شما در حال خواندن درس معرفی چند ابزار طوفان فکری از کارگاه ایده هستید.

معرفی ابزارها و تکنیک ها برای طوفان فکری

روش طوفان فکری کلاسیک در سال ۱۹۴۸ توسط الکس اسبورن ابداع شد. تا مدت‌ها وقتی از طوفان فکری صحبت می‌شد، منظور همین روش بود؛ اما اکنون روش‌های زیادی با کارکرد مشابه ارائه شده که از آن‌ها نیز تحت عنوان ابزارهای طوفان فکری یاد می‌شود. به نظر می‌رسد که وجه اشتراک این روش‌ها، کمک به تحریک ذهن و کاهش موانع خلاقیت باشد. در این درس با چند روش‌ طوفان فکری آشنا خواهید شد. ضمن این که در کارگاه ایده، درسی در‌مورد طوفان فکری کلاسیک داریم که بهتر است قبل از این درس، مطالعه کرده باشید.

نقشه ذهنی

نقشه ذهنی (Mind Mapping) یک ابزار بصری است که در دهه ۱۹۷۰ توسط تونی بوزان، متخصص یادگیری‌ و خلاقیت، معرفی شد. با این ابزار می‌توانیم موضوع یا مسأله‌ را در قالب یک نقشه و با شاخه‌ها و زیرشاخه‌های مرتبط نشان دهیم. برای این کار، موضوع اصلی را در مرکز برگه می‌نویسیم و از آن شاخه‌های فرعی به اطراف می‌کشیم. این شاخه‌ها، موضوعات و ایده‌های فرعی هستند که به موضوع اصلی مربوطند. هر شاخه می‌تواند زیرمجموعه‌هایی داشته باشد و به شاخه‌های کوچک‌تر تبدیل شود. شکل کلی نگاشت ذهنی را در زیر مشاهده می‌کنید. البته روش استفاده از این ابزار را به شکل کامل‌تر و با مثال‌های بیشتر در درس نقشه ذهنی توضیح خواهیم داد.

نقشه ذهنی در مورد Mind Map

با نگاشت ذهنی می‌توانیم اطلاعات پراکنده را سامان‌دهی و ارتباط بین مفاهیم، ایده‌ها یا موضوعات مختلف را دریابیم. این کار به درک زوایای مختلف مساله کمک می‌کند تا ایده‌هایمان محدود به یک جنبه خاص نباشند. مثلاً اگر بخواهیم راهی برای کاهش هزینه تولید پیدا کنیم، با دیدن نگاشت ذهنی حواس‌مان هست که پارامترهای مثل مواد مصرفی، فرایند تولید، مهارت کارگران و مصرف انرژی موثرند؛ پس فقط روی ایده‌های مربوط به مواد مصرفی متوقف نمی‌مانیم. همچنین مشاهده مستمر ایده‌های ثبت شده، ذهن‌مان را برای پیدا کردن ایده‌های جدید و ترکیب یا تکمیل ایده‌های قبلی تحریک می‌کند. مثلاً ایده‌ای که برای تغییر در فرایند تولید به ذهن‌مان رسیده را با ایده دیگر راجع به مصرف انرژی ترکیب می‌کنیم و به یک ایده متفاوت می‌رسیم.

روش ارتباط اجباری

ارتباط اجباری یکی از تکنیک‌های طوفان فکری است که می‌تواند به تفکر خارج از چارچوب، دیدن مساله از زوایای مختلف و دستیابی به ایده‌های جدید کمک کند. جزئیات مربوط به این تکنیک را در درس روش ارتباط اجباری بررسی خواهیم کرد. اما در حد کلیات، برای  استفاده از این روش به دو عنصر نیاز داریم. عنصر اول مسأله یا چالشی است که می‌خواهیم برای آن ایده پیدا کنیم. عنصر دوم چیزی مثل یک کلمه، جمله یا تصویر است که به صورت تصادفی انتخاب می‌کنیم. سپس باید ایده‌هایی بیابیم که میان این دو ارتباط به وجود آورند.

مثلاً برای یافتن راهکاری برای افزایش سود کارخانه، عنصر اول را افزایش سود انتخاب می‌کنیم. عنصر دوم را باید تصادفی انتخاب کنیم، مثلا کلمه زباله را اتفاقی در روزنامه می‌بینیم و به عنوان عنصر دوم در نظر می‌گیریم. حالا باید ایده‌هایی بیابیم که میان «افزایش سود» و «زباله» ارتباط ایجاد کنند. مثل این که: با کاهش ضایعات (زباله‌ها)، هزینه‌ها را کاهش و سود را افزایش دهیم. ایده دیگر می‌تواند این باشد: برای تولید، از زباله‌های بازیافتی استفاده کنیم. این ایده‌ها با تلاش برای برقراری ارتباط بین افزایش سود و زباله به دست آورده‌ایم و شاید در حالت به ذهن نمی‌رسیدند. به طور کلی هر چه ارتباط کم‌تری میان عناصر اول و دوم وجود داشته باشد، احتمال رسیدن به ایده‌های نوآورانه افزایش می‌یابد.

ایفای نقش

ایفای نقش، یک روش خلاقانه برای حل مساله است که در آن خود را جای شخص، موجود یا شیء دیگری می‌گذاریم تا بتوانیم از دیدگاه او به مسأله نگاه کنیم و ایده‌ دهیم. با کمک این روش می‌توانیم مسائل را از جنبه‌های مختلف بررسی کنیم و موانع ذهنی کم‌تری برای بیان ایده‌ها داشته باشیم، زیرا ایده‌ها بر اساس طرز فکر خودمان نیستند و مسئولیت کم‌تری در قبال آن‌ها احساس می‌کنیم. نقش‌ها می‌توانند مواردی مثل مشتری، سرمایه‌گذار، مدیر عامل، مهندس و پزشک یا نقش‌های خاص مثل نویسندگان و بازیگران مشهور یا نقش‌های غیرانسانی مثل حیوانات، گیاهان یا اشیاء باشند‌. ضمناً تکنیک ایفای نقش را می‌توانیم به صورت فردی یا گروهی اجرا کنیم. در حالت گروهی، نقش‌ها را بین افراد یا گروه‌ها توزیع می‌کنیم و هر گروه متناسب با نقشی که دارد، ایده‌های خود را عرضه می‌کند.

تابلوی ایده‌پردازی

در این روش صورت مسأله را روی تابلوی اعلانات نصب می‌کنیم تا افراد در ارتباط با آن، ایده‌هایشان را الصاق کنند. این روش می‌تواند برای افزایش خلاقیت، تولید ایده‌های جدید، همفکری بیشتر، دریافت بازخورد و اصلاح یا تکمیل ایده‌های موجود مفید باشد. تکنیک تابلوی ایده را می‌توانیم به اشکال مختلفی اجرا کنیم. مثلاً می‌توانیم روی تابلو، چند عنوان بنویسیم تا ایده‌های مربوط به هر عنوان زیر آن قرار بگیرند. یا می‌توانیم اجازه دهیم افراد ایده‌های خود را هر جا که دوست دارند بچسبانند و بعداً ترتیب آن‌ها را تغییر دهیم. می‌توانیم برای هر کسی یا هر گروهی، زمانی محدود برای درج ایده‌ها تعیین کنیم، یا تابلو را  همیشه فعال نگاه داریم تا هر موقع ایده‌ای به ذهن‌ افراد رسید، مشارکت کنند.

روش ABC یا Alphabetic

این تکنیک ترتیبی برای ارائه ایده‌ها است، به نحوی که مثلاً از A شروع می‌کنیم و فقط ایده‌هایی می‌دهیم که با A آغاز می‌شوند. بعد نوبت به B و سایر حروف می‌رسد. معمولاً وقتی از این تکنیک استفاده می‌کنیم که در جستجوی ایده‌های ساده و کوتاه برای انتخاب نام شرکت، اسم محصول، شعار تبلیغاتی، عنوان کتاب، عنوان سمینار، محل کارخانه، نوع ماده یا ویژگی‌های محصول باشیم.

نوشتن آزاد

برای استفاده از تکنیک نوشتن آزاد (Free Writing)، ابتدا موضوع یا مساله‌ای را انتخاب می‌کنیم. سپس مدت زمان مشخصی را در نظر می‌گیریم و فارغ از دستور زبان، املا، ساختار و هر قاعده‌ای، ایده‌هایی که به ذهن‌مان می‌رسند را می‌نویسیم. نباید هیچ ایده‌ای از قلم بیافتد. با این کار: موانع خلاقیت کاهش می‌یابند، جریان افکار تشدید می‌شوند و به ایده‌های خلاقانه‌تری می‌رسیم. مثلاً موضوع را «پیدا کردن راهی برای کاهش هزینه تولید» انتخاب می‌کنیم. ظرف ده دقیقه هر ایده‌ای که به ذهن‌مان می‌رسد را می‌نویسیم. قابل اجرا بودن آن‌ها مهم نیست، همه ایده‌ها را ثبت می‌کنیم تا جریان افکارمان قطع نشود. سپس ایده‌ها را بررسی و موارد مناسب‌ را شناسایی می‌کنیم. شاید بتوانیم بعضی ایده‌ها را اصلاح، ترکیب یا اصلاح کنیم. اگر ایده خوبی پیدا کردیم، آن را توسعه می‌دهیم تا به راهکاری برای مساله تبدیل شود.

تکنیک‌های اسکمپر

تکنیک‌های اسکمپر در سال ۱۹۵۳ با کتاب «اسکمپر: بازی‌هایی برای توسعه تخیل» از باب ابرله معرفی شدند. این تکنیک‌ها، نسخه توسعه یافته سؤالاتی هستند که قبلاً الکس اسبورن برای بررسی چند جانبه مسائل پیشنهاد کرده بود. برای استفاده از این تکنیک‌ها، ابتدا یک ایده یا راهکار (مثلاً یک محصول) را در نظر می‌گیریم. سپس قوانین جایگزینی (S)، ترکیب (C)، سازگاری (A)، تغییر (M)، استفاده به منظوری دیگر (P)، حذف (E) و مرتب‌سازی (R) را با طرح سؤالات مرتبط اجرا می‌کنیم. مثلاً برای طراحی موبایل می‌توانیم سوالات زیر را بپرسیم:

۱- چه چیزهایی را می‌توانیم در آن جایگزین کنیم؟ مثلاً می‌توانیم از سلول‌های خورشیدی به جای باتری لیتیومی استفاده کنیم‌، یا به جای صفحه نمایش معمولی از صفحه انعطاف‌پذیر استفاده کنیم.

۲- چه چیزهایی را می‌توانیم با آن ترکیب کنیم؟ مثلاً می‌توانیم موبایل را با دزدگیر ماشین ترکیب کنیم. در این حالت کاربر می‌تواند درب ماشین را با موبایل باز و بسته کند. همچنین می‌توانیم آن را با کارت بانکی یا حتی شارژر ترکیب کنیم.

۳- چگونه آن را با چیز دیگری سازگار کنیم؟ می‌توانیم کاری کنیم که در دمای بالای ۵۰ درجه سانتیگراد نیز به خوبی کار کند.

۴- چگونه در آن تغییر ایجاد کنیم؟ می‌توانیم اندازه آن را بزرگ‌تر یا کوچک‌تر کنیم.

۵- چگونه از آن به منظوری دیگر استفاده کنیم؟ می‌توانیم کاری کنیم که کاربر بتواند از آن به جای دسته بازی پلی‌استیشن استفاده کند.

۶- کدام اجزای را از آن حذف کنیم؟ می‌توانیم دکمه پاور یا تنظیم صدا را حذف کنیم.

۷- چگونه آن وارونه کنیم یا ترتیب چیزی را در آن تغییر دهیم؟ می‌توانیم آن را تاشو طراحی کنیم، یا کاری کنیم که هر دو طرف آن صفحه نمایش قرار داشته باشد.

آنالوژی یا همانندسازی

آنالوژی، همانند سازی یا قیاس روشی خلاقانه است که با کمک آن می‌توانیم مسائل را از زوایای دیگر ببینیم و از دانش یا تصورات‌مان راجع به یک موضوع، برای موضوعات دیگری استفاده کنیم. البته قابلیت ایجاد آنالوژی یا قیاس میان چیزهای مختلف، به طور طبیعی در ما وجود دارد و چیز جدیدی نیست. اما منظور از روش آنالوژی برای ایده‌پردازی، استفاده‌ آگاهانه از آن برای رسیدن به ایده‌های خلاقانه است. برای این کار، ابتدا مسأله یا موضوع مورد نظر را مشخص می‌کنیم. سپس آن را با استفاده از کلمات قیاس همچون «مانند»، «شبیه» یا «مثل» با چیز دیگری قیاس می‌کنیم. مثلاً می‌گوییم مساله مورد نظرمان، شبیه فلان چیز یا فلان کار است. لازم نیست آنالورژی یا قیاس‌مان منطقی باشد. هدف، تحریک ذهن برای دستیابی به ایده‌های جدید است.

مثلاً اگر مساله:  کاهش هزینه تولید باشد، قیاس می‌کنیم: کاهش هزینه مثل کاهش وزن است. استدلال می‌کنیم: برای کاهش وزن، غذاهای کم‌تر اما مقوی‌تر می‌خوریم. برای کاهش هزینه هم باید کمیت را کاهش و کیفیت را افزایش دهیم؛ پس محصول را با حذف جزئیات غیرضروری، ارزان‌تر طراحی می‌کنیم. قیاس دیگر این که: کاهش هزینه تولید مثل مدیریت زمان است. برای مدیریت زمان، کارها را اولویت‌بندی می‌کنیم. برای کاهش هزینه‌ نیز باید منابع را به اولویت‌های مهم اختصاص دهیم. مثلاً از استانداردهای بی‌فایده و جلسات بی‌مورد پرهیز کنیم.

طوفان فکری دیجیتال یا الکترونیکی

منظور از طوفان فکری دیجیتال، استفاده از روش‌های طوفان فکری در بستر دیجیتال است. این روش‌ها می‌توانند همان طوفان فکری کلاسیک یا سایر روش‌های طوفان فکری باشند. برای انجام طوفان فکری دیجیتال، می‌توانیم از ابزارهایی مثل سایت‌ها و اپلیکیشن‌های اختصاصی، ابزارهای ارتباطی مثل اسکایپ و سایر ابزارهای اشتراک‌گذاری تصویر، صوت یا نوشته استفاده کنیم. مثلاً جلسه را با اسکایپ برگزار کنیم، یا از سایت‌هایی که برای تهیه نگاشت ذهنی یا تابلوی ایده‌پردازی طراحی شده‌اند استفاده کنیم.

استفاده از ابزارهای طوفان فکری دیجیتال، مزایای زیادی نسبت به روش سنتی دارد. مثلاً محدودیت‌های جغرافیایی وجود ندارد و افراد می‌توانند از نقاط مختلف مشارکت کنند. محدودیت زمانی وجود ندارد و می‌توان برنامه‌ریزی کرد که افراد هر موقع که می‌خواهند، ایده‌شان را ارائه کنند. محدودیتی برای تعداد نفرات وجود ندارد و می‌توان از مشارکت هزاران نفر در یک جلسه استفاده کرد. همچنین سرعت و کیفیت مستندسازی فرایند ایده‌پردازی بیشتر است.

تمرین

۱- می‌خواهیم دکوراسیون یک دفتر اداری را تغییر دهیم، طوری که حتی‌المقدور نظر همه کارکنان لحاظ شود. برای این کار، کدام یک از روش‌های این درس را پیشنهاد می‌کنید؟ یک سناریوی کلی برای استفاده از روش پیشنهادی خود ارائه کتید.

۲- می‌خواهیم یک صندلی جدید طراحی کنیم که حدأقل یک تفاوت اساسی با سایر صندلی‌های موجود، داشته باشد. با این فرض، مراحل زیر را جلو ببرید:

فرض کنید مصرف‌کننده این صندلی هستید. چه قابلیت‌های متفاوتی در آن می‌تواند شما را به وجد بیاورد؟

فرض کنید مدیر عامل یک شرکت بزرگ هستید. چه تغییراتی در این صندلی باعث می‌شود که آن را برای دفترتان بخرید؟

فرض کنید فروشنده این صندلی هستید. چه تفاوت‌هایی باعث می‌شود که مشتریان را ساده‌تر برای خرید ترغیب کنید؟

فرض کنید که یکی از شرکت‌های رقیب هستید. چه تغییراتی در این صندلی را نمی‌توانید تقلید کنید؟

فرض کنید اضافه وزن دارید. چه تغییراتی در این صندلی باعث می‌شود که آن را دوست داشته باشید؟

فرض کنید هوش مصنوعی هستید. چگونه می‌توانیم از شما برای تغییر در این محصول استفاده کنیم؟

۳- مدیر عامل یک شرکت لبنیاتی اصرار دارد که اسم بستنی جدید خود را AFAMA (آفاما) انتخاب کنند. این کلمه هیچ معنایی ندارد و انتخاب آن توجیهی نداشته است. اما شما کمک کنید که مدیر عامل بتواند استفاده از این کلمه را برای هیأت مدیره توجیه کند. مثلاً نشان دهید که  آفاما شکل اختصاری یک جمله است. البته جمله‌تان باید معنی‌دار باشد؛ مثلاً نگویید: «آبی‌ترین فانوس آسمان میهنم ایران». ضمن این که هیأت مدیره سخت‌گیرند و به این سادگی‌ها متقاعد نمی‌شوند.

۴- قبض برق ساختمان خیلی زیاد آمده است و می‌خواهیم با کم‌ترین هزینه، مصرف برق را کاهش دهیم. مراحل زیر را جلو بروید.

این قیاس را بخوانید: «کاهش مصرف انرژی مثل این است که جای ماشین خودمان از اتوبوس استفاده کنیم». با کمک این قیاس، چند ایده پیشنهاد دهید.

این قیاس را بخوانید: «کاهش مصرف انرژی مثل خواندن روزنامه است». با کمک این قیاس، چند ایده پیشنهاد دهید.

آنالوژی جدید بسازید و به کمک آن، چند ایده پیشنهاد کنید.

۵- برای همه ما، موضوعاتی وجود دارد که اگر آن‌ها را یاد بگیریم، سرعت موفقیت‌مان بیشتر می‌شود و بهتر زندگی می‌کنیم. فرض کنید می‌خواهید چند موضوع مهم را برای یادگیری انتخاب کنید. کدام موضوعات در اولویتند؟ برای پاسخ از تکنیک نوشتن آزاد استفاده کنید.

۶- توضیح دهید که کدام روش‌های ارائه شده در این درس را می‌توانیم به صورت انفرادی، گروهی یا هر دو به کار بگیریم.

۷- چگونه می‌توانید دو روش نگاشت ذهنی و ارتباط اجباری را ترکیب کنید؟

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید