شما در حال خواندن درس معایب و مزایای ثبت اختراع از مجموعهی مالکیت فکری هستید.
از مجموع درسهای قبلی و موضوعاتی مثل سرزمینی بودن حمایتها و اجباری بودن افشای اطلاعات به این نتیجه میرسیم که ثبت اختراع الزاماً گزینهی ایدهآلی نیست و باید خواستههای اشخاص و شرایط حاکم در نظر گرفته شود. با این اوصاف اگر فرایند یا فرآوردهای داریم (یا میخواهیم داشته باشیم) که قابل پتنت شدن است، ابتدا باید به سؤالات زیر پاسخ دهیم:
۱- آیا پتنت کردن این فرایند یا محصول منافعمان را تأمین میکند؟
۲- چه راهکارهای جایگزین دیگری برای حفاظت از این فرایند یا محصول وجود دارد؟
در این درس با مطالعهی فهرستی از معایب و مزایای ثبت اختراع میتوانید با دقت بیشتری به سؤال اول پاسخ دهید، طوری که مزایا و معایب ارائه شده را در چهارچوب برنامهها و خواستههایتان میسنجید و اگر منافع آن میچربید، برای دریافت گواهی ثبت اقدام میکنید. در مورد سؤال دوم، فعلاً باید به این حد بسنده کنید که گاهاً ابزارهای دیگر مالکیت فکری (مثل حفاظت از اسرار تجاری) گزینههای بهتری هستند، اما جواب کاملتر و دقیقتر را زمانی پیدا میکنید که با سایر ابزارهای مالکیت فکری (مثل اسرار تجاری) آشنا شده باشید و بتوانید متناسب با شرایط، آنها را مقایسه و ارزیابی کنید.
موضوع این درس را از نگاه شخصی بررسی میکنیم یا اجتماعی؟
در درس حقوق انحصاری اختراعات توضیح دادیم که گاهاً دولتها بدون اجازه و موافقت مالکان پتنت، خودشان به دیگران (مثل شرکتهای دولتی یا حتی شرکتهای خصوصی) اجازهی بهرهبرداری از اختراعات میدهند و همچنین گفتیم که در خیلی از کشورها، موضوعاتی مثل روش درمان بیماریها را نمیشود به عنوان اختراع ثبت کرد. این اتفاقات ناشی از بیانصافی نیست، بلکه ابزارهای مالکیت فکری در اصل برای تأمین منافع اجتماعی (نه منافع اشخاص) به وجود آمدهاند و علت حمایتشان از دستاوردهای فکری اشخاص این است که نهایتاً به کلّ جامعه سود میرساند. به همین علت، اگر تعارض شدیدی میان منافع صاحبان نوآوری و منافع اجتماعی وجود داشته باشد، منافع اجتماعی را در اولویت قرار میدهند. (البته نظریات متفاوتی در این مورد وجود دارد که پرداختن به آنها خارج از حوصلهی این درس است)
با توضیحات ارائه شده روشن است که باید حساب منافع فردی و اجتماعی را از هم جدا کنیم و به این ترتیب، معایب و مزایای ثبت اختراع نیز باید از دو جنبهی مختلف اجتماعی و شخصی مورد بررسی قرار بگیرد. اهمیت این تفکیک به اندازهای است که گاهاً ثبت اختراع از یک جنبه مزیت و از جنبهی دیگر عیب محسوب میشود. مثلاً فرض کنید که شرکت سامسونگ به یک فناوری کاملاً جدید و مبتکرانه در جهت ارتقای امنیت تلفن همراه دست پیدا کرده است، اما فعلاً آن را به عنوان اختراع ثبت نمیکند تا رقیبان (مثل الجی و نوکیا) از برنامهی آیندهشان مطلع نشوند (چون ثبت اختراع صرفاً با افشای اطلاعات آن امکانپذیر است). در این شرایط خاص، ثبت زودهنگام اختراع به ضرر سامسونگ و به نفع جامعه است، چرا که اگر رقیبان از این تکنولوژی باخبر باشند، محصولات جدیدشان را با امکانات جذابتری عرضه میکنند و با شدت گرفتن رقابت، کسبوکارها به راهکارهایی مثل کاهش قیمت و ارائهی خدمات بهتر و کاملتر روی میآورند.
البته گاهی نسبت به تمایز میان منافع فردی و اجتماعی، اعتراض میکنند بر این اساس که صاحبان نوآوری هم بخشی از جامعه هستند و با پویاتر و ثروتمندتر جامعه، شرایط آنها هم مساعدتر میشود. ما هم منکر این حقیقت نیستیم، با این حال همانطور که بیشتر افراد دستمزد ماهیانهشان را به حساب دولت واریز نمیکنند و خانههایشان را مجانی در اختیار نیازمندان نمیگذارند، صاحبان دستاوردهای فکری هم حق دارند که منافع شخصی را در اولویت قرار دهند. از طرفی، مقررات حاکم در کشورها، خود در راستای تأمین منافع اجتماعی تنظیم شده است و وقتی افراد در چهارچوب آنها عمل میکنند، انگیزههای شخصیشان خللی به منافع اجتماعی وارد نمیسازد. (البته فراموش نکنیم که خیلی وقتها صاحبان نوآوری، اختراعشان را در کشورهایی غیر از اقامتگاه خود ثبت میکنند و لذا استدلال مخالفان به کلّی با واقعیت مسأله تناسب ندارد)
به هر تقدیر، در این درس، معایب و مزایای ثبت اختراع را صرفاً از جنبهی شخصی بررسی میکنیم و آثار اجتماعی آن را در نظر نمیگیریم، ضمن این که مطالب ارائه شده صرفاً در مورد کشور خودمان نیست و با توجه به شباهت حقوق اختراعات در اکثر کشورها برای ثبت بینالمللی هم قابل استفاده است.
مزایای ثبت اختراع
به صورت کلّی یکی از مهمترین مزایای ثبت اختراع، برخورداری از حقوق انحصاری است که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم. این مزیت میتواند به عناوین کوچکتر و شفافتر تقسیم شود و بیشتر مواردی که میخوانید از همین امتیاز نشأت میگیرند، همچنین گاهی اشخاص از ثبت اختراع برای تقویت جایگاهشان نزد مشتری یا دریافت تسهیلات و امتیازات دولتی استفاده میکنند که به این موارد هم تا حدی میپردازیم.
حفاظت از فرایندها و فرآوردههای جدید و مبتکرانه
ثبت اختراع یکی از روشهای حفاظت از فرایندها و محصولات جدید و مبتکرانه و کاربردی است و این حق را برای صاحبان پتنت به وجود میآورد که از بهرهبرداری غیرمجاز دیگران جلوگیری کنند و از آنها غرامت بگیرند.
اکثر مصادیقی که از بهرهبرداری غیرمجاز به ذهن میرسد در مورد رقیبان است، اما گاهی هم روابط همکاری موجبات سوء استفاده را فراهم میکنند. فرض کنید که محصولی را اختراع کردهایم اما سرمایهی کافی برای تولید انبوه نداریم و با سرمایهگذاران وارد مذاکره میشویم. اصولاً سرمایهگذاران با توضیحات کلّی و مبهم برای همکاری متقاعد نمیشوند و اطلاعات دقیقتر و کاملتری مطالبه میکنند، اما این نگرانی وجود دارد که همکاری شکل نگیرد و از این اطلاعات به نفع خودشان بهرهبرداری کنند. مشابه همین نگرانی میتواند در مورد شریکان و همکاران و تأمینکنندگان وجود داشته باشد که با اطلاعاتی که در اختیارشان است به تولید محصول مشابه اقدام کنند یا اطلاعات را در اختیار سایر تولیدکنندگان بگذارند.
در چنین مواردی اگر فرایند یا محصول به عنوان اختراع ثبت نشده باشد، میتوانیم از قرارداد عدم افشای اسرار در ارتباط با دیگران استفاده کنیم، اما اولاً انعقاد این قرارداد با بعضی افراد (مثل سرمایهگذاران و مشاوران مشهور یا شریکان) دشوار است و دوماً شناسایی خاطیان و اثبات اشتباهشان میتواند زمانبر و پرهزینه باشد.
حال اگر محصول قبلاً به عنوان اختراع ثبت شده باشد، دیگر به این نوع قراردادها نیازی نیست (چون اطلاعات آن افشا شده است) و هر شخصی که بیاجازه از آن بهرهبرداری کند، حتی اگر خودش به اطلاعات مربوطه دست یافته باشد، قابل تعقیب است. البته به صورت کلّی نمیتوانیم هیچ یک از دو گزینهی ثبت اختراع و حفاظت از اسرار تجاری را برتر بدانیم و انتخاب نهایی به استراتژی صاحبان نوآوری و شرایط حاکم بر فعالیتشان بستگی دارد.
تسهیل و ساماندهی انتقال مالکیتهای فکری
حقوق انحصاری ناشی از ثبت اختراع باعث میشود که بهرهبرداری از آن در انحصار صاحبان پتنت (گواهینامهی ثبت اختراع) باشد و همین مسأله اشخاص را به معاملات تجاری در حوزی مالکیت فکری ترغیب میکند، مثلاً فرض کنید که نوع جدیدی از باتری تلفن همراه عرضه شده است که در سی دقیقه شارژ میشود و با وجود قیمت کمتر، چهار برابر بیشتر از باتریهای معمولی شارژ نگه میدارد. اگر این محصول به عنوان اختراع ثبت نشده باشد، کمپانیهای دیگر میتوانند شبیه آن را با تکنیکهایی مثل مهندسی معکوس تولید کنند، اما اگر گواهی ثبت اختراع داشته باشد (با این فرض که در همهی کشورهای مهم ثبت شده باشد)، برای استفاده از آن باید با صاحبان پتنت به توافق برسند و در ازای پرداخت پول (یا منافع دیگر) از بعضی امتیازات خاص (مثل تولید برای مدت معین یا عرضه در منطقهی جغرافیایی مشخص) برخوردار شوند. در این شرایط اگر چند شرکت بزرگ مثل سامسونگ یا اپل از این باتری استفاده کنند، سطح انتظار مشتریان بالا میرود و سایر تولیدکنندگان هم برای حفظ بازارشان به اخذ امتیاز از صاحبان پتنت ترغیب میشوند (مگر این که موفق شوند باتری دیگری با قابلیتهای مشابه بسازند).
با این مثال روشن است که اعطای حقوق انحصاری باعث میشود که موضوع مشخصی برای عرضه وجود داشته باشد و دیگران در یک چهارچوب مشخص و قانونی با صاحبان نوآوری وارد مذاکره شوند. این وضعیت کمک میکند که دستاوردهای فکری خودشان موضوع کسب درآمد باشند و صاحبان آنها بتوانند بینیاز از تولید یا فروش، صرفاً با اعطای امتیاز درآمدزایی کنند.
ادامهی مطالب این درس شامل تعداد دیگری از مزایای ثبت اختراع و معایب این کار صرفاً برای مشترکین ویژه نمایش داده میشود:
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.