تولید صنعتی، حوزهای گسترده و چندوجهی است که علوم متنوعی از جمله: اقتصاد، حقوق، مدیریت و شاخههای مختلف مهندسی را در بر میگیرد. این گستردگی باعث شده تا تعیین نقطه آغاز مشخص برای یادگیری آن دشوار باشد. دنیای تولید به اندازهای تخصصی و شاخهبندی شده که اغلب متخصصان تنها از دریچه تخصص خود به آن مینگرند و کمتر کسی آن را به عنوان یک «کل منسجم» مطالعه میکند.
حال سؤال این است: اگر بخواهیم فارغ از زمینههای تخصصی، درک جامعی از کلیت تولید داشته باشیم، از کجا باید شروع کنیم؟
مجموعه آموزشی «مفاهیم و اطلاعات اولیه» با هدف پاسخگویی به این سؤال طراحی شده و بر اساس بازخوردهای مخاطبان، مکرراً بهبود یافته است. رویکرد نهایی ما ترکیبی از دو بخش است: تشریح مفاهیم پایهای (مانند تعریف تولید، ساخت و صنعت) و بررسی چند مبحث منتخب و کلیدی.
گرچه ممکن است بعضی مباحث در نگاه اول بیارتباط به نظر برسند، اما طوری انتخاب شدهاند که در مدت کوتاه، علاقهمندان را با فضای کلی تولید صنعتی آشنا کرده و مهارتهای لازم برای تجزیه و تحلیل مسائل این حوزه را پرورش دهند.
برای مطالعه این مجموعه توصیه میکنیم:
۱- با توجه به حجم فشرده دروس و دقت در انتخاب موضوعات، تمام دروس را به ترتیب مطالعه کنید.
۲- حتی اگر با برخی مفاهیم یا مباحث آشنایی قبلی دارید، مرور آنها برای اطمینان از درک مشترک، مفید خواهد بود.
۳- اگر با موضوعات کاملاً ناآشنا هستید، نگران نباشید. محتوای دروس به گونهای طراحی شده است که نیازی به اطلاعات پیشزمینه ندارند.
درسهای مجموعه مفاهیم و اطلاعات اولیهی تولید به ترتیب زیر هستند:
در ویکیتولید قرار است هزاران درس و مقاله مختلف بخوانیم که هر یک به نوعی در ارتباط با تولید کردن و ساختن هستند. اما منظورمان از تولید کردن و ساختن چیست؟ آیا تولید محتوا و تولید علم نیز در دایره مطالعات ما قرار میگیرند؟ در این درس به دقت توضیح میدهیم که منظور از تولید کردن چیست، چه تفاوتی با ساختن دارد و در ویکیتولید چه نگاهی به این مفاهیم داریم.
تولید کنندگان از گذشته تا کنون از چه الگوهای فکری پیروی کردهاند؟ ابن الگوها و چهارچوبها در گذر زمان متحول شدهاند. زمانی تولید از نظر عموم افراد، استفاده از نیروی فیزیکی انسان برای ایجاد محصول بود. بعد از انقلاب صنعتی، بسیاری از سرمایهگذاران به تولید انبوه فکر کردند. بعدها موضوعاتی مثل تولید ناب، سفارشیسازی انبوه و پیوستن به شبکههای تولید جهانی به دغدغه خیلی از تولیدکنندگان تبدیل شد، و امروز نیز تحولات فکری تولیدکنندگان در حال تغییر است. در این درس نگاهی به چهارچوبهای فکری رایج در گذر زمان خواهیم داشت، موضوعی که میتواند به درک عمیقتر تولید صنعتی کمک کند.
برای تولید محصولات و عرضه خدمات هزاران فرایند و ترتیب مختلف قابل تصور است. ما نمیتوانیم همه این فرایندها را به طور جامع و دقیق بشناسیم، اما میتوانیم همه آنها را به چند گروه اولیه و کلی تقسیم کنیم و در صدد یافتن ویژگیهای اصلی هر گروه باشیم. این تلاش، گامی رو به جلو برای درک بهتر و دقیقتر فرایندهای تولید است و همچنین میتواند یک نقشه راه کلی در مورد چگونگی ایجاد محصولات و خدمات باشد. در این درس تلاش خواهیم کرد که فرایندهای تولید را از لحاظ انعطافپذیری و ظرفیت، که دو پارامتر مهم برای تولیدکنندگان محسوب میشوند، طبقهبندی کنیم.
صنعت واژهای است که بسیار از آن استفاده میکنیم، اما شاید معنای دقیق آن را ندانیم. خیلی اوقات منظور از صنعت، عرضهکنندگانی هستند که محصولات و خدمات مشابهی ارائه میدهند؛ اما این برداشت خام است و ابهامات زیادی را باقی میگذارد. برای مثال آیا قطعهسازان و خودروسازان در صنعت یکسانی فعالیت میکنند؟ مرزهای یک صنعت تا کجا ادامه مییابد؟ چگونه صنایع را طبقهبندی میکنند؟ در این درس علاوه بر تشریح مفهوم صنعت، به چنین سوالاتی پاسخ خواهیم داد.
مدیر یک کسبوکار ممکن است کارآفرین نباشد. یک کارآفرین ممکن است اشتغالزایی نکند. یک کسبوکار ممکن است استارتاپ نباشد. آیا مفهوم این واژگان پرکاربرد را میدانیم؟ حتی بسیاری از سیاستمداران، اساتید دانشگاه و مشاوران، این مفاهیم را به جای هم استفاده میکنند. اشتباه در معنای این مفاهیم فقط یک خطای کلامی نیست، بلکه میتواند مطالعات تخصصی ما را به چالش بکشد. برای مثال وقتی از سختیهای کارآفرینی صحبت میکنیم، بسیاری از آنها ارتباطی با سختیهای اداره یک کسبوکار ندارد. ضمن این که کتابهای زیادی در مورد استارتاپها عرضه شده است که شاید مطالب آنها ارتباطی با مدیریت کسبوکار مورد علاقهمان نداشته باشد. در این درس راجع به مفهوم این واژگان و تفاوت آنها توضیح خواهیم داد.
بسیار شنیدهایم که بعضی کسبوکارها را بزرگ و بعضی دیگر را کوچک میشمارند. خیلی از صاحبان کسبوکار در صدد بزرگتر کردن کسبوکار خود هستند. بعضی مدیران علت شکست خود را این میدانند که زود هنگام، کسبوکار کوچک خود را بزرگ کردهاند. بعضی عقیده دارند که کارهای تولیدی باید با مقیاس بزرگ شروع شوند تا قدرت رقابت داشته باشند. اما گذشته از این تعابیر، منظور از بزرگ بودن یک کسبوکار چیست؟ چه معیارهایی برای بزرگ یا کوچک دانستن سازمانها وجود دارد؟ آیا خوب است که به فکر بزرگ کردن کسبوکار خود باشیم، یا بهتر است آن را کوچک نگه داریم؟ در این درس به بخش مهمی از این سوالات پاسخ خواهیم داد.
در مصوبات مختلف، بسیاری از واژگان مربوط به کسبوکار و تولید تعریف شدهاند. بسیاری از این تعاریف، با آن چه در منابع مدیریتی و مهندسی میخوانیم انطباق ندارند. با این وجود برای ارتباط با نهادهای اداری و قضایی، مجبوریم این تعاریف را بشناسیم و در مکاتبات و مکالمات خود به آنها پایبند باشیم. این درس فقط یک فهرست از تعاریف مختلف ارائه شده در مصوبات است، بی آن که در صدد توضیح تعاریف باشیم. هدف این است که بتوانیم تا حد امکان در ارتباط خود با نهادهای حاکمیتی، منظور و برداشت ایشان از واژگان کلیدی را بدانیم. همچنین مرور این تعاریف باعث میشود که بدانیم در رابطه یا موضوعات مختلف، چه مصوباتی وجود دارد و حسب مورد به آنها مراجعه کنیم.
مدیران واحدهای تولیدی عموما حقوقدان نیستند، با این وجود ممکن است با مسائل حقوقی متنوعی روبهرو شوند. در این درس تعدادی از مهمترین مسائل حقوقی که تولیدکنندگان با آنها مواجه میشوند را توضیح خواهیم داد. هدف این است که با مرور عناوین این درس بتوانیم چنین مسائلی را زودتر شناسایی کنیم، از شکلگیری آنها پیشگیری کنیم، یا حداقل پیش از آن که دیر شود اقدامات مناسب برای حل آنها را در اولویت قرار دهیم.