شما در حال خواندن درس شخص حقیقی و شخص حقوقی از مجموعه‌ی حقوق شرکت‌های تجاری هستید.

انتقال سهم یا سهم الشرکه در شرکتهای تجاری چگونه انجام میشود و چه ملاحظاتی دارد؟

شرکا سرمایه‌ی شخصی خود را به شرکت می‌آورند تا در تشکیل سرمایه آن مشارکت کنند و در ازای این کار حقی به دست می‌آوردند که در شرکت‌های سهامی «سهم» و در شرکت‌های غیرسهامی «حق الشرکه» نام دارد. قبلاً در درس سرمایه، سهم و سهم‌الشرکه راجع به این مفاهیم صحبت کرده‌ایم، اما این سؤال بی‌پاسخ مانده است که اگر شرکا تصمیم بگیرند سهم یا سهم‌الشرکه خود را به دیگران انتقال دهند، تکلیف چیست؟ مثلاً فرض کنید علی و ندا شرکای یک شرکت مسئولیت محدود باشند و پس از مدتی علی تصمیم بگیرد که شرکت را ترک کند و سهم خود را به نازنین انتقال دهد. آیا شرکا می‌توانند آزادانه سهم یا سهم‌الشرکه خود را منتقل کنند؟ سؤال دیگر این است که در مواردی مثل فوت شریک، تکلیف سهم او چه می‌شود؟ آیا سهم به وراث منتقل می‌شود و آن‌ها جایگزین او هستند؟ در این درس، پاسخ این سؤالات را به تفکیک برای انواع شرکت‌های تجاری ارائه خواهیم کرد.

انتقال سهم‌الشرکه در شرکت تضامنی

در شرکت تضامنی هر شریک فقط زمانی می‌تواند سهم خود را به دیگران منتقل کند که همه‌ی شرکا موافقت کنند. بنابراین اگر حسن و ندا و کاظم شرکای یک شرکت تضامنی باشند، حسن زمانی می‌تواند سهم خود را به بهرام منتقل کند که ندا و کاظم موافقت کنند. ضمن این که حتی اگر حسن بخواهد سهم خود را به ندا منتقل کند، منوط به موافقت ندا و کاظم است.

ماده 123 قانون تجارت: در شرکت تضامنی هیچ یک از شرکا نمی‌تواند سهم خود را به دیگری منتقل کند، مگر به رضایت تمام شرکا.

اگر شرکا با انتقال سهم یک شریک موافقت کنند، شریک جدیدی که سهام به او منتقل شده، مثل سایر شرکا ضامن تمام بدهی‌های شرکت است. لذا حتی اگر بدهی از قبل آمدن او ایجاد شده باشد، باز هم طلبکار می‌تواند بعد از انحلال شرکت به شریک جدید مراجعه کند و این شریک ملزم است تمام آن را از حساب شخصی خود پرداخت کند. لازم به ذکر است که موضوع مسئولیت شرکا در برابر بدهی‌های شرکت را مفصل در این درس (لینک به زودی قرار می‌گیرد) توضیح داده‌ایم.

ماده 125 قانون تجارت (مسئولیت شریک جدیدی که به شرکت وارد شده نسبت به بدهی‌های شرکت که قبل از او به وجود آمده)

اگر یکی از شرکا فوت کند اصولاً شرکت تضامنی منحل می‌شود، مگر این که هم سایر شرکا و هم قائم مقام شخصی که فوت کرده -منظور اصولاً ورثه شخص است- با ادامه فعالیت شرکت موافق باشند. قائم مقام شریکی که فوت شده باید ظرف یک ماه از تاریخ فوت، رضایت یا عدم رضایت خود را به صورت کتبی اعلام کند و اگر چیزی اعلام نکند به منزله‌ی موافقت او است.

ماده 139 قانون تجارت (در مورد فوت شریک در شرکت تضامنی و سرنوشت شرکت بعد از این اتفاق)

اگر یکی از شرکا محجور شود، مثلاً به جنون دچار شود، شرکت تضامنی منحل می‌شود مگر این که شرایط حالت قبل وجود داشته باشد. البته بعضی جزئیات راجع به محجوریت در قانون تجارت نیامده است، اما عموماً اعتقاد بر این است که در این حالت قیّم باید رضایت خود را ظرف یک ماه از تاریخ تعیین قیّم -نه تاریخ صدور حکم محجوریت- کتباً اعلام کند.

ماده 140 قانون تجارت در مورد محجور شدن شریک در شرکت تضامنی و سرنوشت شرکت بعد از این اتفاق

انتقال سهم‌ الشرکه در شرکت نسبی

در موضوع این درس، قواعد حاکم بر شرکت نسبی بسیار شبیه قواعد حاکم بر شرکت تضامنی است؛ لذا از تکرار توضیحات و مثال‌ها خودداری و اجمالاً نکات را مرور می‌کنیم.

در شرکت نسبی، همانند شرکت تضامنی، هر شریک فقط زمانی می‌تواند سهم خود را به دیگران منتقل کند که همه‌ی شرکا موافق باشند.

ماده 185 قانون تجارت (کدام مقررات راجع به شرکت تضامنی، راجع به شرکت نسبی هم عیناً باید رعایت شوند)

در شرکت نسبی، همانند شرکت تضامنی، شریک جدید نسبت به قرض‌هایی که قبل از ورود او به شرکت وجود داشته نیز مسئول است.

ماده 188 ق تجارت: هر کس به عنوان شریک ضامن به نسبت سرمایه که در شرکت می‌گذارد. مسئول قروضی هم خواهد بود که شرکت قبل از رود او داشته اعم از این که در اسم شرکت تغییری داده شده یا نشده باشد. قرار شرکا بر خلاف این ترتیب نسبت به اشخاص ثالث اثری ندارد.

در شرکت نسبی، فوت یا محجور شدن یک شریک اصولاً باعث انحلال شرکت می‌شود مگر همان شرایطی که در مورد شرکت تضامنی گفتیم وجود داشته باشد.

ماده 189 تجارت: مفاد ماده 126 (جز مسئولیت شرکا که به نسبت به سرمایه آن‌ها است) و مواد 127 تا 136 در شرکت‌های نسبی نیز جاری است.

ماده 136 قانون تجارت (سرنوشت شرکت تضامنی بعد از فوت یک شریک)

ماده 139 قانون تجارت (در مورد فوت شریک در شرکت تضامنی و سرنوشت شرکت بعد از این اتفاق)

ماده 140 قانون تجارت در مورد محجور شدن شریک در شرکت تضامنی و سرنوشت شرکت بعد از این اتفاق

انتقال سهم‌ الشرکه در شرکت مسئولیت محدود

در شرکت مسئولیت محدود، هر شریک می‌تواند سهم خود را به شریک یا شریکان دیگر انتقال دهد که نیاز به تشریفات خاصی ندارد، مگر خلاف آن در اساس‌نامه قید شده باشد. بنابراین اگر حسن و ندا و بهرام شرکای یک شرکت مسئولیت محدود باشند، حسن می‌تواند سهم‌الشرکه خود را به ندا منتقل کند و نیازی به رضایت بهرام نیست.

اگر شریک بخواهد سهم خود را به شخصی غیر از شرکا منتقل کند، مثلاً به یک آشنا یا شخص دیگری که خریدار سهم‌الشرکه او باشد، مشروط بر این است که اولاً اکثریت عددی شرکا (نصف به علاوه یک نفر) رضایت دهند، ثانیاً حدأقل ۷۵% سرمایه‌ی شرکت متعلق به شرکایی باشد که رضایت داده‌اند. با این اوصاف بدیهی است که اگر فقط دو شریک وجود داشته باشد، هر شریک زمانی می‌تواند سهم خود را به دیگران منتقل کند که شریک دیگر رضایت دهد. نکته دیگر این که به اعتقاد بعضی حقوق‌دانان، نمی‌توان این شرایط را در قرارداد شرکت -اساس‌نامه یا شرکت‌نامه- تغییر داد، مثلاً مقرر کرد که «رضایت ۴۰% از شرکا برای انتقال سهم کافی است» یا «انتقال سهم مطلقاً ممنوع است» یا «انتقال سهم آزاد است» و چنین مواردی در قرارداد فاقد اعتبار هستند.

در شرکت مسئولیت محدود، بر خلاف سایر شرکت‌های تجاری، انتقال سهم‌الشرکه فقط به موجب سند رسمی است. به عبارت دیگر شریک حتی اگر موافقت سایر شرکا را داشته باشد، نمی‌تواند بدون مراجعه به دفترخانه و تنظیم سند رسمی، حق‌الشرکه خود را به دیگران منتقل کند. این در حالی است که مثلاً در شرکت تضامنی، شریک می‌تواند با شخص دیگری برای انتقال سهم به توافق برسد و مراتب را روی یک برگه کاغذ عادی درج کند.

ماده 103 قانون تجارت: انتقال سهم‌الشرکه (در شرکت مسئولیت محدود) به عمل نخواهد آمد مگر به موجب سند رسمی.

بر خلاف آن چه راجع به شرکت‌های تضامنی و نسبی گفتیم، شرکت مسئولیت محدود با فوت شریک منحل نمی‌شود. در این حالت، سهم‌الشرکه شریکی که فوت کرده به ورثه‌ منتقل می‌شود و صرفنظر از این که شرکای دیگر موافق یا مخالف باشند، ورثه شریک جدید آن‌ها خواهند بود. البته می‌توان خلاف این قاعده را در قرارداد شرکت پیش‌بینی کرد، مثلاً مقرر کرد که: «در صورت فوت شریک، ادامه‌ی بقای شرکت منوط به موافقت سه چهارم عددی شرکا است».

انتقال سهم در شرکت‌های سهامی عام و سهامی خاص

در شرکت سهامی عام، هر شریک می‌تواند آزادانه سهم خود را به هر کس که می‌خواهد منتقل کند و نیازی به کسب مجوز از شرکای دیگر ندارد. در اساس‌نامه نیز نمی‌توان خلاف این قاعده را مقرر کرد، لذا اگر مقرر شود که: «انتقال سهم صرفاً با تصویب مجمع عمومی صاحبان سهام مقدور است» فاقد اعتبار است.

ماده 41 لایحه قانون اصلاح قسمتی از قانون تجارت: در شرکت‌های سهامی عام نقل و انتقال سهام نمی‌تواند مشروط به موافقت مدیران شرکت یا مجامع عمومی صاحبان سهام شود.

یادآور می‌شویم که انتقال سهام با نام، باید در دفتر «ثبت سهام» ثبت شود و انتقال‌دهنده دفتر را امضا کند؛ وگرنه انتقال در برابر شرکت و اشخاص ثالث فاقد اعتبار است. اما سهام بی‌نام به چنین تشریفاتی نیاز ندارد و انتقال‌دهنده با دادن ورقه‌ی سهم به دیگری می‌تواند سهم را به شخص مورد نظر انتقال دهد. سهام ممتاز نیز همچون سهام عادی قابل انتقال است و شرط خاصی ندارد، مگر شرایط خاصی در اساس‌نامه برای انتقال آن تعیین شده باشد. اما سهام وثیقه قابل انتقال به دیگران نیست.

ماده 39 لایحه قانون تجارت: سهم بی‌نام به صورت سند در وجه حامل تنظیم و ملک دارنده آن شناخته می‌شود مگر خلاف آن ثابت گردد. نقل و انتقال این گونه سهام به قبض و اقباض به عمل می‌آید. گواهینامه موقت سهام بی‌نام در حکم سهام بی‌نام است و از لحاظ مالیات بر درآمد مشمول مقررات سهام بی‌نام می‌باشد.

در شرکت سهامی خاص، اگر در اساس‌نامه هیچ مقرره‌ای راجع به آزاد یا محدود بودن انتقال سهم درج نشود، اصل بر این است که هر شریک آزادانه می‌تواند سهم خود را به دیگران منتقل کند. اما بر خلاف شرکت سهامی عام، می‌توان خلاف این مقرره را در اساس‌نامه درج کرد، طوری که انتقال سهام مشروط به موافقت مدیران شرکت یا مجامع عمومی باشد. در این حالت سهام‌دار نمی‌تواند آزادانه سهم خود را به دیگران منتقل کند؛ هر چند در این حالت نیز اگر مدیران یا مجمع عمومی سهام‌داران با انتقال سهم مخالفت کنند، سهام‌دار می‌تواند با اثبات غیرموجه بودن مخالفت آن‌ها از دادگاه بخواهد که شرکت را ملزم به موافقت با انتقال سهم کند. به عبارتی دادگاه در صورتی که مخالفت شرکت با انتقال سهم را غیرموجه تشخیص دهد، شرکت را مجبور می‌کند که به انتقال آن موافقت کند.

انتقال سهم و سهم‌الشرکه در شرکت مختلط غیرسهامی

در شرکت مختلط سهامی، یک یا چند شریک با مسئولیت محدود و یک یا چند شریک ضامن وجود دارد. شرکای ضامن در صورتی می‌توانند سهم‌الشرکه خود را به دیگران منتقل کنند که تمام شرکای دیگر رضایت دهند، وگرنه انتقال باطل است و اثری ندارد. به عنوان مثال اگر شریک بدون داشتن رضایت شرکای دیگر، سندی تنظیم و به موجب آن سهم خود را به فرزندش منتقل کند، کماکان خودش صاحب سهم‌الشرکه می‌ماند. ضمن این که در قرارداد شرکت -اساس‌نامه- نمی‌توان خلاف این قاعده را مقرر کرد، مثلاً این جمله فاقد اعتبار است: «شرکای ضامن می‌توانند سهم‌الشرکه خود را با رضایت حدأقل نصف شرکا منتقل کند» زیرا همانطور که گفتیم رضایت تمام شرکا لازم است.

در مورد شرکای مسئولیت محدود نیز انتقال سهم‌الشرکه مستلزم رضایت تمام شرکا است، اما اگر سهم خود را بدون رضایت آن‌ها انتقال دهند، باطل نیست و انتقال انجام می‌شود. با این وجود شریک جدید نمی‌تواند در اداره شرکت دخالت کند و بر امور شرکت نظارت داشته باشد. اما به جز این موارد، از سایر حقوق خود برخوردار و در سود و زیان شریک است.

ماده 148 قانون تحارت: هیچ شریک با مسئولیت محدود نمی‌تواند بدون رضایت سایر شرکا شخص ثالثی را با انتقال تمام یا قسمتی از سهم الشرکه خود به او داخل در شرکت کند.

ماده 149 قانون تجارت: اگر یک یا چند نفر از شرکا با مسئولیت محدود حق خود را در شرکت بدون اجازه سایرین کلاً یا بعضاً به شخص ثالثی واگذار نمایند، شخص مزبور نه حق دخالت در اداره شرکت و نه حق تفتیش در امور شرکت را خواهد داشت.

انتقال سهم و سهم‌الشرکه در شرکت مختلط سهامی

این شرکت متشکل از یک یا چند شریک ضامن و چند شریک سهام‌دار است. شرکای سهام‌دار، مثل شرکای شرکت‌های سهامی می‌توانند آزادانه سهم خود را انتقال دهند، مگر این که در اساس‌نامه محدودیتی مقرر شده باشد. در این حالت تمام آن چه در مورد شرکت‌های سهامی گفتیم، برای این شرکا صادق است. اما شرکای ضمن، مثل شرکای شرکت‌های تضامنی و نسبی و مختلط غیرسهامی، فقط زمانی می‌توانند سهم خود را به دیگران انتقال دهند که سایر شرکا راضی باشند. خلاف این قاعده نمی‌تواند در اساس‌نامه مقرر شود.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید