شما در حال خواندن درس اقتصاد و علم اقتصاد چیست از مجموعهی مقدمه علم اقتصاد هستید.
علم اقتصاد روی نحوهی تصمیمگیری مردم مطالعه میکند و یکی از اصول شناخته شده این است که: مردم در تصمیمهای خود با مبادله یا Trade-off روبهرو میشوند. کلمهی Trade-off یکی از پرتکرارترین لغات در علم اقتصاد است، اما مفهوم آن به اندازهای ملموس و آشکار است که نویسندگان زیادی از تعریف آن خودداری کردهاند. این کلمه در فارسی معمولاً «مبادله»، «داد و ستد» یا «بدهبستان» ترجمه میشود که خود بیانگر مفهوم آن هستند. به عنوان مثال، کلمهی «بده بستان» این تصور را به ذهن متبادر میکند که برای ستاندن هر چیزی باید چیز دیگری داده شود و در ادامه خواهیم دید که Trade-off چیزی جز این برداشت نیست.
در دیکشنری کمبریج دو تعریف زیر برای مبادله ارائه شده که هر دو مفید و قابل تأمل هستند:
۱- ایجاد توازن میان دو موقعیت یا کیفیت در مقابل یکدیگر است که هر دو مطلوب هستند.
۲- وضعیتی که در آن دستیابی به خواسته شامل از دست دادن مطلوب دیگری است.
تعاریف ارائه شده در دیکشنری مربام-وبستر عبارتند از:
۱- ایجاد توازن میان عواملی که دستیابی به همهی آنها در زمان واحد مقدور نیست.
۲- مبادله ترک چیزی در مقابل چیز دیگر است.
در دیکشنری اقتصاد دانشگاه آکسفورد به تعریف زیر برای این کلمه اشاره شده است:
مبادله به معنای ضرورت کنار گذشتن یک کالا یا هدف به منظور دستیابی به کالا یا هدف دیگر است.
یکی از بارزترین نمونههای مبادله زمانی است که خدمت یا کالایی را در ازای پرداخت پول به دست میآوریم یا کالایی را با کالای دیگری معاوضه میکنیم. خرید خودرو، نمونهای از مبادلهی کالا با پول و خرید حق اشتراک کتابخانه، مبادلهی خدمت با پول، و معاوضهی باغ با آپارتمان نمونهای از مبادلهی کالا با کالا است. البته همانطور که از تعاریف بالا معلوم است، مبادله به خرید و فروش (بیع) و معاوضه خلاصه نمیشود. کارمندان ساعتی در ازای وقتی که برای انجام کار صرف میکنند، دستمزد میگیرند. وقتی درس میخوانیم، زمانی که میتوانست صرف کار یا ورزش شود را از دست میدهیم. با وضع قوانین حمایت از محیط زیست، هزینههای تولید افزایش و درآمد کارگران کاهش مییابد. یارانهها به توزیع بهتر ثروت در جامعه کمک میکنند و در ازای آن انگیزهی کار کردن کاهش مییابد. همهی این موارد نمونههایی از مبادله هستند.
یکی دیگر از اصول علم اقتصاد این است که: «اگر بخواهیم چیزی را افزایش دهیم، باید چیز دیگری را کاهش دهیم.» این اصل، بیانی دیگری از مفهوم مبادله است: مبادله یعنی چیزی را کاهش دهیم تا چیز دیگری را افزایش دهیم. به عنوان مثال، قانونگذار با تعیین حدأقل دستمزد کارگران، دریافت مالیات و بیمهی اجباری از راندمان تولید میکاهد تا عدالت در توزیع ثروت را افزایش دهد یا با برای کاهش تورم به افزایش بیکاری تن میدهد. به عبارتی در این مثالها، «کارایی بیشتر» با «عدالت بیشتر» و «تورم کمتر» با «بیکاری کمتر» مبادله شدهاند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.