شما در حال خواندن درس کارآفرینی یا کارمندی ؟ از دوره ی تصمیم گیری برای ورود به کار تولید هستید.
مرغ همسایه غاز است! این ضرب المثل را یادتان میآید؟ ماجرای کارآفرینی یا کارمندی روایت دقیقی از همین ماجراست.
کارآفرینها گله میکنند که دو روز نباشیم تکلیف فردایمان روشن نیست! زندگیمان شده پرداخت حقوق کارمندان و وصول طلب و پرداخت بدهی و کاش کارمند بودیم تا این مشکلات نبود.
کارمندها هم گمان میکنند که مستحق درآمد بالاتری هستند و اگر صاحب کار باشند دیگر به مرخصی گرفتن و زندگی مطابق میل دیگران نیازی نیست.
فایل صوتی این درس فقط در دسترس عزیزانی قرار میگیرد که حق اشتراک دارند:
. . .
بعضیها فکر میکنند که بیشتر کارمندان، حتی اگر بخواهند کارآفرین باشند، سرمایهی کافی ندارند اما یک کارآفرین بهسادگی میتواند برای کارمندی اقدام کند! این دیدگاه یعنی کارآفرین در پلهی بالاتری قرار گرفته که به دلایل زیر از نظر ویکی تولید درست نیست:
دلیل اول. ویژگیهای مختلفی برای کارمندِ خوب بودن و کارآفرینی نیاز است که بخش زیادی از آنها در تعارض هستند، یعنی ممکن است که یک کارمند موفق نتواند کارآفرین خوبی باشد و یک کارآفرین نتواند در کارمندی به جایگاه مناسبی برسد.
دلیل دوم. با گذر زمان، سرمایههای ارزشمندی در کارمندی و کارآفرینی ایجاد میشود که قابل تبدیل نیستند و با کنار گذاشتن شغل فعلی بیاعتبار میشوند؛ مثل کارمندی که ۱۲ سال سابقهی فعالیت دارد و به احترام، درآمد و جایگاه نسبتاً مناسبی رسده است یا روابط و دانش و تجربهای که یک کارآفرین در سالهای فعالیت خود بهدست میآورد، به همین علت است که میگویند وقتی کسی آلودهی کاری میشود، رها کردنِ آن ساده نیست.
حتما شما هم این روزها میشنوید که کارمندی برای آنهایی است که نتوانستند کارآفرین باشند! حرفی کوچهبازاری و غیرمنطقی که برای تامین منافع بعضی کاسبان کسب و کار گفته میشود در حالیکه یک کارمند موفق میتواند به شدت تاثیرگذار باشد، از حسابداران یک شرکت گرفته تا کارمندان سازمان ملل همگی میتوانند نقش پررنگی در رشد و توسعهی محیط اطرافشان داسته باشند.
کارمندان عادی هم معمولاً اوضاع و احوال بهتری نسبت به صاحبان کسب و کارهای معمولی دارند، هرچند خواستهها و اهداف ما هستند که مسیر شغلیمان را تعیین میکنند.
در این درس موارد زیر را بررسی میکنیم:
- ارزیابی شغل فعلی شما بهعنوان کارمند (به فرض اینکه کارمند هستید)
- ارزیابی آنچه از کارآفرینی یا داشتنِ کسبوکار شخصی میخواهید
- انتخاب بهترین گزینه میان کارآفرینی یا کارمندی بر اساس ارزیابیها
- انواع روشهای خروج از شغل فعلی
- تهدیدهای نردید در انتخاب کارآفرینی یا تولید
نکته مهم: توجه کنید که تمرکز درس روی مقایسهی کارمندی و کارآفرینی است، اما در فایل صوتی (برای اعضای سایت) روی مقایسهی کارمندی و مشاغل غیرکارمندی تمرکز کردیم.
کارمان را با یک آزمون مهم شروع کنیم:
تست شخصیت برای ارزیابی ویژگیهای کارآفرینی و کارمندی
ویژگیهای روانی افراد یکی از مباحث مهم در انتخاب مسیر کارآفرینی یا کارمندی است؛ مثلا کسی که فوبیای پرواز دارد برای خلبان شدن مناسب نیست یا کسی که منظم نیست احتمالاً کارمند موفقی نمیشود.
قبل از ادامهی درس، برای ارزیابی ویژگیهای رفتاریتان از آزمون آنلاینی که آماده کردیم استفاده کنید:
برای شرکت در آزمون کلیک کنید
با کلیک روی لینک زیر وارد آزمون میشوید، پس از پایان دوباره شما را به همین صفحه هدایت خواهیم کرد:
شروع آزمون کارمندی یا کارآفرینی
برای تحلیل نتیجهی آزمون کلیک کنید
۱۶ سوال این آزمون مبتنی بر تست آیزنبرگ است و ۳ سوال دیگر مربوط به ملاکهایی میشود که در کشور ما اهمیت بیشتری دارند و به آن اضافه کردیم. نمره ی ۰ یعنی شخصیت شما کاملا با زندگی کارمندی سازگار است و نمره ۱۰۰ یعنی تمام ویژگیهای شخصیت کارآفرین را دارید.
نمرات ۸۵ و بالاتر
شما برای کارآفرین بودن متولد شدهاید! و این یعنی احتمالا برای کارمندی و شغلهای سازمانی استعداد خوبی ندارید، چون بخشی از ویژگیهای کارآفرینی در تضاد با روحیه کارمندی هستند. شما هم مانند خیلیهای دیگر ممکن است شکست خورده و به نتایج دلخواه نرسید، اما اهل مبارزه هستید و با انگیزهی بالا به تلاش خود ادامه میدهید تا به هدف خود برسید.
مهمترین مزیت شما این است که معمولاً برای محدودیتها و مسائل مختلف راهکارهای خوبی پیدا میکنید و دائماً در حال یاد گرفتن از تجربیات مختلف هستید که این مجموعه رفتارها احتمال موفقیت شما را افزایش میدهند.
نمرات ۷۰ تا ۸۵
شما میتوانید کارآفرین باشید اما بخشی از ملاکهای مهم را ندارید که میتوانند در موفقیت یا عدم موفقیت شما موثر باشند، همچنین ممکن است کارمند باشید اما احتمالاً از آن رضایت ندارید و دائماً به داشتن کسبوکار خودتان فکر میکنید.
برای کاهش ریسک باید دقت بیشتری روی ایده ی کسب و کارتان داشته باشید، و شاید بهتر باید به جای کارآفرینی به مدیریت کسب و کار فکر کنید. (مثلا مدیریت یک رستوران، یا یک شرکت بازرگانی و …)
# اگر فرق مدیریت کسب و کار (ارزش آفرینی) و کارآفرینی را نمیدانید باید درس اول را مطالعه کنید.
نمرات ۵۰ تا ۷۰
شما میتوانید با کارمندی زندگی خوبی بسازید اما قلباً به کارآفرینی علاقهی بیشتری دارد، هر چند تعداد زیادی از ملاکهای ضروری آن را ندارید و همان کارمندی یا مدیریت کسب و کارهای روتین گزینه منطقیتری است؛ افرادی که در این گروه قرار میگیرند گرینههای خوبی برای کارآفرینی درون سازمانی هستند و مشاغل پروژهای (فریلنسری)، مشاورههای فردی و بهصورت کلی خدماتِ انسانی با آنها سازگار است.
نمرات کمتر از ۵۰
اگر نمرهی آزمون شما کمتر از ۵۰ است یعنی علاقهای به کارآفرینی ندارید و ترجیح میدهد زندگی حساب شده، توام با آرامش و بدون دغدغه داشته باشید.
البته لزوماً قرار نیست کارمند باشید اما بهتر است به کسب و کاری اشتغال داشته باشید که آرامش و ثبات بیشتری دارد، مثل حوزههای مختلف آموزش، مشاوره، هنر، نویسندگی، فیلمسازی یا ارائه خدماتی مثل آرایشگری، خرده فروشی و …
وقت انتخاب است! کارآفرینی یا کارمندی ؟
بر مبنای زمان رسیدن به سود
اصولا کسی بر مبنای زمان سوددهی درگیر انتخاب میان کارآفرینی یا کارمندی نمیشود اما ممکن است در برنامه ی خروج از کارمندی مهم باشد یا حتی اگر زمان واقعی را بداند از کارآفرینی منصرف شود.
رسیدن به سود کاملا وابسته به نوع کسب و کار و شیوه اجرای آن است، اما بعضی پارامترها در تخمین زمان آن کمک میکنند. (این بخش مبتنی بر نظریات علمی و اثبات شده نیست و جنبهی تجربی دارد، برای بررسی دقیقتر باید مهارتهای ارزیابی اقتصادی طرح را یاد بگیرید که فعلاً در سرفصلهای آموزشی ویکیتولید نیست)
- پارامتر اول میزان تجربه و دانش در حوزهی کسب و کار جدید است، یعنی اگر بی تجربه باشید قطعا برای سوددهی به زمان بیشتری نیاز دارید و اطلاعات دانشگاهی کافی نیست. (جدا از اینکه احتمال شکست کسب و کارتان هم بیشتر میشود)
- پارامتر دوم میزان دسترسی شما به بازار است، مثلا گاهی مشتریان از قبل شناسایی میشوند و متناسب با آنها کسب و کار جدیدی شکل میگیرد که طبیعتا زودتر به سود میرسد. (البته یک کسب و کار اصولی همیشه بخشبندیهای مشخصی برای مشتریان در نظر میگیرد)
- پارامتر سوم نوع محصول یا خدمات است که اگر نوآورانه و بی رقیب باشد به زمان بیشتری برای معرفی نیاز دارد ولی اگر نمونه های مشابه زیادی داشته باشد (مثل شیر و ماست و شکلات و …) با وجود حاشیه سود پایین، زودتر به بازدهی میرسد؛ در این میان سودآورترین محصولات و خدمات آنهایی هستند که نسبت به نمونه های مشابه، مزیت رقابتی داشته باشند. (مثلا خودرو با مصرف سوخت بسیار پایین، یا لباس باکیفیت و ارزان)
- پارامتر چهارم مقدار سرمایه اولیه است که هر چه بیشتر باشد، کسب و کار زودتر از مراحل اولیه (تهیه تجهیزات، خریدن زمین و سوله و …) عبور میکند.
بر مبنای میزان ریسک
اگر ملاکمان در انتخاب میان کارآفرینی یا کارمندی، سطح ریسک باشد قطعاً جوابِ مشخصی دارد و میدانیم که کارمندی محتاطانهتر است، اما قبل از اینکه به علت ریسک بالا قید کارآفرینی را بزنید باید روشهای کاهش ریسک را بدانید که بهصورت مقدماتی و سادهسازی شده به رایجترین آنها اشاره میکنیم:
- تعداد شرکایتان را زیاد کنید تا ریسک کسب و کار به مقدار قابل قبول برسد.
- برای طرحتان یک یا چند سرمایه گذار مناسب پیدا کنید.
- مدل کسب و کار خود را بر پایه خرده فروشی یا ارائه ی خدمات طراحی کنید تا ریسک کمتری به نسبت تولید یا عمده فروشی داشته باشد. (به زودی با الگوهای مدل کسب و کار آشنا میشوید)
- در شروع کارتان برای کاهش هزینههای ثابت، بیشتر فرآیندهایتان را برونسپاری کنید تا هزینههای اولیه به حداقل برسد.
- با صاحبان کسب و کارهای موفق مشارکت کنید، لازم نیست همیشه شروع کننده باشید.
بر مبنای سبکزندگی
ممکن است اشتباهاً کارمندی را انتخاب کرده باشید و با روحیهتان سازگار نباشد اما عموماً ماجرا این نیست و افراد بهصورت موقتی تحت تاثیر جوسازیها یا افکار منفی هستند؛ مهم نیست که در شبکه های اجتماعی و جمع همکاران در مورد کارآفرینی یا کارمندی چه حرفهای میشنوید! بلکه باید مسیر شغلیتان با سبک زندگی شما سازگار باشند.
اگر جملات زیر توصیف مناسبی از شما هستند، احتمالا با کارمندی زندگی بهتری خواهید داشت:
- دوست دارید هر چیزی سر جای خودش باشد، کار، استراحت، مطالعه و …
- سطح استرس شما بالاست و شرایط پیش بینی نشده تا حد زیادی فکرتان را مشغول میکند
- نظم پذیری زیادی دارید و از چهارچوبهای مشخصی پیروی میکنید
- آداب و هنجارهای اجتماعی برایتان اهمیت زیادی دارد
- به کار گروهی و منافع مشترک اعتقاد دارید و بیشتر تصمیمات خود را بر این مبنا میگیرید
اگر جملات زیر شما را بهتر توصیف میکنند احتمالا باید در جست و جوی راهی برای کارآفرینی باشید:
- حوصله کارهای تکراری را ندارید
- علاقمند هستید که بیشتر از سایرین دیده شوید
- کمتر از سایرین دچار استرس میشوید
- سازگار شدن با قوانین برایتان دشوار است
- مشکلی با کار کردن بیش از حد و گاها بدون نتیجه ندارید
- در مسائل غیر قابل پیشبینی تحمل زیادی دارید
ارزیابی موقعیت فعلی شما به عنوان کارمند
احتمالا تحصیلات دانشگاهی دارید و بعنوان کارمند در یک نهاد خصوصی یا دولتی کار میکنید، ابتدا باید ارزیابی کنید که در شرایط کنونی چه مزایایی در اختیارتان است؟ سپس مقصد کارآفرین را بررسی میکنیم تا بتوانید در شرایط عادلانه آنها را مقایسه کنید، پس کاغذ و قلم بردارید و با کمک موارد زیر وضعیت فعلی خود را مشخص کنید.
اگر هنوز شاغل نیستید میتوانید یک شرکت فرضی را در نظر بگیرید اما شرایط آن مشابه شرکتی باشد که احتمالاً شما را به عنوان کارمند استخدام میکند.
مزایای مشاغل کارمندی با معیارهای زیر بررسی میشود:
- روابط شکل گرفته با همکاران و نفرات سایر نهادها، بازار، تامین کنندگان و …
- موقعیت سازمانی و احتمال ارتفای شغلی
- اعتبار اجتماعی که بواسطه محل کارتان به دست آوردهاید
- ظرفیت رشد فردی (مثلا امکان ادامه تحصیل، وجود تجهیزات خاص و حضور مدیران باتجربه)
- میزان درآمد (شامل حقوق دریافتی، بیمه و سایر مزایا)
- سختی کار و ساعت حضور
- امنیت شغلی
شاید برایتان این سوال پیش آمده باشد که هر یک از پارامترهای ارزشگذاری چه وزن یا ضریبی دارند اما این انتخاب، شخصی است و از قواعد عمومی پیروی نمی کند، در حقیقت باید بر اساس برنامهها و اهدافتان وزنِ هر کدام از پارامترها را تعیین کنید.
مثلاً اگر برنامه ای برای مهاجرت دارید احتمالا ملاکهای زیر برای شما اولویت بیشتری دارند:
- اعتباری که بواسطه ی محل کارتان بدست میاورید (برای داشتن یک رزومه قوی و پیدا کردن فرصتهای شغلی بهتر)
- پتانسیل رشد و آموزشهایی که در اختیارتان است (باز هم برای بهبود مهارتهایتان)
- میزان سختی کار و ساعات حضور (برای پیگیری بیشتر کارها و آرامش فکر)
- امکان ادامه تحصیل یا مطالعه و فعالیتهای غیر اداری
یا اگر با کمبود سرمایه دست و پنجه نرم میکنید، موارد زیر مهم هستند:
- امنیت شغلی و نحوه ی عقد قرارداد
- میزان درآمد و نوع بیمه
پس چالش اصلی، انتخاب میان کارآفرینی و کارمندی نیست بلکه پیدا کردن بهترین مسیر در راستای اهدافمان است.
ارزیابی موقعیت شما بهعنوان کارآفرین
مهم نیست کارآفرینی یا کارمندی چقدر جذاب است یا دیگران چه نظری دارند، این تصمیم بخشی از آینده شما را رقم میزند و باید به دقت آنرا بررسی کنید؛ احتمالاً یکی از اصولیترین روشها آن است که از طرحتان مدلسازی کنید و با تکنیکهای تحلیلی آن را بسنجید که تماماً در ویکیتولید بررسی شده است.
اما از آنجایی که آشنایی با این روشها زمانبر است، فعلاً در این مرحله سعی کنید که پاسخ مناسبی برای سوالات زیر داشته باشید:
- میخواهید چه محصولات یا خدماتی عرضه کنید ؟
- پیش نیاز انجام آن چیست؟ (استخدام نفرات، تهیه تجهیزات، اجاره دفتر یا سوله و …)
- چگونه با مشتریان ارتباط برقرار میکنید ؟ (فروشگاه یا دفتر، وبسایت، خط تلفن و …)
- چگونه مشتریان را با محصولات یا خدمات خود آشنا میکنید؟ (شبکه های اجتماعی، تبلیغات چاپی، بیلبورد و …)
- از چه روشی برای کسب درآمد استفاده میکنید؟ (اعطای نمایندگی، فروش مستقیم، اعطای لایسنس، فروش قسطی و …)
نکته: پس از پایانِ دورهی مدل کسب و کار به شما یادآوری میکنیم که دوباره این درس را بخوانید و ارزیابی خود را به سرانجام برسانید، پس فعلاً نگاهِ سختگیرانه نداشته باشید.
در ادامه یک داستان کمال گرایانه تعریف میکنیم که ربطی به انتخاب کارآفرینی یا کارمندی ندارد، اما خواندن آن مفید است!
شما بهعنوان کارشناس بازرگانی به همراه دوستتان رضا بعنوان ناظر خط تولید در یک کارخانه ی میخسازی کار میکنید و تصمیم میگیرید که در قالب یک کسب و کار جدید، تفنگ پرتاب میخ تولید کنید (که جزو محصولات محل کارتان نیست) برای کسب اطلاعات بیشتر در اینترنت جست و جو میکنید، از همکارانتان سوال میپرسید و نهایتا طرز کار آن را میفهمید، ضمن اینکه اطلاعات و ابعاد انواع میخها را از قبل میدانید.
تا اینجا پاسخ مناسبی برای سوال اول (در بخش ارزیابی کسب و کارتان) دارید و محصولتان را انتخاب کردهاید.
شما در بخش بازرگانی با تعداد زیادی از خریداران میخ آشنا هستید، حتی تعدادی از آنها پرسیدهاند که چرا دستگاه پرتاب میخ نمیفروشید؟! در حقیقت بخشی از مشتریان بالقوهی خود را میشناسید و فهرست آنها را دارید.
پس برای معرفی محصولتان تصمیم میگیرید که تعدادی کاتالوگ چاپ کنید و برای آنها بفرستید و یک سایت ارزان قیمت داشته باشید تا سایر مشتریان هم با دستگاه شما آشنا شوند.
پس میدانید مشتریان شما چه کسانی هستند و برای معرفی محصولتان راهکار دارید.
تقریبا همه چیز آماده است و تصمیم میگیرید بخشی از محصولات خود را بصورت امانی در اختیار فروشندگان بزرگ قرار دهید، بخش دیگری را بصورت قسطی به صنایع فعال در حوزه ی چوب بفروشید و چند نمایندگی انحصاری برای فروش نقدی داشته باشید.
در اینجا شما روشهای کسب درآمد را مشخص کردید و تصویر نسبتاً شفافی از کسب و کارتان شکل گرفته است.
جمع بندی این درس
فیلمهای بی پایان را دیدهاید؟ برداشت آزاد، پایان باز و از این بهانههای هنری با اسمهای قشنگ اما حقیقتی آزار دهنده که باید پایان داستان را خودمان حدس بزنیم یا شاید اصلا پایانی وجود ندارد.
در این درس هم قرار نیست به شما تصمیم نهایی را بگوییم و پرونده را ببندیم چون همه چیز دست خودتان است و این تصمیم فراتر از منطق ریاضی است! اگر صرفا محتویات این درس را مرور کرده باشید احتمالا به نتیجه خاصی نمیرسید و باید دوباره آن را بخوانید، اما اگر ذهنتان را درگیر مساله کرده باشید احتمالاً به این فکر میکنید که کارمندی شما را به اهدافتان میرساند یا راهاندازی یک کسب و کار؟ شاید هم هیچکدام.
به تصویر بالا دقت کنید! روزانه صدها محتوای مختلف روی ذهنمان تاثیر میگذارند بدون آنکه منطقی یا درست باشند.
“ما برای حرف دیگران زندگی نمیکنیم”
این جمله قشنگ است و احتمالا بارها تکرارش کرده ایم، اما چقدر به آن عمل میکنیم؟
بسیاری از آدمها بر مبنای حرفها و نظرات دیگران برنامه ریزی میکنند و کمی که گذشت میگویند انگیزه نداریم!
هزاران نفر با محتویات اشتباهی مانند همین تصویر، انگیزه هایشان را از دست میدهند! مراقب ورودیهای مغزتان باشید.
مشارکت در این درس
دوستان خوب ویکیتولید، در این درس تمرین نداریم چون با یک مسالهی شخصی روبهرو هستیم اما اگر تجربهی جالبی در مورد کارمندی یا کارآفرینی دارید با دوستانتان به اشتراک بگذارید؛ ضمناً فراموش نکنید که بسیاری از خوانندگان این مقاله پیامتان را میخوانند و احتمالاً روی تصمیمگیری آنها موثر خواهد بود.
شماره و نام درسی که هماکنون خواندید:
درس دوم. انتخاب میان کارآفرینی و کارمندی
سلام و وقت بخیر
فکر میکنم مهم ترین نکته در این درس که خودتون هم تقریبا اشاره کردید این هست که کارآفرین یا کارمند بودن یک طیف هست و ما صرفا کارآفرین یا صرفا کارمند نیستیم بلکه ممکنه در حال حاضر بیشتر ویژگی های کارآفرینی داشته باشیم؛ شاید الان فکر کنیم که کارمند بهتری هستیم و چند سال بعد با تغییراتی که در شخصیتمون بوجود میاد متوجه بشیم که شاید الان کارآفرین بهتری هستیم و بالعکس .
شخصی رو میشناسم که چندین سال کارمند بود اما اونقدر پتانسیل مدیریت و کارآفرینی بالایی داشت که همه ی کار های مدیریتی محل کارش به عهده اون بود اما وقتی خودش وارد حوزه ی کارآفرینی شد نتونست موفق عمل کنه.
به علاوه فکر میکنم به غیر از ویژگی های شخصیتی شرایط محیطی شخص هم در این تصمیم تاثیر گذار هستند و در نهایت نظر قاطع و واحدی وجود نداره.
این درس بسیار مفید بود ممنون از زحماتتون.
تحلیل ازمون عالی بود و دقیق و همینجا تشکر میکنم
من کارمند هستم و نتیجه تست من شد ۴۰ – واقعا هم زندگی ارامو و معمولیو ترجیح میدم و به نظر نتیجه درست بود اما دنبال شغل دوم با ریسک پایین هستم و برای همین مطالب سایتو دنبال میکنم که در ویس، آب پاکیو ریختید دستم و گفتید که تولید به نظارت دایمی نیاز داره. حداقل الان میدونم که بهتره در یک فیلد دیگه دنبال شغل دوم باشم ولی باز هم در کمپین میمونم شاید فرجی شد
درود بر شما که درس تامل برانگیری آماده کردید و باعث شدید که دوباره روی خواسته ها و اهدافم تامل کنم. به جرات اعتراف می کنم که محتویات رسانه ها و حرفهای دوستانم روی تمایلاتم تاثیر زیادی داشته است و بارها شغل خود را رها و مسیرهای مختلفی را امتحان کردم و هیچ کدام را تا پایان طی نکردم و کوله باری از تجربیات نصف و نیمه دارم.
تجربه من هم موکد حرفهای آقای اسمعیلی در ابتدای گفتارشان است که وقتی کاری را سالها انجام میدهیم و رهایش میکنیم تمام آنچه بدست آورده ایم را به یکباره از دست میدهیم و عمر ما انقدر نیست که هر چند سال برای مسیر جدید برنامه ریزی کنیم. برای خیلی از کارهای ناتمامم اگر ۱۰ ساعت فکر کرده بودم جلوی از بین رفتن هزاران ساعت را میگرفتم و به دوستانم توصیه میکنم که ارزیابی های مسیر را جدی بگیرند و برای شروع کار خود عجله نکنند.
سلام
نمره من ۹۰ شد و خوشحالم که با اسم پروفایلم مثلا ۲۰ و ۳۰ نشد که آبروم میرفت.
من کارمند بودم چند سال اما نگاه بالا به پایین رئیسها که محدود به کار هم نبود اذیتم میکرد و تصمیم گرفتم استعفا بدم.
خیلی غیرمنطقیه که یک نفر به واسطه چند سال بیشتر کار کردن از توی جوون میاد در همه مسائلت دخالت میکنه! مدیر من از مدل موی من هم ایراد میگرفت در حالی که اصلا ارباب رجوع نداشتیم.
بعضی مدیرا هم برای اینکه وانمود کنن خیلی خاکی و خودمونی هستن باهات مهربون برخورد میکنن اما کاملا از حالات و رفتارشون میفهمی چقدر برات ارزش قایلن.
این تجربیات من بود از کارمندی. الان هم به عنوان کسی که هنوز در مسیر دلخواهش نیست شرایط مالیم سخت شده اما به نظرم ارزش داره و باید بلندمدتو دید؛ حداقل از کیسه عزت نفسم به قول اقای شعبانعلی خرج نکردم.
یکی از دوستهای من دانشگاه رو ول کرد (رشته برق- دانشگاه سراسری) گفت اینجا نمیشد پولدار شد
قسطی موتور خرید که پول جمع کنه و شرکت بازاریابی و تبلیغات راه بندازه و سالها گذشت
الان این دوستم به ارزوهاش رسیده؟ منتظر این هستید؟
نه جدیدا فهمیدم معتاد شده و بیکاره اما اگه چیزی که داشت ول نمیکرد و ادامه نمیداد امروز حداقل یک کار کارمندی داشت
تجربه من اینه باید حداقلهارو داشته باشیم و بعد از اون به چیزای دیگه فکر کنیم نه اینکه هیچ چیزی اماده نکنیم و از اول دنبال هدفای خیلی بزرگ باشیم
سلام علیکم
درس خوبی بود، نگاه نویی داشت. میلاد عزیز هم دوام نیاورد و داره به لحن کاستوم و منتقدانه برمیگیرده.
من در ازمون شرکت نکردم چون نمیخوام یه درصدم شک به دلم راه بدم چون عجیب مصمم هستم و حس میکنم به دنیا اومدم برای همین مسیر و هدف/ جسارتا اصلا با تست روانشناسی مخالفم! ادمایی هستن که در اوج محرومیت یا نقص فیزیکی به همه چیز میرسند و ما هم وقتی آرزوهای بزرگ داریم بهش میرسیم / اگر با من موافقین لایک بدین برای انرژی مثبت
سلام
علی حرفت شبیه اینه که بگم من دوست دارم تا همیشه زنده بمونم و میمونم، پس وقتی از خیابون رد میشم دیگه کاری ندارم ماشین میاد یا نه چون انرژی منفیه! حالا این مثال که برای رد شدن از خیابونه و ماجرای پیچیدهای نیست اما در مسیر پر پیچوخم کسبوکار فکر نمیکنم انقدر خوششانس باشیم که بخشی از حقایقو کنار بگذاریم و همه چیز هم بر وفق مراد بره جلو … آزمون بده تضمین میکنم بیانگیزه نمیشی.
برای انرژی خوب پیامت خودم اولین امتیاز مثبتو تقدیم میکنم.
منظور من این نبود احتیاط نکنیم و بی مهابا جلو بریم فقط از تست روانشناسی دل خوشی ندارم چون به نظرم نمیشه با چند تا سوال یکی رو انالیز کرد / امتیازم ۸۰ شد / پیشنهاد میکنم میانگین امتیاز بقیه هم بذارین تا بدونیم از متوسط بالاتر هستیم یا پایینتر
دیگه این بار خیلی دیر پیامارو دارید تایید میکنید/ پیشنهاد دوم من اینه که برای کاربران فعال نیاز به تاییدو حذف کنید تا فرصت کافی برای امتیاز و مشارکت داشته باشیم
حق با شماست علی جان حتماً هماهنگیهای لازمو انجام خواهیم داد تا نیازی به تایید اعضای فعال سایت نباشه و در مورد نتایج آزمونها یک گزارش در برگهی اطلاعرسانی منتشر میکنم تا فردا.
در تست سوالی که برای شرایط محیطی مطرح شد من را به فکر فرو برد. جواب من منفی بود اما واقعا اگر کسی اعتقاد دارد که محیط در موفقیت ما تاثیرگذار نیست دلیل آن را دوست دارم بدانم. ممنون
به نظر من هم موثره اما نگاه ما به مسائل و شیوهی عملکرد و برنامهریزیهای ما تعیین میکنه که میزان این تاثیر چقدر باشه، هرچند برای کسی که هنوز به بلوغ ذهنی نرسیده متاسفانه محیط نقش زیادی در کشف استعدادها و شکلگیری مدل ذهنی خواهد داشت.
مرغ همسایه غازه چون ما راضی نیستیم؛ اگه یه نفر از اوضاعی که داره راضی باشه دیگه دنبال مرغ همسایه نیست.
چرا راضی نیستیم؟ چون واقعا شرایط کار سخته و خیلی انتخاب های متنوعی وجود نداره و مجبوریم هر فرصتی پیش میاد بهش بچسبیم تا از دست نره!! پس از من به شما نصیحت اگه درامد خوب پیشنهاد دادن دیگه زیاد به سبک زندگیت فکر نکن تا بعدا مثل من پشیمون نشی
من که فروشگاه دارم و رییس خودم هستم اما اینکه یه ماه فروش خوبه چهار ماه افتضاح! عین حقیقت بود. ضمنا در ازمون انلاین در مورد کار تکراری سوال کردید، ما کارمند نیستیم اما کارمون هم متنوع نیست
این آزمون در حقیقت برای مقایسهی ویژگیهای شخصیتی شما برای کارمندی و کارآفرینی است و با توجه به تحولاتی که به واسطهی کارآفرینی رقم میخورده معمولاً حجم فعالیتهای روتین و همیشگی به حداقل میرسه.
کار دولتی خوب است چون سر سفره دولت نشستیم و کسی ما را مستقیما استخدام نکرده است اما در کارهای خصوصی به جز امنیت شغلی پایین با رفتارهای غیرموجه زیادی رو به رو میشویم
سلام
استاد جان نظر شما چیه که میگند دانشگاههای ما و تربیت خانواده های ما کارمندپرور هست؟ من قبول دارم و فکر میکنم که تربیت شدیم برای کارمند بودن. در نتایج تست بیشتر کارمند بودن یا کارافرین؟
سلام، به نظرم لقبِ استادو فقط برای اساتید به کار ببریم.
فرهنگه ما حکم میکنه که تا حد امکان محتاط باشیم و این خصلتو به بچههامون یاد میدیم که مستقیماً روی انتخابهایی مثل مسیر شغلی تاثیرگذار هستند.
در نتایج تا جایی که چارت رو دیدم اکثراً حدود ۵۵ تا ۶۵ بودن اما نکته اینجاست که کاربرانِ ما اکثراً به کارآفرینی علاقمند هستند و این روی نتایج موثره، اگر عموم مردمو در نظر بگیریم قطعاً این عدد کمتر خواهد بود.
سلام
ببخشید من شنیدم برای کارآفرین شدن باید مدتی تجربه کسب کرد و در یک یا چند شرکت کارمندی رو تجربه کرد…
سوالم اینه که به نظرتون چند سال باید آدم کارمند بشه تا بعدش بره سراغ کارآفرینی ؟؟
سلام دوست عزیزم
هیچ بایدی وجود نداره و خیلیها از همون ابتدا با کارآفرینی شروع کردند اما تجربیات کارمندی کمک میکنه با هزینهی کمتری این مسیرو طی کنید.
نمیتونیم زمان مشخصی تعیین کنیم، بستگی به این داره که کارمندیتون چقدر با مسیر کارآفرینی شما همخوانی داشته باشه.
اگر ارتباطی نداشته باشند، فقط روابط سازمانی رو یاد میگیرید و یکی دو سال میتونه کافی باشه.
اگر با هم مرتبط باشند، میتونین با بخشی از بازار یا فرایندهای تولید و ارائهی خدمات یا نحوهی ارتباط با مشتری و … آشنا بشین و احتمالا یک بازهی ۳ تا ۶ ساله میتونه کافی باشه.
ضمنا اگر هنوز ایده یا مسیری ندارین، کارمندی کمک میکنه که فرصتهای بیشتری رو شناسایی کنید و به جمعبندی برسین.
مهدی جان اگر خواستههای شما با داشتن کسبوکار محقق میشن یک معنا بیشتر نداره: اینکه استعدادشو داری ضمناً تست شمارو بررسی کردم و دقیقاً مواردی نقطه ضعف شما بودند که اکتسابی هستند و میتونین بهسادگی ارتقا بدین … پس پرقدرت جلو میریم.