شما در حال خواندن درس اتیکت نه گفتن از مجموعهی آداب معاشرت در کسبوکار هستید.
خیلی وقتها تمایلی به پذیرفتن یک پیشنهاد یا درخواست نداریم، اما ضعف ما در «نه گفتن» باعث میشود که نتوانیم مخالفتمان را اظهار کنیم، یا اظهار آن بیش از حد آزاردهنده باشد. از آن جا که فعالان کسبوکار در معرض درخواستها و پیشنهادات زیادی قرار میگیرند، مفید است که آداب نه گفتن را نیز در مجموعهی اتیکت کسبوکار بررسی کنیم. در این درس، با ملاحظاتی آشنا خواهید شد که از یک سو، به ارتقای مهارتِ نه گفتن و از سوی دیگر، به کاهش احساسات منفی ناشی از آن کمک میکنند.
چرا نه گفتن سخت است؟
عموماً مخالفت با خواستههای دیگران، آنها را ناراحت میکند؛ به همین دلیل برایمان سخت است که نه بگوییم و آنها را ناراحت کنیم. علاوه بر این، ما ارزشهایی داریم که نه گفتن به دیگران میتواند در تعارض با آنها قرار بگیرد؛ مثلاً وقتی دوستمان پول میخواهد، میترسیم که مخالفت ما باعث شود که بیمعرفت یا خسیس به نظر برسیم. در نتیجه، مخالفت با دیگران عموماً با ناراحتی، نگرانی یا ترس همراه است و امری دشوار به حساب میآید.
چرا نباید نه گفتن سخت باشد؟
خیلی اوقات بله گفتن به دیگران به مثابه نه گفتن به خودمان است، پس همانطور که مخالفت با دیگران ناخوشایند است، موافقت بیمورد نیز میتواند ناخوشایند باشد. در این میان، هر یک از ما باورها و اهداف متفاوتی داریم و نسبت به آنها مسئولیم. بنابراین، حق داریم که منافع و برنامههای خود را اولویت بدانیم و با درخواستهای دیگران مخالفت کنیم. البته مخالفت با دیگران به معنای جنگ و دشمنی نیست، بلکه صرفاً از همخوان نبودن خواستههایشان با شرایط، باورها یا اولویتهایمان نشأت میگیرد. اگر بعضی اشتباهاً مخالفت یا نه گفتن ما را دشمنی تصور میکنند، مسئولیت اصلاح کردن تصورات اشتباهاتشان بر عهدهی ما نیست.
همهی ما ارزشهایی داریم که ممکن است با نه گفتن به دیگران خدشهدار شوند؛ اما واقعیت این است که هر زمان تصمیمی میگیریم یا کار مثبتی انجام میدهیم، فرصت پیگیری سایر راهکارها یا انجام سایر کارهای مثبت از بین میرود. مثلاً وقتی روی درس خواندن تمرکز میکنیم، فرصت کمتری برای معاشرت با دوستان و ورزش خواهیم داشت و چند ارزش مهم در تعارض با یکدیگر قرار میگیرند. همچنین کمک به مردم پسندیده است، اما پشتیبانی از فرزندان یا ایفای تعهدات شغلی نیز مهم هستند. با همین استدلال میتوان گفت: نه گفتن به دیگران با بعضی ارزشها تعارض دارد، اما از بعضی ارزشهای دیگر -که احتمالاً برای ما اولویت بیشتری دارند- پاسداری میکند.
ملاحظاتی برای مخالفت با درخواستها و پیشنهادات
۱- خیلی از ما عادت داریم که موقع رد کردن درخواستها یا پیشنهادات دیگران عذرخواهی کنیم. مثلاً وقتی رئیسمان از ما میخواهد که جمعهها کار کنیم، میگوییم: «ببخشید، جمعهها باید به همسرم کمک کنم». همچنین وقتی کسی پول میخواهد و شرایط مساعدت نداریم، میگوییم: «ببخشید، خودم به تازگی قرض کردم، شرمندهام». عذرخواهی بیمناسبت باعث میشود که در موضع ضعف قرار بگیریم، احساس ناخوشایندی داشته باشیم و این پیام را منتقل کنیم که وظیفهی خود در قبال درخواستکننده را انجام ندادهایم.
۲- وقتی با درخواست دیگران مخالفت میکنیم، متعارف است به «نه» بسنده نکنیم و دلیلمان را اجمالاً توضیح دهیم. مثلاً وقتی کسی از ما برای حضور در یک مهمانی دعوت میکند، عبارت «خیر، نمیآیم» مناسب نیست؛ بلکه جواب مؤدبانه و متعارف میتواند چنین عبارتی باشد: «از دعوت شما ممنونم، اما در آن تاریخ تهران نیستم». از سوی دیگر، ارائهی توضیحات و جزئیات مفصّل نیز میتواند مخالفت را دشوار کند، مثلاً اگر بگوییم: «پنجشنبه از ساعت ۳ تا ۶ دندانپزشکی میروم و به عصر نمیرسم». پاسخ میتواند این باشد که: «برنامه را به شب موکول میکنیم تا شما هم باشید». ضمناً به صورت کلّی، توضیح زیاد و بیمورد نشانهی ضعف، تردید یا احساس گناه است و جز در موارد خاص، توجیهپذیر نیست.
۳- بهتر است پاسخ منفی خود را صریح و شفاف اعلام کنیم. بعضی از ما ترجیح میدهیم که طرف مقابل را امیدوار نگه داریم تا احساسات ناخوشایند نه گفتن تعدیل شود؛ حال آن که این رویکرد باعث میشود: اولاً پروسهی درخواست طرف مقابل و مخالفتهای ما تکرار شود. ثانیاً طرف مقابل از راهکارهای دیگر غفلت کند و تبعات سنگینتری بپردازد. بنابراین، وقتی میدانیم قطعاً در پروژهای همکاری نمیکنیم، نباید بگوییم: «اگر کارم کمتر شد، حتماً مشارکت میکنم» بلکه میتوانیم بگوییم: «درگیر پروژهی دیگری هستم و به این پروژه نمیرسم». ضمناً وقتی درخواست دیگران را رد میکنیم، باید دقت کنیم که لحن بیان و زبان بدن ما نیز مؤید آن باشند. اگر پاسخ منفی را آرام و نامطمئن ادا کنیم، یا هنگام ادای آن از نگاه کردن به طرف مقابل طفره برویم، این پیام منتقل میشود که: «در مورد چیزی که میگویم مطمئن نیستم، پس هنوز هم میتوانی برای تغییر دادن نظرم تلاش کنی».
۴- وقتی از مهارت نه گفتن حرف میزنیم، منظورمان تقویت رفتارهای غیرمحترمانه و توهینآمیز نیست. بعضی از ما بلد نیستیم در شرایط دوستانه و صمیمانه با خواستههای دیگران مخالفت کنیم، به همین علت پاسخ منفی خود را با لحن و رفتار غیردوستانه اعلام میکنیم. مثلاً وقتی کسی از ما پول میخواهد، ابتدا برافروخته میشویم که چرا مدیریت مالی ضعیفی دارد و قدر پول را نمیداند، سپس اعلام میکنیم که پول نداریم و اگر هم داشتیم به او قرض نمیدادیم. این قبیل رفتارها، حتی اگر به پاسخ مثبت و اجابت درخواست دیگران منتهی شوند، غیرحرفهای هستند و باید از آنها پرهیز کنیم.
۵- گاهی که شرایط فراهم است، میتوانیم با ارائهی یک یا چند راهکار جایگزین، مخالفت متعادلتر و دوستانهتری را اظهار کنیم. به عنوان مثال، اگر همکارمان برای انجام کارهایش از ما کمک خواسته، این پاسخ مناسب است: «تا چهارشنبه باید کارهای خودم را آماده کنم، اما شنبه میتوانم بخشی از کارهایت را انجام دهم». البته باید مراقب باشیم که راهکارهای پیشنهادی صرفاً برای تعارف نباشند، وگرنه ممکن است چالشهای جدیدی رقم بخورد. مثلاً چنین عبارتی مناسب نیست: «تا چهارشنبه باید کارهای خودم را آماده کنم، اما اگر ضروری است، کارهای تو را هم میتوانم انجام دهم». در چنین مواردی معمولاً انتظار داریم که طرف مقابل وضعیتمان را درک کند و منصرف شود، حال آن که شاید چنین نشود و حرف ما را پاسخ مثبت تلقی کند.
۶- گاهاً در مواجهه با یک درخواست، فشار بسیار زیادی به ما وارد میشود و نمیتوانیم مخالفت خود را اعلام کنیم. در این موارد، بهتر است جملات آمادهای در ذهنمان داشته باشیم و پاسخ نهایی را به آینده موکول کنیم. مثلاً اگر یکی از همکاران با حالتی برافروخته و عصبانی از ما میخواهد که به دفتر مدیریت برویم و از کارمان استعفا دهیم، چنین پاسخی میتواند مناسب باشد: «باید با برادرم که وکیل است مشورت کنم، تا فردا خبر میدهم». همانطور که گفتیم، حتیالمقدور نه گفتن باید شفاف و قاطع باشد، اما به تعویق انداختن آن باعث میشود که مخالفتمان را در شرایط آرامتر و به دور از تنشهای احساسی اظهار کنیم.
🤍💙