شما در حال خواندن درس استراتژی تغییر ظرفیت از مجموعه مدیریت ظرفیت هستید.

استراتژی تغییر ظرفیت

یکی از مسائل استراتژیک در مدیریت ظرفیت، تعیین زمان و مقدار تغییر ظرفیت است.

برای مثال فرض کنید نتایج پیش‌بینی نشان دهد که تقاضا از یک سال و نیم دیگر، افزایش قابل توجهی خواهد داشت و ظرفیت کنونی کافی نیست. پس باید تصمیم بگیریم چه زمانی ظرفیت را متناسب با رشد تقاضا افزایش دهیم. مثلاً شاید ظرفیت را ۱۶ ماه دیگر و قبل از رشد تقاضا افزایش دهیم یا ۲۰ ماه منتظر بمانیم و اگر رشد تقاضا پایدار و در سطح‌ مورد انتظار بود، ظرفیت را افزایش دهیم. ضمن این که باید مقدار افزایش ظرفیت را انتخاب کنیم، پس شاید آن را ۴۰۰ واحد، ۱۰۰۰ واحد یا هر مقدار دیگری افزایش دهیم.

انتخاب زمان تغییر ظرفیت و مقدار تغییر ظرفیت

برای تعیین مقدار تغییر ظرفیت، مهم‌ترین ملاحظات همان نکاتی هستند که در درس انتخاب سطح کلی ظرفیت گفتیم، لذا در این درس توضیح دیگری ارائه نخواهیم کرد. در واقع برای تعیین مقدار تغییر ظرفیت، سعی می‌کنیم که مقدار آن متناسب با نتایج پیش‌بینی تقاضا باشد. اما احتمال خطا را در نظر می‌گیریم، سود و زیاد احتمالی را می‌سنجیم و پیامدهای کمبود و مازاد ظرفیت را لحاظ می‌کنیم. از طرفی باید هزینه‌های افزایش ظرفیت را شناسایی کنیم، چون اگر افزایش آن زمان‌بر و پرهزینه باشد، ممکن است مقدار ظرفیت را بیشتر افزایش دهیم. ضمن این که تغییر ظرفیت بهتر است طوری باشد که تا حد امکان از مزایای صرفه به مقیاس استفاده کنیم و هزینه‌های تولید را کاهش دهیم.

اما برای تعیین زمان‌بندی تغییر ظرفیت، سه استراتژی کلی وجود دارد که در بسیاری از منابع به آن‌ها اشاره شده است و در این درس توضیحاتی در موردشان ارائه خواهیم کرد.

زمان‌بندی تغییر ظرفیت

می‌دانیم که بهترین مقدار برای ظرفیت واقعی، همان مقدار تقاضا است؛ یعنی بیشترین منافع وقتی حاصل می‌شود که کمبود یا مازاد ظرفیت نداشته باشیم. اما تغییر دادن ظرفیت معمولاً به صرف هزینه و زمان نیاز دارد، برای همین نمی‌توانیم همیشه منتظر تغییر تقاضا بمانیم و بعد ظرفیت را متناسب با آن تغییر دهیم. لذا برای انتخاب زمان تغییر ظرفیت باید راهی بیابیم که تناسب بیشتری با انتظارات‌مان داشته باشد. بدین منظور، سه استراتژی کلی وجود دارد که در ادامه بررسی خواهیم کرد.

۱- استراتژی تقدم

در استراتژی تقدم، قبل از این که نیاز باشد و تقاضا تغییر کند، ظرفیت را تغییر می‌دهیم. در این حالت اگر نتایج پیش‌بینی درست باشند و مقدار تغییرات آن بیشتر از سطح مورد انتظارمان نباشد، همیشه ظرفیت کافی برای پاسخ به تقاضا در اختیار خواهیم داشت. بدین ترتیب می‌توانیم سطح رضایت مشتریان را بالا ببریم، جایگاه رقابتی بهتری داشته باشیم و به حداکثر درآمد دست پیدا کنیم. البته دستیابی به حداکثر درآمد لزوماً به معنی دستیابی به حداکثر سود نیست؛ زیرا در این حالت هزینه‌های ناشی از مازاد ظرفیت را داریم که از سود می‌کاهند. چه بسا اگر تقاضا مطابق انتظارات‌مان تغییر نکند و به سطح مورد انتظار نرسد، شاید هزینه‌های مازاد ظرفیت به طور قابل توجهی افزایش یابند. ضمن این یکی از معایب استراتژی تقدم، استفاده زودهنگام از منابع مالی است که خود نوعی هزینه به حساب می‌آید.

در تصویر زیر، تغییرات تقاضا بر اساس استراتژی تقدم اعمال شده‌اند؛ لذا همواره ظرفیت برابر با تقاضا یا بیشتر از آن است‌. با توجه به این که در این‌ استراتژی، تغییرات ظرفیت زودتر از تغییرات تقاضا اعمال می‌شوند، به آن استراتژی پیش‌دستانه هم می‌گویند.

استراتژی تقدم در تغییر ظرفیت

۲- استراتژی تاخیر

در استراتژی تاخیر، بعد از این که تقاضا تغییر کرد، ظرفیت را متناسب با آن تغییر می‌دهیم. در این حالت ظرفیت همواره برابر تقاضا یا کم‌تر از آن است؛ لذا اگر تغییرات تقاضا مطابق پیش‌بینی باشد، مازاد ظرفیت اتفاق نمی‌افتد. در درس تعیین سطح کلی ظرفیت توضیح دادیم که متناسب با شرایط گاهی تبعات مازاد ظرفیت بیشتر است و گاهی هم کمبود ظرفیت تبعات بیشتری دارد. لذا اگر بدانیم تبعات مازاد ظرفیت بیشتر است، استراتژی تاخیر می‌تواند رویکرد مناسبی برای کاهش پیامدهای نامطوب باشد.

با این رویکرد استفاده از منابع مالی به تعویق می‌افتد. علاوه بر این، همیشه تقاضای کافی وجود دارد و عملیات با ظرفیت کامل کار می‌کند، بنابراین هزینه‌ها کاهش می‌یابند. البته در این جا نیز کاهش هزینه‌ها لزوماً به معنی دستیابی به حداکثر سود نیست، چون کمبود ظرفیت از سطح درآمد می‌کاهد. به عبارتی، سود حاصل کسر هزینه‌ها از درآمد است. لذا اگر هزینه‌ها را کاهش دهیم، اما درآمد هم به تبع آن کاهش یابد، سود کم‌تری به دست می‌آید. همچنین کمبود ظرفیت باعث افزایش سطح نارضایتی مشتریان می‌شود و می‌تواند جایگاه رقابتی‌مان در بازار را به خطر بیاندازد.

در نمودار زیر، تغییرات ظرفیت بر اساس استراتژی تاخیر اعمال شده‌اند‌‌.

استراتژی تاخیر در تغییر ظرفیت

۳- استراتژی هموارسازی با موجودی‌ها

این استراتژی یک رویکرد بینابینی میان استراتژی‌های تقدم و تاخیر است تا از مزایای هر دو استفاده کنیم. بدین منظور ظرفیت را به نحوی تغییر می‌دهیم که گاه کمبود ظرفیت و گاه مازاد ظرفیت داشته باشیم. اما برای این که منافع‌مان به حداکثر برسد، می‌توانیم در بازه‌های زمانی که ظرفیت بیشتر از تقاضا است، از تمام ظرفیت‌مان استفاده کنیم و خروجی‌های اضافه را در انبار قرار دهیم تا در دوره کمبود ظرفیت، آن‌ها را عرضه کنیم و به تمام تقاضای موجود پاسخ دهیم. البته بیشترین منفعت وقتی به دست می‌آید که آن چه در دوره مازاد ظرفیت ذخیره کرده‌ایم، برابر با همان مقداری باشد که برای پاسخ به کل تقاضا در دوره بعد نیاز خواهیم داشت‌.

البته این رویکرد فقط برای عملیاتی قابل استفاده است که بتوانیم خروجی آن را ذخیره کنیم، لذا در مورد بیشتر واحدهای خدماتی، با این که استفاده از رویکرد بینابینی امکان‌پذیر است، اما نمی‌توانیم بخشی از خروجی را برای عرضه در آینده ذخیره کنیم.

اگر خروجی‌ عملیات قابل ذخیره کردن و نتایج پیش‌بینی دقیق باشد، با این استراتژی می‌توانیم همیشه به تمام تقاضا پاسخ دهیم و از مزایای استراتژی تقدم استفاده کنیم. به عبارتی، پاسخ به تمام تقاضا باعث می‌شود که سطح رضایت مشتریان را افزایش دهیم، جایگاه رقابتی‌مان را ارتقا دهیم و بیشترین درآمد را داشته باشیم. ضمن این که همیشه می‌توانیم از تمام ظرفیت عملیات استفاده می‌کنیم و بدین جهت، هزینه‌های تولید کاهش می‌یابد. اما از طرفی هزینه‌های انبارداری به فهرست هزینه‌هایمان اضافه می‌شوند و باید اطمینان حاصل کنیم که مقدار آن‌ها کم‌تر از هزینه‌های کمبود یا مازاد ظرفیت است. در غیر این صورت، با در نظر داشتن سایر ملاحظات، شاید استفاده از استراتژی‌های دیگر مناسب‌تر باشد.

در تصویر زیر، تغییرات ظرفیت بر اساس این استراتژی اعمال شده‌اند. ظرفیت جدید در هر دوره به نحوی تعیین شده است که مقادیر مازاد ظرفیت در دوره قبلی و کمبود ظرفیت در دوره‌ بعدی برابر باشند.

استراتژی هم‌زمانی برای تغییر ظرفیت یا همگام‌سازی ظرفیت با موجودی‌ها (Smoothering with Inventories)

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید