شما در حال خواندن درس هزینه چیست و چه ارتباطی با سود و درآمد دارد؟ از مجموعه‌ی هزینه‌های تولید هستید.

مفهوم هزینه، سود، درآمد در علم اقتصاد

هزینه یکی از مفاهیم اساسی در علم اقتصاد است که برای بسیاری از تحلیل‌های اقتصادی به آن نیاز داریم. مثلاً اگر بخواهیم در مورد «تولید یک محصول جدید» تصمیم‌گیری کنیم، باید هزینه تولیدش را با درآمد حاصل از فروش آن مقایسه کنیم. تولید محصول زمانی زمانی به صرفه خواهد بود که درآمد حاصل از آن بیشتر از هزینه‌های تولیدش باشد. یا مثلاً برای تعیین قیمت محصول، باید هزینه‌های تولید را بدانیم و قیمتی را تعیین کنیم که برایمان سودآور باشد. همچنین برای تأسیس یک کسب‌وکار جدید، باید هزینه‌های تقریبی را برآورد کرده و اطمینان حاصل کنیم که منابع مالی کافی برای اجرای آن را در اختیار داریم.

مفهوم هزینه در علم اقتصاد و حسابداری

مفهوم هزینه (Cost) از نظر حسابداران و اقتصاددانان فرق می‌کند. از نظر حسابداران، هزینه (Cost) همان ارزش پولیِ: مواد اولیه، تجهیزات، محصولات، خدمات و امثالهم است. به عبارتی هزینه: مقدار وجه نقد یا معادل  آن است که برای به دست آوردن یک دارایی خرج می‌شود. یعنی حسابداران فقط مخارجی را هزینه می‌دانند که ارزش پولی داشته باشند. اما اقتصاددانان، قلمرو وسیع‌تری برای هزینه قائل است و علاوه بر مخارج پولی، فرصت‌های از دست رفته را نیز هزینه می‌دانند.

برای درک بهتر مفهوم هزینه در علم اقتصاد و تفاوت آن با مفهومش در حسابداری: فرض کنید صاحب یک کافه هستیم و تصمیم داریم که در آن جا بعد از ساعات کاری، کلاس آموزش آشپزی برگزار کنیم. از دیدگاه یک حسابدار، برگزاری این کلاس هزینه‌ای ندارد؛ زیرا از فضای خودمان استفاده می‌کنیم و هزینه‌ی مستقیم دیگری بابت برگزاری کلاس پرداخت نمی‌کنیم. اما از دیدگاه یک اقتصاددان می‌توانیم به جای برگزاری کلاس، فضای کافه را بعد از ساعات کاری به دیگران اجاره دهیم و درآمد داشته باشیم؛ پس یکی از هزینه‌های برگزاری کلاس، اجاره ندادن آن به دیگران است که باید لحاظ شود. به عبارت دیگر، اقتصاددانان آن چیزی که بابت یک تصمیم از دست می‌دهیم (اصطلاحاً هزینه‌ی فرصت) را نیز در تحلیل‌های خود لحاظ می‌کنند.

چه ارتباطی میان هزینه، درآمد و سود وجود دارد؟

هزینه (Cost)، درآمد (Revenue) و سود (Profit) سه مفهوم اساسی در اقتصاد هستند که با هم ارتباط دارند.

سود با کسر هزینه‌ها از درآمد محاسبه می‌شود. به عنوان مثال، اگر یک فروشگاه صد میلیون تومان درآمد و چهل میلیون تومان هزینه داشته باشد، سود آن برابر شصت میلیون تومان است. اصولاً هدف کسب‌ها این است که با کاهش هزینه یا افزایش درآمد، مقدار سودشان را حدأکثر کنند. سود مثبت یعنی درآمد بیشتر از هزینه باشد و سود منفی یعنی هزینه بیشتر از درآمد باشد. وقتی سود منفی است، یعنی کسب‌وکار در حال ضرر کردن است.

همانطور که گفتیم حسابداران و اقتصاددانان، نظرات متفاوتی در مورد هزینه‌ها دارند و آن را به طرق متفاوتی حساب می‌کنند. بدیهی است وقتی شیوه‌ی محاسبه هزینه‌ها متفاوت است، بنا به ارتباطی که در پاراگراف قبل گفتیم، سود اقتصادی و سود حسابداری نیز متفاوت خواهند بود. سود حسابداری: تفاضل درآمدها و هزینه‌های آشکار است. هزینه‌های آشکار، هزینه‌هایی مثل حقوق کارگران، اجاره محل کار و خرید مواد اولیه هستند که با پول انجام می‌شوند و در صورتحساب‌های مالی قابل ردیابی هستند. سود اقتصادی، تفاضل درآمدها و هزینه‌های آشکار و پنهان است. هزینه‌های پنهان (یا ضمنی)، هزینه‌هایی هستند که با پول انجام نمی‌شوند و در صورتحساب قابل ردیابی نیستند. به عنوان مثال، اگر یک کارآفرین تصمیم بگیرد کسب و کار خود را راه بیندازد، هزینه پنهان آن خودداری از درآمدی است که دیگر نمی‌تواند به دست بیاورد. پس همیشه سود اقتصادی کم‌تر از سود حسابداری است، چون اقتصاددان علاوه بر هزینه‌های آشکار، هزینه‌های پنهان را نیز در نظر می‌گیرند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *