شما در حال خواندن درس بارگذاری یا Loading چیست از مجموعه برنامهریزی و کنترل تولید هستید.
در درس برنامهریزی و کنترل تولید چیست گفتیم که فعالیتهای مربوط به برنامهریزی و کنترل تولید را میتوانیم به چهار دسته تقسیم کنیم که یکی از آنها بارگذاری یا Loading است. در این درس با مفهوم Loading و بعضی از ملاحظات مهم آن آشنا خواهید شد.
تعریف لود (Load) و لودینگ (Loading)
شاید در نگاه اول کلمه Load یا نیرو در موضوع برنامهریزی و کنترل تولید ناملموس به نظر برسد، حال آن که احتمالاً بارها شنونده استفاده از آن بودهایم. برای مثال شنیدهایم که میگویند: «لود کاری در فلان ایستگاه زیاد است» یا «در بعضی ساعات، لود کاری شعبههای بانک بیشتر از ظرفیت آنهاست».
همانطور که در این عبارات میبینیم، کلمه بار یا Load دلالت بر «مقدار کار در یک واحد کاری» دارد. لذا Loading یا لودینگ مقدار کاری است که به یک مرکز کاری واگذار میکنیم. برای مثال، ممکن است مقرر کنیم که یک دستگاه روزی ۱۲ ساعت کار کند. یا کارشناس نقشهکش روزی ۲۰ نقشه صنعتی تهیه کند. یا بخش کنترل کیفیت روزانه ۱۰ گزارش ارزیابی ارائه دهد.
لازم به ذکر است که وقتی از بار (Load) و تخصیص بار (Loading) صحبت میکنیم، منظور تعیین نوع کار نیست، بلکه تعیین «مقدار کار» است. چه بسا اگر یک واحد کاری برای انجام کارهای مختلف طراحی شده باشد، برنامهریزی در مورد این که: چه اقداماتی در هر بازه زمانی انجام شود را نمیتوانیم Loading بدانیم، بلکه اگر مقدار هر کاری که قرار است انجام شود را تعیین کنیم، فعالیت Loading را انجام دادهایم. البته معمولاً تمام این فعالیتها توأم با یکدیگر انجام میشوند و چنین نیست که برنامههای جداگانهای برای هر کدام تنظیم کنیم.
بارگذاری یا لودینگ باید متناسب با ظرفیت منابع باشد
مقدار کاری که واحدهای عملیاتی انجام میدهند به ظرفیتشان محدود میشود. برای مثال نمیتوانیم از دستگاهی با ظرفیت تولید ۱۰۰ واحد محصول در ساعت، انتظار تولید ۲۰۰ واحد محصول در ساعت داشته باشیم.
همچنین اگر ظرفیت دستگاهی زیاد است، حتیالمقدور باید از تمام آن استفاده کنیم. چرا که هر چه ظرفیت را بالاتر انتخاب میکنیم، سرمایه بیشتری نیاز دارد و اصولاً هزینهی ثابت بیشتری را نیز به بار میآورد. لذا بارگذاری باید متناسب با ظرفیت منابع باشد، زیرا هم کمبود ظرفیت و هم مازاد ظرفیت تبعات نامطلوبی دارند.
با توجه به ارتباط نزدیک ظرفیت و بارگذاری، مناسب است از همان واحدی برای اندازهگیری مقدار کار یک واحد عملیاتی استفاده کنیم که برای اندازهگیری ظرفیت آن استفاده میکنیم. مثلاً اگر ظرفیت دستگاه را بر اساس «کیلوگرم بر ساعت» اندازه گرفتهایم، بهتر است برای تخصیص کار به آن نیز از واحد کیلوگرم برای توصیف مقدار استفاده کنیم، نه اینکه مثلاً واحد مربوطه را «لیتر بر ساعت» انتخاب کنیم.
در ارتباط با مبنایی بودن ظرفیت منابع، باید به این نکته توجه داشته باشیم که منظور ظرفیت واقعی است. چه بسا شاید ظرفیت طراحی یا حتی ظرفیت مؤثر یک واحد عملیاتی خیلی بیشتر از ظرفیت واقعی آن باشد، حال آنکه ما در برنامهریزی در صدد تحقق اهداف واقعی هستیم و صرفاً با اعداد بازی نمیکنیم. لذا مهم است ظرفیت واقعی واحدها را شناسایی کرده و مقدار کار را بر اساس آن تعیین کنیم.
دو رویکرد: بارگذاری محدود و بارگذاری نامحدود
در مورد مقدار کاری که در Loading به یک واحد کاری تخصیص میدهیم، دو رویکرد بارگذاری محدود (Finite) و بارگذاری نامحدود (Infinite) قابل تصور است.
در بارگذاری محدود، کاری که به هر واحد اختصاص میدهیم محدود به ظرفیت آن است. این رویکرد زمانی مفید است که مقدار کار واحد عملیاتی قابل محدود کردن باشد، تبعات قابل توجهی نداشته باشد و هزینههای آن مقرون به صرفه باشد.
در رویکرد بارگذاری نامحدود، مقدار کار را محدود نمیکنیم و تلاشمان این است که با زیاد بودن آن کنار بیاییم. این رویکرد زمانی کارایی دارد که نتوانیم بار را محدود کنیم، محدود کردن آن مفید یا ضروری نباشد و هزینههای خودداری از آن توجیهپذیر باشد. مثلاً اگر مدیریت بخش اورژانس بیمارستان را بر عهده داشته باشیم، قابل قبول نیست که پذیرش را محدود کنیم و از جایی به بعد، بیماران بد حال را نپذیریم. اعمال این محدودیتها، علاوه بر مغایرت با اصول اخلاقی، نارضایتی و تبعات حقوقی دارد. یا مثلاً در مورد واحد ارتباط با مشتریان کارخانه، باید تا حد امکان به همه پاسخ دهیم و نمیتوانیم از جایی به بعد، تماسها را بیپاسخ بگذاریم. ضمن این که هزینهی پاسخ حداکثری به تماسها معمولاً کمتر از نارضایتی ناشی از پاسخ ندادن یا رد کردن تماسها است.
معمولاً هر چه منابع محدودتر یا تقاضا پایدارتر است، تمایل بیشتری به استفاده از رویکرد محدود داریم. اما در شرایط ناپایدار که تقاضا از عوامل زیادی تاثیر میگیرد و تغییرات زیادی نشان میدهد، احتمالاً رویکرد نامحدود مناسبتر به نظر میرسد. البته رویکرد نامحدود میتواند باعث ایجاد صف و تأخیر در تحویل سفارش شود. مثلاً در شعبههای بانکها و در رستورانها و کافهها بیشتر رویکرد نامحدود به کار گرفته میشود و نتیجه آن است که در بعضی روزها و ساعتها، تقاضای زیادی شکل میگیرد و متقاضیان باید در صف بایستند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.