شما در حال خواندن درس تکنیکهای اسکمپر (SCAMPER) از کارگاه ایده هستید.
SCAMPER مجموعهای از هفت تکنیک طوفان فکری است که با کمک آنها میتوانیم از زوایای مختلف به مسائل نگاه کنیم و به ایدههای مفید برسیم. این روشها را یک نویسنده فعال در حوزه خلاقیت به نام باب ابرله، بر اساس کارهای الکس اوسبورن توسعه داده است. اوسبورن در حوزه تبلیغات کار میکرد و مبتکر طوفان فکری کلاسیک است. او در کتاب Applied Imagination، چند سوال برای ارزیابی مسائل از جنبههای مختلف پیشنهاد کرد. باب ابرله با الهام گرفتن از این سوالات و توسعه دادن آنها، هفت تکنیک ایدهپردازی استخراج کرد و آنها را مطابق حروف اولشان اسکمپر نامید. این تکنیکها عبارتند از:
۱- Substitute یا جایگزین کردن: در این تکنیک، ایدهها با جایگزین کردن چیزی با چیز دیگر به دست میآیند.
۲- Combine یا ترکیب کردن: در این تکنیک، ایدهها با ترکیب دو یا چند چیز مختلف به دست میآیند.
۳- Adapt یا منطبق کردن: در این تکنیک، ایدهها با سازگار کردن چیزی با چیز دیگر یا شرایط دیگر به دست میآیند.
۴- Modify یا اصلاح کردن: در این تکنیک، ایدهها با اصلاح کردن چیزی به دست میآیند.
۵- Put to another use یا استفاده به منظوری دیگر: در این تکنیک، ایدهها با استفاده از چیزی به منظوری دیگر به دست میآیند.
۶- Eliminate یا حذف کردن: در این تکنیک، ایدهها با حذف کردن یک یا چند قسمت از چیزی به دست میآیند.
۷- Reverse یا تغییر ترتیب: در این تکنیک، ایدهها با عوض کردن ترتیب چیزهای مختلف به دست میآیند.
کلمه «چیز» را بارها در توضیحات تکرار کردیم و منظورمان: راهکار، فرایند، مفهوم، وسیله یا هر موضوعی است که میخواهیم در مورد آن ایدهپردازی کنیم. مثلاً در منابعی که تکنیکهای اسکمپر را با هدف طراحی محصول آموزش میدهند، برای توضیح تکنیکها معمولاً جای «چیز» از «محصول» استفاده میکنند.
فارغ از همپوشانیهایی که گاه بین نتایج حاصل از تکنیکهای اسکمپر اتفاق میافتد، اصولاً هر کدام از آنها ذهن را به سوی ایدههای متفاوتی سوق دهند. بنابراین وقتی برای حل یک مساله، همه آنها یا حداقل تعدادی از آنها را به کار میبریم، ایدههای بیشتری به دست میآوریم و شانس این که ایده مناسبی میان آنها بیابیم افزایش مییابد.
ناگفته نماند که گاه در منابع آموزشی، بیش از حد به تکنیکهای اسکمپر شاخ و برگ میدهند. این رویکرد نه تنها فایدهای در افزایش خلاقیت ندارد، که اتفاقاً مانعی برای آن است. جالب آن که این تکنیکها در واقع برای توسعه خلاقیت در کودکان ارائه شدهاند و ابرله در کتابش، آنها را «بازی» نامیده است؛ پس منطقی نیست که بازیهای اسکمپر را به تکنیکهای دشوار تبدیل کنیم.
جایگزینی (S)
برای استفاده از تکنیک جایگزینی، معمولاً روی اجزای سازنده و گاه روی کلیت ایده، فرایند، محصول یا موضوع مورد نظرمان تمرکز میکنیم تا ببینیم چگونه میتوانیم با جایگزین کردن آنها به ایدههای مفید برسیم. به عنوان مثال برای طراحی لپتاپ، میتوانیم با طرح سوالات زیر از تکنیک جایگزینی استفاده کنیم:
جایگزین کردن کدام اجزای لپتاپ برای مشتریان جذاب است؟ مثلاً میتوانیم کیبورد مکانیکی را با کیبورد نوری و صفحه نمایش معمولی را با صفحه نمایش سه بعدی جایگزین کنیم.
آیا میتوانیم به جای صفحه نمایش معمولی، از چیز دیگری استفاده کنیم؟ مثلاً شاید بتوانیم آن را برداریم و از پروژکتور استفاده کنیم، یا تصاویر را به جای مانیتور در یک عینک منعکس کنیم.
با هدف بهبود کارایی لپتاپ، مناسب است کدام اجزای لپتاپ را جایگزین کنیم؟ مثلاً میتوانیم به جای باتریهای معمولی، از نوع دیگری از باتریها استفاده کنیم.
با هدف زیباتر شدن لپتاپ، چگونه میتوانیم جنس اجزای بدنه را جایگزین کنیم؟ مثلاً میتوانیم از روکش چوبی استفاده کنیم.
آیا میتوانیم فرایند مونتاژ لپتاپ را با فرایندی دیگر تعویض کنیم؟ مثلاً میتوانیم جای خط تولید فعلی، فرایندی را جایگزین کنیم که محصول مطابق سلایق مشتری سفارشیسازی شود، یا از تکنولوژی دیگری برای ساخت قطعات کارت گرافیک استفاده کنیم.
ترکیب یا آمیختن (C)
تکنیک ترکیب، یکی از هفت تکنیک اسکمپر است. برای استفاده از این تکنیک، دو یا چند چیز مختلف مثل: ایده، مفهوم، فرایند، مساله، محصول یا خدمت را ترکیب میکنیم تا در ارتباط با موضوع مورد نظرمان به ایدههای مفید دست پیدا کنیم. مثلا برای ساختن یک صندلی جدید به ترکیب صندلیهای معمولی با محصولات دیگر فکر میکنیم. صندلیهای ماساژور یا صندلیهای گرمکن با همین رویکرد به دست آمدهاند. به عنوان مثال دیگر، برای توسعه وبسایت کارخانه میتوانیم سوالات زیر را طرح کنیم:
چگونه سایت را با چیزهای دیگر ترکیب کنیم؟ مثلا میتوانیم سایت را با نمایشگاه ترکیب میکنیم و محصولات را در سایت نمایش دهیم، یا سایت را با سیستم اتوماسیون ترکیب کنیم تا نامهها و درخواستها در سایت ثبت شوند.
چگونه سایت را با فرایندهای کسبوکار ترکیب کنیم؟ مثلا میتوانیم فرایند فروش را با سایت ترکیب کنیم و فروش آنلاین داشته باشیم، یا بازاریابی را با سایت ترکیب کرده و با تولید محتوا و سئو، محصول را به بازار معرفی کنیم.
چگونه محصول را با سایت ترکیب کنیم؟ مثلا اگر محصول چراغ است، آن را با سایت ترکیب کنیم تا قابلیت روشن و خاموش کردن آن از راه دور میسر شود.
چگونه اجزای سایت را ترکیب کنیم؟ مثلا اگر صفحات جداگانه برای «مشاوره محصول»، «مشاوره خرید» و «استعلام قیمت» داریم، آنها را ترکیب کنیم تا یک گزینه کلی برای «مشاوره» داشته باشیم و همه این کارها را به کمک آن انجام دهیم.
تطبیق (A)
برای استفاده از این روش، ایدههایی را جستجو میکنیم که با کمک آنها سازگاری یا انطباق یک چیز با چیزهای دیگر یا شرایط دیگر افزایش یابد. مثلاً گوشی ضد آب علاوه بر شرایط عادی برای استفاده در محیط خیس سازگار است. شیر بدون لاکتوز، علاوه بر این که برای عموم قابل استفاده است با مزاج افراد حساس به لاکتوز انطباق دارد. اگر بخواهیم برای طراحی بدنه خودرو از تکنیک تطبیق استفاده کنیم، میتوانیم سوالات زیر را بپرسیم:
چگونه بدنه را با کارکردهای خاص برای خودرو سازگار کنیم؟ مثلاً میتوانیم آن را ضد گلوله بسازیم تا با جابهجایی شخصیتها سازگار باشد، یا میتوانیم وزن آن را کاهش و استحکام آن را افزایش دهیم تا گزینه مناسبتری برای مسابقات رانندگی به شمار آید.
چگونه بدنه خودرو را با شرایط محیطی غیرمعمول سازگار کنیم؟ مثلاً بدنه خودرو زیر رگبار آسیب میبیند و باید راهی بیابیم که مقاومت آن نسبت به برخورد اجسام سخت افزایش یابد.
چگونه بدنه خودرو را با مناطق گرمسیر انطباق دهیم؟ مثلاً میتوانیم از رنگهایی استفاده کنیم که مقاومت بیشتری نسبت به گرما دارند.
چگونه بدنه خودرو را با سلیقه تعداد بیشتری از مشتریان انطباق دهیم؟ مثلاً میتوانیم رنگهای متنوعتری را به عنوان آپشن ارائه کنیم، یا تیپهای متفاوتی از بدنه را برای جوانان ارائه دهیم.
اصلاح، بزرگنمایی و کوچک کردن (M)
معمولاً M در اسکمپر را مخفف Modify و Magnify و Minify به معنی اصلاح، بزرگنمایی و کوچکنمایی میدانند. اما چون بزرگ و کوچک کردن نوعی اصلاح کردن هستند، میتوانیم M را Modify بدانیم و Magnify و Minify را مثالهای آن فرض کنیم. اگر بخواهیم لیاوت کارخانه (چیدمان اتاقها و تجهیزات و سایر المانها) را ارتقاء دهیم، میتوانیم از این روش با طرح سوالاتی شبیه زیر استفاده کنیم:
انتقال مواد را ارتقا دهیم، جای تسهیلات را عوض کنیم، فاصلهها را کوتاه کنیم یا اتاق مونتاژ را بزرگتر کنیم.
چگونه میتوانیم لیاوت را بهتر کنیم؟ مثلاً شاید بتوانیم وضعیتچگونه لیاوت را با هدف کاهش هزینه اصلاح کنیم؟ مثلاً میتوانیم فاصله ایستگاهها را کاهش دهیم تا مواد در فواصل کوتاهتری جابهجا شوند و هزینه انتقال کاهش یابد.
چگونه لیاوت را اصلاح کنیم تا مصرف انرژی کاهش یابد؟ مثلاً میتوانیم واحدهای اداری را در یک ناحیه متمرکز کنیم تا از منابع مشترکی برای گرمایش آنها استفاده شود.
چه چیزهایی را میتوانیم بزرگتر یا کوچکتر کنیم؟ مثلاً میتوانیم یک انبار را کوچکتر و انبار دیگر را بزرگتر کنیم.
استفاده به منظوری دیگر (P)
استفاده به منظور دیگر یعنی تلاش کنیم از چیزی مثل یک وسیله، ایده، راهکار یا فرایند برای کارکرد یا هدف دیگر استفاده کنیم. مثلاً از لیوان به جای وسیله آب خوردن برای جای خودکار، گلدان یا آبنما استفاده کنیم. اگر به عنوان تولیدکننده شکلات بخواهیم از این تکنیک استفاده کنیم، طرح سوالاتی مثل زیر مفید به نظر میرسد:
چگونه شکلات را با کارکردی متفاوت عرضه کنیم؟ مثلاً میتوانیم آن را به عنوان یک ماده درمانی برای افزایش انرژی عرضه کنیم.
چگونه میتوانیم جعبههای شکلات را به منظوری دیگر عرضه کنیم؟ مثلاً میتوانیم آنها را به عنوان جعبههای کادو عرضه کنیم.
چگونه از تجهیزات به منظور دیگری استفاده کنیم؟ مثلاً میتوانیم از بعضی تجهیزات تولید شکلات برای تولید آدامس، طعمدهندهها و سایر محصولات استفاده کنیم.
چگونه از علامت تجاریمان به منظور دیگری استفاده کنیم؟ مثلاً میتوانیم از برندی که برای شکلات ثبت کرده بودیم، برای کافیشاپ یا قنادی استفاده کنیم.
حذف (E)
برای استفاده از این تکنیک با حذف یک یا چند قسمت از چیزی مثل یک ایده، محصول، فرایند یا خدمت به ایدههای متفاوت دست مییابیم. مثلاً در لپتاپهای جدید، سیدیرام و در گوشیهای جدید، فاصله خالی بین نمایشگر و لبههای کناری حذف شده است. اگر بخواهیم از این تکنیک برای اصلاح فرایند فروش استفاده کنیم، طرح سوالاتی مثل زیر مفیداست:
کدام قسمتها در فرایند فروش اضافه و قابل حذف هستند؟ مثلاً اگر یکی از مراحل ثبت سفارش، دریافت اطلاعات نامربوط مثل میزان تحصیلات مشتری است، این مرحله را حذف کنیم.
حذف چه چیزهایی در فرایند فروش به افزایش سود کمک میکند؟ مثلاً اگر محصول با چند واسطه به دست مصرفکننده میرسد، میتوانیم بعضی از آنها را حذف کنیم.
حذف کدام قسمتها از فرایند فروش باعث مزیت رقابتی میشود؟ مثلاً اگر مشتریان برای خرید محصولات مشابه باید مدت زیادی منتظر بمانند، میتوانیم راهی برای تحویل فوری محصولاتمان پیدا کنیم.
وارونهسازی (R)
در این تکنیک با وارونه کردن چیزی مثل یک مساله، محصول، فرایند یا محصول به ایده میرسیم. مثلاً برای پیدا کردن راهی برای کاهش هزینهها، تلاش میکنیم ابتدا ایدههایی برای افزایش هزینهها بیابیم؛ وارونه کردن صورت مسأله کمک میکند سادهتر عوامل هزینهزا را شناسایی کنیم. همچنین میتوانیم از وارونه کردن فرایند دریافت پول و کارت در خودپرداز مثال بزنیم. خیلی از افراد بعد از گرفتن پول، کارت را فراموش میکنند. پس بهتر است ترتیب وارونه شود تا افراد اول کارت و سپس پول را دریافت کنند.
علاوه بر وارونهسازی، میتوانیم منظور از R در اسکمپر را Rearrange یا تغییر ترکیب فرض کنیم. این فرض کمک میکند به ایدههای بیشتر و متنوعتر برسیم، چون وارونه کردن فقط یکی از روشهای تغییر ترکیب است.
اگر بخواهیم فرایند اعطای وام بانکی را با تکنیک Rearrange اصلاح کنیم، سوالاتی شبیه زیر را میپرسیم:
کدام مراحل اعطای وام را تغییر دهیم تا به نفع وامگیرندگان باشد؟ مثلاً اگر افراد باید قبل از تقاضای وام در بانک ما حساب باز کنند، ترتیب را عوض میکنیم تا بتوانند درخواستشان را قبل از افتتاح حساب نیز ثبت کنند.
چگونه مراحل اعطای وام را تغییر دهیم تا سریعتر انجام شود؟ مثلاً به جای این که پرونده را کامل کنیم و سپس از بانک مرکزی در مورد متقاضی استعلام بگیریم، همزمان با تکمیل پرونده برای دریافت استعلام اقدام کنیم/
چگونه میتوانیم مراحل اعطای وام را وارونه کنیم؟ مثلاً به افرادی که امتیاز زیادی در بانک دارند یا نیازشان به پول فوری است، اول مبلغی از وام را بپردازیم و تشریفات غیرضروری را به زمانی دیگر موکول کنیم.
آیا میتوانیم شرایط اعطای وام را وارونه کنیم؟ مثلاً به افرادی که بدهی معوقه دارند یا به تازگی ورشکسته شدهاند، وام حمایتی بپردازیم.
تمرین
۱- در این درس برای هر تکنیک یک مثال کاربردی زدیم و چند سوال پرسیدیم. برای هر تکنیک دو سوال جدید اضافه کنید.
۲- برای خرید بسته اینترنتی (مثلا ۱۰ گیگ روزانه) به ترتیب چه کارهایی انجام میدهید؟ آنها را بنویسید و به سوالات زیر پاسخ دهید.
کدام مراحل را میتوانید با چیز دیگری جایگزین کنید؟
چگونه میتوانید این فرایند را با یک محصول فیزیکی ترکیب کنید؟
آیا میتوانید این فرایند را با نیازهای بعضی گروههای خاص از کاربران انطباق دهید؟
چگونه میتوانید این فرایند را اصلاح کنید؟ مثلاً چه چیزهایی را میتواند افزایش یا کاهش دهید؟ چه چیزهایی را میتواند بیشتر یا کمتر کنید؟ چه چیزهایی را میتوانید شدیدتر یا ملایمتر کنید؟
آیا میتوانید با وارونهسازی، ایدهای متفاوت و مفید برای ترتیب فروش بستههای اینترنتی پیشنهاد کنید؟
چگونه میتوانید از این فرایند به منظور دیگر استفاده کنید؟ سعی کنید گزینه خلاقانهتری نسبت به فروش بسته مکالمه یا پیامک ارائه دهید.
به نظرتان کدام مراحل اضافهاند و میتوانید آنها را حذف کنید؟
۳- چگونه میتوانید از ترکیب مداد با خودکار به ایدهای جدید برسید؟ حداقل یک ایده جدید پیدا کنید. ایدهتان را با روش بزرگنمایی، اصلاح کنید. ایدهی اصلاح شده را بنویسید و آن را با محصولی دیگر ترکیب کنید.
۴- چگونه میتوانیم آلودگی هوای تهران را کاهش دهیم؟ به این سوال پاسخ ندهید. صورت مساله را وارونه کنید و توضیح دهید چگونه میتوانیم هوای تهران را آلودهتر کنیم؟ روی این سوال وقت بگذارید تا به ایدههای خلاق برسید. آیا ممکن است روزی ایدههایی که به ذهنتان رسیده به طریقی اتفاق بیافتند؟ بعد از پاسخ به این سوال، ایدهای برای پیشگیری از تشدید آلودگی هوای تهران پیشنهاد کنید.
شما درس 5 از کارگاه ایده را مطالعه کردید. درسهای این مجموعه به ترتیب عبارتند از: |
---|
درس 1- ایده چیست؟ |
درس 2- خلاقیت و عادتهایی برای تقویت آن |
درس 3- امواج مغز از دلتا تا گاما |
درس 4- طوفان فکری کلاسیک |
درس 5- معرفی چند ابزار طوفان فکری |
درس 6- تکنیکهای اسکمپر (SCAMPER) |
درس 7- تکنیک ارتباط اجباری |
درس 8- نقشه ذهنی (Mind Map) |
درس 9- تکنیک چرا و نمودار استخوان ماهی |
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.