شما در حال خواندن درس اقتصاد اثباتی و اقتصاد هنجاری از مجموعه‌ی مقدمه علم اقتصاد هستید.

گزاره‌ها (Statements) می‌توانند اثباتی (Positive) یا هنجاری (Normative) باشند. گزاره‌های اثباتی «آن چه هست» و گزاره‌های هنجاری «آن چه باید باشد» را توصیف می‌کنند. اقتصاد هم از حیث زبان و شیوه‌ی تحلیل به دو شاخه‌ی اثباتی و هنجاری تقسیم می‌شود. در قلمرو اقتصاد اثباتی، وضعیت موجود توصیف می‌شود و در قلمرو اقتصاد هنجاری، وضعیت آرمانی آینده مورد توجه قرار می‌گیرد.

نگاهی به گزاره‌‌های اثباتی و هنجاری

برای درک اقتصاد اثباتی و هنجاری، کافی است تفاوت گزاره‌‌های اثباتی و هنجاری از یکدیگر را بشناسیم. همانطور که گفتیم، گزاره‌های اثباتی «آن چه هست» یا «آن چه وجود دارد» را توصیف می‌کنند. این گزاره‌ها قابل آزمودن هستند، یعنی می‌توانیم آن‌ها را با مشاهده و آزمایش، تأیید یا رد کنیم. مثلاً گزاره‌ی «اکثر کاربران لپ‌تاپ از سیستم عامل ویندوز استفاده می‌کنند» اثباتی است، چون وضعیت موجود را توصیف می‌کند و می‌توانیم با نظرسنجی یا مراجعه به اطلاعات ارائه شده توسط سازندگان لپ‌تاپ، درست یا غلط بودن آن را احراز کنیم.

گزاره‌های اثباتی لازم نیست حتماً درست باشند؛ به عبارتی «صحت گزاره» شرط اثباتی بودن آن نیست. مثلاً گزاره‌ی «همه‌ی تولیدکنندگان از مالیات معاف هستند» با وجود اشتباه بودن، اثباتی است. همچنین وجود امکانات کافی برای صحه‌گذاری گزاره، شرط اثباتی بودن آن نیست. مثلاً شاید در حال حاضر نتوانیم وجود حیات در سیارات دیگر را تأیید یا رد کنیم،‌ اما گزاره‌ی «در سیارات دیگر نیز حیات وجود دارد» اثباتی است، چون اولاً وضعیت فعلی آن‌ها را توصیف می‌کند و ثانیاً اگر امکانات کافی داشته باشیم، می‌توانیم برای تأیید یا رد آن اقدام کنیم.

گزاره‌های هنجاری (یا ارزشی) در مورد «آن چه باید باشد» هستند. کلمه‌ی Normative یا هنجاری یعنی «آن چه از Norm نشأت می‌گیرد» و کلمه‌ی نُرم یا Norm به معنای هنجار، استاندارد یا قاعده است؛ بنابراین گزاره‌های هنجاری برآمده از هنجارها و قواعد هستند. مثلاً گزاره‌ی «مردم باید با مسئولان همراهی کنند» به این معنا نیست که در حال حاضر مردم با مسئولان همراهی می‌کنند، بلکه می‌گوید بهتر است این همراهی وجود داشته باشد. گزاره‌های هنجاری ممکن است برگرفته از هنجارها یا استانداردهایی باشند که بخشی از افراد جامعه قبول ندارند، اما این موضوع باعث نمی‌شود که آن‌ها را هنجاری ندانیم. مثلاً شخصی که نگران غلبه‌ی تکنولوژی بر فضایل انسانی است، شاید ادعا کند که: «بهترین زندگی انسان‌ها زمانی رقم می‌خورد که هیچ روبات یا کامپیوتری وجود نداشته باشد». این گزاره با هنجارها و قواعد ذهنی اکثر افراد مطابقت ندارد، اما یک گزاره‌ی هنجاری است.


اقتصاد اثباتی (Positive)

در اقتصاد اثباتی، اقتصاددان وضع موجود را توصیف می‌کند. گزاره‌های «کاهش نرخ تورم در کوتاه‌مدت باعث افزایش نرخ بیکاری می‌شود» یا «نرخ بیکاری در سال اخیر چهار درصد کاهش پیدا کرده است» به زبان اقتصاد اثباتی هستند. معمولاً اقتصاددانی که موضوعات را به صورت اثباتی تجزیه‌وتحلیل می‌کند، در قامت یک دانشمند است و تلاش می‌کند ضمن درک بهتر شرایط کنونی، مبنایی برای پیش‌بینی آینده داشته باشد. مثلاً شاید یک اقتصاددان میان پارامترهای «قیمت آهن» و «قیمت خودرو» ارتباط برقرار کند و نشان دهد چگونه افزایش قیمت آهن باعث افزایش قیمت خودرو می‌شود. همچین او می‌تواند با کمک این ارتباط پیش‌بینی کند که اگر قیمت آهن به مبلغ الف برسد، قیمت خودرو چقدر می‌شود.

اگر یک اقتصاددان ضمن توضیح واقعیت‌های موجود -که در قلمرو اقتصاد اثباتی است- پیشنهاداتی برای آینده مطرح کند که مثلاً باید قیمت دلار کاهش یابد یا نباید دلار ابزار سرمایه‌گذاری مردم باشد، این اظهارات در قلمرو اقتصاد هنجاری قرار می‌گیرند.

اقتصاد هنجاری (Normative)

در اقتصاد هنجاری یا ارزشی، اقتصاددان نحوه‌ی عملکرد اقتصاد در شرایط ایده‌آل را در نظر می‌گیرد و «آن چه باید باشد» را توصیف می‌کند. گزاره‌هایی که در اقتصاد هنجاری مطرح می‌شوند مبتنی بر هنجارها و قواعدی هستند که اقتصاددان به رسمیت شناخته است. مثلاً اقتصاددانی که می‌گوید «قیمت دلار باید بیست درصد کاهش پیدا کند تا وضع عمومی مردم بهبود یابد» یا «دولت باید سلامت همگانی را ارتقا دهد» در قلمرو اقتصاد هنجاری اظهار نظر کرده است. اقتصاددانی که موضوعات را در چهارچوب اقتصاد هنجاری تحلیل می‌کند، از نقش خود به عنوان دانشمند فاصله می‌گیرد و به عنوان سیاست‌گذار ایفای نقش می‌کند. بنابراین پیشنهادات و دستورات او لزوماً بر پایه‌ی یافته‌های علمی نیست و تحت تأثیر بعضی ارزش‌ها و قواعد ذهنی است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید