شما در حال خواندن درس تولید چیست؟ از مجموعهی «مفاهیم و اطلاعات اولیهی تولید» هستید.
میتوانیم سخت نگیریم و تولید را ایجاد کردن معنا کنیم. در این حالت، آیا جانداری را میشناسید که تولیدکننده نباشد؟ همهی ما انسانها، تولیدکنندگان دیاکسید کربن هستیم. درختان، میوه تولید میکنند و مرغها، تخم میگذارند. اما بدیهی است که وقتی از تولید صحبت کنیم، منظورمان چنین موضوعاتی نیست. اتفاقاً عموم افراد، تولید را فعالیتی میدانند که به واسطهی ماشینآلات و تجهیزات انجام میشود و بدین ترتیب، درختان و مرغها را در زمرهی تولیدکنندگان نمیدانند. با فرض درست بودن این ذهنیت، چگونه میتوانیم عبارتی مثل “تولید علم” را توجیه کنیم؟ نوشتن یک مقالهی علمی، نیازی به ماشینآلات و تجهیزات ندارد، اما عموم افراد آن را نوعی تولید کردن میدانند.
تا زمانی که مفهوم تولید را ندانیم، مطالعهی مباحث آن امکانپذیر نیست. مثلاً در آینده خواهیم گفت که «فعالیتهای تولیدی، آسیبپذیری کمتری نسبت به نوسانات کوتاه مدت تقاضا دارند». درک این نکتهی ساده، مستلزم شناخت مفهوم تولید و تفکیک آن از فعالیتهای دیگر است. لذا در این درس، به عنوان یکی از درسهای مقدماتی ویکیتولید، مفهوم تولید را بررسی میکنیم تا مبنایی برای درسهای آینده باشد.
مفهوم و تعریف تولید چیست؟
در دیکشنری لانگمن، تولید (Production) به صورت زیر تعریف شده است (مشاهدهی منبع):
تولید، فرایند ساختن (Manufacturing) یا رشد دادن چیزهایی است که به عنوان محصول به فروش میرسند، علیالخصوص وقتی مقدارشان زیاد است.
این تعریف کاملاً عرفی و غیرتخصصی است. چرا که اولاً ساختن (Manufacturing) یکی از انواع تولید است و نمیتواند مبنای درستی برای مفهوم کلیتر خود باشد. دوماً زیاد بودن مقدار محصولات در فرایند تولید، برداشت اشتباهی است. تولید انبوه، تنها یکی از انواع تولید است و کشتیسازیها و هواپیماسازیهای زیادی داریم که در طول سال، کمتر از ده یا حتی پنج محصول تولید میکنند. به عبارت دقیقتر، بسیاری از واحدهای تولیدی مبتنی بر استقرار فرایندی یا کارگاهی هستند و ساختارشان با تولید انبوه هماهنگ نیست. سوماً منطقی نیست که تعریف تولید را به فروش گره بزنیم. یک تولیدکنندهی برنج، ممکن است از تمام محصولاتش برای مصارف شخصی استفاده کند یا محصولات بسیاری از کارخانجات اسلحهسازی، هرگز در بازار عرضه نمیشوند.
در تعریف بالا، منظور از رشد دادن، احتمالاً پرورش گیاهان و دام و سایر موجودات زنده است. نویسندگان این تعریف خواستهاند که علاوه بر فعالیتهای فنّی، فعالیتهای کشاورزی و دامپروری را نیز در زمرهی تولید بگنجانند. در عموم تعاریف دیگر هم این حوزهها در گروه فعالیتهای تولیدی قرار میگیرند، با این حال به تعریفی نیاز است که جای اشاره کردن به فعالیتهای مختلف، ویژگیهای مشترک میان آنها را هدف قرار دهد. لذا حتی اگر تعریف دیکشنری لانگمن را بپذیریم، صرفاً با مصادیق تولید آشنا میشویم و به درک عمیقی از تولید نمیرسیم.
تعریف دیگری که در بسیاری از منابع آموزشی مورد توجه قرار گرفته است و به آن اشاره میشود، از سایت ویکیپدیای انگلیسی و ذیل عنوان(Economics) Production است:
تولید، فرایند ترکیب مواد و نهادههای غیر مادی (مثل طرحها و دانش) به عنوان ورودی برای ایجاد چیزی به منظور مصرف کردن است (خروجی).
همانطور که میدانید، فرایندها ورودی و خروجی دارند. مطابق تعریف بالا، اگر بعضی مواد به صورت خود به خود ترکیب شوند و محصولی به وجود بیاید، تولید اتفاق نیفتاده است؛ بلکه بخشی از ورودیهای این فرایند باید نهادههای غیرمادی باشند. به عبارت دیگر، زمانی میتوانیم فرایندی را تولید بدانیم که دانش، خواستهها و مدیریت بشر (که همگی جنبهی غیرمادی دارند) در آن مؤثر باشد. از طرفی، همانطور که وجود نهادههای غیرمادی الزامی است، ظاهراً این تعریف وجود نهادههای مادی را نیز الزامی میداند. به عبارتی، مطابق این تعریف فقط فرایندهایی تولید تلقی میشوند که عناصر مادی در آنها نقش داشته باشند. بر این اساس، فعالیتهای علمی را نمیتوانیم در زمرهی تولید بدانیم و از عبارت «تولید علم» استفاده کنیم، چرا که اصولاً به واسطهی عناصر غیر مادی (مثل مطالعات و نتایج آزمایشات و فرضیات محقق) به وجود میآیند.
یکی از تعاریف تولید -که البته به آن بیتوجهی شده است- در سال ۱۹۷۰ توسط Rangar Frisch در کتاب تئوری تولید منتشر شده است:
تولید از حیث فنّی، هر فرایند تغییر دهندهای است که توسط انسانها هدایت میشود یا از نظر آنها مطلوب است. منظور از دگرگونی (Transformation) این است که عناصری مثل خدمات و محصولات وارد فرایند میشوند (عناصر ورودی)، هویتشان شکل میگیرد و در قالب کالاها و خدمات از فرایند خارج میشوند (عناصر خروجی).
یکی از نقاط قوت این تعریف، تفکیک تعریف تولید از حیث فنّی و غیرفنّی است. در حقیقت، نویسنده اعتقاد دارد که تولید در حوزههای مختلف، تعاریف متفاوتی دارد و جای این که یک تعریف عمومی ارائه کند، صرفاً حوزهی تکنیکال را در نظر میگیرد. مطابق این تعریف، در دو حالت میتوانیم فرایند تبدیل شدن ورودیها به خروجیها را تولید بدانیم:
اولاً زمانی که این فرایند توسط انسان هدایت شود، مثل کشاورزی که بخشی از کارها توسط انسان انجام میشود یا خودروسازی که محصولاتش به واسطهی ماشینآلات و کارگران ساخته میشود.
دوماً زمانی که فرایند تبدیل عناصر ورودی به خروجی، مطلوب انسان باشد. در حقیقت، منظور این است که شاید انسانها و ماشینآلات در فرایند تبدیل عناصر دخالت نداشته باشند، اما اگر آن فرایند برای انسانها مطلوب باشد، تولید به حساب میآید.
یکی از ایرادات تعریف این است که اصولاً نیازی به ذکر حالت اول وجود ندارد. انسانها وقتی در یک فرایند دخالت میکنند، که مطلوبشان باشد و در غیر این صورت نیازی به انجام آن نمیبینند. لذا میتوانیم تعریف را به این شکل خلاصه کنیم که اگر فرایند تبدیل عناصر ورودی به خروجی، مطلوب انسان باشد، تولید است. البته شاید منظور نویسنده فقط حالت اول باشد و در این صورت، ذکر حالت دوم بیفایده است.
با توجه به تفاوتهای کلیدی در تعاریف بالا، بهتر است خودمان با کنار هم قرار دادن نقاط قوت و پرهیز از نقاط ضعفشان به تعریف دقیقتر و کاملتری برسیم. از نظر ویکیتولید:
تولید، فرایندی برای تبدیل عناصر ورودی به خروجی است، به شرطی که اولاً تمام یا بخشی از عناصر خروجی مطلوب باشند و دوماً انسان، نقش مؤثری در انجام فرایند یا مدیریت آن به عهده داشته باشد.
مطابق تعریفی که ارائه کردیم:
– تولید الزاماً به واسطهی عناصر مادی انجام نمیشود، لذا ایجاد محتوا یا توسعهی دانش را هم میتوانیم در زمرهی تولید بدانیم. دانش، یک عنصر خروجی مطلوب است و انسان، نقش مؤثری در ایجاد آن دارد، لذا «تولید دانش» با تعریف ارائه شده سازگار است.
– گفتیم که در تولید باید «تمام یا بخشی از عناصر خروجی» مطلوب باشند. لازم به ذکر است که به ندرت، تمام عناصر خروجی یک فرایند مطلوب به حساب میآیند، طوری که مثلاً در تولید خودرو، آلودگیهای زیستمحیطی و ضایعات و پسماندها از عناصر خروجی نامطلوب هستند. لذا در فرایند تولید، انتظار نداریم که تمام خروجیها مطلوب باشند و همین که بخشی از آنها مطابق انتظارات باشد، تولید تحقق یافته است.
– در تولید لازم نیست که الزاماً همهی فرایند توسط انسان انجام شود. یک کشاورز، در بسیاری از مراحل رشد درختان و گیاهان دخالتی ندارد، اما از آن جایی که کلیّت فرایند را مدیریت میکند، تولیدکننده به حساب میآید. همچنین کسی که از گوسفندان مراقبت میکند و شیرشان را میدوشد، تأثیر زیادی در ایجاد آن شیر ندارد، اما مدیریت او بر کارها باعث میشود که در زمرهی تولیدکنندگان قرار بگیرد.
ساخت (Manufacturing) چیست؟
از حیث لغوی، کلمهی Manufacturing از ترکیب دو کلمهی لاتین: manus به معنای دست و factus به معنای ایجاد کردن تشکیل شده است، لذا به نظر میرسد که معنای لغوی آن «ایجاد شده به دست انسان» است. در فارسی گاهاً Manufacturing را تولید ترجمه میکنند که اشتباه نیست، چون Manufacturing هم نوع خاصی از تولید با ویژگیهای منحصر به فرد است. اما بهتر و دقیقتر است که این کلمه را «ساخت» ترجمه کنیم تا از واژهی Production تفکیک شود..
یکی از پرتکرارترین تعاریف ساخت، در وبسایت اینوستوپدیا و توسط آقای ویل کنتون (کارشناس اقتصادی) ارائه شده است:
ساخت (Manufacturing) فرایند پردازش مواد خام یا قطعات به اقلام نهایی با استفاده از ابزار، نیروی انسانی، ماشینآلات و فراوری شیمیایی است.
مطابق این تعریف، ورودیها و خروجیها در فرایند ساخت، الزاماً مادی هستند و پردازش روی آنها باید به واسطهی نیروی انسان، تجهیزات یا فراوری شیمیایی انجام شود. در حقیقت، ویژگی منحصر به فرد «ساخت» نسبت به تولید در مادی بودن مواد ورودی و خروجی و دخالت مستقیم انسان، در فرایند پردازش مواد است.
آقای ویل کنتون، در نسخهی قبلی یادداشت خود در اینستوپدیا، تعریف شلوغتری ارائه کرده بود که هنوز در سایت ویکیپدیای انگیسی به آن استناد میشود:
ساخت به معنای ایجاد یا تولید کالاها به کمک تجهیزات، کارگران، ماشینها، ابزارها، و پردازشهای شیمیایی و بیولوژیکی و فرمولاسیونها است.
در تعریف جدیدتر، اولاً جای کلمات تولید کردن (Production) و ایجاد کردن (Creation) از کلمهی پردازش (Processing) استفاده شده است. دوماً به جای کارگران، عبارت نیروی انسان جایگزین شده و کلمات فرمولاسیون و بیولوژیک حذف شدهاند. به صورت کلّی، معلوم نیست که چرا آقای کنتون اصرار داشته است که در تعریف ساخت، به روشهای مختلف پردازش مواد (مثل نیروی دست یا فراوری شیمیایی) اشاره کند. در هر حال، ایشان فرمولاسیونها و پردازشهای بیولوژیک را از تعریفشان حذف کردند، چرا که عنوان فراوری شیمیایی (Chemical Processing) به آنها نیز اشاره دارد.
در بعضی منابع دیگر، دو تعریف متفاوت برای ساخت اشاره شده که یکی از جنبهی تکنولوژیکی (Technological) و دیگری از جنبهی اقتصادی (Economically) است. متأسفانه نتوانستیم منشأ اولیهی این تعاریف را پیدا کنیم، اما مرور آنها برای پختهتر شدن درس مفید است.
از نظر فنی؛ ساخت به معنای استفاده از فرایندهای فیزیکی و شیمیایی برای تغییر هندسه، خواص و یا ظاهر یک مادهی اولیه به منظور ساخت قطعات یا محصول است.
مطابق این تعریف، اولاً فرایند ساخت با عناصر مادی سر و کار دارد، چرا که از عبارت «مواد اولیه» استفاده شده است. دوماً فرایندهایی که منجر به پردازش مواد اولیه میشوند، ممکن است از نوع فیزیکی و شیمیایی باشند. سوماً فرایند ساخت تحت نظارت و کنترل انسان انجام میشود، چون در تعریف به عبارت «استفاده از فرایندها» اشاره شده است. در نتیجه، این تعریف بیان دیگری از تعریف آقای کنتون است و تفاوت ماهوی ندارند.
از نظر اقتصادی، ساخت به معنای استفاده از یک یا چند فرایند، یا عملیات مونتاژ به منظور تبدیل مواد اولیه به اقلامی با ارزش بیشتر است.
به عنوان جمعبندی، در ویکیتولید «ساخت» را ذاتاً یک فرایند فنّی میدانیم و آن را به صورت زیر تعریف میکنیم:
ساخت، نوع خاصی از فرایند تولید است که اولاً بخشی از ورودیها و خروجیهای آن فیزیکی و قابل لمس است و دوماً پردازش مواد اولیه توسط نیروی انسانها یا مصنوعات ساخته شده توسط آنها انجام میشود.
همانطور که گفتیم، در فرایند «تولید» الزاماً نیازی به مادی بودن عناصر ورودی و خروجی نیست و شاید انسانها دخالتی در پردازش مواد نداشته باشند. اما در فرایند «ساخت»، پردازش مواد به واسطهی نیروی انسانها یا فرایندهای طراحی شده توسط انسانها انجام میشود و حتماً بخشی از عناصر ورودی و خروجی فرایند، مادی هستند.
– انسان در فرایند تبدیل بذر به گیاه و رشد شاخه و برگهای آن، به صورت مستقیم تأثیرگذار نیست. به همین علت، با این که کاشت گیاهان در زمرهی فعالیتهای تولیدی قرار میگیرد، اما ساخت (Manufacturing) محسوب نمیشود. از این رو، عباراتی مثل ساخت سیب، یا ساخت سبزیجات یا ساخت حبوبات کاملاً اشتباه هستند. مثلاً تولید مبلمان، یک فرایند ساخت است، چون اولاً برای تبدیل چوب به مبل از نیروی کارگران استفاده میشود و دوماً ابزارآلات و ماشینآلاتی مثل دریل، تراش سیانسی، دستگاه جوش و امثالهم مورد استفاده قرار میگیرند. اما تولید سبزیجات یک فرایند ساخت نیست، چون بخش قابل توجهی از فرایند پردازش مواد به واسطهی فرایندهای طبیعی (و نه به واسطهی ماشینآلات یا نیروی انسان) صورت میپذیرد. به همین علت، عبارت «تولید سبزیجات» درست و عبارت «ساخت سبزیجات» اشتباه است.
نکتهی تکمیلی: تفاوت Factory و Process Plant
همانطور که در تعاریف بالا مشاهده کردید، اصولاً در فرایند ساخت، پردازش مواد به دو روش فیزیکی و شیمیایی انجام میشود. در یک تقسیمبندی دقیقتر، میتوانیم بگوییم که پردازش مواد در «ساخت» میتواند به دو صورت فیزیکی و غیرفیزیکی باشد. بر همین اساس، محل انجام فعالیتهای تولیدی را نیز به دو گروه کلّی Factories و Process Plants تقسیم میکنند. البته در فارسی، معمولاً هر دوی این کلمات را کارخانه ترجمه میکنیم، اما باید بدانیم که معمولاً در Factory از فرایندهای فیزیکی و در Process Plant از فرایندهای غیرفیزیکی برای پردازش مواد استفاده میشود. به عنوان مثال، خودروسازیها از نوع Factory هستند، چون غالب پردازشهایی که انجام میدهند از نوع فیزیکی است. از سوی دیگر، واحد تولید مواد شوینده یا کود یا دارو از نوع Process Plant هستند، چون غالب فعالیتهایشان از طریق فرایندهای شیمیایی انجام میشود. البته میدانیم که در این واحدهای تولیدی هم ممکن است گاهاً از فرایندهای فیزیکی استفاده شود (مثلاً برای بستهبندی یا تکهتکه کردن مواد خام)، اما چون عملیات اصلی به واسطهی فرایندهای غیرفیزیکی انجام میشود، آنها را Process Plant میدانیم.
تمرین
۱- یک کسبوکار خدماتی مثال بزنید که عمدهی فعالیتهایش ساخت (Manufacturing) باشد.
۲- آیا تقسیمبندی مشاغل به فعالیتهای تولیدی و خدماتی درست است؟ دلایلتان را شرح دهید.
۳- آیا بستهبندی کردن پرتقال و فروش آنها به مشتریان، تولید محسوب میشود؟
درسهای مجموعهی «مفاهیم و اطلاعات اولیه تولید» به ترتیب عبارتند از: |
---|
راهنمای استفاده از این مجموعه |
تولید چیست؟ |
ظرفیت تولید چیست؟ |
پارادایمهای تولید |
انواع فرایندهای تولید و ارائهی خدمات |
صنعت چیست؟ |
کسبوکار، کارآفرینی و اشتغالزایی |
کسبوکارهای کوچک، متوسط و بزرگ |
تعاریف حقوقی مهم در حوزهی تولید |
مهمترین مسائل حقوقی تولیدکنندگان |
هزینههای ثابت و متغیر |
سلام و حسته نباشید
۱_ ساختمان
ساخت محسوب میشود چون ورودی و خروجی فیزیکی دارد و توسط ماشین آلات و دست انسان ساخته میشود.
۲_ذغال سنگ
تولید زغال سنگ در طبیعت و بدون دخالت انسان انجام میشود پس ساخت نیست.
۳_نفت
تولید نفت در طبیعت و بدون دخالت انسان است پس تا زمانی که استخراج نشده است ساختی انجام نشده.
۴_الکل
در تولید الکل ورودی فیزیکی وجود دارد و انسان و ماشین آلات در تولید آن نقش دارند پس ساخت است اما الکلی که در طبیعت بدون دخالت انسان تولید میشود ساخت نیست.
۵_فرش دستباف
برای تولید فرش دستباف بخشی از ورودی و خروجی فیزیکی هستند و دست انسان در فرایند تولید دخیل است پس ساخت به شمار می آید.
۶_سنگ های تزئینی
سنگ های تزئینی به طور آماده برای استفاده در طبیعت وجود ندارند و برای آماده استفاده شدن باید از ماشین آلات استفاده شود و هم در ورودی هم در خروجی محصولات فیزیکی داریم پس ساخت به حساب می آید.
۷_چرم فرآوری شده
ساخت محسوب میشود چون هم بخشی از ورودی و خروجی فیزیکی است و هم برای تولید ماشین آلات و دست انسان دخیل و لازم هستند.
همه موارد به جز استخراج نفت فرایند ساخت تلقی میشن. اما نفت به مرور زمان و طی سالهای طولانی در زمین بوجود میاد و تجهیزات و نیروی انسان نقشی در ایجاد شدنش نداره پس ساخت نیست.
انرژی شما در ویس بینظیر بود و ممنون
ساختمون سازی که از اسمش معلومه ساختنه
ذغال سنگ و نفت و سنگ در طبیعت ساخته میشوند و به تجهیزات نیازی ندارن! هیچکدام ساخت نیستن
الکل هم در طبیعت ساخته میشه هم به صورت صنعتی البته من با ترکیب ساخت الکل احساس راحتی نمیکنم اما فکر میکنم تولید الکل صنعتی نوعی ساخته
چرم فراوری شده و فرش دستباف هم که از اون گزینه های سوختن و از عنوانشون معلومه ساخت هستن.
ولی با همه اینا من عبارت ساخت فرش برام آشنا نیس!
من این درس رو دوست داشتم چون واقعا ذهنیتی نسبت به فرق تولید و ساخت نداشتم
“ساخت فرش” یا “فرشسازی” برای من هم مأنوس نیست چون معمولاً از اصطلاح “فرشبافی” استفاده میکنیم، خوشحالم که رضایت داشتید.
سلام
۱- ساخت
۲- ساخت نیست
۳- ساخت نیست
۴- ساخت نیست
۵- ساخت
۶- ساخت
۷- ساخت
رو ۶ مطمئن نیستم چون باید دید منظور چه نوع سنگ تزئینیه وگرنه جواهرات هم نوعی سنگند.
بازم سلام
من اومدم
ساختمان: تولید و ساخته چون در این فرآیند از تجهیزات و کارگران استفاده میشه / ذغال سنگ: تولیده اما ساخت نیست چون حتی اگر انسان وجود نداشت باز هم ذغال سنگ وجود داشت / نفت: در یک سیستم تولید طبیعی نفت به وجود میاد و ساخت نیست / الکل: تولیده و ساخت نیست ، در فرآیند ایجاد الکل انسان و تجهیزات نقشی ندارن و حتی در نوع صنعتی هم فقط شرایطو مهیا میکنیم که این ماده ایجاد بشه اما نقشی در ایجادش نداریم (تنها گزینه سخت همین بود) /
فرش: دست باف و ماشینی جفتش ساخته / سنگهای تزیینی: ساخت نیست چون از سنگ داریم صحبت میکنیم و خود سنگ توسط انسان و ماشین ساخته نمیشه / چرم فراوری شده: به دستگاه و کارگر نیاز داره پس ساخته
آقا میلاد یک بار یه وبینار ۲ ساعته راجع به تولید داشتید و من فکر میکردم ویس این درس حداقل ۱ ساعت باشه اما مطالب وبینار خیلی جذاب بودند و پیشنهاد میکنم فایل اون هم به این درس اضافه کنید
دمتون گرم و خدا قوت
سلام
علی جان، محتوای کمپین برای عموم افراد تنظیم شده تا خستهشون نکنه و جنبهی کاربردی داشته باشه اما اون موردی که بهش اشاره کردین برای متخصصان حوزهی تولید بود و اقتضا میکرد که جامعیت بیشتری داشته باشه.
انشالله در دورههای تخصصیتر بهجای یک ساعت و دو ساعت، چندین جلسه از راهبردها و نگاههای مختلف به تولید صحبت میکنیم.
سلام به ویکی تولید و بچه های کمپین
موارد زیر ساختن:
۱- ساختمان (ساخت + مان)
۳- نفت (نفت سفید البته نه نفت خام)
۴- الکل (صنعتی)
۵- فرش دستبافت
۶- سنگهای تزئینی (اگه تغییر داده شده باشن)
۷- چرم فرآوری شده
سپاس از محتویات با کیفیت
در ساختن الکل صنعتی نقش انسان چیه ؟ اگر قرار باشه مهیا کردن شرایطو ملاک در نظر بگیریم همه فرایندها ساخت هستند حتی کشاورزی
سلام
چیزی که به ذهن من میرسد این است که محصولاتی مثل نفت و ذغال سنگ نمی توانند در چهارچوب فرآیند ساخت طبقه بندی شوند اما سایر گزینه ها میتوانند به نوعی ساخته ی دست انسان باشند.
بنده یک روز برای حل تمرین منتظر ماندم تا از جوابهای دوستان دیگر ایده بگیرم که پیامها را منتشر نکردید و با استرس به سوالات پاسخ دادم.
امیدوارم که جوابهایم تا حد زیادی صحیح باشند.
با تشکر از مهندس اسماعیلی و مجموعه ویکی تولید
استاد جان استرس میدین چرا؟ ما که تقلب نمیکنیم از هم! تا نازنین گوگل هست نیازی به تقلب نداریم آخه :D
اما راستشو بخواین تو گوگل به جواب نرسیدم
خب معلومه که ساختمان و فرش دست بافت و چرم فراوری شده کار دست انسانه و نفت و الکل هم فرایند ساخت نیستند اما ذغال سنگ اصلا نمیدونم طبیعیه یا باید تغییر کنه برای استفاده شدن؟ رو این شک دارم
اگه خیلی جوابهام غلط بود تایید نکنین پیاممو لطفاااا
سلام خانم محسنی
هدف از تمرینها درگیر شدنِ شما با موضوع درس و بهانهای برای عمیقتر شدن روی مطالبه وگرنه ملاک ارزیابی و امتیاز و … نیست؛ پس نگران هیچی نباشین و بدون استفاده از گوگل به تمرینها جواب بدین تا به هدفمون برسیم.
طبق مطلبی که گفتید گزینه های ذغال سنگ و نفت ساخت (Manufacturing) نیستند.
سلام طبق تعریف ساخت، به نظر من ساختمان و فرش و چرم ساخت هست
ساختمان الکل فرش دستباف چرم فراوری شده ساخت هستند
سلام و عرض ادب
به نظر من هم تولید چرم و سنگ مثل نفت و الکل بی نیاز از تجهیزات و انسانه پس ساخت محسوب نمیشه.
اینکه چرم رو تغییر میدیم و تبدیل میکنیم به لباس، یا سنگو رنگ آمیزی میکنیم تا قشنگتر بشه فرآیندهای ثانویه هست اما خود این مواد به صورت طبیعی و خودکار بوجود میان
ممنونم از زحماتتون در تهیه محتوا