مجموعه طرحریزی ویکیتولید شامل سه فاز اصلی است. این برگه مربوط به فاز سوم (طرحریزی جزئیات) است.
در فاز سوم چه اقداماتی انجام میدهیم؟
اقداماتی که در فاز سوم انجام میدهیم، مشابه اقداماتی است که در فاز دوم انجام دادیم. با این تفاوت که در فاز دوم روی کلیات واحد صنعتی تمرکز داشتیم، اما حالا روی جزئیات واحد صنعتی تمرکز خواهیم داشت. اقداماتی که انجام میدهیم عبارتند از:
قدم اول- تعیین جزئیات
بخشهای اصلی واحد صنعتی را قبلا در فاز دوم تعیین کردیم. حالا باید المانهای کوچکتر در هر بخش و سایر جزئیات را تعیین کنیم. لازمهی این کار، شناخت اجزای مختلف واحد صنعتی است. مثلاً زمانی میتوانیم المانهای موجود در انبار را تعیین کنیم که منظور از قفسه، رک و لیتفراک را بدانیم. تعداد المانها در واحد صنعتی زیاد است و کمتر کسی با همه آنها آشنایی دارد. اما در این بخش، تعدادی از مهمترین آنها را معرفی خواهیم کرد. بدین منظور انواع المانها را تفکیک کردهایم. یکی از مهمترین المانها ماشینآلات هستند. برای این گروه: معیارهای انتخاب ماشینآلات، محاسبه تعداد ماشینآلات و مبحث خط تولید را بررسی میکنیم. همچنین سیستمهای انتقال مواد، بخش زیادی از فضای کارخانه را به خود اختصاص میدهند و تأثیر زیادی در عملکرد واحد صنعتی دارند. به همین علت مباحث کلیدی را در قالب چند درس ارائه میکنیم. در پایان نیز سایر المانهای مهم مثل راهروها، واحدهای ارسال و دریافت، بخشهای اداری و انبارها را بررسی خواهیم کرد.
در این درس، روش محاسبه تعداد ماشینآلات مورد نیاز را در چند حالت مختلف را بررسی میکنیم. این حالتها عبارتند از: ۱- یک نوع دستگاه برای تولید یک نوع محصول داشته باشیم. ۲- یک نوع دستگاه برای تولید چند نوع محصول داشته باشیم. ۳- چند نوع دستگاه متوالی برای تولید یک نوع محصول داشته باشیم. ۴- چند نوع دستگاه متوالی برای چند نوع محصول داشته باشیم.
خط تولید (Production Line) مجموعهای از عملیات متوالی برای پردازش قطعات است. انتظارات ما از خط تولید عبارتند از این که: محصول یا محصولات مشخصی را ایجاد کند، هزینه پیادهسازی خط تولید با بودجهمان همخوانی داشته باشد، خروجی آن متناسب با ظرفیت تولید مورد نظرمان باشد و کیفیت خروحی آن مناسب و هزینههایش توجیهپذیر باشد. در این درس، به صورت مقدماتی با مفهوم خط تولید و بعضی مسائل مربوط به آن، همچون متوازنسازی ایستگاهها، آشنا خواهید شد.
در محدودترین شکل میتوانیم Material Handling را جابهجا کردن مواد در فواصل کوتاه ترجمه کنیم. مصداق «فاصله کوتاه» این است که مواد در محدودهی واحد صنعتی جابهجا شوند. معمولاً در مورد جابهجایی مواد: وقتی مسافت طولانی است از کلمه Transportation و وقتی مسافت کوتاه است از کلمه Handling استفاده میکنیم. در ادامه با مفهوم Material Handling و ارتباط آن با طرحریزی آشنا خواهید شد.
در یک کارخانه ممکن است هزاران ماده مختلف وجود داشته باشد. بررسی جداگانه هر ماده و پیشبینی راهکار مستقل برای انتقال آن دشوار است. بنابراین مواد را گروهبندی میکنیم تا چند گروه با ویژگیهای مشابه داشته باشیم و از راهکارها و امکانات مشابه برای هر کدام استفاده کنیم. در این درس، فهرستی از معیارهای گروهبندی را بررسی کرده، سپس با کمک کتاب Systematic Handling Analysis، فرایندی برای گروهبندی مواد معرفی خواهیم کرد.
اگر چند ماده یا مقداری از یک ماده را به مجموعهای واحد تبدیل کنیم، طوری که جابهجایی این مجموعه باعث انتقال زبرمجموعههای آن به نقطه مورد نظر شود، بار واحد یا Unit Load به وجود آوردهایم. هدف از ایجاد بار واحد این است که به جای انتقال جداگانه مواد، روی انتقال مجموعهها تمرکز کنیم. ضمن این که میتوانیم مقادیر بیشتری از مواد را در هر نوبت منتقل کنیم.
واحد دریافت برای تحویل گرفتن و واحد ارسال برای فرستادن محمولههای مختلف مثل مواد خام، محصولات و قطعات نیمساخته است. در واقع این بخشها را میتوانیم نقاط ورود جریان ماده یا خروج آن از یک سیستم تولیدی قلمداد کنیم. قبلاً در درس چیدمان نقط ورود و خروج راجع به نحوهی قرارگیری این واحدها صحبت کردیم. اما در این درس به جزئیاتی میپردازیم که مختص واحدهای ارسال و دریافت هستند و آشنایی با آنها برای بهبود عملکردمان در طرحریزی مفید است.
انبارها محلی برای نگهداری اقلام مختلف مثل محصولات، مواد اولیه، قطعات نیمساخته، حاملهای انرژی، قطعات مصرفی ماشینآلات، لوازم اداری و مواد بهداشتی هستند. محل قرارگیری انبارها و لیاوت آنها روی هزینههای حملونقل، استفادهی بهینهتر از فضا، کاهش هزینهها و افزایش راندمان مؤثر است. در این درس با انبارها و ملاحظات طرحریزی آنها آشنا خواهید شد.
قدم دوم- تعیین میزان وابستگی المانها
قدم سوم- محاسبه دقیقتر فضاهای مورد نیاز
در فاز دوم بدون این که خیلی از جزئیات را بدانیم، فضای مورد نیاز برای بخشها را تخمین زدیم. در فاز سوم جزئیات بیشتری را میدانیم، پس دوباره اندازه بخشها را با دقت بیشتری محاسبه میکنیم. ضمن این که احتمالاً بخشهای کوچکی نیز وجود دارند که قبلاً در فاز دوم روی آنها تمرکز نداشتیم -چون کلیات محسوب نمیشدند- اما حالا باید اندازهشان را برآورد کنیم. روشهایی که برای محاسبه فضا استفاده میکنیم، همان روشهایی است که در فاز دوم و درسهای ۲۴ و ۲۵ گفتیم. با این تفاوت که اطلاعات بیشتری در اختیار داریم و میتوانیم دقیقتر عمل کنیم.
قدم چهارم- تبدیل اقدامات طرحریزی به خروجی
ابزارهایی مثل «دیاگرام ارتباط» کمک میکنند که نتایج اولیه طرحریزی را به تصویر بکشیم. اما این نتایج تئوریک و فاقد ملاحظات کاربردی هستند. طرحهای پیشنهادی باید کاربردی و توجیهپذیر باشند. در قدم چهارم، مجموعهای از ملاحظات کاربردی را بر نتایج اولیه اعمال میکنیم تا به طرحهای مناسبتری دست پیدا کنیم. بدین منظور یک درس را به ملاحظات کاربردی اختصاص دادهایم. ضمن این که دیاگرام ارتباط، خروجی مناسبی برای پروژهمان نیست. برای خروجی گرفتن به قالبهای مناسبتری مثل نقشههای صنعتی نیاز داریم تا همه اطلاعات مورد نظر را به بهترین شکل ارائه کنیم. لذا روشهای رایج برای خروجی گرفتن را نیز بررسی خواهیم کرد.
تمام جداول و ابزارهایی که در مجموعه طرحریزی توضیح دادیم، برای نظم بخشیدن به اطلاعات طرحریزی هستند. بعضی از این ابزارها مثل فهرست بخشها یا جدول ارتباط جنبهی مقدماتی دارند و اطلاعات را برای پردازش آماده میکنند. اما بعضی ابزارها مثل دیاگرام ارتباط فضا یا دیاگرام بلوکی تصویر شفافتری از نتایج کار را به تصویر میکشند. با این وجود، آن چه در دیاگرام ارتباط و دیاگرام بلوکی عرضه میشود به اندازهای پخته نیست که قابل اجرا باشد؛ بلکه برای تبدیل آنها به یک طرح کاربردی باید ملاحظات دیگری نیز لحاظ شوند. در این درس با الگوبرداری از موتر در کتاب SLP، ملاحظاتی برای تبدیل اطلاعات تهیه شده به طرحهای کاربردی ارائه خواهیم کرد.
اگر اقدامات طرحریزی را به ترتیب درسها انجام داده باشید، در این لحظه مثل نویسندهای هستید که سناریوی داستان را میداند، شخصیتها را میشناسد و جزئیات قصه را روی تکههای کاغذ نوشته اما هنوز نتیجهی کار را ارائه نکرده است. نتیجهی نهایی باید به شکل کتاب چاپی، پیدیاف، فایل صوتی یا ویدئو درآید. در طرحریزی نیز باید نتایج را به یک خروجی مناسب مثل نقشههای دوبعدی، فایل رایانهای، مدل سهبعدی، ویدئو و امثالهم تبدیل کنید. البته تهیهی این موارد نیازمند دانش جداگانهای است که ارتباطی با طرحریزی ندارد، اما مفید است به طور کلی با انواع خروجیهای رایج آشنا شوید.
قدم پنجم- تهیهی طرحهای مختلف و انتخاب طرح نهایی
در پروژههای طرحریزی چند طرح مختلف -در مورد لیاوت المانها- ارائه میدهیم و یکی را به عنوان طرح نهایی انتخاب میکنیم. با این کار تاثیر ایدههای مختلف را میببینیم و طرحهایی با نقاط قوت و ضعف مختلف در اختیار خواهیم داشت. اما نهایتا یکی از این طرحها باید انتخاب شود. پس در قدم پنجم، طرحهای پیشنهادی را ارزیابی و بهترین آنها را انتخاب میکنیم. برای ارزیابی طرحها، روشهای متفاوتی وجود دارد که بعضی از مهمترین آنها را در ادامه بررسی خواهیم کرد.
معمولاً طرحهایی در اولویت قرار میگیرند که پیادهسازی آنها سود بیشتری به همراه داشته باشد. اما چنین مطالعاتی به دانش مالی نیاز دارد که زیرمجموعهی طرحریزی نیست، پس در این درس فقط مروری بر فهرست هزینهها و مقایسهی اولیه طرحها داریم. البته نباید از این نکته غافل شد که همین آشنایی ساده در بسیاری از موارد به نتایج مثبت منتهی میشود. چرا که موضوع بحثمان ارزیابی اقتصادی یک طرح نیست، بلکه میخواهیم چند طرح را مقایسه و گزینه مناسبتر را شناسایی کنیم. در این حالت نیازی نیست همهی هزینهها را دقیقاً محاسبه کنیم، بلکه فقط روی مواردی تمرکز میکنیم که وجه تمایز طرحها باشند.
یکی از رویکردهای رایج و کاربردی در حل مسأله این است که مسألهی پیچیده را به مسائل کوچکتر و سادهتر تبدیل کنیم، راهکار مسائل کوچکتر را یافته و از کنار هم قرار دادن آنها به مسألهی اصلی پاسخ دهیم. روش ارزیابی وزندار (Weighted Factor Rating) مطابق همین رویکرد است. یعنی برای مقایسهی طرحها، آنها را از لحاظ پارامترهای مختلف به صورت جداگانه مقایسه میکنیم، سپس نتایج را کنار هم میگذاریم تا مشخص شود کدام طرح مناسبتر است
شاخصها وضعیت یک یا چند پارامتر مشخص را نشان میدهند که معمولاً به تنهایی برای ارزیابی کافی نیستند اما میتوانند مفید باشند، شبیه حدأکثر مصرف سوخت یک خودرو یا متراژ یک خانه که الزاماً خوب یا بد بودن خودرو یا خانه را تعیین نمیکنند اما باعث میشوند سادهتر گزینهی مورد نظرمان را پیدا کنیم. در این درس بعضی شاخصهای مهم و پرکاربرد را معرفی خواهیم کرد.