شما در حال خواندن درس مروری بر چند فرایند حل مساله از بخش مقدمات طراحی و از مجموعهی طراحی مهندسی هستید.
پیشنیازهای مطالعهی این درس
برای درک بهتر و استفادهی بیشتر از این نوشتار، توصیه میکنیم ابتدا نگاهی به درسهای زیر داشته باشید:
تصمیمگیری، حل مسأله و جایگاهشان در طراحی
طراحی مهندسی چیست؟ (آشنایی با مفاهیم اولیه)
در درسهای گذشته از مفاهیم مسأله و، حلّ مسأله صحبت کردیم و گفتیم اگر هدفی تعیین شود (مثل هدف افزایش فروش یا طراحی نوعی محصول) اما راهکار تحقق آن معلوم نباشد، مسأله شکل میگیرد و به پیدا کردن جوابهای آن حلّ مسأله میگویند. همچنین توضیح دادیم که حلّ مسأله میتواند مطابق نظام یا دستورالعمل خاصی نباشد، با این حال در مسائل بدساختار و پیچیده، معمولاً از رویههای خاصی برای کشف راهکار آن استفاده میکنند که فرایند حل مسأله (Problem solving process) نامیده میشوند؛ در این درس روی همین مفهوم تمرکز داریم و در مورد ضرورت و چیستی و چگونگی آن سخن خواهیم گفت.
فرایند حل مساله چیست؟
فرایند حل مساله به مجموعه اقداماتی گفته میشود که به صورت منظم و برنامهریزی شده برای پیدا کردن راهکارهای یک مسأله انجام میشوند.
برای جلوگیری از اشتباهات رایج، فرض کنید که شخصی برای سفر شمال، مشورت میگیرد و به او میگویند ابتدا شهر مورد نظر خود را کند، در گام بعدی بلیط بخرد، سپس وسایل حود را جمع کند و نهایتاً عازم شود. این یک رویهی پیشنهادی برای سفر شمال است که شاید از نظر شما چندان دقیق و کامل و کاربردی نباشد، با این حال یک رویه است، و همانطور که میبینید در آن به جزئیاتی مثل نحوهی خرید بلیط یا معیارهای انتخاب شهر مقصد اشاره نمیشود اما مسیر کلّی و اقدامات اصلی و ترتیبشان را نشان میدهد.
فرایند حل مساله هم شباهت زیادی با مثال بالا دارد. یعنی اقدامات و مسیر کلّی برای پیدا کردن راهکار مناسب را نشان میدهد اما الزاماً به چگونگی انجام اقدامات یا جزئیات دیگر اشاره نمیکند و ضمناً همانطور که رویههای متفاوتی برای سفر شمال وجود دارد، برای حلّ مسأله هم رویههای متفاوتی پیشنهاد شده است و فرایند واحد و مشخصی ندارد.
فرایندهای اختصاصی و فرایندهای عمومی حل مساله
فرایندهای عمومی حل مساله برای نوع خاصی از مسائل طراحی نشدهاند و جنبهی عمومی دارند، یعنی یک رویهی مشابه و مشترک میتواند برای مسائلی از جنس مهندسی، روانشناسی، مدیریت، سیاست یا حتی مسائل روزمره به کار گرفته شوند.
از طرفی فرایندهای اختصاصی، فقط برای حل نوع خاصی از مسائل کارایی دارند، مثلا فرایند پال و بیتز برای حل مسائلِ طراحی محصول و فرایند میوتر برای مسألهی طرحریزی کارخانجات ارائه شدهاند و برای حوزههای دیگر کارایی ندارند.
در مجموعهی طراحی، یک فرایند اختصاصی را پیش رویتان قرار میدهیم و به بهانهی آن با ضروریترین اقدامات طراحی آشنا میشوید، در مجموعهی طرحریزی هم چنین فرایندی را استفاده کردیم، با این حال در این درس تمرکزمان روی فرایندهای عمومی حل مسأله است.
چرا باید با فرایندهای عمومی حل مسأله آشنا شویم؟
با توجه به این که در ویکیتولید برای موضوعات طرحریزی و طراحی محصول از فرایندهای اختصاصی حل مساله استفاده میکنیم، شاید این سوال به ذهنتان برسد که آشنایی با فرایندهای عمومی چه فایدهای دارد؟ مگر قرار نیست از همان فرایندهای اختصاصی استفاده کنیم؟
پاسخ این است که بسیاری از رویههای اختصاصی (مثل فرایند طراحی پال و بیتز یا فرایند طرحریزی میوتر) بر اساس فرایند عمومی حل مساله تهیه شدهاند و در حقیقت نسخهی سفارشی آن برای تحقق اهداف دقیقتر هستند، لذا با این که آشنا نبودن با رویههای عمومی، خللی در یادگیری فرایندهای اختصاصی ایجاد نمیکند، اما باعث میشود که درک کاملتری از فرایند طراحی (یا طرحریزی) داشته باشید، مثل کسی که رویهی کلی خرید ملک را میداند (فرایند عمومی) و حالا میخواهد ملک تجاری بخرد (هدف اختصاصی).
کلیّت فرایندهای عمومی حل مساله
با این که انواع مختلفی از فرایندهای حل مسأله وجود دارد اما کلیت فرایندهای مرسوم و رایج مشابه است، به این ترتیب که ابتدا صورتِ مسأله بر اساس پارامترهای مؤثر و خواستهها و اهداف و محدودیتها تعریف میشود، سپس برای آن چندین راهکار پیشنهاد میکنند، راهکارها مورد ارزیابی قرار میگیرند، بهترین راهکار انتخاب میشود و نهایتاً همان را پیادهسازی میکنند تا کارایی آن مورد ارزیابی قرار بگیرد.
در ادامه نمونههایی از رایجترین فرایندهای حل مسأله را مشاهده میکنید و لازم به ذکر است که در بیشتر منابع (کتابها، مقالات و وبسایتها) همین موارد ارائه شدهاند.
همانطور که گفتیم و مشاهده کردید، فرایندهای بالا شباهت زیادی دارند و مهمترین تفاوت آنها، عناوین مراحل (مثل تعریف مسأله و شناسایی مسأله) و نحوهی تقسیمبندی اقدامات است، طوری که در فرایندهای کوتاهتر (مثل چهار مرحلهای) در هر مرحله، کارهای بیشتری انجام میشود اما همان کارها در فرایندهای طولانیتر یک مرحلهی جداگانه را به خود اختصاص میدهند. مثلاً در تصاویر بالا، تنها تفاوت فرایند چهار مرحلهای و پنج مرحلهای در این است که در فرایند دوم، پیادهسازی و ارزیابی راهکار را به دو مرحلهی جداگانه تقسیم میکنند اما در فرایند اول، هر دوی آنها در گام چهارم انجام میشود.
همچنین به وضوح روشن است که فرایند طراحی پال و بیتز (مبنای ما در آموزش طراحی)، یا فرایند طرحریزی میوتر (مبنای ما در آموزش طرحریزی) و بسیاری از رویههای دیگر طراحی، کاملاً با فرایندهای عمومی حل مسأله هماهنگ هستند و به همین علت، وقتی آنها را یاد میگیریم، به صورت خودکار با فرایندهای عمومی حلّ مسأله هم آشنا میشویم.
با توجه به شباهت فرایندهای بالا، نیازی به بررسی جداگانهی آنها نیست و به عنوان نمونه، اقدامات مندرج در فرایند چهار مرحلهای را بررسی میکنیم. ضمناً توجه کنید که معمولاً میان مراحل حلّ مسأله روابط بازگشتی وجود دارد، مثلاً شاید در مرحلهی ارزیابی ایدهها متوجه شویم که هیچ کدام از ایدههای قبلی مناسب نبودهاند و دوباره به مرحلهی ایدهپرداری بازگردیم.
مطالب این درس به پایان نرسیده است اما ادامهی آن فقط به مشترکین ویژه نمایش داده میشود.
درسهای "مقدمات طراحی" به ترتیب زیر هستند. برای ورود به درس مورد نظر روی عنوان آن کلیک کنید. |
---|
1- طراحی مهندسی چیست؟ |
2- فرایند طراحی و انواع آن |
3- چرخه عمر محصول |
4- تصمیم گیری، حل مساله و جایگاهشان در طراحی |
5- فرایند حل مسأله |
6- مروری بر روشها و ابزارهای حل مسئله در طراحی |
7- جمعآوری اطلاعات طراحی |
8- مفاهیم و اصطلاحات مهم در تصمیم گیری |
9- رایجترین روشها و ابزارهای ارزیابی در طراحی مهندسی |
10- درخت اهداف |
11- نمودار PUGH |
12- فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) |
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.