شما در حال خواندن درس مفهوم و تعریف مالکیت فکری از مجموعهی مالکیت فکری هستید.
اکثراً با عنوان مالکیت فکری (یا مالکیت معنوی) غریبه هستند، اما موضوعاتی که در این شاخه بررسی میشود برای فعالان حوزهی کسبوکار آشناست، لذا پیش از این که مالکیت فکری را به عنوان یک مفهوم جدید بشناسیم، تجربیات مشترکمان را کنار هم قرار میدهیم تا مفهوم آن تداعی شود. به نمونههای زیر توجه کنید:
گاهی صاحبان ایده نگران هستند که با اجرای ایدهشان، بقیه هم شبیه آن را انجام دهند و چیزی عایدشان نشود. مثلاً شرکت الف سالها زمان صرف میکند و صفحهی نمایش لمسی میسازد و آن را عرضه میکند، اما رقیبان با مهندسی معکوس، شبیه آن را میسازند و شرکت الف ناکام میماند. احتمالاً میدانید که در این موارد، صاحبان ایدههای جدید میتوانند گواهی ثبت اختراع بگیرند تا قانون از آنها حمایت کند و دیگران مجوز استفاده از آن را نداشته باشند.
بعضی سرمایهگذاران علاقمندند که نمایندگی برندهای دیگر را داشته باشند یا محصولاتشان را مطابق دانش فنی یا استانداردهای یک شرکت معتبر تولید کنند (مثلاً محصولشان را تحت لایسنس بنز آلمان تولید کنند). همچنین در دهههای اخیر، بخش قابل توجهی از سود کسبوکارهای بزرگ با اعمالی مثل انتقال دانش فنی (مثلاً انتقال دانش ساخت قطعات پژو ۴۰۵ به ایرانخودرو)، اجازهی استفاده از نشان تجاری (مثل استفاده از آرم استارباکس روی لیوان)، اجازهی استفاده از طرحهای صنعتی (مثل استفاده از طرح خودروی پورشه در یک بازی کامپیوتری) به دست آمده است؛ تمام این اعمال تجاری، تحت حاکمیت مقررات مالکیت فکری هستند، چون موضوع معاملات و قراردادهایشان، عناصر مادی و قابل لمس نیست.
حتماً بارها دیدهاید که زیر اسم یک رستوران مینویسند هیچ شعبهی دیگری ندارد یا شعبهی اصلی اینجاست! ماجرا این است که گاهی یک نام تجاری نزد مشتریان محبوب میشود و دیگران از همان برای منافع خودشان استفاده میکنند، حال آن که دلیل محبوبیت، فعالیتهای ارزشمند یک شخص خاص بوده است و انتظار میرود که تمام منافع به همان شخص تعلق بگیرد. مطابق مقررات داخلی و بینالمللی، حمایت از نام تجاری به سادگی امکانپذیر است و روش آن در شاخهی مالکیت فکری مطالعه میشود.
بعضی وبسایتها، مطالب و مقالاتی که با زحمت و هزینهی فراوان در سایتهای دیگر تهیه شده است یا متن کتابها و مقالات مولفان دیگر را عیناً کپی و با نام خودشان منتشر میکنند و به همین علت زیر خیلی از وبسایتها یا در صفحات اول بسیاری از کتابها و مجلات (یا در شروع فیلمهای سینمایی، یا روی کاور آلبومهای موسیقی) مینویسند که استفاده از مطالب یا کپی کردن محتویات ممنوع است! حقوقی که از این محتویات حمایت میکنند اصطلاحاً کپیرایت نامیده میشوند و یکی از شاخههای مالکیت فکری به حساب میآیند.
ویژگی اصلی بسیاری از محصولات، مثل سنگهای نمای ساختمان یا طرح فرش یا پارچه، ظاهرشان است و با این که گاهاً این طرحها با صرف زمان و هزینهی زیادی طراحی میشوند، کسبوکارهای دیگر از آنها الگوبرداری میکنند. ویژگیهای ظاهری اختراع به حساب نمیآیند، ارتباطی هم با کپیرایت ندارند اما میتوانند به عنوان طرح صنعتی ثبت شوند و مورد حمایت قرار بگیرند.
همانطور که مشاهده کردید، عنوان ناملموس مالکیت فکری به همان موضوعات ملموسی اشاره دارد که بارها در موردشان شنیدهایم و این در حالی است که عموم افراد، موضوعاتی مثل ثبت برند، گواهی ثبت اختراع، طرح صنعتی، کپیرایت، لایسنسینگ، فرانچایزینگ و امثالهم را جدا از هم میدانند؛ در ادامهی این درس، تلاش میکنیم که به بهانهی ارائهی تعاریف مختلف، مفهوم کاملتر و دقیقتری از مالکیت فکری را ترسیم کنیم.
کلیدواژههای درس
موضوع این درس Intellectual Property است که گاهی برای رعایت اختصار IP نوشته میشود. کلمهی Intellectual به معنای فکری و کلمهی Property به معنای مالکیت است و ترکیب این دو کلمه را “مالکیت فکری” یا “مالکیت معنوی” ترجمه میکنند، اما در مورد این که کدام ترجمه دقیقتر است، اختلاف نظر وجود دارد.
شاید در بعضی منابع با عباراتی مثل Intellectual Capital (سرمایهی فکری) یا Intellectual Assets (داراییهای فکری) روبهرو شوید که با Intellectual Property مترادف نیستند و تفاوتهایشان را در درسی دیگر بررسی خواهیم کرد.
تعریف مالکیت فکری
دو سازمان بینالمللی تأثیر زیادی در شکلگیری وضعیت کنونی مالکیت فکری داشتهاند و برای مطالعهی این حوزه باید حتماً مستنداتشان را در نظر داشته باشیم:
۱- سازمان جهانی مالکیت فکری (World Intellectual Property Organization)
سازمان جهانی مالکیت فکری (WIPO) یکی از پانزده آژانس تخصصی سازمان ملل است (مثل آژانس انرژی هستهای) که در سال ۱۹۶۷ تشکیل شد. دو هدف اصلی این سازمان عبارتند از: ۱٫ ترویج حمایت از مالکیت فکری در تمام جهان و ۲٫ اطمینان از همکاری اعضای معاهدات بینالمللی این سازمان در حوزهی مالکیت فکری. (مشاهدهی منبع) تا قبل از تأسیس این سازمان، مفهوم مشترک و واحدی در مورد مالکیت فکری وجود نداشت و مقررات هر کشور، نگاه متفاوتی به این حوزه داشت.
۲- سازمان تجارت جهانی (World Trade Organization)
سازمان تجارت جهانی (WTO) یکی دیگر از آژانسهای تخصصی سازمان ملل است که وظیفهی تنظیم روابط تجاری را به عهده دارد و از آن جایی که امروزه بسیاری از معاملات در مورد داراییهای غیرمادی انجام میشوند، این سازمان توجه ویژهای به موضوع مالکیت فکری داشته است.
در ادامهی درس مشاهده خواهید کرد که WIPO تعریف دقیقی ارائه نکرده و آن چه بعضی تعریف مینامند، چیزی جز ارائهی مصادیق نیست و WTO تعریفی ارائه کرده که با واقعیتها همخوانی ندارد. به همین علت، تصمیم گرفتیم که با جستجو در منابع دیگر، تعریف دقیقتر و شفافتری را به عنوان مبنای درس انتخاب کنیم و توضیحات خانم دلی یانگ (در کتاب Understanding and Profiting from IP in) به نظرمان مناسب است:
مالکیت فکری شامل تمام مقررات حاکم بر دستاوردهای ذهن است که به مالکان این دستاوردها (چه آفرینندهی دستاوردها باشند، چه صاحب امتیازشان) برای ساخت، استفاده، فروش یا سایر بهرهبرداریهای تجاری، حقوق انحصاری اعطا میکنند، اگر چه این حقوق انحصاری فقط برای مناطق جغرافیایی و بازهی زمانی مشخصی هستند و به صورت دائمی اعطا نمیشوند. (ترجمه کمی با متن اصلی تفاوت دارد تا روانتر باشد)
این تعریف خوب است، اما ما را از بررسی تعاریف دیگر بینیاز نمیکند و باید تعاریف ارائه شده توسط سازمان جهانی مالکیت فکری و سازمان تجارت جهانی را هم تجریه و تحلیل میکنیم.
تعاریف ارائه شده توسط WIPO
در وبسایت رسمی وایپو نوشته است:
مالکیت فکری به آفریدههای ذهن مثل اختراعات، آثار ادبی و هنری، طرحها، نامها و نمادها و تصاویر تجاری اشاره دارد.
این گزاره در بعضی منابع به عنوان تعریف ارائه میشود، اما بیشتر به مصادیق مالکیت فکری اشاره میکند تا معلوم شود که منظور از آفریدههای ذهنی، مواردی مثل یک نوشتهی هنری، شعر، فرمول شیمیایی یا لوگوی تجاری است و البته فهرست کاملتری از این موارد را میتوانیم در مادهی دو کنوانسیون تأسیس سازمان جهانی مالکیت فکری (جولای ۱۹۶۷) پیدا کنیم؛ از آن جایی که بسیاری از کلمات کلیدی مالکیت فکری در این ماده آمده است، متن انگلیسی آن را قرار دادیم:
مطابق این بخش از مادهی دو کنوانسیون، مالکیت فکری شامل حقوقی در مورد آثار ادبی و هنری و علمی، اجرای هنرمندان، اصوات ضبط شده، برنامههای رادیویی و تلویزیونی، اختراعات (در همهی زمینهها)، اکتشافات علمی، طرحهای صنعتی، نشانهای تجاری، علایم خدماتی، اسامی و عناوین تجاری و حمایت در برابر رقابت غیرمنصفانه است و البته در پایان اشاره میشود که همهی این موارد مثال است و به صورت کلیتر، تمام حقوق ناشی از فعالیتهای فکری در حوزههای صنعتی، علمی و ادبی، مشمول مالکیت فکری هستند.
همچنین در بند ۱٫۱ از هندبوک وایپو (نسخهی دوم، ۲۰۰۷) توضیح مشابهی داده شده است:
به صورت کلی، مالکیت فکری به حقوق قانونی اطلاق میشود که از فعالیتهای فکری در زمینههای صنعتی، علمی، ادبی و هنری نشأت میگیرند.
تعریف ارائه شده توسط WTO
سازمان تجارت جهانی در وبسایت رسمی خود نوشته که مالکیت فکری، حقوقی است که به افراد بابت دستاوردهای ذهنیشان تعلق میگیرد. از آن جایی که میخواهیم از این تعریف ایراد بگیریم، ابتدا تعریف انگلیسی را بخوانید:
این تعریف، مشابه تعاریف قبلی، موضوع مالکیت فکری را حقوق ناشی از دستاوردهای فکری اعلام میکند، اما مطابق آن حقوق مالکیت فکری به ایجاد کنندگان دستاوردهای فکری تعلق میگیرد (over the creations of their minds)، در حالی که خیلی وقتها اشخاص دیگری صاحبان یک دستاورد ذهنی میشوند. مثلا صاحب امتیاز لوگوی بنز، طراح آن نیست (امتیاز آن برای خود شرکت بنز است)، یا گاهی شرکتها امتیاز استفاده از یک اختراع را از مخترعین خریداری میکنند و در نتیجه حقوق ناشی از دستاوردهای فکری همیشه برای ایجادکنندگان دستاوردها نیست.
موشکافی مالکیت از دریچهی حقوق
مالکیت فکری جنبههای محتلفی دارد. مدیران، تلاش میکنند که داراییهای فکری سازمان را برای تحقق اهدافشان ساماندهی کنند. حسابداران، ارزش و هزینه و سود داراییهای فکری را حساب میکنند. مهندسان روی جنبههای فنی اختراعات و طرحها کار میکنند و به همین ترتیب جامعهشناسان و اقتصاددانان روی جنبههای دیگری متمرکز میشوند، با این حال موجودیت مالکیت فکری به حقوق وابسته است و حمایت از دستاوردهای فکری زیر چتر مقررات معنا پیدا میکند.
در این میان اکثر چالشهای فعالان صنعت به مقررات و قوانین مالکیت فکری اختصاص دارد و به نظر میرسد تا زمانی که نیازهای اولیهی حقوقیشان مرتفع نشود، کمتر به جنبههای دیگر مالکیت فکری توجه میکنند. به همین علت در این مجموعه از ویکیتولید، تمرکزمان روی مباحث حقوقی مالکیت فکری است تا فقدان منابع حقوقی آسان برای غیرحقوقیها جبران شود.
در مباحث حقوقی، مفهوم کلمات مهم است و بار معنایی خاصی دارند، به همین علت لازم است که علاوه بر تعاریف مرسوم، مفهوم حقوقی مالکیت فکری را هم تشریح کنیم تا مبنایی برای درسهای آینده باشد. با این حال اگر مطالب را صرفاً برای آشنایی کلی با مالکیت فکری میخوانید، مطالعهی این بخش ضروری نیست و میتوانید به درسهای دیگر مراجعه کنید، اما اگر قرار است از درسها برای حل مسائل واقعی مالکیت فکری کمک بگیرید، لازم است ادامهی درس را هم با دقت بخوانید و برای یادگیری مفاهیم ارائه شده، زمان بیشتری صرف کنید.
از حیث حقوقی، کلیدیترین کلمه در عبارت “مالکیت فکری”، واژهی “مالکیت” است، چرا که “مالکیت فکری” در حقیقت نوع خاصی از مالکیت را نشان میدهد که ویژگیهای خاصی نسبت به سایر انواع مالکیت دارد.
کلمهی مالکیت به صورت ویژه در حقوق مدنی بحث میشود و اساتید بزرگ این رشته، دکتر کاتوزیان و دکتر صفایی هستند. در ادامه، تعاریف این بزرگواران از “مالکیت” را بخوانید، اما لازم نیست روی کلمات تمرکز کنید، چون آنها را به زبان غیرحقوقی بازنویسی میکنیم.
دکتر کاتوزیان، در کتاب اموال و مالکیت نوشتهاند:
مالکیت حقی است دائمی، که به موجب آن شخص میتواند در حدود قوانین تصرف در مالی را به خود اختصاص دهد و از تمام منافع آن استفاده کند.
دکتر حسین صفایی، در کتاب اشخاص و اموال نوشتهاند:
(مالکیت) رابطهای است بین شخص و شیء که به وی حق همه گونه تصرف و انتفاع را میدهد.
تعریفی که دکتر صفایی نوشتهاند به نظر سادهتر است و بررسی را از همان آغاز میکنیم. البته توجه کنید که توضیحات ما بار معنایی این تعاریف را عیناً منتقل نمیکنند و مخصوصاً در مورد کلمات “تصرف” و “انتفاع” سختگیری نکردیم، با این حال توضیحاتمان تا حد زیادی درست است.
آن چه از تعریف دکتر صفایی نتیجه گرفته میشود این است که اگر شخص مالک چیزی باشد (نسبت به آن مالکیت داشته باشد)، میتواند هر کاری که میخواهد با آن انجام دهد و هر طور که صلاح میداند از آن استفاده کند. مثلاً شما مالک خودکارتان هستید و میتوانید هر چقدر که دوست دارید با آن بنویسید یا آن را دور بریزید یا به دوستتان هدیه دهید یا لولهی خودکار را در بیاورید و از بدنهی آن برای کار دیگری استفاده کنید.
تعریف دکتر کاتوزیان هم تفاوت چندانی با تعریف اول ندارد، اما به جزئیات بیشتری اشاره میکند. ایشان اولاً میگویند که مالکیت نوعی حق است و دوماً اشاره میکنند که استفاده یا منفعت بردن از آن باید مطابق قانون باشد (ایشان گفتند که تصرف باید در حدود قانون باشد)، یعنی مثلاً صاحب کشتی نمیتواند در میانهی راه، کشتی را آتش بزند و همه را غرق کند، چون خلاف قانون است. (مطابق اصل ۴۰ قانون اساسی، هیچ کس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیلهی اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد، پس آتش زدن کشتی خلاف قانون است.)
این که دکتر کاتوزیان، مالکیت را نوعی حق میدانند، موضوع مهمی است (البته به زودی میبینید که دکتر صفایی هم نظر مشابهی دارند). درک کلمهی حق به مقدمهچینی نیاز دارد اما به صورت خلاصه (و با کمی اغماض) میتوان گفت که حق همان اختیاری است که توسط قانون و جامعه به اشخاص داده میشود تا کاری را انجام دهند یا انجام ندهند، مثلاً ما حق ازدواج کردن داریم چون قانون و جامعه این اختیار را به ما میدهد اما نمیتوانیم راهروی آپارتمان را مسدود کنیم و بگوییم مال خودمان است، چون قانون و جامعه این حق را برای ما قائل نمیشود (مطابق قانون، راهرو مشاعات است و همهی صاحبان آپارتمان از آن سهم دارند).
برای این که اهمیت (حق بودن مالکیت) را بهتر درک کنید، از شما سؤال میپرسیم. به نظرتان وقتی کارمند یک شرکت، محصولی را اختراع میکند، از نظر قانون و جامعه، مالک آن محسوب میشود یا اختراع برای شرکت است؟ طبیعتاً هم کارمند و هم شرکت، دوست دارند که مالک اختراع باشند اما نهایتاً این قانون است که تکلیف را روشن میکند (پاسخ سؤال را در درسهای بعدی یاد میگیرید).
بر این اساس، مالکیت را میتوانیم یک پدیدهی قراردادی بدانیم و زمانی معنا پیدا میکند که توسط قانون یا جامعهی اطرافمان پذیرفته شده باشد و نتیجه این است که شاید یک شخص، سرمایههای فکری زیادی داشته باشد (مثل یک ایدهی جذاب یا تجربیات فراوان)، اما فقط مالک بخشی از آنها به حساب میآید که مورد پذیرش قانون یا جامعه باشد.
شاید کلمهی دائمی در تعریف دکتر کاتوزیان برایتان عجیب باشد. اگر مالکیت دائمی باشد، آن وقت چگونه افراد به خرید و فروش خانه و ماشین اقدام میکنند؟ بهتر است در مورد این واژه سختگیری نکنید تا در درسهای بعدی با ابهام روبهرو نشوید، اما به صورت کلّی منظور این است که مالکیت خود به خود از بین نمیرود یا اگر مالک خدایی ناکرده فوت کند، مالکیت به وراث منتقل میشود (در حقیقت دکتر کاتوزیان با استفاده از کلمهی دائمی، بعضی ویژگیهای حقوقی مالکیت را شفافسازی میکنند که در بحث حاضر نیازی به دانستن آنها نداریم).
تا به اینجا، منظور از کلمهی مالکیت تا حد زیادی روشن شد، اما دکتر صفایی در کتاب اشخاص و اموال، تعریفی هم برای مالکیت فکری نوشتهاند:
مالکیتهای فکری یا معنوی، حقوقی است که دارای ارزش اقتصادی داد و ستد است ولی موضوع آنها شیء معین مادی نیست.
در این تعریف، دکتر صفایی با به کار بردن کلمهی حقوق، نشان میدهد که مالکیت فکری از جنس حق است، یعنی هر دو استاد بزرگوار در این مورد (حق بودن مالکیت) اتفاق نظر دارند. اما دو عبارت “دارای ارزش اقتصادی داد و ستد” و “شیء معین مادی” احتمالاً برایتان ملموس نیست و برای فهم آنها باید توضیحات زیر را بخوانید:
حقوق به دو دستهی مالی و غیرمالی تقسیم میشوند. حقوق مالی را میتوانیم با پول بسنجیم یا داد و ستد کنیم اما در مورد حقوق غیرمالی این امکان وجود ندارد. مثلاً حقی که برای ازدواج داریم، قابل سنجش با پول نیست (نمیتوانیم بگوییم ده میلیون تومان میارزد) اما مالکیت یک خودرو از جنس حقوق مالی است (میتوانیم روی ماشین قیمت بگذاریم). مطابق قانون مدنی، حقوق مالی قابل واگذاری هستند (مثلاً میتوانیم خانهمان را بفروشیم و مالکیت آن را به دیگری منتقل کنیم) اما حقوق غیرمالی را نمیتوانیم منتقل کنیم (مثلاً نمیتوانیم حق ازدواج خودمان را به یک پسر چهارساله که اجازهی ازدواج ندارد، منتقل کنیم). در تعریفی که گفتیم، دکتر صفایی به این موضوع اشاره کردند که مالکیت فکری از جنس حقوق مالی است و لذا مطابق توضیحاتی که دادیم، ارزش اقتصادی دارد و میتواند بین اشخاص منتقل شود.
به هر چیزی که وجود دارد، اصطلاحاً شیء میگویند و شاید بهتر باشد در این نوشتار به جای آن از کلمهی (چیز) استفاده کنیم و بگوییم همه چیز شیء است، مثل درخت و دریا و کوه و ماشین و لپتاپ. اما منظور از شیء معین، هر چیزی است که مادی و محسوس باشد و بتوانیم آن را با حواس پنجگانه شناسایی کنیم. دکتر صفایی در تعریفشان به این نکته اشاره کردهاند که در مالکیت فکری، اشیائی مورد نظر هستند که با حواس پنجگانه قابل شناسایی نباشند. برای درک بهتر این مفهوم، فرض کنید که ایدهای برای ساختن نوعی باتری خورشیدی دارید و ایدهتان را پیادهسازی میکنید و باتری ساخته میشود، در این حالت شما هم مالک باتری و هم مالک ایدهی آن (روش ساختن باتری) هستید، اما کدام یک از این دو مورد را در بحث مالکیت فکری بررسی میکنیم؟ طبیعتاً این که شما مالک باتری هستید از نوع مالکیت فکری نیست (اصطلاحاً میگویند مالکیت عینی است)، چون باتری یک شیء مادی و محسوس است، اما روش ساختن باتری یک عنصر مادی و قابل لمس نیست و مالکیت شما بر آن از نوع مالکیت فکری است.
مجموعه مالکیت فکری |
---|
بخش اول: مقدمه |
مفهوم و تعریف مالکیت فکری |
انواع مالکیت فکری |
بخش دوم: اختراعات |
اختراع و گواهی ثبت اختراع |
حقوق انحصاری پتنت در قانون ایران |
مزایا و معایب ثبت اختراع |
اختراعات قابل ثبت در ایران (شرایط ماهوی) |
آشنایی با روشهای ثبت یک اختراع در چند کشور |
فرایند ثبت اختراع در ایران |
بخش سوم: طرحهای صنعتی |
طرح صنعتی چیست؟ |
شرایط ثبت طرحهای صنعتی |
حقوق ناشی از طرح صنعتی |
فرایند تنظیم اظهارنامه و ثبت طرح صنعتی |
بخش چهارم: علائم تجاری |
علامت تجاری چیست؟ |
شرایط ماهوی ثبت علامت تجاری در ایران |
حقوق ناشی از ثبت علامت تجاری در ایران |
ثبت علامت در چند کشور |
فرایند ثبت علامت تجاری در ایران |
علائم جمعی در حقوق ایران |
بخش پنجم: نشانههای جغرافیایی |
تعریف و مفهوم نشانههای جغرافیایی |
شرایط حمایت و استفاده از نشانه جغرافیایی |
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.