شما در حال خواندن درس تعریف کسب و کار از دوره ی تصمیم گیری برای ورود به کار تولید هستید.
شرایط و فرآیند کارآفرینی با مشاغل معمولی فرق میکند و ویژگیهای متفاوتشان باعث میشود که از هر کدام توقعات خاصی داشته باشیم، مثلاً در یک بازهی دوساله انتظار داریم که نمایندگی کفشهای نایک در ونک به سود خوبی برسد اما در حوزهی کارآفرینی چنین توقعی نابهجاست.
پس قبل از هر چیز باید بدانیم که ایدهها و اهداف و برنامههایمان در زمرهی کارآفرینی قرار میگیرد یا نه و لازمهی این تشخیص، آشنایی با مفاهیم کسب و کار و کارآفرینی است.
فایل صوتی این درس را بشنوید: (قابل دانلود نیست)
تعریف کسب و کار به زبان ساده
عموم افراد معتقدند که کسب و کار، فعالیتی برای به دست آوردن پول است؛ ما هم این تعریف را با وجود ناقص بودن رد نمیکنیم اما سعی کنید بر اساس آن به سوالات زیر پاسخ دهید:
آیا اگر کسی موبایلی را در دیوار بفروشد یک کسب و کار شکل گرفته است ؟
آیا اگر کسی به صورت غیر قانونی پول در میاورد صاحب کسب و کار است؟
آیا یک نفر به تنهایی میتواند یک کسب و کار بوجود بیاورد؟
آیا کسب و کار فقط با هدف کسب درآمد شکل میگیرد؟
آیا کارمندی نوعی کسب و کار است؟
اگر تعریف درست و دقیق همانی باشد که عموم مردم اعتقاد دارند، با فروشِ خودروی دست دومتان در زمرهی مدیران کسب و کار قرار میگیرید یا تمام سارقان و جاعلان و متکدیان، صاحبانِ کسب و کار هستند پس به تعریف دقیقتر و کاملتری احتیاج داریم.
کسب و کار (Business) را افراد و صاحبنظرانِ زیادی تعریف کردند و توصیفی که مورد پذیرش همه باشد وجود ندارد، با این حال تعریف زیر را برای این درس انتخاب کردیم و در سایر درسها به آن پایبند میمانیم:
به فعالیتهای منظمی که برای ایجادِ ارزش (مثلِ ارائهی خدمات، تولیدِ کالا یا علم و …) و به دست آوردن ارزش (مثلِ پول، اعتبار، تاثیر اجتماعی و …) انجام میشوند، کسب و کار گفته میشود.
اولین نکتهای که در این تعریف به آن اشاره میشود، منظم بودن فعالیت است یعنی اگر کاری به صورتِ منظم نباشد یک کسب و کار نیست، مثلا شخصی که گاه و بیگاه به خرید و فروش سکه یا ارز مبادرت میکند، صرفاً یک فعالیت اقتصادی انجام دادهاست اما اگر همین فعالیتها بهصورت برنامهریزی شده و منظم باشد یک کسب و کار محسوب میشود.
در تعریف بالا از کلمهی ارزش استفاده کردیم که شاید برایتان مبهم باشد اما بررسی آن به زمان نسبتاً زیادی نیاز دارد و مناسب این درس نیست، در صورت تمایل به درسِ ارزش از نگاه مشتریان مراجعه کنید. (اگر عضو دورهها یا کمپین هستید بهتر است مطالعهی این درس را به آینده موکول کنید)
در ادامه برای درکِ کاملتر این مفهوم به چند سوال رایج پاسخ میدهیم.
آیا حرکت اقتصادی منظم اما غیرقانونی، کسب و کار است؟
در هیچ یک از تعاریف کسب و کار اشاره ای به قانونی بودن آن نشده است اما اکثراً روی ارزشآفرینی اتفاق نظر دارند، پس دو حالت زیر را میتوان متصور شد:
- اگر فعالیتی منظم و سودآور باشد اما ارزشی ایجاد نکند از چهارچوب تعریف خارج میشود، مثل مجموعهای که پیش پرداخت ساخت یک برج را تمام و کمال دریافت کرده اما قصد ساختن آن را ندارد یا طلا فروشی که جنس تقلبی میفروشد در زمرهی صاحبان کسب و کار نیستند.
- اگر فعالیتی منظم و سودآور و ارزشآفرین اما غیرقانونی باشد یک کسب و کار است، مثلِ کارخانهای که مجوز فعالیت ندارد اما محصولِ ارزشمندی را در اختیار مردم قرار میدهد.
آیا کسب و کار انفرادی هم وجود دارد ؟
بعضی دوستان مفاهیم شرکت و کسبوکار را مترادف میدانند و این سوال معمولاً توسط آنها مطرح میشود.
شرکتها هم نوعی کسبوکار هستند که بر پایهی شراکت شروع میشوند و قاعدتاً نمیتوانند به صورت انفرادی باشند اما در تعریف کسب و کار هیچ قید و شرطی برای تعداد افراد وجود ندارد و بسیاری از آرایشگران، فروشندگان، پزشکان، مهندسان، وکلا، تعمیرکاران، تراشکاران، تعمیرکاران و … شغل خود را بصورت انفرادی مدیریت میکنند.
آیا کسب و کاری داریم که منفعت مالی نداشته باشد؟
در تمام تعاریفی که به موضوعِ کسبِ ارزش اشاره میکنند (مثلِ تعریف ما) محدودیتی در نوع مزیتِ به دست آمده وجود ندارد، مگر اینکه روی ارزشِ مالی یا نقدی تاکید شده باشد؛ پس اگر شرکتی بدون داشتنِ درآمد به خدماتِ عامالمنفعه مشغول شود از نظر ما یک کسب و کار است چون مزایای انسانی (اجتماعی) و احساسی به دست میاورد.
تفاوت کسب و کار با کارآفرینی چیست؟
متداول شده است که به صاحبان شرکتها و سایتها و کارخانجات و … کارآفرین میگویند اما آیا همهی آنها به کارآفرینی مشغولند؟ قطعاً خیر!
در درسهای ویکیتولید، کارآفرینی را با نوآوری و تغییر در روندها و روشهای موجود میشناسیم؛ البته تعاریفی هست که به نوآوری و تغییر اشاره نمیکنند اما بسیاری از صاحبنظران حوزهی کسب و کار روی آن تاکید دارند که در ادامه نظارت دراکر و شومپیتر را مشاهده میکنید:
پیتر دراکر اعتقاد دارد که کارآفرین شخصی است که با سرمایه خود، کسب و کاری را شروع کرده و به موجب آن در محیط و ارزشهای موجود، تغییرات مثبتی ایجاد میکند.
یوزف آلویس شومپیتر اعتقاد دارد: کارآفرین میخواهد و میتواند که یک ایده یا ابتکار را به نوآوری تبدیل نماید.
البته این افراد تعابیر و توصیفهای دیگری هم از کارآفرینی دارند اما تردیدی نیست که به نوآورانه بودن کارآفرینی اعتقاد داشتند.
شاید شناختهشده ترین نوع کارآفرینی، ساختن محصولات جدید (مثلِ تکنولوژیهای نوین، طرحهای جدید و …) یا ارائهی خدماتِ نوین (مثلاً راهکارهای جدید مالی، روشهای جدید خدمترسانی و …) باشد اما در حقیقت هرگونه تغییر موثر در روشهای رایج و متداول نوعی کارآفرینی محسوب میشود، مثلاً استفاده از روشهای جدید درآمدزایی (مثلِ فروش اقساطی محصولی که قبلاً فقط نقدی بود)، روشهای جدیدِ تولید (تغییر در فرآیند ساخت یا نوع مواد)، روشهای جدید ارتباط با مشتری (مثلاً استفاده از وبسایت در حوزهای که همیشه مراجعان حضوری داست) و …
چرا مهم است که بدانیم کارآفرین هستیم یا نه؟
یک کارآفرین اولین کسی است که بهای بعضی تغییرات را پرداخت میکند، چون در مسیری قرار گرفته که قبلاً کسی آن را تجربه نکرده است و شاید مقصدِ آن چیزی نباشد که انتظار داشت، گاهی هم مقصد دور است و منابع بیشتری احتیاج دارد که در دسترس کارآفرین نیست.
ضرورت دارد که قبل از سفر، نوع مسیرتان را بدانید و آماده باشید، چون کارآفرینی ملاحظاتی دارد که در مشاغل روتین مهم نیست؛ به زودی با این ملاحظات آشنا خواهید شد.
تفاوت کارآفرینی با اشتغال زایی چیست؟
گاهی به جای کلمهی کارآفرینی از اشتغالزایی استفاده میشود که صحیح نیست چون کارآفرینی میتواند بهصورت انفرادی باشد و هیچ شغلی ایجاد نکند، اما اشتغالزایی به معنای ایجاد شغل و درآمد برای بخشی از افراد جامعه است.
# تمرین
۱- به نظر شما برجستهترین برند ایرانی در حوزهی کارآفرینی کدام است؟
۲- به نظر شما الگوبرداری از یک برند خارجی در ایران (برای اولینبار) یک کارآفرینی محسوب میشود؟
۱- به نظرم دیجی کالا حرف اولو میزنه و کارای مختلفو برای اولین بار انجام میده، و خیلی های دیگه ازش تقلید میکنن
۲- بله – چون در بازار ایران برای اولین بار اجرا میشه و هنوز جواب خودشو پس نداده
یه سوال هم دارم از کجا بفهمیم کاری که میخوایم بکنیم قبلا انجام شده یا نه؟ یعنی شاید خودمون فکر میکنیم کارافرینیه اما قبلا یه نفر انجام داده باشه
یکی از مهمترین پیشنیازهای هر کسبوکاری تحقیق در موردِ کسبوکارهای مشابه و روندهای تولید یا خدماترسانی موجوده؛ اگر تحقیق و بررسی کردین و نمونهی مشابهی وجود نداشت میتونه دوتا معنی داشته باشه:
۱- هیچ کسب و کاری از روشِ شما استفاده نمیکنه
۲- هیچ کسب و کاری با این روش موفق نشده یا انقدر رشد نکرده که دیده بشه
که در هر دو حالت شما کارتون از جنس کارآفرینیه، یعنی مسیریو طی میکنین که با عدم قطعیت همراهه و به آزمون و خطا نیاز داره
میلاد عزیز
مگه کاری هست که قطعیت داشته باشه؟ شما سیگارفروشم که باشین ریسک داره یعنی همه یجورایی کارافرین هستند اینطوری
سینا حرفت درسته، در این دنیا هیچ چیز قطعی وجود نداره اما نمیتونیم انکار کنیم که شما خیلی سادهتر در مورد فروش سیگار پیشبینی میکنی تا محصولی که قبلاً وجود نداشته.
همهی کسبوکارهای شکستخورده یه زمانی فکر میکردن موفق میشن اما الان خیلیاشون نیستن! چون لزوماً چیزی که ما فکر میکنیم درست نیست و برای همین باید تا حد امکان از اطلاعات و آمار استفاده کنیم اما وقتی که این اطلاعات وجود نداره مجبوریم از فرضیات خودمون استفاده کنیم و به این میگن عدم قطعیت.
در مورد سوال ۱ اصلا ما برند برجسته و کارآفرین نداریم!!! همشون تقلیدن از برندهای خارجی و جواب سوال ۲ هم دادم تقریبا، یکی دیگه تغییر داده و برندهای ایرانی تقلید میکنن، یعنی کارآفرین نیستن :)
سینای عزیز، ما دنبال یادگیری هستیم نه نقد شرایط کشور.
پیامت ارزشمنده و در جای خودش میتونه مفید باشه، اما سعی کن دوباره روی هر دو سوال فکر کنی و جوابتو برامون ارسال کنی
از حضورت خوشحالم
تنها امتیاز منفی به کامنت من بود :))) یعنی همه راضی هستن فقط من ناراضی ام
هنوزم میگم شرکتی که میاد دقیق هرکاری بقیه کردن تو کشورای دیگه تقلید میکنه کارافرین نیست!
از بین کارافرینا (با تخفیف) فرش عظیم زاده خوب بوده
یه تغییراتی داده که تونسته بیشترین حجم صادرات فرشو داشته باشه
اینم از جوابهای من
سلام
اولین نفری هستم که در کمپین کامنت می گذارم و امیدوارم جایزه بنده یادتون نره
کاله در بین کارخانه های ایرانی واقعا خلاق است و محصولات جدیدی تولید میکند و حداقل در این لحظه رقیبی ندارد.
مطابق تعاریفی که گفتید الگوبرداری از یک برند خارجی نمیتواند کارافرینی باشد و باید کار جدیدی باشد که قبلا انجام نشده است.
سپاس از فایل صوتی
سلام به شما خانم نخجوانی
اولین نفر نیستید، کامنتها هر چند ساعت تایید و منتشر میشن.
اما به هر حال از همراهی شما خوشحالیم
سلام و ممنون از کمپین
فکر میکنم پربار باشه و استقبال بشه
۱- به نظر شما برجستهترین برند ایرانی در حوزهی کارآفرینی کدام است؟
آپارات اولش که اومد همه مسخره کردن که اینا اومدن جای یوتیوبو بگیرن و زهی خیال باطل
اما الان حرف اولو میزنه و میبینیم که کلی شرکت دیگه مثل نماوا ازش الگوبرداری کردن
پس مجموعه سازنده اپارات به نظرم یکی از بهترین کارافرین های ایرانه
ایرانخودرو هم در اشتغال زایی موفق بوده که البته دلیلش حمایت دولتیه.
۲- به نظر شما الگوبرداری از یک برند خارجی در ایران (برای اولینبار) یک کارآفرینی محسوب میشود؟
بستگی داره محیطه کارو چقدر بزرگ در نظر بگیریم، به نظر من کارافرینیه چون یه روش جدید تو کشورهای مختلف نتایج یکسانی نداره و این عدم قطعیت میشه کارافرینی
ممنونم
۱_دی جی کالا چون ایده جدیدی تو ایران بود و خب خیلیم خوب جواب گرفت و هم کلی اشتغال زایی کرد و الان خیلی ها به دنبال تقلید این ایده ان ولی نتونستن موفق باشن ولی موارد مشابه داره که قابل قیاس باهاش نیستن.
۲_توی ایران کارآفرینی به حساب میاد چون اون ایده اینجا بکره و میتونه جذب مخاطب و…. کنه ولی توی یه کشور دیگه ممکنه کارآفرینی به حساب نیاد .
به نظر منم دیجی کالای عزیز رتبه ی اولو داره چون هر یکی دو ماه، یک سرویس جدید لانچ میکنه و تغییر که هیچ، کلا فرایند خریدو در ایران متحول کرد
برای سوال بعدی به نظرم اگر یک کسب و کاری چالشهای تجربه نشده داشته باشه، حالا مطابق با چیزی که اقای اسماعیلی در ویس گفتند یعنی داره کارافرینی میکنه، مثلا همین دیجی کالا کلی چالش داشت چون اصلا مردم ایران خیلی با خرید اینترنتی رابطه ی خوبی نداشتند و با اینکه شبیه امازون بود یک کارافرینه
به جز دیجی کالا، پیدو که سوخت رسان پرتابله هم به نظرم پتانسیل متحول کردن بعضی روشهارو داره اما برجسته ترین نیست
جالبه که من هم تا امروز فکر میکردم کارآفرینی یعنی ایجاد اشتغال
اما هنوز ابهام دارم که چرا تو تلویزیون مثلا راجع به بیکاری جوونا صحبت میکنن و میگن باید کارآفرین ها یه فکری بکنن؟ باید در اصل بگن اشتغال زایان … یا شاید کلمه ی بهتری هم وجود داره ما بلد نیستیم
کلاً این مدل اشتباهات رایجه و در کاربرد عمومی مشکلی ایجاد نمیکنه چون منظور کاملاً منتفل میشه؛
به کسی که کارآفرینی نمیکنه اما صاحب کسبوکاره میتونیم ارزشآفرین بگیم اما اینکه کارآفرینها باید برای ایجاد شغل راهکار ارائه کنند یعنی علاوه بر کارِ اصلیشون (که میتونه انفرادی باشه) برای رشد مقیاس و اشتغالزایی هم برنامه داشته باشند.
درود بر دوستان ویکی تولیدی
پاسخ سوال اول = اگر حد و مقیاس کارآفرینی را متناسب با میزان تغییرات بدانیم، شاید ریسک پذیرترین برند ایرانی نماوا باشد که با وجود بسیاری از وبسایتهای اشتراک ویدئوی رایگان، پلتفورم ویدئوی غیررایگان عرضه کرد و جواب گرفت. به گمان بنده این شرکت توانست تا حدی فرهنگ استفاده از ویدئو را تغییر دهد و استفاده غیرمجاز از محصولات فرهنگی (سرقت فرهنگی) را به حداقل برساند.
پاسخ سوال دوم = جواب این سوال به شاخصه های مختلفی بستگی دارد. اگر در موضوعی کشورمان مثل سایر کشورها باشد و مثلا یک کسب و کار فعال در عراق را الگوبرداری کنیم، نمیتواند کارآفرینی باشد چون در فضای مشابه کار مشابهی کردیم اما اگر از یک کشور اروپایی با فرهنگ و الگو مصرف متمایز الگوبرداری کنیم یک کارآفرینی است.
با ارزوی موفقیت برای همه صنعتگران
سلام متشکرم از کمپین که ایجاد کردید
۱- برترین برند ایرانی در حوزه کار آفرینی بیشتز مربوط به صنایع غذایی می باشد میهن و کاله و بهروز
۲- الگو برداری از برند خارجی کار افرینی می باشد به دلیل مشکلات بسیار زیادی که فعال اقتصادی با آن روبرو می شود
فعال اقتصادی متاسفانه همیشه در مشکلات هست حتی اگر کارافرین نباشه
سلام.
به نظر من هم برجستهترین برند ایرانی در حوزه کارآفرینی دیجیکالا هستش.واقعا بخش زیادی از فرهنگ خرید اینترنتی رو ایجاد و باعث شد مردم راحتتر به سایر فروشگاههای اینترنتی اعتماد کنند.
یک پلتفرم تقریبا جدید هم هست به اسم باسلام که به نظرم اونها هم خیلی خوب پیش رفتند و در اینده حرفهای خیلی بیشتری میتونند داشته باشند.
اگر اون برند با شرایط ایران بخونه پس با توجه به نوآور بودنش در ایران کارآفرینی محسوب میشه.
ممنون.
ببینید، من تعجب میکنم که همه انقدر طرفدار دیجیکالا هستن
قبول دارم برند معتبر و باارزش و قدرتمندیه
اما آمازونو پیاده سازی کرده تو ایران و خیلی کارش سخت نبوده که بگیم برجسته ترین کسب و کار ایرانیه
(( به نظرم اپراتورهای مخابراتی مثل ایرانسل و رایتل و شاتل به مراتب کارآفرین تر از دیجی کالا هستند ))
اما در مورد سوال دومتون، قبلا فکر میکردم کارافرینی نیست اما پیام های بقیه دیدم و متقاعدکننده بودن که کارآفرینی هست
ای کاش توضیح میدادین که چرا اپراتورها برجسته ترین کارافرین های ایرانن!
شما توجه کنید به این همه سرویسهای جدیدی که ارائه میدن برای رقابت با هم … پیوسته باید تغییر کنند
از افزایش پهنای باند گرفته تا شیوه های نو در تبلیغات و ارتقای تجهیزات
جواب ۱- آقا چرا کسی نگفت کافه بازار؟ چه تغییری بزرگتر از اینکه ما یاد گرفتیم پول بدیم برای بعضی اپ ها؟ با اختلاف به اعتقادم کافه بازار در رتبه اول کارافرینهای ایرانه
جواب ۲- الگوبرداری از برند خارجی اصلا کار اسونی نیست ما هیچیمون شبیه کشورای دیگه نیست که یه کار مشابه کنیم و نتیجه مشابه بگیریم پس بله کارآفرین محسوب میشود
وقت همگی بخیر
سلام و خوشحالم در جمع شما هستم
۱-
ایسام/ چون روش دیجی کالارو تغییر داد
دیوار / چون فرهنگ خرید و فروش دست دومو جا انداخت
ایران کنسرت / چون روش تهیه بلیط کنسرتو عوض کرد و قبلش همه حضوری و تلفنی بلیط میخریدند
ای نتورک و یکتانت / چون روش تبلیغات اینستاگرامی را تغییر دادند
نی نی سایت / چون تاثیر زیادی در ارتقای فرهنگ روابط فضای مجازی داشت
۲-
تمام مثالهایی که در ۱ گفتم از مدلهای خارجی ایده گرفتند اما تغییراتی ایجاد کردند که بدون حضورشان ممکن نبود
امیدوارم کمپین تا اخر ادامه داشته باشه و در این حالت عالیه
سلام علی جان
به پیامت امتیاز دادم، خیلی خوب بود مثالهایی که زدی و انشالله کمپین تا آخر ادامه داره
منتظر حضور پررنگتر شما هستیم
نی نی سایت واقعا کارآفرینه؟
من اشنایی زیادی باکارافرین ها ندارم ولی باتوجه به مطالبی که گفتید بیشتر اشتغال زایی میکنن نه کارآفرینی.شاید مثلا استارت اپی مثل مامان پز بشه کارافرین خوب چون دیجی کالا و اسنپ قبلا توی کشورهای دیگه موردمشابه داشته وبومی سازی شده
درموردسئوال دو فکرنمیکنم کارافرینی باشه بومی سازی انجام میشه
شبیه مامان پز هم در کشورهای آسیایی مخصوصا چین و تایلند هست
سلام خیلی ممنونم به خاطر این کمپین
۱- به نظر شما برجستهترین برند ایرانی در حوزهی کارآفرینی کدام است؟
اسنپ : ارزش های جدید، متفاوت و مورد نیاز جامعه رو ایجاد کرد. راحتی، در دسترس بودن، امنیت، قیمت بهتر و ایجاد شغل شاید دقیقا در زمانی که لازم بود وارد بازار شد و سیل مشتری به سمتش جاری شد و باعث افزایش کسب و کار های تاکسی آنلاین در ایران شد.
۲- به نظر شما الگوبرداری از یک برند خارجی در ایران (برای اولینبار) یک کارآفرینی محسوب میشود؟
طبق تعریف پیتر دراکر کارآفرین در محیط و ارزش های موجود تغییر ایجاد میکند پس در محیطی(ایران) که قبلا این ایده وجود نداشته یک تغییر و در نتیجه کار آفرینی محسوب میشود. به علاوه برای متناسب کردن هر کسب و کار با شرایط اجتماعی، اقتصادی و.. در محیط جدید (ایران) ایجاد تغیرات لازم است.
سلام دوستان
۱- بهترین کارآفرین ایرانی فرش احدزاده
۲- یک کارآفرین اصیل باید نگاه جهانی داشته باشه و خودشو به جامعه خودش محدود نکنه و با توجه به کوچک شدن جهان و فراهم شدن بستر وب، به نظرم کارآفرینی نیست
با سلام خدمت تمامی دوستان.
اغلب جواب سوال اول رو دیجی کالا و کارخانه های بزرگی مثل کاله گفتن که به نوبه خودش درسته..
اما من از برند نمیخوام حرفی بزنم من میخوام جواب سوال اول رو اسم یه شخص بدم که اکثرا داستانش رو شنیدید و واقعا کاری که این آقا کرد به نوبه خودش کارآفرینی خاصی بود.. عباس برزگر، دست فروشی که خیلی اتفاقی در صنعت گردشگری جا افتاد و میلیاردر شد..
جواب سوال دوم هم به نظرم چون تو کشورهای مختلف قوانین و فرهنگ ها و نیازها و… متفاوتن پس کار آفرینی به حساب می یاد. اگه اینطور نبود پس هر کسی ببینه تو کشورهای دیگه چه کار آفرینی جدیدی انجام شده و جواب داده برن کپی کنن و پولدار بشن..
سلام
از نظر بنده وقتی فرد یا افرادی از یک شغلی در خارج کپی برداری در صورتی میتونیم بگیم کارافرینی هستش که مطابق و سازگار با فرهنگ و اعتقادات کشورمون نباشه و وقتی یک فرد در داخل این کارو انجام میده با یک مقاوتی در برابر عده ای برخورد میکنه.