شما در حال خواندن درس صنعت چیست؟ از مجموعه‌ی «مفاهیم و اطلاعات اولیه‌ی تولید» هستید.

انواع صنایع مختلف (صنعت )

«صنعت» یا «Industry» یکی از واژگان کلیدی در مطالعه‌ی تولید است و بنا به ضرورت، باید با مفهوم و قلمرو آن آشنا شوید. این آشنایی اولاً در پاره‌ای از تخمین‌ها و تحلیل‌ها (مثل تخمین نرخ بازگشت سرمایه یا عوامل محیط نزدیک در مورد یک کسب‌وکار) و دوماً در موضوع اخذ مجوزها و تعیین مکان کارخانه (بنا به تفاوتی که میان صنایع مختلف قائل می‌شوند) و سوماً در بحث حقوق مالکیت فکری (برای تعیین طبقه‌بندی طرح‌ها و علائم تجاری) مفید خواهد بود.

برای این که ذهن آماده‌تری برای مطالعه‌ی این درس داشته باشید، اجازه دهید با چند سوال مهم آغاز کنیم:

منظور از «فعالیت صنعتی» یا به عبارت دیگر، منظور از «صنعتی بودن یک فعالیت» چیست؟

آیا صنعت فقط به تولیدکنندگان اختصاص دارد یا ارائه‌ی خدمات (مثل توزیع کالا یا خرده‌فروشی) هم فعالیت صنعتی به حساب می‌آید؟ به عبارت دقیق‌تر، قلمرو صنعت تا کجا است؟

کلمه‌ی صنعت معمولاً به همراه یک عنوان تخصصی (مثل صنعت خودروسازی، مخابرات، تولید محتوا و تبلیغات) به کار می‌رود. آیا این عناوین، مبتنی بر طبقه‌بندی خاصی هستند یا به صورت سلیقه‌ای انتخاب می‌شوند؟

در این درس، ابتدا با معنا و مفهوم صنعت و سپس با متداول‌ترین روش‌های طبقه‌بندی صنایع آشنا می‌شوید. بدین ترتیب، انتظار داریم بعد از مطالعه‌ی کامل درس، بتوانید به سؤالات بالا پاسخ دهید.

مفهوم عرفی صنعت

منظور از مفهوم عرفی این است که عموم افراد جامعه در مورد یک موضوع چگونه فکر می‌کنند، مثلاً «کارگر» از نظر عموم افراد جامعه (یا همان عُرف)، کسی است که به کارهای دشوار اشتغال دارد و دستمزد زیادی نمی‌گیرد، اما از حیث حقوقی، تعریف کارگر متفاوت است و گاهاً فضانوردان و پزشکان را نیز در بر می‌گیرد.

در مورد مفهوم عرفی صنعت، دو دیدگاه رواج دارد:

گروهی صنعت را عرضه‌ی کالا و ارائه‌ی خدمات در مقیاس بزرگ می‌دانند. از نگاه این افراد، ارائه‌ی خدمات درمانی به تعداد زیادی از افراد یا تولید خودرو در ظرفیت بالا، فعالیت صنعتی است.

گروهی صنعت را عرضه‌ی کالا در مقیاس بزرگ می‌دانند. از نظر این افراد، ارائه‌ی خدمات در زمره‌ی فعالیت‌های صنعتی قرار نمی‌گیرد و فقط فعالیت‌های تولیدی -آن هم در مقیاس بزرگ- ذیل این عنوان قرار می‌گیرند.

در هر دو دیدگاه، فعالیت‌های صنعتی اولاً جنبه‌ی اقتصادی دارد (چون صنعت را عرضه در بازار می‌دانند) و دوماً باید عرضه در مقیاس بزرگ انجام شود. بدین ترتیب، کارخانه‌ای که روزانه صدها سالاد اولویه را بسته‌بندی می‌کند به فعالیت صنعتی اشتغال دارد، اما فعالیت‌های رستورانی که برای مشتریان خود سالاد اولویه درست می‌کند، صنعتی نیست.

ظاهراً به نظر می‌رسد که مفاهیم عرفی، جایگاهی در مطالعات تخصصی ندارند؛ با این حال واقعیت این است که گاهاً در منابع مهم -حتی مصوبات قانونی- مفهوم عرفی صنعت، مورد توجه قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، مصوباتی در خصوص ممنوعیت استقرار صنایع در شعاع ۱۲۰ کیلومتری تهران وجود دارد که مطابق آن‌ها، فعالیت‌های صنعتی نباید در نزدیکی شهر تهران انجام شوند. با مرور این مصوبات، به نظر می‌رسد که منظور هیأت دولت از صنایع، همان دیدگاه دوم (تولید در مقیاس بزرگ) است که کاملاً مبنای عرفی دارد. از طرفی، استفاده از واژه‌ی «صنعتی» در عناوین مؤسسات و دانشگاه‌ها (مثل دانشگاه صنعتی امیرکبیر) مؤید مفهوم عرفی آن و تعریف دوم است.

مفهوم صنعت از نگاه اقتصاد و مدیریت

از نظر اقتصادی، بازار محل تقاضا و صنعت، محل عرضه است. از آن جایی که فعلاً در درس‌های آغازین ویکی‌تولید هستیم، ممکن است با مفاهیم عرضه و تقاضا آشنا نباشید. از این رو، برای درک بهتر مفهوم صنعت (از نظر اقتصادی) لازم است توضیحاتی را در قالب مثال ارائه کنیم.

اگر در یک فروشگاه لوازم تحریر، روزانه بیست نفر متقاضی خرید خط کش آهنی باشند (خواستار خرید خط کش‌ آهنی باشند و توانایی مالی خرید آن را هم داشته باشند)، می‌گوییم که تقاضا برای خرید خط کش آهنی در این فروشگاه معادل ۲۰ واحد در روز است. اگر میزان تقاضا در تمام بازارهای شهر تهران (مثل عمده‌فروشی‌ها و فروشگاه‌های مختلف) را جمع بزنیم، ممکن است به عددی مثل هزار واحد برسیم. در این حالت، می‌گوییم تقاضا برای خط کش آهنی در شهر تهران، معادل هزار واحد در روز است. همانطور که گفتیم، بازار محل تقاضا است، یعنی بنا به وسعت نگاه‌مان، می‌توانیم آن فروشگاه یا تمام فروشگاه‌های لوازم تحریر در شهر تهران را بازار عرضه‌ی خط کش آهنی بدانیم.

از سوی دیگر، تأمین‌کنندگانی وجود دارند که خط‌کش آهنی را تهیه کرده (مثلاً تولید می‌کنند یا سفارش می‌دهند یا از کشورهای دیگر وارد می‌کنند) و در شهر تهران توزیع می‌کنند. مجموعه‌ی این اشخاص «صنعت تأمین‌کنندگان خط کش آهنی» را تشکیل می‌دهند.

یکی از بهترین و دقیق‌ترین تعاریف صنعت، توسط مایکل پورتر ارائه شده است:

«صنعت» به گروهی از بنگاه‌های تجاری گفته می‌شود که در خصوص مشتریان، نیازهای مشترکی را برطرف می‌کنند و محصولات و خدماتشان، جایگزین هم به حساب می‌آیند.

پورتر یکی از معتبرترین افرادی است که هم مدیریت کسب‌وکار می‌داند و هم دکترای اقتصاد دارد؛ از این رو تعریف بالا هم از جنبه‌ی اقتصادی و هم از جنبه‌ی مدیریت کسب‌وکار قابل توجه است. با تأمل بر تعریف پورتر، نکات زیر قابل برداشت است:

معیار طبقه‌بندی صنایع، نوع محصولات و خدمات است. به عبارتی، برای شناسایی طبقه‌بندی‌های مختلف صنعت، باید نوع محصولات و خدمات را مبنا قرار دهیم.

پورتر تأکید دارد که محصولات و خدماتی که در قالب یک صنعت ارائه می‌شوند، باید روی نیازهای مشترکی متمرکز باشند و قابلیت جایگزینی داشته باشند. به عنوان مثال، کباب و پیتزا و مرغ سوخاری، همگی گرسنگی را برطرف می‌کنند و می‌توانند جایگزین هم باشند، به همن علت ارائه‌دهندگان آن‌ها را می‌توانیم عضو صنعتی مشترک بدانیم. اما کسی که متقاضی خرید خاویار است، به ندرت اسفناج را جایگزین آن می‌داند، در نتیجه مطابق تعریف، ارائه‌کنندگان خاویار و اسفناج را نمی‌توانیم اعضای یک صنعت بدانیم.

روشن است که یک بنگاه تجاری، ممکن است در صنعت‌های مختلفی فعالیت داشته باشد. به این بنگاه‌ها خوشه‌ای یا Conglomerate گفته می‌شود، مثلاً سامسونگ علاوه بر لوازم الکتریکی در حوزه‌ی کشتی‌سازی هم فعالیت می‌کند.

در بعضی منابع، علی‌الخصوص منابع مدیریتی، صنعت را همان محیط نزدیک می‌دانند. منظور از محیط نزدیک، عواملی خارج از مرزهای کسب‌وکار است که مستقیماً روی آن تأثیر می‌گذارند. مهم‌ترین این عوامل، مشتریان و تأمین‌کنندگان و رقیبان هستند و لذا در این دیدگاه، صنعت را ترکیبی از این سه عنصر می‌دانند.

طبقه‌بندی صنایع

استانداردهای مختلفی برای طبقه‌بندی صنایع ارائه شده است. طبیعتاً هر یک از این استانداردها، تفاوت‌هایی دارند و باید حسب مورد، یکی از آن‌ها را مبنا قرار دهیم. به تعبیری، شاید مطابق یکی از استانداردها، چند فعالیت در صنعت مشترکی جای بگیرند و به واسطه‌ی استانداردی دیگر، زیرمجموعه‌ی صنایع متفاوتی باشند. چند نمونه‌ی مشهور از این استانداردها عبارتند از:

– استاندارد ISIC یا International Standard Industrial Classification

– استاندارد NACE یا Statistical Classification of Economic Activities

– استاندارد NAICS یا North American Industry Classification System

– استاندارد SIC یا Standard Industrial Classification

در میان این استانداردها، اگر تجربه‌ی اخذ مجوز یا ثبت سفارش واردات را داشته باشید، احتمالاً با کد ۴ رقمی ISIC آشنا شده‌اید. به عنوان نمونه -جهت آشنایی با طبقه‌بندی‌ صنایع- می‌توانید نسخه چهارم آیسیک به زبان انگلیسی را از لینک زیر دانلود کنید:

https://unstats.un.org/unsd/publication/seriesM/seriesm_4rev4e.pdf

سایت آمار ایران هم نسخه‌ی فارسی این استاندارد را ارائه کرده است که می‌توانید از لینک زیر دانلود کنید:

https://www.amar.org.ir/Portals/0/faradade/tabaghebandi/ISIC.4_2008_translation.pdf

طبقه بندی صنایع بر اساس استاندارد آیسیک (ISIC) - علاوه بر طبقه بندی صنعت، فعالیت‌های زیر مجموعه‌ی هر صنعت نیز مشخص شده و در قالبِ کدهای آیسیک نمایش داده می‌شوند.

یکی دیگر از شیوه‌های متداول، طبقه‌بندی صنایع بر اساس سکتورهای اقتصادی است. بنگاه‌های تجاری به فعالیت‌های اقتصادی اشتغال دارند و این فعالیت‌ها توسط اقتصاددانان به چند گروه مختلف طبقه‌بندی شده‌اند. بر همین اساس، گاهاً صنایع را بر اساس نوع فعالیت اقتصادی‌شان بر اساس سکتورها طبقه‌بندی می‌کنند. به عنوان مثال، بنگاه‌هایی که به استخراج مواد اولیه (مثل ذغال سنگ یا نفت) اشتغال دارند، اصطلاحاً صنایع دست اول می‌نامند.

برای این که سکتورهای اقتصادی را بشناسیم، در درجه‌ی اول به مدل مشهوری با عنوان مدل سه بخشی (Three-Sector Model) مراجعه می‌کنیم. مطابق این مدل، فعالیت‌های اقتصادی را می‌توانیم به سه بخش یا سه سکتور تقسیم کنیم:

بخش اول: مواد خام ( primary sector: Raw Material)

فعالیت‌هایی که برای استخراج مواد اولیه انجام می‌شوند، مثلِ استخراج سنگِ آهن و ذغال سنگ از معادن، قطع درختان برای تامینِ چوب، ماهی‌گیری، شکار حیوانات برای تامینِ غذا، کاشت و برداشت میوه و کشاورزی در سکتور اول اقتصاد قرار می‌گیرند. همانطور که گفتیم، به صنایعی که در این بخش اقتصادی فعالیت می‌کنند، صنایع سطح اول یا دستِ اول گفته می‌شود.

بخش دوم: ساخت (Secondary sector: Manufacturing)

این سکتور مختص فعالیت‌هایی است که برای ساخت محصول انجام می‌شوند. در درس تعریف تولید و ساخت گفتیم که ساخت (Manufacturing) نوعی تولید (Production) با ویژگی‌های خاص است. در این سکتور اقتصادی، تولید به معنای عام (مثل تولید محتوا یا تولید دانش) مورد توجه قرار نمی‌گیرد، بلکه منظور فعالیت‌های اقتصادی مبتنی بر ساخت (تولید با کمک فرایندهای فیزیکی و شیمیایی) است. فعالیت‌هایی مثل هواپیماسازی، کشتی‌سازی، ساخت پروفیل آهن، تولید موبایل، خودروسازی و ساخت ریزتراشه در این سکتور قرار می‌گیرند.

بخش سوم: خدمات (Tertiary sector: Services)

کارهای خدماتی مانند خرده‌فروشی، آموزش، اسکان، خدمات مالی، خدمات درمانی، گردشگری، خرده‌فروشی و عمده‌فروشی در این سکتور اقتصادی قرار می‌گیرند.

به مرور زمان و با پیچیده‌تر شدن فعالیت‌های اقتصادی، دو سکتور دیگر نیز به این مجموعه اضافه شد:

 

بخش چهارم: خدمات مبتنی بر اطلاعات (Quaternary Sector: Information Services)

فعالیت‌های مبتنی بر رشد، توسعه و انتقال دانش در این سکتور قرار می‌گیرند و شامل مواردی مثل تحقیقات علمی، آموزش، مشاوره، مدیریت اطلاعات و برنامه‌ریزی مالی است.

سطح چهارم در حقیقت طبقه‌بندی دقیق‌تری از سطح سوم است اما با رشد سریع کسب‌و‌کارهای مبتنی بر دانش به‌عنوان سکتور چهارم انتخاب شد.

بخش پنجم: خدمات انسانی (Quinary Sector: Human Services)

فعالیت‌های افراد، مثل مدیران ارشد و مسئولان بلند مرتبه، اساتید برجسته‌ی دانشگاه، اینفلوئنسرها، مقامات پلیس و آتش‌نشان‌ها در این سکتور اقتصادی می‌گیرد. بخشی از این فعالیت‌ها، ممکن است مستقیماً با اهداف اقتصادی انجام نشوند، اما بنا به تأثیرات اقتصادی که دارند در این گروه قرار می‌گیرند، به عنوان مثال نگهداری کودکان توسط مادر، یا همراهی همسر و فرزندان یک کشاورز در فعالیت‌های مزرعه عموماً برای درآمدزایی انجام نمی‌شوند، اما روی جریان مالی خانواده و وضعیت اقتصادی جامعه تأثیر می‌گذارند و باید در این سکتور اقتصادی مورد توجه قرار بگیرند.

بخشها، سطوح یا سکتورهای صنعت (سکتورهای اقتصاد طبق مدل سه بخشی اصلاح شده)

5 پاسخ
  1. سینا فرخ زاد
    سینا فرخ زاد گفته:

    در عربی صنع یعنی ساختن
    تمام صنایع نوعی ساختن هستند؟
    یعنی الان سوالم اینه در اصل که صنعت نوعی ساختنه یا تولید یا هیچکدوم؟

    پاسخ
    • میلاد اسمعیلی
      میلاد اسمعیلی گفته:

      سلام سینا

      در مورد “صنع” حرفت درسته اما موضوع صنعت ارتباطی با “ساختن” و حتی “تولید کردن” نداره؛ اگر به طبقه‌بندی آیسیک دقت کنی خیلی از کارهای خدماتی هم صنعت خاص خودشونو دارن (مثل صنعت تفریح و سرگرمی).

      ضمناً در انگلیسی به ساختن Manufacturing گفته میشه و به صنعت Industry اما روی عربی زیاد مسلط نیستم و ارتباط صنع و صنعتو نمی‌دونم.

      اگه تحقیق کردی و به جواب رسیدی با در میون بگذار.

      پاسخ
  2. علی جابز
    علی جابز گفته:

    سلام علیک / خداییش این درس مهم بود و فایل صوتی لازم داشت / به خدا قصدم غر زدن نیس و فقط میخوام ویکی تولید از خوب به عالی تبدیل بشه وگرنه خیلی هم راضی ام

    این رو برای اعلام عمومی نگفتما در حد یک پیشنهاد بود و میدونم منتشر نمیشه

    پاسخ
    • میلاد اسمعیلی
      میلاد اسمعیلی گفته:

      سلام مجدد بر شما … عرض کنم به خدمتتون که ما خودمونم دوست داریم برای همه‌ی مطالب فایل صوتی داشته باشیم اما متاسفانه با محدودیت شدید زمان روبه‌رو هستیم؛ انشالله به زودی برای این درس هم یک فایل صوتی ضبط می‌کنم و ممنون که با ارسال بازخورد به ارتقای ویکی‌تولید کمک می‌کنی

      این پیامو منتشر می‌کنم تا سایر عزیزان هم با خیال آسوده، نظرات یا خواسته‌هاشونو مطرح کنند.

      پاسخ
  3. ساره ساره
    ساره ساره گفته:

    در عکس سکتورهای اقتصادی یک فلش از پایین به بالا کشیدین و این معنای خاصی داره؟ چون من حس کردم معناش اینه که سکتورها به ترتیبه و اولویت اونها مهمه.
    ای کاش این درس هم تمرین داشت ما عادت کردیم به تمرین حل کردن (مزاح)

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *