هزینه فرصت یا Opportunity Cost

هزینه‌ فرصت بیانگر منفعت بالقوه‌ای است که با انتخاب یک گزینه و کنار گذاشتن گزینه‌‌ی دیگر از دست می‌رود. پس این اصل اقتصادی را به یاد می‌آورد که: هزینه‌ی به دست آوردن هر چیز، معادل منافعی است که برای داشتن آن کنار گذاشته می‌شوند.

مفهوم هزینه فرصت معمولاً در موقع تصمیم‌گیری و انتخاب یک گزینه از میان چند گزینه مطرح می‌شود. برای درک ساده‌تر این مفهوم، ابتدا حالتی را فرض می‌کنیم که فقط دو گزینه وجود دارد و می‌خواهیم یکی از آن‌ها را انتخاب کنیم. سپس وقتی با مفهوم هزینه‌ی فرصت -یا هزینه‌ی فرصت از دست رفته- آشنا شدیم، حالتی را در نظر می‌گیریم که بیش از سه گزینه وجود داشته باشد.

هزینه فرصت، وقتی که فقط دو گزینه داریم:

فرض کنید قرار است روزانه مجموعاً ۸ ساعت را به خواندن درس‌های ریاضی و اقتصاد اختصاص دهیم. اگر خواندن هر صفحه اقتصاد به ۱۰ دقیقه و خواندن هر صفحه ریاضی به ۲۰ دقیقه زمان نیاز داشته باشد، تمام عبارات زیر درست هستند:

– هزینه فرصت خواندن هر صفحه ریاضی، معادل خواندن دو صفحه اقتصاد است.

– هزینه فرصت یک ساعت اقتصاد خواندن، معادل خواندن سه صفحه ریاضی است.

– هزینه فرصت یک روز اقتصاد خواندن، معادل خواندن دوازده صفحه ریاضی است.

آشکار است که چون می‌خواهیم زمان را به مطالعه‌ی یکی از درس‌های ریاضی و اقتصاد اختصاص دهیم، هر زمانی که به یکی از آن‌ها اختصاص می‌دهیم، باعث می‌شود که فرصت خواندن دیگری از دست برود. به عبارتی، چون یک منفعت برای به دست آوردن منفعتی دیگر از دست می‌رود، آن را هزینه می‌دانیم.

ناگفته نماند که هزینه‌ فرصت صرفاً یک مفهوم اعتباری نیست، بلکه واقعاً یک هزینه است و در تصمیم‌‌گیری‌ها لحاظ می‌شود. به عنوان مثال، ممکن است یک پزشک مشهور علاوه بر مهارت در طبابت، رکورددار سرعت تایپ باشد. اگر پزشک بخواهد زمان کاری خود را بین «معالجه‌ی بیماران» و «تایپ کردن پرونده‌ها» تقسیم کند، هزینه فرصت «یک ساعت تایپ کردن» برابر با «ویزیت کردن چهار بیمار» است که زیاد به نظر می‌رسد. بنابراین، تایپ پرونده‌های خود را به شخص دیگری (مثل منشی) می‌سپارد و خود به طبابت مشغول می‌شود. به همین ترتیب، با این که هزینه فرصت «درس خواندن» برای اکثر دانشجویان زیاد نیست، اما برای یک ورزشکار حرفه‌ای که تمام وقت خود را در اردوهای آماده‌سازی می‌گذارند و درآمد بالایی دارد، قابل توجه است. به همین علت اکثر ورزشکاران در دوران اوج خود علاقه‌ای به تحصیل نشان نمی‌دهند.

وقتی بیش از دو گزینه داریم:

زمانی که در تصمیم‌‌گیری بیش از دو گزینه وجود دارد، برای محاسبه‌ی هزینه فرصت باید گزینه‌ی انتخاب شده را کنار بگذاریم و از میان سایر گزینه‌ها، مناسب‌ترین گزینه از حیث منفعت را مبنا قرار دهیم. به عنوان مثال، اگر در شرایط قحطی، یک کشاورز از میان تولید سالیانه‌ی دو تن گندم، یک تن برنج و یک تن آووکادو، گندم را انتخاب کند، با توجه به شرایط قحطی احتمالاً برنج گزینه‌ی مناسب‌تری نسبت به آووکادو به حساب می‌آید. از این رو، هزینه فرصت دو تن گندم برابر با یک تن برنج است. طبیعتاً در این مثال، هزینه فرصت تولید گندم نمی‌تواند مجموع منافع حاصل از «تولید برنج و تولید آووکادو باشد»، چون فقط یکی از آن‌ها می‌تواند جایگزین تولید گندم باشد.

افراد مختلف، ممکن است معیارهای کاملاً متفاوتی برای محاسبه هزینه فرصت داشته باشند. به عنوان مثال، شاید شخصی هزینه فرصت خرید «هزار دلار» را برابر با خریدن همان مقدار «یورو» و شخص دیگری معادل خریدن همان مقدار «بیت‌کوین» بداند. در حقیقت، یکی از این افراد بهترین جایگزین «خریدن دلار» را «خریدن یورو» و دیگری «خریدن بیتکوین» می‌داند. از این رو نباید انتظار داشته باشیم که وقتی از هزینه فرصت خرید یک خودرو، درس خواندن، افزایش ظرفیت تولید یا طراحی محصول سؤال می‌شود، پاسخ‌های مشابهی ار سوی افراد مختلف دریافت کنیم.