شما در راهنمای «کارگاه ایده» هستید.
در کارگاه ایده چه هدفی را دنبال میکنیم؟
حل مساله به راهکار نیاز دارد و راهکارها از ایدهها نشأت میگیرند. مثلاً برای بهبود عملکرد کارخانه، توسعه محصول، تعیین لیاوت، تدوین استراتژی، ایجاد یک کسبوکار موفق، طراحی فرایندهای فروش یا مسائل مربوط به زندگی شخصی، مثل: استفاده بهینه از زمان، بهبود روابط، برنامهریزی برای تعطیلات و انتخاب شغل مناسب به ایده نیاز داریم.
بنابراین منطقی است که مهارتمان در ایدهپردازی را تقویت کنیم. اما نظریهها، تکنیکها و مدلهای زیادی در ارتباط با آن مطرح شده که بررسی کامل و دقیق آنها وقتگیر است و ما را از اولویتهای دبگر باز میدارد. از سوی دیگر، نادیده گرفتن مهارت ایدهپردازی و خلاقیت میتواند ما را از فرصتهای زیادی برای حل مساله محروم کند. به همین علت، تصمیم گرفتیم که تعدادی از درسهای ویکیتولید را به ایدهپردازی اختصاص دهیم، اما بیش از حد وارد جزئیات نشویم.
هدف اصلی از ارائهی کارگاه ایده، آشنایی با مفاهیم و ابزارهای کلیدی است تا در زمانی کوتاه، مهارتهای خود را ارتقا دهیم و عملکرد مطلوبتری در حل مساله داشته باشیم. باور داریم که این هدف فقط با تمرین محقق میشود و صرف آشنایی با ابزارها و نظریهها، تاثیر چندانی در ارتقای مهارتهایمان برای ایدهپردازی نخواهد داشت.
چرا این مجموعه را کارگاه مینامیم؟
درست است که در این مجموعه، بعضی مفاهیم و تکنیکها را به شکل نظری آموزش میدهیم، اما بهرهبرداری از مطالب زمانی امکانپذیر خواهد بود که وارد میدان عمل شوید و برای حل مسائل واقعی از آنها استفاده کنید. برای همین، تمرینهای زیادی در این مجموعه ارائه کردهایم که بخش مهمی از فرایند آموزش هستند. منظور از کارگاهی بودن مجموعه، متکی بودن آن به فعالیتهای عملی است.
تمرینها را چگونه ارسال کنید؟
تمرینها را قرار نیست ارسال کنید. در مورد تمرینهای این مجموعه، درست یا غلط بودن پاسخ شما اهمیتی ندارد. هدف از تمرینها، یادگیری استفاده کاربردی از تکنیکها است. با این وجود اگر برای حل تمرینها، ابهام یا سؤالی به ذهنتان رسید، آن را به شکل کامنت بپرسید تا پاسخ دهیم و کمکتان کنیم.
آیا میتوانیم با کمک این مجموعه، ایده کسبوکار یا محصول بیابیم؟
بله، این مجموعه برای دستیابی به هر نوع ایدهای مفید است. اما به طور کلی، دستیابی به ایدههای پخته و کاربردی برای حوزههای تخصصی مثل کسبوکار و توسعهی محصول، علاوه بر مهارت ایدهپردازی به دانش تخصصی نیاز دارد. در واقع، شاید با کمک ابزارهای این مجموعه بتوانید به ایدههای اولیه و خام برسید، اما تبدیل آنها به یک طرح کاربردی مستلزم ابزارها و اطلاعات دیگری است که ارتباطی با این مجموعه ندارند. مثلاً برای این که ایده مناسبی برای کسبوکار بیابید، باید علاوه بر کارگاه ایده، نگاهی هم به مجموعهی مدل کسبوکار داشته باشد. همچنین برای ایدهیابی راجع به محصول، مطالب مجموعه طراحی مهندسی میتوانند تا حد زیادی راهگشا باشند.
فهرست درسهای کارگاه ایده
برداشتهای متفاوتی در مورد این کلمه وجود دارد. شاید فکر کنیم که ایده لزوماً باید جدید و خلاق، یا کاربردی و منطبق بر واقعیتها باشد. برای همین، وقتی صحبت از ایدهپردازی به میان میآید، هر یک از ما رویکرد متفاوتی را پیش میگیریم. پرداختن به مفهوم ایده، کمک میکند تا در مورد آن به اتفاق نظر برسیم و عملکرد مطلوبتری در کارگاه ایده داشته باشیم.
تکنیکها و روشهای متنوعی برای افزایش خلاقیت ارائه شدهاند. اکثر درسهایی که در کارگاه ایده ارائه کردهایم، برای رسیدن به ایدههای خلاقانه هستند. اما علاوه بر آنها، عادتهای ما نیز میتوانند در افزایش خلاقیت موثر باشند؛ چه بسا عادتها دائماً تکرار میشوند و موثرتر از روشهای موردی به نظر میرسند. برای همین، این درس را به عادتهای مفید برای افزایش خلاقیت اختصاص دادیم و تعدادی از آنها را مرور خواهیم کرد.
بخشهای مختلف مغز، امواجی با فرکانسهای مختلف تولید میکنند. وقتی فرکانس امواج مغز در حدود هشت الی دوازده هرتز باشد، اصطلاحاً میگوییم که مغز در حالت آلفاست. در این حالت، معمولاً آرام و خلاقیم. همچنین مغز میتواند امواج دلتا، تتا، بنا و گاما تولید کند که هر کدام نشانهای از حالات روانی مختلف هستند. در این درس با امواج مغزی و ارتباطشان با حالات روانی آشنا خواهید شد.
طوفان فکری عبارتی است که در سال ۱۹۴۸ برای معرفی یک روش ایدهپردازی استفاده شد. این روش به صورت گروهی انجام میشود و قواعد سادهای دارد که به کاهش موانع خلاقیت برای اعضای گروه کمک میکنند. امروزه طوفان فکری به روش کلاسیک آن محدود نیست و قلمرو وسیعتری دارد؛ چرا که تکنیکهای دیگری هم ارائه شده که در ایجاد تعداد زیادی ایده مؤثرند. اما در این درس تمرکزمان روی طوفان فکری کلاسیک است.
تا مدتها وقتی از طوفان فکری صحبت میشد، منظور همین روش بود؛ اما اکنون روشهای زیادی با کارکرد مشابه ارائه شده که از آنها نیز تحت عنوان ابزارهای طوفان فکری یاد میشود. به نظر میرسد که وجه اشتراک این روشها، کمک به تحریک ذهن و کاهش موانع خلاقیت باشد. در این درس با چند روش طوفان فکری آشنا خواهید شد.
ذهن ما آموخته که بعضی چیزها به هم مربوطند و معمولاً ایدههایی ارائه میدهد که در چارچوب همین روابط باشند. یکی از ابزارهای موثر برای شکستن این چارچوب و افزایش خلاقیت، تکنیک ارتباط اجباری (Forced Association) است. با کمک این تکنیک، میکوشیم میان چیزهایی که در نگاه اول بیارتباطند، ارتباط ایجاد کنیم و از این راه به ایدههای خلاقانه برسیم.
نقشه ذهنی ابزاری بصری برای سازماندهی اطلاعات مختلف و نمایش ارتباط میان آنها است. نقشه ذهنی با نمایش اطلاعات در یک قالب ساختار یافته، کمک میکند به ابعاد مختلف مساله توجه کنیم. دیدن ارتباط میان موضوعات مختلف میتواند ذهنمان را برای ایدهپردازی تحریک کند. ضمناً با کمک این ابزار، مسائل به اجزای کوچکتر و دقیقتری تقسیم میشوند و میتوانیم راهکارهای مستقلی برای هر کدام ارائه کنیم.
تکنیک چرا و نمودار ایشیکاوا هر دو مبتنی بر روابط علت و معلول هستند. اگر بتوانیم ریشههای اصلی یک مساله را در سایهی روابط علت و معلولی جستجو کنیم، ایدههای موثرتری به ذهنمان میرسند. در این درس با هر دو ابزاری که نام بردیم، آشنا خواهید شد. دلیل ارائهی هر دو تکنیک در قالب درسی مشترک، این است که ماهیت مشابهی دارند و میتوانیم همزمان از آنها استفاده کنیم.