شما در حال خواندن درس کسب و کار خدماتی یا تولیدی؟ از دوره ی تصمیم گیری برای ورود به کار تولید هستید.
یکی از چالشهای رایج در جمعهای کارآفرینی، مقایسه کسب و کار تولیدی و خدماتی است که کدام سود بیشتری دارد یا جذابتر است؟
البته با توجه به گسترهی وسیع این حوزهها، امکان مقایسهی دقیق پارامترهایی مثل جذابیت و سودآوری وجود ندارد، مثلاً مشاغل بازاریابی (به عنوان یک صنعت خدماتی) برای بعضی افراد به علت تعامل زیاد با مردم جذاب است اما خیلیها به ارتباط با مردم علاقهای ندارند.
در مثالی دیگر، حاشیهی سودِ صنعت خودروسازی (بهعنوان یک صنعت تولیدی) به نسبت بسیاری از صنایع خدماتی بیشتر است اما کمپانی گوگل – به عنوان شرکتی که در گروه خدمات دستهبندی میشود – از این قاعده پیروی نمیکند و در آمد آن از خیلی کارخانجات خودروسازی بیشتر است.
در درسهای قبلی با مفاهیم کارآفرینی و تولید و صنعت و … آشنا شدیم و ملزوماتشان را بررسی کردیم تا تصمیم بگیریم که برای دیگران کار کنیم یا کسبوکار خودمان را داشته باشیم اما یک سوال اساسی بیجواب مانده است: در حوزهی تولید کار کنیم یا خدمات؟
تمرین این درس تاثیر زیادی در ارتقای مهارت تصمیمگیری شما دارد، برای تکمیل یادگیری حتماً روی آن وقت بگذارید و مشارکت کنید.
این درس شامل فایل صوتی است که فقط در دسترس کاربران و اعضای سایت قرار میگیرد، میتوانید پس از عضویت رایگان و مراجعهی مجدد به این درس، فایل صوتی را گوش کنید.
۱- زمان لازم برای راهاندازی
کدام مشاغل در زمان کوتاهتری راهاندازی میشوند؟ خدماتی یا تولیدی؟ با وجود اینکه جواب دقیقی برای این سوال وجود ندارد اما تلاش برای کشف پاسخ به شناخت و درک حوزههای خدمات و تولید کمک خواهد کرد؛ پس صحبت را از همین نقطه و با بررسی چند پارامتر تاثیرگذار شروع میکنیم.
از یک آموزشگاه کوچک تا شرکتهای بزرگی مثل بلومبرگ، اوراکل، آمازون و فیس بوک همگی ارائهدهندگان خدمات هستند و از یک کارگاه چاقوسازی تا کارخانجاتی مثل بوئینگ، اپل و تسلا در خانوادهی تولیدکنندگان طبقهبندی میشوند.
تمام کسبوکارها، فارغ از اینکه تولیدی باشند یا خدماتی، به منابعی مثل تجهیزات و مجوزها و نفرات و دانش و … نیاز دارند، مثلاً:
یک شرکت مشاورهی مهندسی به منابعی مانند مجوز نظام مهندسی، دفتر کار، رزومهی مناسب، دانش تخصصی، اطلاعات به روز و … نیاز دارد.
در کارگاه تراشکاری به منابعی مثل مجوز اتحادیه، فضای کارگاهی، دستگاه تراش، اره نواری، ابزارهای عمومی (مثل سنگ و آچار و کولیس) نیاز است.
بخشی از منابع مورد نیاز برای کارخانجات خودروسازی عبارتند از مجوزها، دسترسی به سرمایهگذاران، سایتهای طراحی و تولید و مونتاژ، دانش فنی، دسترسی به تامینکنندگان، خطوط مونتاژ و تولید قطعات، تجهیزات کنترل کیفیت، منابع انسانی، سیستمهای انبارداری و کنترل موجودی، ملزومات لوجستیک، تأمین مواد و قطعات و …
وقتی از زمان مورد نیاز برای راهاندازی یک کسب و کار صحبت میکنیم، منظور زمانی است که به تامین منابع ضروری اختصاص دارد مثلاً (با اعداد فرضی) مراحل ثبت شرکت و آمادهسازی محیط و تهیهی تجهیزات حدوداً سه ماه و در گام بعدی، مذاکره با تامینکنندگان و توزیعکنندگان به یک ماه زمان نیاز دارد.
احتمالاً این سوال برای شما ایجاد شده است که چگونه منابع مورد نیاز را شناسایی میکنیم؟ خوشبختانه در مباحث مدل کسبوکار به جواب مناسب میرسیم اما در این مرحله باید بررسی کنیم که تأمین منابعِ کارهای خدماتی زمان بیشتری میخواهد یا تولید؟ و این نکته هم حائز اهمیت است که منابع ضروری کاملاً وابسته به نوع کسبوکار هستند و نمیتوانیم بهصورت کلی اظهار نظر کنیم اما برای نتیجهگیری کلی، مساله را سادهسازی میکنیم و فرضیهی (اشتباه) زیر را مبنا قرار میدهیم:
معمولاً در راهاندازی کسبوکار، سه مرحلهی ۱- اخذ مجوز ، ۲- آمادهسازی فضای کار و ۳- تامین تجهیزات به زمان بیشتری نیاز دارند.
این گزاره برای کسبوکارهای کوچک و متوسط (خدماتی یا تولیدی) نسبتاً دقیق است، به استثنای فعالیتهای پژوهشی و نوآورانه یا کسبوکارهای بزرگ که به زمان زیادی برای تهیهی دانش فنی، شکلگیری برند (بهعنوان منابع ضروری)، ارتباط با تامینکنندگان و … نیاز دارند و مشمول این فرضیه نیستند.
در ادامه زمان مورد نیاز برای راهاندازی کارهای تولید و خدمات را بر مبنای اخذ مجوز و تهیهی فضا و تجهیزات مقایسه میکنیم.
اخذ مجوز
در عموم موارد، اخذ مجوزهای تولید منوط به اقدامات عملی مثل ارائهی طرح توجیهی، احداث سوله، تامین تجهیزات، تولید آزمایشی و … است که زمان زیادی اقتضا میکند و گاهی سرمایهگذاران در همین مرحله و قبل از تکمیل تجهیزات برای سالهای طولانی متوقف میشوند اما در کارهای خدماتی، اگر شرایط اخذ مجوز را داشته باشیم، مراحل آن سادهتر و در زمان کوتاهتری سپری میشود.
انتخاب و آمادهسازی فضای کار
معمولاً آمادهسازی فضا در کارهای خدماتی به زمان زیادی احتیاج ندارد، به حالتهای زیر توجه کنید:
برای ادارهجاتی که ارباب رجوع ندارند مثل دفاتر نشریات، دفاتر طراحی و سازندگان نرم افزار و … صرفاً یک دفتر ساده کفایت میکند.
برای ادارهجاتی که ارباب رجوع دارند مثل دفاتر پستی، موسسات حقوقی، شرکتهای بازاریابی، شرکتهای پخش و … به زمان بیشتری برای آمادهسازی فضا نیاز است اما محدودیتی برای شروع کار ایجاد نمیکنند و میتوانند به تدریج کامل شوند.
اماکن تجاری مثل رستورانها، کافهها، آژانسهای املاک، سوپرمارکتها، فروشگاههای لباس، طلافروشیها و … به دکور مناسب احتیاج دارند و نهایتاً چند ماه زمان میبرد.
اما اماکن تولیدی ملزوماتی دارند که در ادامه به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
باید در مناطق صنعتی و مجاز باشند.
متراژ سوله و موقعیت قرارگیری دپارتمانها و استقرار تجهیزات و … اهمیت زیادی دارند و مستقیماً روی هزینهی تولید اثر میگذارند، پس به زمان بیشتری برای پیادهسازی آن نیاز است.
محدودیتها و ضرورتهای تولید باعث میشود که اغلب کارخانجات متوسط و بزرگ، راساً برای ساخت سوله اقدام کنند و فرآیندهای خرید زمین و تسطیح و سولهسازی و تجهیز کارخانه به زمان طولانی نیاز دارد.
پس روشن است که آمادهسازی فضای تولید به زمان و هزینهی بیشتری نیاز دارد.
تامین تجهیزات مورد نیاز
ماشینآلات و تجهیزات فقط برای واحدهای تولیدی نیستند و چه بسا که خیلی از واحدهای ریختهگری و تراشکاری و شرکتهای مخابراتی و هاستینگها و آزمایشگاهها و … با وجود وابستگی به تجهیرات، در گروه مشاغل خدماتی قرار میگیرند.
معمولاً در کسبوکارهای کوچک، تعداد تجهیزات واحدهای خدماتی زیاد نیست و تامین و استقرار آنها پیچیدگی خاصی ندارد اما در واحدهای تولیدی متناسب با روش استقرار (گروهی، ثابت، محصولی یا فرآیندی) احتمالاً به بخشی از موارد زیر نیاز خواهد بود:
محاسبه ی تعداد ماشین آلات و چیدمان آن ها
بالانس خط تولید و جریان مواد و در نظر گرفتن مکانیزمهای انتقال مواد میان ایستگاهها
طراحی و ساخت تجهیزات سفارشی مثل قالبها، فیکسچرها، ابزار مخصوص و …
استفاده از تجهیزات کنترل کیفیت و تستهای مخرب و غیرمخرب برای بازرسی محصولات و کاهش قطعات معیوب
تقریباً در اکثر موارد، تهیهی تجهیزات واحدهای تولیدی با چالشهای بیشتری روبهرو است و زمان بیشتری نیاز دارد.
پس فعلاً و تا قبل از یادگیری مدلهای کسبوکار، به این حد اکتفا میکنیم که برای کسبوکارهای کوچک و متوسط، منابع مورد نیاز برای کارهای خدماتی، آسانتر و سریعتر از واحدهای تولیدی فراهم میشوند اما برای کسبوکارهای بزرگ نمیتوانیم به صورت کلی اظهار نظر کنیم.
۲- زمان رسیدن به بازدهی
کارهای خدماتی معمولاً زودبازدهتر از تولید هستند، چون در زمان کوتاهتری راهاندازی میشوند (مورد اول) و تعامل بیشتری با مشتریان دارند و به تبع آن شناسایی و برطرف کردن مشکلات و مراحل آزمون و خطا در زمان کمتری انجام میشود.
۳٫ کسب و کار تولیدی یا خدماتی از لحاظ مالکیت ایده
سرعت تغییرات در یک کسب و کار به دو عامل زیر بستگی دارد:
– میزان وابستگی به تجهیزات
– میزان پیچیدگی سیستم
پس تغییر در کسبوکارهای تولیدی به زمان و پول بیشتری نیاز دارد اما در کارهای خدماتی، بخش زیادی از تغییرات در زمان کوتاه و بدون هزینههای آنچنانی قابل انجام هستند و باعث میشود که ایدههای خوب سریعاً الگوبرداری و تکرار شوند.
احتمالاً در مورد ثبت مالکیت ایدهها شنیدهاید، اما بسیاری از ایدههای خدماتی قابل ثبت نیستند، مثلاً اهدای کارت هدیه، گل دادن به مشتریان، استفاده از سیستمهای نوبتدهی و … مواردی هستند که به سادگی تقلید میشوند اما ثبت مالکیت آنها امکانپذیر نیست.
در تولید اما ثبت مالکیت محصولات سادهتر است چون ویژگی و طرح و شکل مشخص و قابل اندازهگیری دارند و همچنین برای الگوبرداری از یک محصول به دانش و تجهیزات و مجوزهای مربوطه نیاز است که توجیهپذیری آن را، حداقل برای کپی کردن محصولات ایرانی، زیر سوال میبرد.
۴٫ معین بودن محصولات و تکرارپذیری
خدمات دیده نمیشوند و تعیین دقیق مشخصات، کیفیت و ارزش آنها امکانپذیر نیست پس برای جلب اعتماد مشتریان به زمان بیشتری نیاز است و رزومه و سوابق حرف اول را میرنند؛ اما محصولات تولیدی قابل رؤیت هستند و ابعاد، ویژگیها و کیفیت آنها قابل اندازهگیری است و در نتیجه مشتریان راحتتر اعتماد میکنند و متقاعد میشوند.
البته در مواردی که محصولات پیچیده هستند، مثل خودرو و تلفن همراه و لپتاپ، مشتریان قدرت ارزیابی بسیاری از ویژگیهای آن را ندارند و دوباره مسالهی اعتبار برند مطرح میشود.
۵٫ قابلیت انبارش
کالاها بهعنوان محصول فرآیند ساخت (تولید) قابلیت انبار شدن دارند که باعث مزایای زیر میشود:
- در صورت افت ناگهانی تقاضا، مثلاً تعطیلات پیشبینی نشده، محصولات مازاد ذخیره میشوند و تا قبل از تکمیل ظرفیت، نیازی به توقف تولید نیست.
- در صورت افزایش ناگهانی تقاضا، مخصوصاً زمانی که پایدار نیست، موجودی انبار برای سودآوری بیشتر کارخانه قابل استفاده است.
- در شرایط تورم، امکان خرید و تهیهی منابع اولیه (مواد، قطعات نیمساخته و …) در حجم بیشتر، متناسب با ظرفیت انبار، امکانپذیر است.
پس بهصورت کلی، انبارش کمک میکند که واحد تولیدی در برابر تقاضا انعطافپذیر باشد اما حوزههای خدمات فاقد این قابلیت هستند و با محدودیتهای زیر روبهرو میشوند:
- در صورت کم بودن تقاضا بخشی از ظرفیت خدمت رسانی بلااستفاده میماند، مثل رستورانی که ۱۰۰ نفر ظرفیت دارد اما هیچ وقت بیشتر از ۵۰ مشتری حضور ندارد.
- در صورتی که تقاضا بیشتر از ظرفیت ارائهی خدمات باشد، موجب نارضایتی مشتریان و آسیب برند میشود.
- در برابر شرایط محیطی آسیبپذیر هستند و با هر کاهش تقاضا، سریعاً جریان مالی تاثیر میگیرد.
پس قابلیت انبار کردن باعث میشود که صنایع تولیدی در برابر تحولات لحظهای، پایداری بیشتری داشته باشند اما برای تغییرات اساسی (مثل تغییر نرخ ارز یا قوانین مالیاتی و …) کسبوکارهای خدماتی به علت انعطافپذیر بودن، شانس بیشتری برای انطباق و ادامهی حیات خواهند داشت.
۶٫ مقایسه وضعیت صادرات برای کسب و کار تولیدی و خدماتی
در کشورمان، کارخانجات تولیدی به نسبت واحدهای خدماتی از شانس بیشتری برای صادرات برخوردارند. برای بررسی این موضوع ابتدا از حوزهی خدمات شروع میکنیم.
بعضی مشاغل خدماتی به موقعیت جغرافیایی وابسته هستند، مثلاً رستوران و خواربارفروشی و گیمنت تنها به مردم یک یا چند محلهی خاص خدمترسانی میکنند و بدیهی است که فرصت صادرات ندارند اما بعضیهای دیگر با مسافت محدود نمیشوند (مثل توسعهدهندگان پلتفورمها، شبکههای اجتماعی و نرمافزارها) یا وابستگی کمتری دارند (مثل شبکههای ارتباطی بیسیم و خدمات هاستینگ) و شانس بیشتری برای صادرات خواهند داشت.
پس فرصت حضور در بازارهای جهانی برای گروهی از ارائهدهندگان خدمات وجود دارد اما شانس موفقیت آنها زیاد نیست، چون عدم وابستگی به موقعیت جغرافیایی باعث میشود که رقیبان قدرتمندی در سراسر جهان داشته باشند.
بر خلاف خدمات، محصولات فیزیکی همیشه به موقعیت جغرافیایی وابسته هستند اما با توجه به محدودیت منابع یک کشور، امکان تولید همهی اقلام مورد نیاز وجود ندارد و بخشی از آنها در قالب واردات تامین میشوند.
پس تولیدکنندگان از فرصت حضور در بازارهای بینالمللی برخوردارند و در کشورهای همسایه، به علت کم بودن هزینههای حملونقل و زمان تحویل میتوانند یک مزیت رقابتی قدرتمند داشته باشند. از طرفی، منابع غنی کشورمان باعث شده است که در تولید بعضی محصولات خاص، مثل زعفران و فرش دستباف، اعتبار جهانی داشته باشیم و به بازارهای دورتر فکر کنیم.
۷٫ سطح تعامل با مشتریان
یکی از مهمترین تفاوتهای تولید و خدمات، میزان تعامل با مشتریان است که روی بعضی دیگر از موارد این فهرست اثر میگذارد.
در کارهای خدماتی، مشخصات و رفتار مشتریان تا حد زیادی قابل شناسایی و نظارت است، مثلا مدیر یک وبسایت میتواند به نام کاربران، پست الکترونیکی، تلفن همراه،علایق حرفهای، میزان حضور در سایت و … دسترسی داشته باشد یا مدیر یک رستوران با مشتریان ارتباط حضوری و مستقیم دارد و از نظرات آنها مطلع میشود.
این ویژگی کمک میکند که سلایق و خواستههای مشتریان دقیقتر شناسایی شود، مراحل آزمون و خطا و شناسایی مشکلات و بهینهسازی طرح با سرعت بیشتری به نتیجه برسد و رابطهی عمیقتری با مشتریان وجود داشته باشد که موجب تسهیل فرآیندهای بازاریابی خواهد شد.
اما در حوزهی تولید تعامل داشتن با مصرفکننده دشوار است چون:
- معمولاً مسیر توزیع کالا طولانی است و مصرف کننده آن را از واسطهها تهیه میکند، پس در بسیاری از موارد انتقال جریان اطلاعات و بازخوردها از پایین زنجیره به کارخانه ممکن نیست یا کیفیت مطلوب ندارد.
- معمولاً وقفهی طولانی از لحظهی تولید کالا تا زمان مصرف آن وجود دارد که باعث میشود بازخوردها (به فرض وجود مکانیزم انتقال اطلاعات) مناسب زمان حال نباشند و احتمالاً به مشکلاتی اشاره میکنند که قبلاً شناسایی و برطرف شدهاند.
- هر چه تیراژ محصولات بیشتر باشد، ارتباط میان تولیدکننده و مصرفکننده ضعیفتر خواهد بود، در نتیجه وفاداری مشتریان کمتر و هزینههای بازاریابی بیشتر میشود.
این نکته سادهسازی شده است؛ برای بررسی دقیقتر باید مباحث مربوط به پخش و توزیع را مطالعه فرمایید.
پس به صورت کلی هزینههای بازاریابی در مشاغل تولیدی بیشتر از خدماتی است.
مقایسه گرافیکی (کارهای خدماتی یا تولیدی؟)
برای تصمیم نهایی میتوانید از تصویر بالا استفاده کنید، ضمناً دوستانی که اهل مطالعه هستند میتوانند مقالهی زیر با موضوع مقایسهی مکدونالد (نمایندهی خدمات) و تسلا (نمایندهی تولید) را از لینک زیر بخوانند:
تمرین مهم
۱- یک ایدهی تولید مثال بزنید.
۲- این ایده را برای حوزهی خدمات بازنویسی کنید.
سلام عالی بود
سلام
خوشحالیم که از محتوا رضایت داشتید
ادمین پیام غیرمرتبط نباید تایید بشه، ممنون
سلام، عجب درس خوبی بود مخصوصا فایل صوتی. فکر میکنم نحوه ضبط یا تنظیمو تو درسای اخیر عوض کردید.
۱- تولید محلول های شوینده
۲- بازاریابی مواد شوینده یا واسطه گری ( از تولیدکننده بگیریم و به مصرف کننده بفروشیم )
از نسخه قدیمی راهنمای مراکز تولیدی این به ذهنم رسید البته
چقد این درس رنگی رنگی بود .. خوشمان آمد
من دوست دارم یک کارخونه لوازم ارایشی مثل ریمل و کرم پودر و … داشته باشم؛ خدماتیش میشه یه فروشگاه بزرگ لوازم ارایشی که این محصولاتو وارد میکنه و اتفاقا جفتشونم عالیه اگه بشه.
درود
جواب سوال اول: تولید لامپ و فروش آن
جواب سوال دوم: تولید لامپ و اجاره آن برای صاحبان مراسم و تالارها و مساجد
البته امیدوارم برداشت بنده از صورت تمرین صحیح بوده باشد.
ایده ی راه اندازی کارگاه برای تولید کیک صنعتی و خدماتیش میشه قنادی یا کارگاه تولید کیک سفارشی
از مالکیت ایده گفتید نه محصول. سوال من این است که مگر ایده هم قابل ثبت است؟ وقتی هنوز چیزی وجود ندارد چگونه امکان ثبت آن وجود خواهد داشت؟
بله امکانپذیره و در آینده یک درس کامل خواهیم داشت در مورد اقداماتی که باید برای محافظت از ایده و طرحها انجام بدین؛ پس جوابتون موکول میشه به آینده تا کامل بررسی کنیم به امید خدا
سلام، مباحث دارن جذاب میشن
۱- یک ایدهی تولید مثال بزنید.
تولید پوشاک خانوم ها مثل مانتو و شلوار و روسری
۲- این ایده را برای حوزهی خدمات بازنویسی کنید.
شرکت طراحی مد و استایل شخصی برای سلبریتی ها وافراد برجسته
مرسی
من که فایل صوتیشو برا ارایه کلاسی ورداشتم . جامع بود .
سلام
چیزی که من زیاد اطرافم میبینم که یکسری از تولیدی ها الخصوص اونایی که نیاز به دانش فنی دارند علم و تجربشون رو در قالب اموزش میفروشند و خدمات ارائه میدن.
اصطلاح از تولید به مصرف برای تولیدی های کوچک زیاد استفاده میشه اما برای تولیدی های بزرگ با این اوضاع کرونا و خریدهای اینترنتی بنظرم میشه جواب گرفت.
سلام و خسته نباشید
۱_ تولید محصولات پلاستیکی نگهداری مواد غذایی مثل ظروف نگهدارنده، دبه، بطری و…
۲_طراحی ظرف های مناسب و مخصوص هر مشتری مثلا طراحی یک ظرف مایع ظرفشویی خاص برای یک برند
تولید اکسیسوری محصولات پزشکی(مثلا تولید پین نوار مغز )
فروش و تعمیرات محصول اصلی (مثلا فروش و تعمیرات دستگاه نوار مغز
سلام
۱- برای برداشتن ماسک باید هی به ماسک دست زد میتونیم ماسکی تولید کنیم که بدون دست زدن با سنسور فاصله رو بسنجه و به محض نزدیک شدن یکی ماسک بسته بشه
۲- این ماسک ها گرونتر از ماسکهای عادی میشن به دلیل تجهیزات الکترونیکی پس باید قابیلت استفاده دوباره داشته باشن تا توجیه اقتصادی داشته باشه، میتونه با تعویض فیلتر یا قسمت معیوب ماسک دوباره استفاده بشه پس بخش خدماتی میتونه شامل تعمیر اون بشه.
شاید باورت نشه اما خیلی وقتا پیامارو فقط برای این چک میکنم که جوابهاتو ببینم. خیلی خوبن
پیامهای علی واقعاً کامل و مفید هستند و اینکه شما هم نظر مثبتتون رو ابلاغ میکنین ارزشمنده.
از حضور هر دوی شما خوشحالم