شما در حال خواندن درس مفاهیم حقوقی سرمایه، سهم و سهم‌الشرکه از مجموعه‌ی حقوق شرکت‌های تجاری هستید.

منظور از سرمایه شرکتهای تجاری، سهم و سهم الشرکت چیست؟

«سرمایه» یکی از عناصر تشکیل‌دهنده‌ی شرکت‌های تجاری است که باید در همه‌ی انواع شرکت‌های تجاری -مثل سهامی و مسئولیت محدود و امثالهم- وجود داشته باشد. منظور از سرمایه چیست؟ در شرکت‌های تجاری، هر کدام از شرکا چیزی به عنوان سرمایه می‌آورد که «آورده‌» نام دارد و مجموع آورده‌های شرکا «سرمایه شرکت» را تشکیل می‌دهد. وقتی شرکت به وجود آمد و شخصیت حقوقی آن شکل گرفت، آورده‌های شرکا دیگر مال آن‌ها نیست و متعلق به شرکت است. بنابراین شرکا نمی‌توانند مجدداً پول یا سایر آورده‌هایشان -مثل خانه یا ماشین- را از سرمایه شرکت بردارند. به عبارتی، با این که شرکای شرکت از سودهای آتی آن سهم می‌برند، اما سرمایه‌ی شرکت مال آن‌ها نیست و متعلق به خود شرکت است (برای درک بهتر این موضوع به درس اشخاص حقیقی و حقوقی مراجعه کنید). در این درس بعضی از مهم‌ترین مفاهیم و ملاحظات راجع به سرمایه شرکت‌های تجاری را در قالب چند سؤال و جواب طرح می‌کنیم.

آیا سرمایه شرکت همان دارایی شرکت است؟

خیر، سرمایه شرکت با دارایی شرکت فرق می‌کند. همانطور که در درس تشکیل شرکت گفتیم، شرکا از همان ابتدا که در مورد تشکیل شرکت به توافق می‌رسند، راجع به سرمایه‌ی آن نیز توافق می‌کنند. بنابراین سرمایه، مقداری ثابت است که در اساس‌نامه یا شرکت‌نامه -که بیانگر توافقات شرکا و قرارداد شرکت هستند- درج می‌شود. البته شرکا می‌توانند میزان سرمایه شرکت را افزایش یا کاهش دهند که در این صورت رقم جدید آن باید در اساس‌نامه درج شود.

منظور از دارایی شرکت، مجموعه‌ی اموال و تعهدات و بدهی‌های شرکت است که می‌تواند دائماً تغییر کند. مثلاً اگر شرکت در معامله‌ای ضرر کند یا یکی از تجهیزاتش خراب شود از میزان دارایی‌های آن کاسته می‌شود و از اگر مال جدیدی به اموالش اضافه شود، دارایی آن افزایش می‌یابد. هر از چندگاهی، معمولاً در پایان دوره‌های مالی، ترازنامه شرکت شامل مطالبات و بدهی‌ها و اموال شرکت تهیه می‌شود که دارایی شرکت را نشان می‌دهد.

بدیهی است چون مقدار سرمایه ثابت است، وقتی شرکت اموال جدیدی به دست می‌آورد، به دارایی شرکت اضافه می‌شود اما نمی‌توان گفت به سرمایه شرکت اضافه شده است. هر چند شرکا می‌توانند با تغییر اساس‌نامه و طی شرایطی، سرمایه شرکت را افزایش یا کاهش دهند. ضمناً بدهی‌های شرکت فقط از سرمایه آن پرداخت نمی‌شوند، بلکه به صورت کلّی  از دارایی شرکت -که شامل سرمایه نیز هست- پرداخت می‌شود. ضمن این که در شرکت‌های تضامنی، نسبی و مختلط، زمانی که بدهی‌های شرکت از دارایی آن بیشتر است، طلیکاران می‌توانند بعد از انحلال شرکت مستقیماً به خود شرکا مراجعه کنند و آن‌ها باید بدهی را از اموال شخصی -مثل حساب بانکی شخصی، یا پول حاصل از فروش خودروی خود- بپردازند.

آیا می‌توان سرمایه شرکت را افزایش یا کاهش داد؟

بله، شرکا می‌توانند طی شرایطی میزان سرمایه را افزایش یا کاهش دهند که در این صورت، رقم جدید باید در اساس‌نامه یا شرکت‌نامه جایگزین شود.

حدأقل سرمایه مورد نیاز برای تشکیل شرکت‌ها چقدر است؟

پاسخ سؤال بستگی به نوع شرکت دارد. در مورد بعضی از انواع شرکت‌ها، به کلّی هیچ مقرره‌ای راجع به حدأقل سرمایه‌ی مورد نیاز برای تشکیل آن‌ها وجود ندارد، اما حتی در مورد این شرکت‌ها نیز وجود سرمایه ضروری است و نمی‌تواند برابر صفر ریال باشد. اما در مواردی که حدأقل سرمایه در قانون مشخص شده است، با توجه به قدیمی بودن قانون تجارت، مبالغ آن چشم‌گیر و قابل توجه نیست. مثلاً مطابق قانون تجارت، حدأقل سرمایه برای تشکیل شرکت سهامی عام باید ۵ میلیون ریال (پانصد هزار تومان) که قم قابل توجهی نیست. البته مطابق آن چه دکتر اسکینی -استاد برجسته حقوق تجارت- در کتاب‌شان گفته‌اند، سرمایه شرکت نباید به اندازه‌ای کم باشد که جنبه‌ی تفننی پیدا کند.

آیا برای تشکیل شرکت باید همه سرمایه آن پرداخت شود؟

فرض کنید شرکا تصمیم دارند یک شرکت تجاری با ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه تأسیس کنند. آیا برای تشکیل این شرکت باید تمام این سرمایه پرداخت شده باشد، یا می‌توان شرکت را تشکیل داد و بعداً مبلغ تعیین شده برای سرمایه را پرداخت کرد؟ پاسخ این سؤال متناسب با نوع شرکت تجاری فرق می‌کند، طوری که شرط تشکیل بعضی شرکت‌های تجاری این است که تمام مبلغ سرمایه آن‌ها پرداخت شده باشد، اما بعضی شرکت‌های دیگر به صرف پرداخت بخشی از مبلغ سرمایه (مثلاً یک سوم آن) تشکیل می‌شوند. در درس تشکیل شرکت‌های تجاری، به تفکیک توضیح می‌دهیم که برای تشکیل هر شرکت، حدأقل چند درصد از سرمایه آن باید پرداخت شود.

منظور از تعهد کردن سرمایه چیست؟

همانطور که در پاسخ سؤال قبل اشاره کردیم، گاهی می‌توان شرکت‌ها را بدون پرداخت کل سرمایه‌ی آن‌ها و صرفاً با پرداخت بخشی از مبلغ سرمایه تشکیل داد. مثلاً یک شرکت سهامی خاص که سرمایه‌ی آن صد میلیون تومان است را می‌توان صرفاً با پرداخت ۳۵ میلیون تومان تشکیل داد و مابقی سرمایه آن را بعداً پرداخت کرد. اما در این حالت نیز نمی‌توان مابقی سرمایه را بلاتکلیف گذاشت، بلکه باید پرداخت مابقی مبلغ نیز تعهد شود، یعنی یکی از شریکان یا چند شریک تعهد دهند که مبالغ مربوطه را بپردازند.

فرض کنید کامبیز و حسن و ندا قصد تأسیس شرکت سهامی خاص با سرمایه‌ی ۸۰۰ میلیون تومان را دارند. بدین منظور، کامبیز و حسن نفری ۲۰۰ میلیون تومان و ندا ۵۰ میلیون تومان می‌آورد که مجموعاً ۴۵۰ میلیون تومان می‌شود. همانطور که گفتیم، برای تشکیل شرکت سهامی خاص باید حدأقل ۳۵ درصد کل سرمایه پرداخت شود که در این جا ۴۵۰ میلیون تومان بیشتر از ۳۵ درصد است، پس شرط اول محقق شده است. اما شرط دیگر این است که تکلیف پرداخت ۳۵۰ میلیون تومان باقیمانده نیز روشن شود و یکی از شرکا، بعضی از شرکا، یا همه‌ی شرکا تعهد دهند که آن را بعداً می‌پردازند. اگر ندا قبول کند که ظرف سه ماه بعد از تشکیل شرکت، مبلغ ۳۵۰ میلیون تومان دیگر را پرداخت کند، می‌گوییم «کل سرمایه شرکت تعهد شده است».

آورده‌های شرکا می‌تواند شامل چه چیزهایی باشد؟

آورده‌های شرکا ممکن است نقدی یا غیرنقدی باشند. منظور از آورده‌ نقدی همان پول نقد است، مثل ۲۰ میلیون تومان وجه نقد. آورده‌های غیرنقدی هم می‌توانند اموال مادی و قابل لمس مثل ملک و خودرو و صندلی، یا اموال غیرمادی مثل حق اختراع باشند. در مورد آورده‌های غیرنقدی باید ارزش ریالی آن‌ها مشخص شود، مثلاً اگر قرار است که شرکتی با سرمایه صد میلیون تومان تشکیل شود و یکی از شرکا تلفن همراه خود را به عنوان آورده تسلیم کرده باشد، باید مشخص شود که ارزش ریالی این تلفن چقدر است و چه مقدار از سرمایه را تأمین می‌کند.

در شرکت‌های مسئولیت محدود، تضامنی، نسبی و مختلط سهامی، ارزش ریالی آورده‌های غیرنقدی را شرکا تعیین و در شرکت‌نامه قید می‌کنند. مثلاً علیرضا خودروی خود را به عنوان آورده به یک شرکت مسئولیت محدود تسلیم می‌کند و شرکا به این اتفاق نظر می‌رسند که آن را یک میلیارد تومان ارزش‌گذاری کنند. اما در شرکت‌های سهامی خاص و سهامی عام، ارزش‌گذاری آورده‌های غیرنقدی علاوه بر این که باید مورد قبول سایر شرکا قرار بگیرد، به ارزیابی کارشناس رسمی دادگستری نیاز دارد.

در شرکت سهامی عام، پذیره‌نویسان نمی‌توانند آورده‌ی غیرنقدی داشته باشند و فقط مؤسسان از این امتیاز برخوردارند. اگر یکی از مؤسسان آورده‌ی غیرنقدی باشد، اولاً آورده‌ی او توسط کارشناس دادگستری ارزیابی می‌شود و ثانیاً آورده‌ی او باید در مجمع عمومی تصویب شود. بنابراین شاید اعضای مجمع عمومی، بعضی آورده‌های غیرنقدی را تصویب نکنند. ضمن این که مجمع عمومی می‌تواند آورده‌ها را با قیمتی کم‌تر از قیمت کارشناسی قبول کند، اما خلاف آن -پذیرش با قیمت بیشتر- امکان‌پذیر نیست.

اگر بعضی آورده‌های غیرنقدی تصویب نشده باشند، دومین جلسه مجمع عمومی ظرف یک ماه تشکیل می‌شود و آن‌هایی که آورده‌هایشان قبول نشده است، می‌توانند تعهد غیرنقدی خود را به تعهد نقدی تبدیل کنند و مبالغ لازم را بپردازند. اگر هم تمایلی به این کار نداشته باشند، تعهد آن‌ها نسبت به سهام‌شان باطل می‌شود و سایر پذیره‌نویسان می‌توانند به جای آن‌ها سهام شرکت را تعهد کنند و مبالغ لازم را بپردازند. لازم به ذکر است که مجمع عمومی می‌تواند آورده‌های غیرنقدی را با ارزشی کم‌تر از قیمت کارشناسی قبول کند، اما خلاف آن امکان‌پذیر نیست و نمی‌تواند آن‌ها را با قیمت بالاتر بپذیرد.

در شرکت سهامی خاص، همه‌ی سرمایه توسط مؤسسان تأمین می‌شود و قرار نیست که شریک جدیدی به واسطه‌ پذیره‌نویسی به جمع آن‌ها اضافه شود، از این رو برگزاری مجمع عمومی الزامی نیست و اتفاقاً در اکثر موارد تشکیل نمی‌شود. با این حال، در شرکت سهامی خاص نیز برای تقویم آورده‌های غیرنقدی به ارزیابی کارشناس دادگستری نیاز است و سایر شرکا باید آورده‌های غیرنقدی شریک‌شان را بپذیرند. ضمن این که شاید شرکا آورده‌ی غیرنقدی شریک خود را با قیمت کارشناسی قبول نکنند و آن را با قیمت کم‌تری بپذیرند. این موضوع منع قانونی ندارد، اما قبول آورده‌های غیرنقدی با قیمت بالاتر امکان‌پذیر نیست.

نکته تکمیلی: دکتر اسکینی -از صاحب‌نظران حقوق تجارت- اعتقاد دارند که بعضی شرکا می‌توانند تعهد کنند که صنعت خود یا همان دانش، فعالیت یا هنر خود را به شرکت بیاورند و به واسطه‌ی آن در سود و زیان شرکت سهیم شوند. البته ایشان اذعان دارند که پذیرش صنعت به عنوان آورده، در شرکت‌های سهامی معقول نیست و در عمل اتفاق نمی‌افتد.

آیا شریکان می‌توانند سرمایه شرکت را بین خود تقسیم کنند؟

همانطور که گفتیم تا وقتی شرکت پابرجا باشد، سرمایه‌‌ متعلق به شرکت است و شرکا نمی‌توانند آن را بین خود تقسیم کنند. اما شرکا در سود شرکت سهیم هستند و این سؤال مطرح می‌شود که آیا شرکا می‌توانند سرمایه شرکت را به عنوان سود بین خود تقسیم کنند؟ پاسخ منفی است. اگر واقعاً فعالیت‌های شرکت به سود منتهی شود، این سود می‌تواند بین شرکا تقسیم شود، اما سرمایه اصلی شرکت را نمی‌توان بین شرکا تقسیم کرد.

ناگفته نماند که وقتی شرکت بدهکار می‌شود، سرمایه شرکت ضامن پرداخت بدهی‌ها است. به عبارتی، وقتی شخصی با شرکت قرارداد می‌بندد، روی سرمایه آن حساب باز می‌کند تا اگر بعداً شرکت به تعهدات خود عمل نکرد و بدهکار شد، شانس بیشتری برای وصول مطالبات خود داشته باشد. بنابراین اعمال محدودیت برای تقسیم سرمایه بین شرکا، امری منطقی به نظر می‌رسد.

منظور از سهم و سهم‌الشرکه چیست؟

با توجه به مطالبی که در بخش ابتدایی گفتیم، سرمایه شرکت از مجموع آورده‌های شرکا تشکیل می‌شود. اما شریکان با چه انگیزه‌ای، آورده‌هایشان را تسلیم شرکت می‌کنند؟ پاسخ این است که آن‌ها به دنبال «سهم» یا «سهم‌الشرکه» هستند. منظور از سهم یا سهم‌الشرکه، حقی است که شریکان در ازای آورده‌هایشان نسبت به شرکت پیدا می‌کنند. اگر شرکت از نوع سهامی باشد، به این حق «سهم» و اگر از نوع غیرسهامی باشد، به این حق «سهم‌الشرکه» گفته می‌شود. بنابراین اگر کامبیز دو میلیون تومان پول به شرکت مسئولیت محدود الف یا شرکت تضامنی بیاورد، در ازای این کار سهم‌الشرکه می‌گیرد. اما اگر شرکت مزبور سهامی خاص یا سهامی عام باشد، در ازای آورده‌هایش سهم می‌گیرد.

همانطور که گفتیم داشتن سهم یا سهم‌الشرکه، به معنای داشتن حق نسبت به شرکت است؛ پس روشن است که هر چقدر سهم یا سهم‌الشرکه شخصی بیشتر باشد، حق بیشتری نسبت به شرکت خواهد داشت. مثلاً اگر سهم‌الشرکه کامبیز دو برابر حسن باشد، اصولاً سهم او در سود شرکت نیز دو برابر حسن است. بنابراین اگر شریک دیگری وجود نداشته باشند و بخواهند ۶۰ میلیون تومان سود شرکت در سال اخیر را بین خود تقسیم کنند، کامبیز ۴۰ میلیون تومان و حسن ۲۰ میلیون تومان سهم می‌گیرد. البته لزوماً میزان سهم از سود و زیان بر اساس میزان سهم یا سهم‌الشرکه تعیین نمی‌شود و ممکن است شریکان ترتیب دیگری در شرکت‌نامه اتخاذ کرده باشند، مثلاً کامبیز و حسن توافق کرده باشند که صرفنظر از میزان سهم‌الشرکه آن‌ها، منافع شرکت به تساوی میان آن‌ها تقسیم شود. علاوه بر تأثیر میزان سهم یا سهم‌الشرکه در سهم شرکا از سود، حقوق و تکالیف دیگری نیز از آن‌ها نشأت می‌گیرد که در درس‌های آینده، علی‌الخصوص درس مدیریت شرکتهای تجاری با آن‌ها آشنا خواهید شد.

آیا سهم‌الشرکه یا سهم قابل انتقال است؟ مثلاً آیا کامبیز می‌تواند سهم‌الشرکه یا حق خود نسبت به شرکت را به شخص دیگری انتقال دهد؟ در این حالت، شخص جدید جایگزین کامبیز می‌شود و حسن باید به جای کامبیز با او مشارکت کند. پاسخ به این سؤال کمی طولانی است و در مورد هر نوع شرکت فرق می‌کند، به همین علت آن را در درس جداگانه‌ای با عنوان انتقال سهم و سهم‌الشرکه بررسی می‌کنیم.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید