فاز اول طرحریزی: طرحبندی نواحی کلّی
این برگه مربوط به فاز اول (طرحبندی کلیات) است. در ویکیتولید، طرحریزی واحدهای صنعتی را در سه فاز مختلف آموزش میدهیم. در فاز اول، با کلّینگری در مورد نحوهی چیدمان المانهای نسبتاً بزرگ کارخانه -مخصوصاً دپارتمانهای مختلف آن- تصمیمگیری میکنیم. منظور از کلّینگری این است که فعلاً المانهای کوچک و جزئی را در نظر نمیگیریم، مثلاً در فاز اول تصمیم میگیریم که کارخانهمان متشکل از واحدهای تراشکاری، کنترل کیفیت و طراحی باشد و در مورد مساحت و موقعیت قرارگیری آنها برنامهریزی میکنیم، اما تصمیمگیری در مورد اجزای داخلی این دپارتمانها (مثل تجهیزاتی که در آنها قرار میگیرد) را در فازی دیگر انجام خواهیم داد.
سرفصلهای فاز اول
برای آموزش فاز اول طرحریزی، عناوین زیر را به ترتیب و در قالب درسهای مختلف ارائه میکنیم:
قدم اول: تعیین بخشها و نواحی کلّی کارخانه
قدم دوم: تعیین میزان وابستگی هر کدام از بخشها به یکدیگر
قدم سوم: تعیین فضای هر بخش و تهیهی یک تصویر کلی از آرایش کارخانه
قدم اول: تعیین بخشهای اصلی (یا کلّی یا بزرگ) کارخانه
در قدم اول، سعی میکنیم به این سؤال پاسخ دهیم که: واحد صنعتی مورد نظرمان باید متشکل از چه بخشهایی باشد؟ همانطور که گفتیم، در فاز اول صرفاً روی چیدمان کلّی اجزا تمرکز داریم و وارد جزئیات نمیشویم؛ بنابراین پاسخ این سؤال میتواند شامل مواردی مثل «خط تولید برای تولید بدنه»، «واحد بستهبندی»، «انبار مواد اولیه» و «واحد طراحی» باشد، اما هنوز برای اظهار نظر در مورد نوع و تعداد ماشینآلات مورد نیاز، موقعیت ایستگاههای کاری یا چیدمان راهروها زود است. البته این قاعده صرفاً بیانگر سیاست کلّیمان است و لازم نیست در مورد آن سختگیری کنیم، زیرا خیلی وقتها برای تصمیمگیری راجع به کلیّات مجبوریم جزئیات را نیز در نظر بگیریم.
اما یک واحد صنعتی معمولاً از چه بخشهایی تشکیل میشود؟ در عموم موارد، این بخشها از نوع تولیدی (مثل واحد تراشکاری، برشکاری یا خط تولید یک محصول)، خدماتی (مثل کنترل کیفیت، انتظامات یا انبارها)، رفاهی (مثل آبدارخانه و سرویسهای بهداشتی) و تأسیساتی (مثل موتورخانه) هستند.
از میان بخشهای بالا، آموزش طرح ریزی را از بخشهای تولیدی آغاز میکنیم. در یک طبقهبندی اولیه، بخشهای تولیدی را میتوانیم به چهار نوع «فرایندی»، «گروهی»، «محصولی» و «ثابت» تقسیم کنیم. اگر در مورد هر بخش تولیدی، مثلاً بخش تراشکاری یا بخش تولید واشر، بتوانیم شناسایی کنیم که کدام یک از این چهار ساختار مناسبتر است، تکلیف چیدمان اولیهی آن نیز تا حد زیادی روشن میشود. به همین علت، اولین درسهای فاز اول را به این چهار نوع ساختار اختصاص دادهایم.
قدم دوم: تعیین میزان ارتباط بخشهای کارخانه
در قدم دوم، قرار است تصمیم بگیریم که از میان بخشهای تعیین شده برای واحد صنعتی -که در فاز اول انتخاب کردیم- کدام یک در کنار یکدیگر قرار بگیرند؟ برای پاسخ به این سؤال، با کمک بعضی مفاهیم و ابزارها مثل جریان مواد (Material Flow)، دیاگرام جریان (Flow Diagram)، جدول ارتباط (Relationship Chart) و دیاگرام ارتباط (Relationship Diagram) تلاش میکنیم تا میزان ارتباط و وابستگی بخشهای مختلف را بسنجیم. بدین ترتیب، میتوانیم بخشهایی که ارتباط و وابستگی بیشتری دارند را در کنار هم مستقر کرده و به نمایی کلّی از چیدمان واحد تولیدی دست پیدا کنیم.
با توجه به گستردگی مباحثی که در قدم دوم دنبال میکنیم، مجموعهی جداگانهای را به آموزش آنها اختصاص دادهایم. بعد از مطالعهی درسهای مجموعهی زیر، میتوانید به این برگه بازگشته و مطالعهتان را از قدم سوم ادامه دهید.
قدم سوم: تعیین فضای مورد نیاز بخشها و نمای کلی کارخانه
«فضا یا متراژ» و «چیدمان بخشها» کاملاً در ارتباط با یکدیگر هستند. اگر فضایی از قبل تهیه شده باشد، چیدمان باید متناسب با آن انتخاب شود. اگر هنوز فضایی تهیه نشده باشد، فضای مورد نیاز شدیداً به نوع چیدمان بستگی دارد.
بعد از تعیین بخشهای تشکیل دهندهی واحد صنعتی (قدم اول) و تعیین موقعیت قرارگیری آنها (قدم دوم)، در قدم سوم باید فضای مورد نیاز برای هر بخش را تخمین بزنیم و با جمع کردن آنها، فضای مورد نیاز برای کلّ واحد صنعتی را حساب کنیم. برای محاسبهی فضای مورد نیاز برای هر بخش، باید به صورت تقریبی بدانیم که چه فعالیتهایی در آن انجام میشود و چه تجهیزاتی در آن وجود دارد. با توجه به این که جزئیات هر بخش را در فاز دوم بررسی میکنیم، فضای محاسبه شده در مرحلهی اول، جنبهی تخمینی دارد و در فاز دوم آن را بازبینی میکنیم. به عبارت دیگر، فعلاً در فاز اول برای این که کارهایمان را به سرانجام برسانیم، فضاهای مورد نیاز را به طور علیالحساب و با دقت پایین محاسبه میکنیم، اما بعداً در فاز دوم آنها را اصلاح خواهیم کرد.
در درسهای زیر، چند روش عمومی برای تخمین زدن فضای مورد نیاز را آموزش دادهایم. با این حال، تخمین فضای بعضی از المانها مثل انبارها، واحد ارسال، واحد دریافت یا راهروها به ملاحظات خاصی نیاز دارند و باید جداگانه بررسی شوند. در مورد این المانهای خاص، مجموعهی آشنایی با اجزای کارخانه به شما کمک میکند. (این مجموعه به فاز دوم اختصاص دارد و بهتر است مطالعهی آن را به آینده موکول کنید)
با ادغام فضای هر بخش در نمودار ارتباط بخشها میتوانیم به یک تصویر کلّی و اولیه از موضوع طرحریزی برسیم؛ این تصویر معمولاً با یکی از دو ابزار (۱) دیاگرام ارتباط فضاها یا (۲) دیاگرام بلوکی تهیه میشود که جزو اسناد مهم طرحریزی است و نشان میدهد که از نظر تئوریک، بهترین آرایش اجزای کارخانه (یا دپارتمان یا سایت و امثالهم) چگونه است.
قدم چهارم: تبدیل اقدامات طرحریزی به طرحهای کاربردی
زمانی میتوانیم فاز دوم را شروع کنیم که طرحبندی کلیّات (فاز اول) تا حد امکان به نتیجهی نهایی نزدیک شده باشد. آرایش قرارگیری «اجزای داخلی هر بخش» به «شکل کلّی آن بخش» وابسته است و با تغییر کردن شکل کلّی، محل قرارگیری اجزای داخلی تغییر میکند. بنابراین حتیالمقدور باید در مورد کلیّات به نتیجه رسیده باشیم و بعداً به جزئیات بپردازیم. (البته این توضیحات ناظر بر سیستم پیشنهادی ریچارد موتر است. در SLP، طرحریزی از کلیّات آغاز و به جزئیات منتهی میشود)
«دیاگرام ارتباط» که در قدم سوم معرفی کردیم، تصویری از آرایش بخشهای مختلف واحد تولیدی را به تصویر میکشد، با این حال این تصویر کاملاً تئوریک و فاقد ملاحظات کاربردی است. مسألههای طرحریزی بر خلافِ سؤالات امتحانی، پاسخ ایدهآل و مشخصی ندارند که به آن دست پیدا کنیم و کارمان به پایان برسد؛ بلکه نتایج باید تا حدّ امکان کاربردی، قابل اجرا و توجیهپذیر باشند.
در قدم چهارم، مجموعهای از ملاحظات کاربردی را بر تصمیمهای تئوریک گذشته (در قدمهای اول و دوم و سوم) اعمال میکنیم تا خروجی کاربردیتری در اختیارمان قرار بگیرد. بدین منظور، درس زیر کمک میکند تا نتیجهی کار را به طرحی کاربردیتر و مناسبتر تبدیل کنید.
قدم پنجم: تهیهی طرحهای مختلف و انتخاب طرح نهایی
با کمک ملاحظاتی که در درس قبلی گفتیم حالا میتوانید از تصمیمها و برنامهریزیهایی که در فاز اول انجام دادید خروجی بگیرید، اما باید توجه داشته باشید که معمولاً در پروژههای طرحریزی، مطابق فرایند عمومی حل مسأله، چندین طرح مختلف ارائه و نهایتاً یکی از آنها انتخاب میشود. درسهایی که در ادامه ارائه شدهاند، به ایجاد طرحهای متنوع و انتخاب از میان آنها کمک میکنند. همچنین برای مطالعهی تکمیلی در مورد روشهای ارزیابی و تصمیمگیری، میتوانید به مجموعهی مبانی طراحی مراجعه کنید.
“شاخصهای پرکاربرد در ارزیابی طرحها” به درس مربوطه دسترسی داشته باشید.
به جز درسهای اخیر و روشهایی که برای ارزیابی و مقایسهی طرحها گفتیم، میتوانیم از شاخصها هم استفاده کنیم که بررسی آنها را به فاز دوم موکول کردیم چون معمولاً این شاخصها برای اندازهگیری پارامترهایی استفاده میشوند که بخشی از جزئیات طرح به حساب میآیند و فعلاً برای استفاده از آنها آماده نیستیم، با این حال در صورت تمایل میتوانید با کلیک رویفاز اول طرحریزی به پایان رسید؛ در ادامه میتوانید به برگهی راهنما یا سایرفازهای طرحریزی مراجعه کنید:
ورود به راهنمای طرحریزی