شما در حال خواندن درس پرورش مستمر خلاقیت  از کارگاه ایده هستید.

عادت به پرورش مستمر خلاقیت

کدام را ترجیح می‌دهید؟ امروز یک میلیارد تومان پول به شما تقدیم کنیم و به بخشی از آرزوهایتان برسید یا ده سال منتظر بمانید و صد میلیارد بگیرید؟ خیلی‌ها گزینه‌ی اول را انتخاب می‌کنند و اعتقاد دارند که سیلی نقد به از حلوای نسیه! و دقیقاً همین چهارچوب فکری باعث می‌شود که محتوای این درس را کنار بگذارند.

در درس‌های بعدی با تکنیک‌های ایده‌پردازی آشنا می‌شوید که نسبتاً زودبازده هستند و جذابیت زیادی دارند، اما تمرین و ورزش‌های ذهنی باعث می‌شود که در بلندمدت به درجات بالایی از خلاقیت برسیم و سریع‌تر از افراد معمولی به راهکارهای مؤثر برسیم که نتیجه‌ی آن پیشتاز بودن در حوزه‌های رقابتی است.

در این درس از عادت‌هایی صحبت می‌کنیم که ساده هستند و اگر در برنامه‌های روزمره‌مان باشند به درجات بالاتری از خلاقیت می‌رسیم، پس زوبازده نبودن آن‌ها مشکل‌ساز نمی‌شود چون عادت‌های روزمره هستند و خلاقیت ما را به‌صورت دائمی و پیوسته ارتقا می‌دهند.

زیربنای این عادت‌ها چیست؟

اکثرمان برای مسائل سخت، در جست‌وجوی راهکارهای عجیب و پیچیده هستیم پس مراقب باشید که سادگی مطالب، باعث بی‌توجهی شما نشود. ضمناً عادت‌ها برای شروع اثرگذاری به زمان نسبتاً زیادی احتیاج دارند اما رفته رفته سرعت تغییرات زیاد می‌شود و خلاقیت شما به‌طور قابل توجهی رشد می‌کند.

تا زمانی که اطلاعات یکسان یا مشابه وارد مغزمان می‌شود، خروجی‌های آن و طرز فکرمان تغییری نمی‌کند که در تعارض با اصول خلاقیت است. پس باید برنامه‌ی منظمی برای ورود اطلاعات متنوع و تازه داشته باشیم تا ذهن‌مان به روش‌های یکسان و همیشگی وابسته نشود و برای مسائل مختلف آماده باشد. در این درس چند عادت ساده را مرور می‌کنیم و می‌توانید، متناسب با وقت و سلیقه‌تان بعضی از آن‌ها را به فهرست کارهای روزانه اضافه کنید.

مطالعه‌ی کتاب در موضوعات مختلف

آنقدر از کودکی در مورد اهمیت مطالعه و کتاب‌خوانی شنیده‌ایم که تکرارشان لطفی ندارد اما وقتی برای پرورش خلاقیت استفاده می‌شود باید نکات زیر را مد نظر قرار دهیم:

معمولاً ایده‌های کسب‌وکار به ذهن متخصصان می‌رسد چون شناسایی مسائل، نیازهای صنعت، پیدا کردن راهکارها، شناسایی منابع و … به علم و تجربه نیاز دارد و مطالعه پاسخ مناسبی به این نیاز است، پس بخشی از مطالعات ما باید در حوزه‌ی تخصصی و به‌صورت هدفمند باشند.

هر چقدر ذهن به اطلاعات بیشتری دسترسی داشته باشد، نگرش‌ها و رویکردهای مختلفی را بشناسد، با مسائل بیشتری روبه‌رو شود و …  جنبه‌های مختلف مسائل را ساده‌تر درک می‌کند و به راهکارهای بیشتری می‌رسد. پس باید با مطالعه‌ی کتاب‌های غیرتخصصی در موضوعات مختلف، شرایط ورود اطلاعات کاربردی و مفید به ذهن‌ را فراهم کنیم.

توجه کنید که به‌عنوان یک عادت روزانه، باید زمانی را برای مطالعه در نظر بگیرید که تحت هر شرایطی به آن پایبند بمانید وگرنه در روزهای پرفشار آن را کنار می‌گذارید و به عادت تبدیل نمی‌شود.

خواندن خبرهای مختلف

منابع مختلفی مثل روزنامه‌ها و سایت‌ها، برنامه‌های خبری رادیو و تلویزیون، صفحات اجتماعی، مجلات و … برای دریافت اخبار وجود دارد که هر کدامشان به عنوان رسانه از نگرش و لحن و روش خاصی استفاده می‌کنند، پس این فرصت را داریم که با نگرش‌ها و روش‌های مختلف آشنا شویم و اطلاعات متنوعی را به ذهن‌مان وارد کنیم.

محتوای گزارش‌ها، جداول، تصاویر، شیوه‌ی تیتربندی، لیدهای خبری، زنجیره‌ی مطالب، مصاحبه‌ها و … همگی بهانه‌ای برای فکر کردن هستند و تحلیل‌شان می‌تواند جذاب و سازنده باشد، پس اگر اهل گزارش‌خوانی یا خبر هستید می‌توانید آن را بهینه‌سازی کنید تا به نفع پرورش خلاقیت‌تان باشد. برای این‌کار می‌توانیم به جای یک روزنامه‌ی خاص، مطالب چند روزنامه‌ی مختلف را بخوانیم یا به جای مشاهده‌ی اخبار ساعت ۱۴ به مجله‌ی خبری رادیو اقتصاد گوش کنیم‌ اما مهم‌تر از همه این است که به بیان و کلمات و نگرش تهیه‌کننده‌ی خبر توجه کنیم تا با نگرش‌ها و اعتقادات مختلف آشنا شویم و ذهن‌مان به ابزارهای بیشتری برای ایده‌پردازی دسترسی داشته باشد.

دیدن فیلم‌های مستند در موضوعات مختلف

فیلم مستند، شرایطی را فراهم می‌کند که همراه یک رویداد یا ماجرای واقعی باشیم، چالش‌ها را لمس کنیم، ذهن‌مان دنبال راهکار باشد، از نظر احساسی تحریک شویم، اطلاعات زیادی به دست آوریم و … که باعث می‌شوند بدون پرداخت هزینه، در کمتر از چند ساعت یک اتفاق یا ماجرای طولانی را درک کنیم. قطعاً اگر تجربه‌ی مسافرت به قطب و بازدید از کارخانه‌ی بوئینگ، رمزگشایی از یک پرونده‌ی جنایی، مراحل طراحی یک خودرو و … داشته باشیم، ذهن‌مان با مسائل کاملاً متفاوتی درگیر شده است و به جنبه‌های بیشتری از مسائل توجه می‌کند که مزیتی برای تفکر خلاق است.

برای تأثیرگذاری بیشتر، زمانی را برای فیلم‌های مستند در نظر بگیرید که تمرکز کافی دارید و ذهن‌تان آرام است، حتی می‌توانید تجربه‌ی خود را از دیدن فیلم ثبت کنید یا چالش‌هایی روایت شده را بنویسید و بعضی موضوعات را در گوگل جست‌وجو کنید تا هم یادگیری مؤثرتری داشته باشید و هم تجربه‌ی ماندگارتر و عمیق‌تری شکل بگیرد.

مراجعه به نمایشگاه‌ها و همایش‌ها

ماهانه نمایشگاه‌های زیادی برگزار می‌شود که آخرین دستاوردهای فعالان یک صنعت یا گروهی از افراد را به نمایش می‌گذارند و فرصتی خوبی برای آشنایی با راهکارها و ایده‌های مختلف است، به شرطی که نگاه تحلیلی داشته باشد و به دقت محتویات بروشورها و محصولات را بررسی کنید.

تجربه نشان می‌دهد که حضور در محیط خلاقانه و مواجه شدن با ایده‌های متنوع به رشد خلاقیت‌مان کمک می‌کند و علاوه بر آن با المان‌ها و پیش‌فرض‌های بیشتری آشنا می‌شویم که به‌صورت ناخودآگاه به مهارت ایده‌پردازی‌مان کمک می‌کند، مثلاً شاید در حوزه‌ی الکترونیک کار می‌کنید اما در نمایشگاه نانو با ایده‌ای روبه‌رو شوید که در حوزه‌ی تخصصی شما قابل استفاده باشد و به یک ایده‌ی جدید و کارآمد برسید.

ثبت آنی ایده‌ها

در بسیاری از موقعیت‌ها مثل پشت چراغ قرمز، رانندگی در جاده‌های طولانی و یکنواخت، کلاس‌های درس و … به حالت آلفا نزدیک می‌شویم و ایده‌هایی به ذهن‌مان می‌رسد که بدیع و ارشمند هستند اما با یک صدای ناگهانی، ترافیک، تغییر لحن استاد و … برای همیشه فراموش می‌شوند.

جالب است که بخش ناخودآگاه مغز، دائماً روی پرونده‌های باز و چالش‌ها فکر می‌کند و راهکارهایی ارائه می‌کند که به آن‌ها بی‌توجهی می‌کنیم و از این قدرت ذاتی بهره‌مند نمی‌شویم، پس دفترچه‌ای به ایده‌هایتان اختصاص دهید و هر چیزی به ذهن‌تان می‌رسد یادداشت کنید تا از مزایای آن برخوردار شوید و ذهن‌تان در ایجاد و ذخیره‌ی ایده‌های جدید همراهی کند. برای استفاده‌ی بهتر از این روش به نکات زیر توجه کنید:

هیچ‌ ایده‌ای را سانسور نکنید و هر چیزی به ذهن‌تان می‌رسد یادداشت کنید، در غیر این‌صورت ذهن‌تان یاد می‌گیرد که منطقی‌تر رفتار کند و خلاق نباشد.

همیشه دفترچه و خودکار همراهتان باشد تا در هر شرایطی آماده‌ی نوشتن باشید،‌ البته می‌توانید تلفن همراه را جایگزین و از اپلیکیشن‌هایی مثل Note استفاده کنید تا همیشه همراهتان باشد و بتوانید در صورت امکان فایل‌های ویدئویی، تصویری یا صوتی را ضمیمه کنید.

ایده‌های ثبت شده را به‌صورت منظم بررسی و تکمیل کنید تا اولاً ذهن علاقه‌ی بیشتری به ایده‌پردازی داشته باشد و دوماً ایده‌های خوب را شناسایی و تکمیل کنید.

توصیه می‌کنیم حتماً این عادت را به زندگی‌تان اضافه کنید، چون یکی از معدود روش‌هایی است که سریعاً‌ به نتیجه می‌رسد و در کمتر از چند ماه، مجموعه‌ای از ایده‌های جذاب دارید که بخشی از آن‌ها برگ طلایی شما در حوزه‌ی کسب و کار هستند.

مراقبه و حالت آلفای خودخواسته

در یک درس مستقل در مورد امواج مغزی، به خصوص آلفا صحبت کردیم که گاهی در حالت نیمه هوشیار، هر دو نیم‌کره‌ی مغز فعال می‌شوند و بخش‌ خود‌آگاه و ناخودآگاه مغز بیشترین ارتباط را برقرار می‌کنند تا خلاقیت به اوج برسد و طوفان فکری آغاز شود؛ پس صحبت از امواج آلفا را به درس‌های بعدی موکول می‌کنیم و به این نکته اکتفا می‌کنیم که حالت آلفا موقت است و در چند دقیقه به هوشیاری کامل یا خواب تبدیل می‌شود.

همان‌طور که بالاتر اشاره کردیم، بخش ناخودآگاه مغز در حالت آلفا روی چالش‌ها و مسائل بخش خودآگاه مغز کار می‌کند اما حل مسائل پیچیده به زمان بیشتری نیاز دارد و باید تلاش کنیم که زمان بیشتری در این حالت بمانیم.

معمولاً حالت آلفا زمانی ایجاد می‌شود که در حال انجام کار ساده‌ای مثل پیاده‌روی هستیم و عامل مزاحمی وجود ندارد، یا قبل از خوابیدن لحظاتی را در حالت نیمه‌هوشیار یا آلفا سپری می‌کنیم. پس باید دقایقی در روز را به یک فعالیت آرامش بخش (مثل گوش دادن موسیقی با چشمان بسته) اختصاص دهیم تا شانس بیشتری برای ایده‌های خلاقانه داشته باشیم

بازی کردن

حتماً شنیده‌اید که بازی‌ها روی رشد عقلانی و اجتماعی کودکان تأثیر می‌گذارند اما این را باید اضافه کرد که ابزاری قدرتمند برای پرورش خلاقیت به حساب می‌آیند، چون جنبه‌ی سرگرمی دارند و افراد بدون نگرانی می‌توانند از روش‌های مختلفی برای برنده شدن استفاده کنند؛ البته باید بازی‌های خلاقانه را انتخاب کنیم که وابستگی کمتری به تکنیک‌ها و الگوهای تکراری دارند مثل مافیا و مونوپولی و پینت‌بال و … و تلاش کنیم که جنبه‌ی سرگرمی بازی حفظ شود و نتیجه‌ی آن برای ما اهمیت نداشته باشد.

مشاوره با افراد مشهور

در این روش یک یا چند نفر دیگر را تجسم می‌کنیم و با آن‌ها در مورد یک موضوع یا مسأله‌ی مشخص حرف می‌زنیم تا به نتیجه برسیم، مثلاً شاید برای انتخاب محصولمان تصمیم بگیریم که جلسه‌ای خیالی با حضور آقایان اوراکل و باف داشته باشیم. معمولاً‌ پیشنهاد این کار با تعجب مخاطبان همراه است اما در بسیاری از منابع معتبر به‌عنوان یک تکنیک مؤثر معرفی می‌شود چون اولاً از جنبه‌های مختلف و متناسب با چهارچوب فکری شخصیت‌ها به مسائل نگاه می‌کنیم، دوماً ایده‌ها بر اساس چهارچوب فکری دیگران است و موانع ذهنی به حدأقل می‌رسد و سوماً باعث طبقه‌بندی منظم و ساختاریافته‌ی داده‌ها در ذهن می‌شود.

توجه کنید که موضوع صحبت ما در این درس عادت‌ها هستند و عادت به مشاوره می‌تواند در قالب پیشنهاد‌های زیر باشد:

می‌توانید برای یادگیری موضوعات مختلف، بعد از خواندن هر فصل، جلسه‌ای خیالی برگزار کنید و در مورد موضوعات خوانده شده صحبت کنید یا سؤالات خود را بپرسید.

می‌توانید به‌صورت منظم جلسات خیالی برگزار کنید و برای برنامه‌ریزی کارها، مثلاً در یک بازه‌ی هفت روزه، از آن‌ها مشورت بگیرید.

می‌توانید برای حل کردن مسائل یا برای تصمیم‌گیری‌ها چنین جلساتی را به‌صورت منظم برگزار کنید.

یادگیری واگرا

در دنیای امروز تخصص حرف اول را می‌زند و باید تلاش کنیم که در حوزه‌ی تخصصی‌مان تا حد امکان یاد بگیریم اما یادگیری واگرا به این معناست که روی موضوعات غیرتخصصی و گاهاً عجیب دست بگذاریم تا ورودی‌های کاملاً متفاوتی به ذهن‌مان وارد شود، پس آن را مستقل از یادگیری‌های معمولی و تخصصی‌تان در نظر بگیرید و زمانی مجزا به آن اختصاص دهید.

در یادگیری واگرا قرار نیست انرژی زیادی صرف کنیم و یک موضوع را به‌صورت تخصصی و عمیق یاد بگیریم اما موضوعاتی را انتخاب می‌کنیم که هیچ ارتباطی با دانسته‌های قبلی ما ندارند، مثلاً می‌توانید برای یادگیری زبان آفریقایی برنامه‌ریزی کنید، بیسبال یا فوتبال آمریکایی یاد بگیرید، در دوره‌ی آموزش مامایی شرکت کنید و … تا ذهن‌تان به مرور زمان با مسائل و رویکردهای مختلف آشنا شود. ضمناً برای استفاده‌ی بهتر از زمان، می‌توانید یادگیری‌های عمومی خود را از طریق دوره‌های آنلاین و مجازی یا کتاب‌های خودآموز تکمیل کنید.

خودداری از تکرار بیهوده

بعضی کارها را تکرار می‌کنیم چون تکراری نمی‌شوند و کاملاً ضروری هستند، مثلاً عبادت کردن برای خداوند، عشق ورزیدن به خانواده، مطالعه‌، کمک به هم‌نوعان و … بارها و بارها تکرار می‌شوند اما تکراری نمی‌شوند؛ اما کارهایی هست که ضرورت یا منفعتی ندارند و بی‌جهت تکرارشان می‌کنیم و برای جلوگیری از روزمرگی و حفظ پویایی ذهن‌مان باید تا حد امکان آن‌ها را به شیوه‌های مختلفی انجام دهیم تا تمرینی برای ذهن باشند. پس خودداری از تکرار بیهوده همان عادت به عادت نکردن است.

لازم نیست همیشه در مکان مشخصی مطالعه کنیم و تغییر محیط کمک می‌کند که ورودی‌های متفاوتی به ذهن وارد شود و با روش متفاوتی فکر کنیم.

لازم نیست همیشه از مسیر مشخصی برای رفتن به محل کار و برگشتن استفاده کنیم، کمی دور یا نزدیک شدن مسیر اهمیتی ندارد اما انتخاب مسیرهای جدید نوعی تمرین خلاقیت است.

شاید رفتن به یک رستوران یا کافه‌ی مشخص لذت‌بخش باشد اما انتخاب اماکن جدید باعث می‌شود که افراد و فضا و شرایط جدیدی را تجربه کنیم، این رویه نوعی سبک زندگی و چهارچوب است که ما را از فضای تکرار دور می‌کند.

لازم نیست همیشه در مهمانی‌ها غذای مشخصی سرو کنیم، البته این کار کمک می‌کند که با کم‌ترین ریسک، غذایی را تهبه کنیم که مسلطیم و مهمان‌ها دوست دارند اما نشانه‌ای از یک ترس عمیق‌تر است که ذهن از کارها و اتفاقات جدید فرار می‌کند و یک مانع بزرگ برای ایده‌پردازی و خلاقیت است.

لازم نیست هر شب تلویزیون ببینیم و با صفحات اینستاگرام وقت‌مان را پر کنیم، گاهی باید پیاده‌روی کنیم، به مراکز خرید برویم، مهمان دعوت کنیم و به مهمانی برویم، موسیقی گوش کنیم و صدها کار دیگری که همه‌ی آن‌ها مهم هستند و ما را از تکرار دور می‌کنند، اما متأسفانه اکثرمان ترجیح می‌دهیم که کارهای فوق برنامه‌ی خود را به آخر هفته موکول کنیم و باقی روزها را شبیه هم به پایان برسانیم که مناسب یک ذهن خلاق نیست.

همین حالا به کارهای روزانه‌ی خود فکر کنید و آن‌هایی که بی‌جهت تکراری هستند را تشخیص داده و برایشان برنامه‌ریزی کنید تا ذهن خلاق‌ و پویا و حال خوب‌تر داشته باشید.

عادت به تعاملات اجتماعی بیشتر و سازنده‌تر

هر کدام از ما نمی‌توانیم با بعضی افراد ارتباط بگیریم و با آن‌ها احساس راحتی نمی‌کنیم، حوصله‌ی حرف‌ها و نظرات‌شان را نداریم، از فکر و عملکردشان بیزاریم و … که اتفاق عجیبی نیست چون هر کدام از ما اعتقادات و سلایق منحصر به‌فردی داریم اما باید مراقب باشیم که زمان ایده‌پردازی به چهارچوب‌ها و سلایق محدود نباشیم و آزادانه از جنبه‌های مختلف ببینیم و فکر کنیم. تعامل با افراد، شنیدن نظرات‌ و درک اعتقادات‌شان باعث می‌شود که ذهن بازتری داشته باشیم و به ایده‌های بیشتر و دقیق‌تری برسیم.

البته برای دوستان جوان‌ترمان تأکید می‌کنیم که بعضی افکار مسموم،‌ دریچه‌ای از نا امیدی و افکار غلط را در ذهن ما باز می‌کنند که نه تنها مفید نیست، ما را از مسیر اصلی‌مان دور می‌کند، پس اعتقادات سالم و موجه همدیگر را با آغوش باز می‌پذیریم اما از روابط مخرب و آسیب‌زا خودداری می‌کنیم تا توان‌مان صرف کارهای بیهوده نشود.