مستقیماً به نظرات و سوالات کاربران دسترسی داریم و از آنها جهت بهبود و توسعهی مطالب استفاده میکنیم، حال آن که در آثار چاپی، مکانیزم موثری برای تعامل با مخاطبان وجود ندارد.
۴. در محتوای دیجیتال، ابزارهای موثرتری برای ایجاد ارتباط میان اطلاعات وجود دارد
در سایتها و بعضی از کتابهای دیجیتال، وقتی روی یک کلمه یا عبارت لینک شده کلیک میکنیم، به مطالب دیگر هدایت میشویم. به عنوان مثال، در نوشتههای ویکیتولید، بعضی از کلمات با رنگ سبز مشخص شدهاند و اگر روی آنها کلیک کنیم، نوشتهی دیگری در ارتباط با آنها باز میشود. لذا حین خواندن یک درس، وقتی با کلمات و مفاهیم کلیدی مواجه میشویم، لازم نیست برای مطالعه در مورد آنها دائما فهرست و صفحات مختلف را رصد کنیم، بلکه نویسنده قبلاً مطالب مربوطه را شناسایی و لینک کرده است. در همین جملهای که میخوانید، عبارت «ظرفیت تولید» به مطلبی که قبلاً در مورد آن نوشتهایم لینک شده است و اگر روی آن کلیک کنید، در دسترستان قرار میگیرد.
در آثار چاپی، اگر حین مطالعه با کلمه یا مفهومی مواجه شویم و بخواهیم توضیحات نویسنده را در مورد آن بخوانیم، لازم است صفحات کتاب را بارها ورق بزنیم تا اگر مطلبی هست بیابیم. البته گاه در کتابها، کلمات و مفاهیم کلیدی فهرست میشوند و شماره صفحات مرتبط در جلوی آنها قرار میگیرد تا خواننده سادهتر به مطالب مورد نظر دسترسی داشته باشد. همچنین گاه نویسنده در خلال مطالب توضیح میدهد که در بخشهای دیگر همان کتاب یا سایر منابع، توضیحات دیگری وجود دارد که مطالعهشان مفید است. این تدابیر باعث میشوند که اشراف بیشتری روی مطالب داشته باشیم، با این حال ابزارهای ارجاع و لینکسازی دیجیتال به مراتب مؤثرتر و سادهتر از این تدابیر هستند و جایگزین مناسبی ندارند.
۵. مطالعهی آثار چاپی سالمتر است
اگر اهل مطالعه باشیم، نگرانی در مورد مضرات آن برای سلامت بدن، مخصوصا ًچشمها، منطقی و قابل دفاع است. چند سالی است که سازندگان ابزارهای دیجیتال، امکاناتی مثل کنترل نور آبی و مطالعه در شب (دارکمود) را پیشبینی کردهاند. این تمهیدات برای حفاظت از سلامت چشم مفید هستند، اما به نظر میرسد که مطالعه آثار چاپی سالمتر است و آسیبهای کمتری به همراه دارد. البته نباید فراموش نکنیم که اکثرمان به صورت روزانه زمان زیادی را به صفحه نمایش تلویزیون، کامپیوتر، لپتاپ و موبایل چشم میدوزیم و این آسیبها به مطالعه محدود نمیشوند.
۶. رصد کردن محتویات دیجیتال سادهتر است
از آن جایی که خیلی از محتویات دیجیتال، مثل تصاویر و ویدئوها و مطالب سایتها و شبکههای اجتماعی، در موتورهای جستجوگر شاخصگذاری میشوند، میتوانیم با واسطه قرار دادن گوگل و بینگ و سایر موتورها، اطلاعات مورد نیاز خود را از میان میلیونها صفحهی وب و فایل دیجیتال پیدا کنیم. نتایج جستجو عموماً بر اساس کیفیت محتویات و استقبال کاربران مرتب میشوند؛ لذا اگر به دنبال مطلب ویژه و خاصی نباشیم، معمولاً انتظاراتمان با اولین نتایج برآورده میشوند. از طرفی ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند پاسخ سوالاتمان را خودکار از منابع مختلف استخراج و ارائه کنند.
در حال حاضر، چالش فقدان محتوا جای خود را به «یافتن اطلاعات مناسب» داده است، یعنی به ندرت موضوعی پیدا میشود که قبلاً راجع به آن محتوایی تولید نشده باشد. در گذشتهی نه چندان دور، محققان برای پیشبرد فعالیتهای پژوهشی باید زمان زیادی را صرف مراجعه به دانشگاهها و کتابخانهها میکردند تا شاید بخشی از اطلاعات مورد نیاز را پیدا کنند. اما امروزه آرشیو تقریباً کاملی از مقالات و کتابها در اینترنت موجود است و موتورهای جستجو میتوانند در کسری از ثانیه، آنها را مطابق با کلیدواژهها و انتظاراتمان پردازش کنند.
۷. محتویات دیجیتال ارزانتر هستند
رقابت شدید رسانههای دیجیتال در جذب کاربر و نبود هزینههای چاپ و توزیع محتوا باعث شده است که محتویات الکترونیکی به صورت رایگان یا بسیار ارزانتر از نوشتهجات چاپی به کاربران عرضه شوند. بنابراین اگر اهل مطالعه هستیم یا حسب نوع کارمان به منابع متعددی نیاز داریم، با استفاده از منابع دیجیتال میتوانیم هزینهها و زمان دسترسی به منابع را به حداقل برسانیم.
۸. اکثر نوشتههای دیجیتال قابل تدوین هستند
یادداشتبرداری از کتب و مقالات چاپی زمانبر است؛ حال آن که محتوای سایتها را میتوانیم به راحتی در یک فایل ورد کپی کنیم و کنار هم قرار دهیم. در مورد کتابهای الکترونیکی معمولاً از مکانیزمهای رمزنگاری استفاده میشود تا کپی کردن مطالب مقدور نباشد. با این حال ابزارهای زیادی برای دور زدن این تمهیدات وجود دارد و ضمناً میتوانیم بخشهایی از مطالب را به شکل تصویر ذخیره کنیم. از این رو اگر درصدد تهیهی گزارش، مقاله یا کتاب باشیم، استفاده از منابع دیجیتال به جمعآوری و تدوین سریعتر اطلاعات کمک میکند. همچنین روباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی، میتوانند به صورت خودکار خلاصهای از مطالب سایتها، مقالات و کتابها را تنظیم کنند، بنابراین تهیه مطلبی که در گذشته به زمان زیادی نیاز داشت، حالا در کمتر از چند دقیقه امکانپذیر است.
۹. فرمتهای متنوعتری برای ارائهی محتویات دیجیتال وجود دارد
در کتابها و مقالات چاپی، محتوا فقط در قالب متن و تصویر ارائه میشود. حال آن که در بستر دیجیتال، امکان استفاده از فرمتهای دیگر مثل صوت، ویدئو، جداول پویا (شبیه اکسل)، اسلاید (شبیه پاورپوینت) و شبیهسازی سهبعدی (مثلا برای نمایش مشخصات فنی) وجود دارد. با کمک این فرمتهای متنوع، اطلاعات سادهتر و مؤثرتر منتقل میشوند؛ مثلاً توصیف نحوهی جابهجایی مواد در کارخانه با نوشتار و تصویر دشوار است، اما یک ویدیو به خوبی میتواند آن را توصیف کند. همچنین فضای یک کارخانه را میتوان به صورت فایل سهبعدی شبیهسازی کرد تا کاربران بتوانند مثل یک بازی کامپیوتری در آن تردد کنند و جزئیات را ببینند.
۱۰. نگهداری و جابهجا کردن محتویات دیجیتال سادهتر است
نگهداری از آثار چاپی به فضای زیادی نیاز دارد و ساماندهی و پیدا کردن نوشتههای کمحجم مثل گزارشها و مقالات دشوار است. اما صدها کتاب و مقاله دیجیتال را میتوانیم در کامپیوتر، لپتاپ یا موبایل ذخیره کنیم و قابلیتهای زیادی برای ساماندهی آنها -مثلاً جستجوی فایلها- وجود دارد. از سوی دیگر حملونقل محتویات دیجیتال باری بر دوشمان تحمیل نمیکند و با قرار دادن آنها در فضای ذخیرهسازی ایمیل، پیامرسانها یا فضای ابری (مثل گوگل درایو) میتوانیم در هر زمان و مکان به آنها دسترسی داشته باشیم.
چند سالی است که بیشتر ساعات عمرم با روایت از تولید میگذرد و زمان کمتری برای حرفهای دیگر میماند. نبض تولید را بهانه کردهام برای نوشتن از حرفهایی که معمولاً ناگفته میمانند. ارادتمندتان، میلاد اسمعیلی.