شما در حال خواندن درس اندازه‌گیری ظرفیت از مجموعه مدیریت ظرفیت هستید.

اندازه گیری ظرفیت چگونه انجام می‌شود؟

برای مدیریت ظرفیت باید تغییرات تقاضا را پیش‌بینی و ظرفیت یا قابلیت عرضه را اندازه‌گیری کنیم. موضوع پیش‌بینی تقاضا را به طور جداگانه در مجموعه‌ای دیگر بررسی کرده‌ایم. اما در این درس که از مجموعه مدیریت ظرفیت می‌خوانید، موضوع اندازه‌گیری ظرفیت (Capacity Measuring) را بررسی خواهیم کرد.

اندازه‌گیری ظرفیت را می‌توان از جنبه‌های مختلف بررسی کرد. اما اگر بخواهیم در قالب یک درس مختصر با کلیات آن آشنا شویم، مهم‌ترین موضوع انتخاب واحد اندازه‌گیری است. در مسیر انتخاب واحد اندازه‌گیری، در مورد بسیاری از موضوعات مهم تصمیم‌گیری می‌کنیم. مثلاً باید تصمیم بگیریم که ظرفیت را در کدام بازه زمانی اندازه‌‌گیری کنیم، یا از بین ورودی‌ها و خروجی‌های عملیات، کدام پارامترها را ملاک قرار دهیم.

همچنین ظرفیتی که از سوی طراحان اعلام می‌شود، برای مدیریت ظرفیت کافی نیست. مدیریت ظرفیت برای کم کردن فاصله عرضه و تقاضا در جهان واقعی است، پس باید ظرفیت واقعی عملیات را محاسبه کنیم. برای همین در بخش دوم درس، تفاوت میان ظرفیت طراحی، ظرفیت موثر و خروجی واقعی عملیات را بررسی خواهیم کرد.

انتخاب واحد اندازه‌گیری ظرفیت

برای اندازه‌گیری ظرفیت، باید متناسب با نوع عملیات و هدفی که دنبال می‌کنیم، واحد اندازه‌گیری مناسب را انتخاب کنیم. معمولاً ظرفیت را بر اساس «واحد مقدار» مثل تعداد، جرم، حجم، مساحت و طول بر «واحد زمان» مثل ساعت، روز و ماه تعیین می‌کنیم. مثلاً می‌توانیم ظرفیت یک دستگاه را ۲۰۰۰ قطعه در ساعت، ۲۰۰ لیتر گاز در دقیقه، ۱۰۰ متر مربع پارچه در ساعت یا یک متر سیم در دقیقه اعلام کنیم.

اما لزوماً هر واحدی که مقدار را بر اساس زمان مشخص کند، برای اعلام ظرفیت مناسب نیست. برای این که واحد مناسبی برای اندازه‌گیری ظرفیت انتخاب کنیم، باید به موضوعاتی مثل: بازه زمانی مورد نظر و نوع عملیات، ورودی‌ها و خروجی‌ها توجه داشته باشیم. برای این که کارمان ساده‌تر شود، بخشی از مهم‌ترین ملاحظات را در قالب چند سوال گنجانده‌ایم. در مورد هر عملیات، با پاسخ به سوالات زیر دقیق‌تر می‌توانیم واحد اندازه‌گیری مناسب را شناسایی کنیم.

۱- مناسب است ظرفیت را بر اساس کدام واحد زمان اندازه‌گیری کنیم؟ در نگاه اول همه واحدها مثل ساعت، روز، ماه و سال قابل تبدیل هستند. اما در عمل، بعضی از آن‌ها می‌توانند مبهم باشند.

۲- گفتیم که معمولاً ظرفیت را بر اساس «واحد مقدار» بر «واحد زمان» تعیین می‌کنیم. اما مقدار چه چیزی را اندازه بگیریم که نماینده خوبی برای ظرفیت باشد؟ برای شروع، این سوال را پاسخ دهیم که: بهتر است مقدار ورودی‌ها را اندازه‌گیری کنیم یا خروجی‌ها؟ مثلاً مقدار ماده مصرفی یک عملیات را اندازه بگیریم، یا تعداد قطعه‌ای که تولید می‌کند؟

۳- گاه عملیات، ورودی‌های متفاوتی دارد یا محصولات و خدمات متفاوتی عرضه می‌کند. در این موارد، بهتر است مقدار کدام ورودی، یا مقدار کدام محصول یا خدمت خروجی را اندازه‌گبری کنیم؟

۴- بعد از این که مشخص شد کدام مقادیر را برای اعلام ظرفیت اندازه‌گیری می‌کنیم، کدام واحد برای اندازه‌گیری مقدار مناسب‌تر است؟ از ترکیب پاسخی که به این سوال می‌دهیم با پاسخ سوال اول، می‌توانیم واحد اندازه‌گیری ظرفیت را تعیین کنیم.

در ادامه به سؤالات بالا پاسخ خواهیم داد. اما قبل از آن، مفید است یادآور شویم که: گاه ظرفیت را بر اساس واحد زمان اعلام نمی‌کنند؛ مثلاً شاید بشنویم که ظرفیت دستگاه ۲ کیلوگرم محصول به ازای ۲.۵ کیلوگرم ماده اولیه، یا ۷۵۰۰ کیلوکالری به ازای هر لیتر گازوئیل است. اما در مدیریت ظرفیت به ندرت از چنین واحدهایی استفاده می‌کنیم. چرا که برنامه‌ها را قرار است بر اساس زمان تنظیم کنیم و ظرفیتی که بر اساس واحد زمان باشد، مناسب‌تر است.

۱- کدام واحد برای اندازه‌گیری زمان مناسب‌تر است؟

فرض کنید ظرفیت دستگاه برابر ۲۴۰ واحد محصول در روز اعلام شده باشد. پاسخ دهید که: این دستگاه، در هر ساعت چند محصول تولید می‌کند؟ پاسخ دقیقی برای این سوال وجود ندارد، چون ساعات کاری دستگاه مشخص نیست. اگر ظرفیت بر اساس ۸ ساعت کار روزانه اعلام شده باشد، ظرفیت دستگاه ۳۰ محصول در ساعت است. اگر ظرفیت بر اساس ۲۴ ساعت کار باشد، ظرفیت ۱۰ محصول در ساعت است. بنابراین باید واحدی را انتخاب کنیم که حتی‌المقدور چنین ابهاماتی را به وجود نیاورد، یا حدأقل روش تبدیل واحدها را مشخص کنیم. مثلاً در پروانه‌های تولید صادر شده از وزارت صمت، ظرفیت بر اساس تولید سالیانه ثبت می‌شود. اما در مصوبه‌ی مربوط به جواز تاسیس و پروانه بهره‌برداری مشخص شده که هر یک سال معادل ۸۰۰۰ ساعت کاری در فعالیت‌های تولیدی پیوسته و ۶۰۰۰ ساعت در فعالیت‌های دیگر است.

نکته‌ای که از حیث کاربردی مهم است، متفاوت بودن ظرفیت سیستم در کوتاه مدت و بلندمدت است. عواملی که در کوتاه مدت بر مقدار ظرفیت تاثیر می‌گذارد با عوامل تأثیرگذار در بلندمدت تفاوت دارند. مثلاً وقتی بازه زمانی یک سال را در نظر می‌گیریم، تعطیلات عید، دشوار شدن حمل‌ونقل در زمستان، قطعی برق در تابستان و بسیاری از موضوعات دیگر روی ظرفیت تأثیر می‌گذارند. اما وقتی بازه زمانی را یک ساعت در نظر می‌گیریم، بسیاری از این عوامل وجود ندارند. بنابراین چندان دقیق نیست که ظرفیت اعلام شده برای یک سال را به ظرفیت عملیات در یک ساعت تبدیل کنیم. در نتیجه برای برنامه‌ریزی بلندمدت، مناسب‌تر است واحد زمانی بزرگ‌تری انتخاب کنیم و ظرفیت را واقعاً برای همان بازه زمانی اندازه بگیریم. همچنین برای برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت، باید ببینیم ظرفیت واقعی در همان بازه زمانی چقدر است.

۲- از میان ورودی‌ها و خروجی‌ها، کدام را اندازه بگیریم؟

وقتی محصولات و خدمات استاندارد باشند، معمولاً مناسب است که ظرفیت را بر اساس مقادیر خروجی اندازه‌گیری کنیم. برای مثال، ظرفیت خط تولید یک محصول مشخص مثل خودکار را می‌توانیم ۱۲۰۰ واحد در ساعت اعلام کنیم. اگر محصولات و خدمات استاندارد نباشند، می‌توانیم یا گاهی مجبوریم که ظرفیت را بر اساس مقادیر ورودی اعلام کنیم. مثلاً خدمات متنوعی در یک بیمارستان ارائه می‌شود که بسیاری از آن‌ها زمان‌بندی یکسان و استانداردی ندارند، برای همین معمولاً ظرفیت بیمارستان را بر اساس تعداد تخت اعلام می‌کنند. می‌دانیم تعداد تخت بیمارستان در واقع ظرفیت ورودی آن را نشان می‌دهد، نه تعداد بیمارانی که درمان شده‌اند.

۳- ظرفیت‌ها را جداگانه به دست بیاوریم یا جمع بزنیم؟

در بسیاری از موارد سیستم یا عملیات مورد نظر، مجموعه‌ای از محصولات و خدمات متفاوت را ارائه می‌دهد. آیا در این موارد مناسب‌تر است ظرفیت هر محصول یا خدمت را جداگانه اندازه‌گیری کنیم یا همه‌ی آن‌ها را کنار هم قرار دهیم و ظرفیت کلی‌شان را به دست بیاوریم؟

پاسخ به هدف‌مان بستگی دارد. مثلاً اگر بخواهیم ظرفیت کلی سیستم را محاسبه کنیم، ممکن است شوینده ۲۰۰ سی‌سی با اسانس نارگیل و شوینده ۲۰۰ سی‌سی با اسانس سیب را یکی بدانیم و ظرفیت تولید آن‌ها را جمع کنیم. اما مثلاً برای این که در مورد سطح تولید شوینده‌های نارگیلی تصمیم‌گیری کنیم، باید ظرفیت تولید جداگانه آن را در نظر بگیریم. همچنین اگر قرار است بعضی محصولات و خدمات با هم عرضه شوند، مفید است ظرفیت عرضه‌ی مجموع آن‌ها در کنار یکدیگر را اندازه‌گیری کنیم، چرا که گاهی ظرفیت عرضه‌ی جداگانه آن‌ها با ظرفیت عرضه‌ی مجموع آن‌ها متفاوت است.

۴- کدام واحد برای اندازه‌گیری مقدار مناسب‌تر است؟

واحدهای مختلفی برای اندازه‌گیری مقادیر ورودی یا خروجی وجود دارد که باید دقیق‌ترین و شفاف‌ترین آن‌ها را انتخاب کنیم. معمولاً در مورد محصولات و خدمات استاندارد، «تعداد محصول تولید شده» یا «تعداد خدمت ارائه شده» واحد اندازه‌گیری شفاف و مناسبی است. مثل این که ظرفیت تولید یک کارخانه را ۱۰۰۰ واحد محصول در سال و ظرفیت یک سینما را ۱۲۰ نفر در هر سانس اعلام کنیم.

اما گاهی نمی‌توانیم از این واحد اندازه‌گیری استفاده کنیم یا شاید واحدهای اندازه‌گیری دقیق‌تری وجود داشته باشد. مثلاً مقدار تولید سیمان در یک کارخانه، برق در یک نیروگاه یا رزین پلاستیک در یک کارگاه را نمی‌توانیم بر اساس تعداد اندازه‌گیری کنیم. بلکه برای اندازه‌گیری مقدار سیمان بهتر است از واحدهای جرم یا حجم، برای اندازه‌گیری خروجی نیروگاه تولید بهتر است از واحدهای انرژی و برای اندازه‌گیری مقدار رزین بهتر است از واحدهای جرم یا حجم استفاده کنیم.

در مواردی که ظرفیت را برای مجموعه‌ای از محصولات و خدمات اعلام می‌کنیم، بهتر است از واحدی استفاده کنیم که در ارتباط با همه‌ی آن‌ها دقیق و شفاف باشد. مثلاً در یک کارخانه فولاد ممکن است هزاران قطعه مثل پروفیل‌های آهن در ابعاد مختلف، سیم، فنر، پیچ و مهره و شمش آهن تولید شود. برای اعلام ظرفیت کلی این کارخانه، نمی‌توانیم تعداد محصولات تولید شده را جمع بزنیم و بگوییم مجموعاً ۸۰۰ قطعه در هر ساعت تولید می‌شود. اما می‌توانیم از واحد جرم استفاده و ظرفیت تولید کارخانه را ۴۰ تٌن آهن در روز اعلام کنیم. البته در پروانه‌های تولید، معمولاً این محصولات را از هم تفکیک  و ظرفیت هر یک را جداگانه اعلام می‌کنند.  همچنین در مورد یک کارخانه تولید آب معدنی، می‌توانیم ظرفیت تولید هر کدام از بطری‌های آب نیم لیتری، یک لیتری و یک و نیم لیتری را جداگانه اعلام کنیم یا به طور کلی حجم آب تولید شده را در نظر بگیریم. مثلاً اعلام کنیم ظرفیت تولید آن ۱۲ متر مکعب در ساعت است.

ظرفیت طراحی، مؤثر و واقعی

وقتی یک سیستم یا واحد عملیاتی طراحی می‌شود، ظرفیت آن را بر اساس شرایط ایده‌آل اعلام می‌کنند. طراحان نمی‌دانند که این واحد عملیاتی تحت چه شرایطی کار می‌کند، برای همین بهترین حالت را در نظر می‌گیرند. به این ظرفیت، ظرفیت طراحی (Design Capacity)، ظرفیت ایده‌آل یا ظرفیت تئوریک گفته می‌شود.

اما وقتی از محاسبات روی کاغذ فاصله می‌گیریم و به وادی عمل وارد می‌شویم، می‌بینیم که همیشه عواملی وجود دارند که باعث می‌‌شوند از شرایط ایده‌آل فاصله بگیریم. بعضی از این عوامل قابل پیش‌بینی و بعضی از آن‌ها غیرقابل پیش‌بینی هستند.

اگر تاثیر عوامل قابل پیش‌بینی بر کاهش ظرفیت را لحاظ کنیم، ظرفیت موثر (Effective Capacity) به دست می‌آید. عواملی مثل تعطیلات رسمی و سرویس‌های دوره‌ای، قابل پیش‌بینی هستند. پس اگر تأثیر آن‌ها و سایر عوامل مشهود را اعمال کنیم، ظرفیت موثر به دست می‌‌آید. مثلاً شاید ظرفیت مؤثر ۹۰٪ ظرفیت طراحی باشد.

خروجی واقعی (Actual Output) معمولاً از ظرفیت موثر هم کم‌تر است، زیرا علاوه بر عوامل قابل پیش‌بینی، عوامل غیرقابل پیش‌بینی هم روی ظرفیت تأثیر دارند. مثلاً اعتصاب کارگران، خراب شدن ناگهانی دستگاه، تاخیر در ارسال مواد اولیه، خراب شدن دستگاه‌های دیگر و قطعی برق قابل پیش‌بینی نیستند و آن‌ها را در ظرفیت موثر لحاظ نکرده‌ایم. اما اگر تاثیر این عوامل را نیز اعمال کنیم، خروجی واقعی (Actual Output) به دست می‌آید.

بر اساس ظرفیت طراحی، ظرفیت مؤثر  و خروجی واقعی، دو شاخص کاربردی وجود دارد. اولین شاخص، ضریب استفاده از ظرفیت (Utilization) است که نسبت ظرفیت خروجی واقعی به ظرفیت طراحی را نشان می‌دهد. اگر مقدار حدودی این ضریب را بدانیم، می‌توانیم ظرفیت طراحی را به مقدار خروجی واقعی تبدیل کنیم. شاخص دیگر، ضریب کارایی (efficiency) است که نسبت خروجی واقعی به ظرفیت موثر را نشان می‌دهد.

ضریب کارایی و بهره وری ظرفیت بر اساس ظرفیت طراحی، ظرفیت موثر و خروجی واقعی

برای مدیریت ظرفیت، اطلاع از ظرفیت طراحی و موثر کافی نیست. بلکه باید خروجی واقعی هر عملیات را بدانیم و تصمیم‌هایی بگیریم که با واقعیت هم‌خوانی داشته باشند. با در نظر گرفتن عوامل قابل پیش‌بینی و با استفاده از داده‌های قبلی، می‌توانیم ضریب استفاده از ظرفیت یا ضریب کارایی را تخمین بزنیم و با کمک آن‌ها، خروجی واقعی را اندازه‌گیری کنیم. مثلاً فرض کنید عوامل قابل پیش‌بینی در دو ماه آینده، همان وضعیتی را دارند که در دو ماه قبلی داشته‌اند. اگر حدأکثر ظرفیت واقعی عملیات در دو ماه گذشته، ۷۲ درصد ظرفیت طراحی بوده باشد، می‌توانیم فرض کنیم که در دو ماه آینده نیز همین مقدار خواهد بود. بدین ترتیب می‌توانیم میزان تأثیرگذاری عوامل غیرقابل پیش‌بینی را تخمین بزنیم و در محاسبات‌مان لحاظ کنیم. همچنین می‌توانیم ضریب استفاده از ظرفیت یا ضریب کارایی در دوره‌های قبلی را حساب کنیم و با کمک روش‌های پیش‌بینی، مقدار احتمالی شاخص‌ها در دوره‌های آینده را پیش‌بینی کنیم.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *